🔘سکولاریزه کردن یا اسلامیزه کردن؟!
موضوع سکولاریزه کردن شرق اسلامی و اسلامیزه کردن غرب الحادی، در همة شاخهها و شعب، موضوع حجّت موجّه شناختن غرب در حوزة نظری، فرهنگی و عملی جهان مدرن و خارج ساختن دین و ملاکهای دینی از مرجعیّت تشخیص و اعلام اوامر و نواهی در میان مناسبات و معاملات خرد و کلان است.
▫️غرب، هوشمندانه، همة همّت خود را مصروف استانداردسازی دستاوردها و شیوههای عمل، در همة حوزههای فرهنگی و تمدّنی کرده است، از این طریق، عموم فرهنگها و تمدّنها برای منطبق ساختن خود با استانداردهای تعریف شده، ناگزیر به تن دادن به سکولاریزاسیون شدهاند.
▫️در موضوع سکولاریزه کردن فرهنگ و مذهب و اسلامیزه کردن غرب الحادی، منطبق ساختن همة معاملات و مناسبات با استانداردهای غربی ضروری بوده است.
▫️بدین ترتیب، اسلام و عموم مذاهب و فرهنگهای غیرغربی، برای جایگیر شدن غرب، عقبنشینی کردند. مباحثی مثل عصری کردن دین، سربرآورده از میان این واقعه است.
▫️مصادیق مهمّی از این واقعه و بازی در میدان خصم را در امور کلّی و جزیی فرهنگی و مادّی میتوان برشمرد؛ به عنوان مثال:
▫️۱. شرکت دادن جوانان در المپیادهای گوناگون علمی، فنّی و فرهنگی؛ واقعهای که از سویی سبب جا افتادن معیارها و استاندارهای غربی در میان همة شعب و شقوق مادّی و فرهنگی میشود و از دیگر سو، سبب افشای توان و پتانسیل انسانی شیعیان مظلوم و طمعورزی غربیان برای ربودن آنها.
▫️امروزه، «آسیا»، «آفریقا» و «آمریکای لاتین»، به سفارش غرب و با سرمایة مستضعفان، نیروهای انسانی مورد نیازش را شناسایی، تربیت و سپس به غرب منتقل میکند؛
▫️۲. انهدام و انعدام دستاوردها و سرمایههای چند هزار ساله در حوزة طبّ و تغذیه و جایگزین ساختن همة فنون و علوم جدید در اینباره؛ واقعهای که همة سلامتی جسم و جان ناموس خداوند را به خطر افکنده است.
▫️در اثر اعمال این شیوه، امروزه همة زمینهای کشاورزی آلوده به موادّ شیمیایی و بذرهای دستکاری شدهاند. سبک زندگی و تغذیة مردم دگرگون و سبب شیوع صدها نوع بیماری و مرض صعبالعلاج شده است.
▫️سرمایههای مادّی و کمیاب این دیار، به تمامی در حساب کمپانیهای داروسازی یهودی و غربی واریز شده است؛
▫️۳. هیچ از دیگرگون شدن بیحدّ و حصر شهرها و نظام معماری شهری و مهندسی محلهای سکونت پرسش کردهایم؟
▫️این شهرها و این خانهها، چگونه ساکنان و شهروندان را تربیت میکنند و آنها برای کدام شهروند ساخته میشوند؟
▫️شهرها و خانهها و شهرسازی و معماری، امروزه یکی از مهمترین میادینی هستند که به خواست خصم در آن وارد شده و بدان خو کردهایم؛
▫️در حالیکه به قول آنکه گفته بود؛ شهرها را میسازیم و شهرها ما را میسازند، شهرهای نوین، انسانی نوین با رویکرد و خاستگاهی نوین میسازند. شهروندی که همة معنی و طعم حیات طیّبه را از یاد برده است؛
و... .
