#احترام_به_والدین
#آیت_الله_کوهستانی
🍃هنگامي كه مادرش نياز به كمك داشت به او خدمت میکرد نقل شده، معظم له، شبي مشغول غذا دادن به مادر بود، مقداري از غذا روي لباس مادرش ريخت، مادر ناراحت شده و سخني گفت كه سبب آزردگي خاطر فرزند گرديد؛ معظم له بي درنگ برخاست و اتاق را ترك كرد و پس از لحظاتي بار ديگر خدمت مادر رسيد و سلام كرد و با كمال خونسردي و آرامش گفت: ننه جان! مي خواهي لباست را عوض كنم؟!. گويا اصلاً هيچ اتفاقي نيفتاده است
🔖 #توصیه_های_اخلاقی_علما 🔖
👈نشر حداکثری
✳ دو ساعت در برف پشت در نشسته بود!
🔻 سیدابوالفضل کاظمی یکی از دوستان #شهید_علیاصغر_ارسنجانی میگوید: «برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نیمهشب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علیاصغر را جلوی خانهشان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علیاصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد و بیمقدمه گفت: «آقا سید شما یه چیزی بگو!» بعد ادامه داد: «دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت درِ خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه! صبح که پدرش میخواسته بره مسجد، اصغر رو دیده!» بله بسیجیان خمینی اینگونه بودند. مدتی بعد این سرباز دین و میهن در منطقهی عملیاتی شلمچه به شهادت میرسد و همچون مادر بینشان سادات، زهرای مرضیه (س) بینشان میشود.
📌 پ.ن: از راست: حاج حسین سازور، شهید علیاصغر ارسنجانی و سیدابوالفضل کاظمی
📚 برگرفته از کتاب #صراط_الرحمة | سیرهی علما و شهدا در احترام به والدین
📖 صفحات ۶۶ و ۶۷
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#⃣ #اخلاق #احترام_به_والدین
#روز_مادر