سرکار خسته شدی ، فشار جسمی و روحی روانی کار زیاد بوده مقصر خانوادته؟!
این غیرته؟!
گفتن مبارزه با نفس جهاده...
اینکه با کلی خستگی کار میرسی خونه اعصاب خوردی رو میزاری کنار ، کم حوصلگی و بیخوابی رو میزاری کنار و با خانواده ات تعریف و خوش و بش میکنی جهاد نیست؟!
کنترل خشم جهاد نیست؟!
عبادت، بهجز خدمت به خانواده نیست!
مسیر اصلی تقرب به خداوند متعال در بستر خانواده است؛ یعنی در تعامل با افراد تکراری ای که هر روز آنها را می بینی و شاید محبت کردن به آنها دیگر برایت سخت شده باشد.
شنیده اید که می گویند: عبادت بجز خدمت به خلق نیست!!
درست ترش این است که بگویی: عبادت بجز خدمت به خانواده نیست! فکر کردی خیلی زرنگ هستی که با دیگران و کسانی که برایت تکراری نشده اند و هر روز با آنها در ارتباط نیستی، خوب رفتار می کنی و وجدان خودت را آسوده می کنی که اخلاقت خوب است اما با خانواده ی خودت بداخلاق هستی؟!
اصل خوش اخلاقی، اول در خانه است.
#استاد_پناهیان
فشار اقتصادی و کار و شغل رو همه هست، یکی یه ذره بیشتر یکی یه ذره کمتر...
منتها هیچ دلیلی واسه اینکه با خانواده ات بداخلاقی کنی قابل توجیه نیست...
کسی که عصبانی نشه، کسی که اعصابش خورد نشه، به آدم بودن خودش باید شک کنه و اینا طبیعیه...
ولی جلو همشو باید گرفت، وقتی بتونی جلوشو بگیری میشه #جهاد...
پدرهای عزیز بچه ها فقط پوشاک و لباس و غذا و پول نمیخوان!
یه پدر مهربون هم میخوان که بیاد باهاشون بشینه، بخنده، رفاقت کنه...!
مادرهای عزیز بچه ها فقط یه مادر نمیخوان که خونه رو جارو کنه و لباس بشوره و غذا درست کنه...!
این بچه ها از مادر محبت هم میخوان...
گاهی یه دختر با یه گل، یه اس ام اس ، یه چشمک یه اشاره از دست میره...
چرا؟!
چون همه آرزوش بوده باباش یه بار واسش گل بگیره...
آرزوش بوده یه بار باباش بهش بگه دخترم دورت بگردم، فدات شم ، دوستت دارم، هیچ کسی اندازه من دوستت نداره...
اگه فرزند دختر محبت ببینه، توجه ببینه از پدر و مادرش هیچ وقت دیگه از دست نمیره...
هیچ وقت دیگه یه شاخه گل پسر غریبه خامش نمیکنه...
هیچ وقت دیگه فقر محبت نداره تو زندگیه دخترونه اش..
اگه یه فرزند پسر لطف و محبت پدر مادرشو ببینه هیچ وقت دیگه درد و دلاشو نمیبره پیش چهارتا رفیق ناباب که بعد درد و دلاش بهش سیگار و شیشه و... تعارف کنن...
اگه همسر خانواده لطف و محبت ببینه، وقتی عشق رو احساس کنه...
وقتی قربون صدقه بشنوه از همسرش...
هیچ وقت تو زندگی به یه جنس مخالف حتی صدم ثانیه ای فکر نمیکنه چه برسه به اینکه بخواد خیانت کنه...
خدایی نکرده خدایی نکرده زبونم لال ، فردا روزی که دخترمون هرزه شد، فردا روزی که پسرمون معتاد شد ، همسرمون خیانت کرد...
از چشم کسی نبینیم مقصرش خودمون بودیم...
وقتی که مثل برج زهر مار از سرکار میومدیم خونه...
وقتی که که اعصاب خوردی سرکارو آوردیم خونه و سر زن و بچه خالی کردیم...
وقتی که بوی عشق نبود تو خونه...
وقتی که لطف و محبت و توجه نبود تو خونه...
نتیجه اش میشه همین و بدتر از از این...
شرمنده یه خورده طولانی بود وتند😁🙈حوصله ی خوندن مطالب رو نداشتین بذارین برای یه وقت دیگه 🌸🌹❤️
Meshki Miposham~ UpMusic_۲۰۲۲_۰۷_۲۶_۲۰_۴۶_۲۲_۳۱۲.mp3
7.98M
امسالم الهی که محرم رو ببینم...
کربلایی محمد فصولی
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻨد ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘایشان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ.
ﻣﻼ ﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ.
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿز با ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺖ ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻨﯽﻃﻠﺐ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، به هر ﺯﺣﻤﺘﯽ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ، ﻣﻼ نصرالدین ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺟﺮﯾﻨﮓ ﺟﺮﯾﻨﮓ ﺻﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺧﺮﻭﺝ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ.
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻫﺎﺝ ﻭ ﻭﺍﺝ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ، ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮔﻨﮓ ﻭ ﮔﯿﺞ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ: ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﺻیغه ﺍﯼ ﺍﺳﺖ!
ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﺮﺩﻧﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟
ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻠﯿﺤﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ.
ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﺍﺣﺴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﺪ.
ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ.
ﻭ ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﯽ آدم ﭘﻮﻝ ﺗﻮﯼ ﺟﯿﺒﻬﺎﺵ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
نکته!
در دنیای امروز:
فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاند و ثروت پرده ایست که بدیها را می پوشاند.
و چه بی انصافند آنانکه یکی را می پوشانند به احترام داشته هایش
و دیگری را می سوزانند به جرم نداشته هایش!!