▫️در میان مناسبات و معاملات فردی و جمعی مردم، مصادیق بسیاری را میتوان سراغ گرفت که نشان میدهد، مسلمانان طیّ دویست سال اخیر، هماره در زمین خصم بازی کردهاند. طرّاحی زمین بازی یا همان میدان عمل، در خود و با خود، نحوه و کیفیّت بازی و قواعد بازی را آورده است.
▫️در صدر مشروطه، منوّرالفکران از فرنگ برگشته، ادب و ادبیات فرنگی را در هیئت لباس، خورد و خوراک و سپس سیاست و تعلیم و تربیت در چشم ساکنان این دیار جلوه دادند و سپس مردم کوی و برزن، به قصد تفاخر و خودنمایی، از آن همه تقلید کردند و به همة صورتهای فرهنگی و سنّتهای آباء و اجدادی پشت پا زدند.
▫️برخی امیران نادان و کمخرد نیز که به سختی شیفتة غرب و دیار فرنگ بودند، گمان بردند با تحمیل صورتهایی از زندگی و آداب فرنگی، همچون لباس و کلاه و تراشیدن ریش به مردم، میتوانند با سرعت، به مراتب بلندی از زندگی و تمدّن مدرن برسند و عقبماندگی خود از قافلة تمدّن را جبران کنند.
▫️از آن زمان، دولتها، تحت تأثیر روشنفکران از فرنگ برگشته و صاحب منصب، از سویی و مردم دور مانده از معلّمان حقیقی و حجّتهای موجّه دینی از دیگر سو، کمر همّت به انهدام و انعدام همة صورتهای فرهنگی و تمدّنی مانده از قبل بستند.
▫️آنکه در این میانه دیده نمیشد، خصم بود که آرامآرام، با انواع حیل، ساکنان سرزمینهای اسلامی را وامیداشت تا در میدان مورد نظر او بازی کنند. دیگر هیچ اثری از میدان بازی خودی، در هیچیک از میادین فرهنگی و تمدّنی باقی نمانده است؛
▫️چنانکه هیچ همّت بزرگی برای بازگشت بزرگ در سطح خرد یا کلان دیده نمیشود.
📚#سیاحتدرشرق/#موقعیتکنونیشیعیان
@tarikh_farda
🔘پيشگوييهاي جهان امروز و آخرالزّمان(۱)
به همان سان كه انتظار دستيابي به مدينة فاضله و وضعي بهتر و متفاوت با وضع موجود، يار قرين و رفيق دائمي انسان از ابتداي خلقت بوده و وعدة فرا رسيدن روزگارِ رهايي با حضور انبياء، اولياء و حكماء نيز اين تمنّا و انتظار را قوّت بخشيده، تلاش براي كسبِ آگاهي از مكان و زمان وقوع وعدة رهايي نيز او را رها نساخته است.
▫️شايد اين تلاش مرهمي بر زخمهاي آدمي و انگيزهاي براي تاب آوردن در برابر ناملايمات و مبارزه با همة آنچه كه نامطلوب ميشناخته، بوده است تا آنجا كه اين تمنّا و مجاهده، فصل قابل توجّهي از فرهنگ و ادبيات اقوام را به خود اختصاص داده است.
▫️فقدان ادوات مناسب براي گشودن اين رازِ سر به مُهر و عدم توانايي عموم مردم در دسترسي به آنچه در پرده نهان مانده، سبب شد تا عموم اقوام، پردهبرداري از اين راز را از قدّيسان، راهبان، كاهنان، منجّمان، طالعبينان و بالأخره پيشگويان بخواهند.
▫️چرا که، دست يازيدن به اين اسرار نهان را خارج از توان انسانهاي معمولي ميدانستند و اين توان را تنها در كساني جستوجو ميكردند كه قادر به خرق عادت و شكستن محدوديّتهاي عالم محسوس بودند و با ايجاد نوعي رابطه با نيروهاي ماورايي و قدسي، امكان كسب خبر را در اختيار داشتند.
▫️از همين روست كه بخشي از آثاري كه سخن از آينده به ميان آوردهاند، منسوب به طالعبينان و منجّمان و كاهنان است.
▫️اين تلاش در ميان همة ملل و نحل در هيئت مجموعهاي از پيشگوييها رخ نموده است؛ چنان كه هيچ دوره و قومي را نميتوان سراغ گرفت كه در ميان آثار فرهنگي خود فصلي ويژه در اين باره نگشوده باشد.
▫️آثار اساطيري، ادبي و مذهبي عموم اقوام، مشحون از پيشگويي دربارة آينده و فرجام تاريخ، جهان و انسان است.
▫️به دلايل مختلفي كه در اينجا مجال گفتوگو دربارة آن نيست، زبان عموم اين آثار تمثيلي، رمزگونه و استعاري است.
▫️اگر چه علوم جديد كه جملگي مبتني بر دريافتهاي تجربهگرايانه و كمّي از عالم و آدم است، نافي هرگونه سخن پيشگويانه دربارة آينده و در اين باره است؛
▫️ امّا ميبايست متذكّر اين نكته شد كه علم لدّني انبياء و اولياي الهي، مكاشفات پيران طريقت و قدّيسان، رؤياهاي صادقه، رياضتهاي نفساني و بالأخره علوم غريبه در گذشته، امكان كشف زمان و مكان وقوع بسياري از حوادث و وقايع مربوط به حيات فردي و جمعي انسانها در آيندهاي دور را فراهم آورده است؛
▫️چنان كه اين اطّلاعات به نسبتهاي مختلف در ميان عموم موجود بوده و عرضة آثاري را نيز موجب گشته است.
▫️در حال حاضر نيز مراجعه به آثار پيشگويان و توسّل به برخي از طرق (حتّي ناپسند و مذموم مثل فالگيري و رمّالي) براي آگاهي از آينده، خود جزو لاينفكّ حيات انسان غربي و از جمله سياستمداران و روشنفكران آنها است.
▫️باید گفت: هيچگاه از جذّابيت پيشگويي و رونق بازار پيشگويان كاسته نشده است؛ زيرا نگاه به آينده و تلاش براي آگاهي دربارة آينده، جزو لاينفكّ حيات انسان و به عبارتي، ذاتي وجود او بوده است.
▫️امري كه انسان را از ساير موجودات متمايز ساخته و انگيزة لازم براي تاب آوردن جهان و گذار از فراز و نشيبهاي آن را در وي ايجاد كرده است.
ادامه دارد.
📚#سخنروز/#مسیحیانصهیونیست
🔘پيشگوييهاي جهان امروز و آخرالزّمان(۲)
از وجهي ديگر، اگر چه ملل گوناگون از جهانبيني و جهانشناسي متفاوتي برخوردارند و هر يك تعريفي ويژه از مبدأ و انتهاي جهان و جايگاه و نقش انسان در ميانة عالم ارائه ميدهند؛
▫️امّا جملگي در منتهي شدن عاقبت جهان و حيات كلّي انسان به عصري طلايي و عاري از هرگونه عيب و رنج و الم مشتركند، هر يك نيز اين عصر را به نامي و عنواني خواندهاند و مژدة فرا رسيدنش را نيز نويدبخش انسان مانده در رنج و ظلم و تباهي دانستهاند.
▫️در ميان همة ملل، يهوديان به دليل قدمت تاريخي از يك سو و تذكّر دربارة ظهور مسيح موعود از سوي ديگر، بيشترين آثار را با موضوع و مضمون پيشگويي دربارة آينده عرضه داشتهاند؛ چنان كه علقة ويژة اقوام يهودي به كاهنان نيز بر دامنة اين آثار افزوده است.
▫️تاريخ حيات اين قوم هيچگاه منفكّ از حضور و رأي كاهنان نبوده است؛ از سوي ديگر مكاشفات قدّيسان و رهبانان مسيحي نيز از جايگاه قابل توجّهي برخوردار است.
▫️آنان نيز واسپس آخرين گفتوگوي مسيح(ع) با حواريّون كه خبر از آينده و ظهور مجدّدش ميداد، در انتظاري بزرگ فرو رفتند تا از آن پس، عارفان و رهبانان مسيحي، مصاديق بارز حوادث و پيشگوييهاي مسيح(ع) و قدّيسان پس از وي را شناسايي، تفسير و اعلام كنند.
▫️شايد كه منتظران مؤمن از حوادث سوء سالهاي پيش از ظهور حضرت مسيح(ع) در امان مانده و توفيق ديدار دوبارة موعود را به دست آورند.
▫️از همين روست كه به رغم وقوع تحريف در دو كتاب مقدّس «تورات» و «انجيل»، بخشهاي قابل تأمّلي از اين دو كتاب را پيشگوييهاي مربوط به آخرالزّمان و ظهور دوبارة موعود منجي تشكيل ميدهد.
▫️در ميان نحل (فرقهها) مختلف و از جمله برهمنان هندي، كاهنان معابد تبّت، عالمان بودايي و غيره نيز آثاري از اين دست موجود است.
▫️بخش قابل توجّهي از آثار و منابع كتبي و شفاهي مسلمانان نيز دربردارندة اخبار آخرالزّمان، ملاحم، فتن و بالأخره ظهور موعود(عج) است. قدمت اين اخبار به روزهاي آغازين بعثت نبيّ اكرم(ص)، ميرسد؛
▫️چنان كه «حديث معراج»، «خطبة غدير» و بسياري از احاديث و روايات نقل شده از زبان حضرت دربردارندة اين اخبار و تذكّر حوادث سالهاي پاياني و ماقبل الظّهور است.
▫️پس از نبيّ اكرم(ص) نيز ساير ائمّة دين(ع)، به گونههاي مختلف از اين اخبار و حوادث سخن گفتهاند؛ چنان كه حضرت علي(ع) در «نهج البلاغه» در ميان خطبهها، كلمات و حكمتها بارها متذكّر وقايع و اخبار اين فصل مهم از حيات بشر شدهاند.
ادامه دارد.
📚#سخنروز/#مسیحیانصهیونیست
🔘عهد نخستین(۴)
▫️چند دولت وجود داشته است؟
▫️عهد ابلیس چه بود؟
📚#کلاماستاد/#معرفتامام
@tarikh_farda
🔘پيشگوييهاي جهان امروز و آخرالزّمان(۳)
سپري شدن ايّام حيات هر يك از حضرات ائمّة معصومان(ع) و فراهم شدن زمينههاي غيبت صغرا و كبراي حضرت وليّ عصر(عج) ـ به صورت طبيعي ـ بر حجم اين اخبار و روايات افزوده است.
▫️سؤالات اصحاب و ياران، ضرورت آمادهسازي شيعيان براي تاب آوردن ايّام دوري و فترت و بالأخره در امان نگه داشتن شيعيان از گرداب ترديد، شبهه و بلاياي سخت آخرالزّمان نيز موجب افزايش حجم اين اخبار و روايات بوده است.
▫️ تعداد اين اخبار و روايات بيش از 6،000 مورد است. محقّق ارجمند جناب آقاي شيخ علي كوراني بخش قابل توجّهي از اين روايات را در مجموعة پنج جلدي «معجم احاديث المهدي(ع)» گرد آورده است.
▫️وجه بارز و مميّز اين اخبار در مقايسه با پيشگوييهاي قدّيسان و طالعبينان ساير اقوام در موارد زير است:
۱. وضوح و روشني مصاديق؛
۲. ذكر علائم و نشانههاي وقايع طبيعي و غير طبيعي كه در سالهاي پاياني (ماقبل ظهور) آشكار ميشود؛
۳. بيان تكليف فردي و اجتماعي مسلمانان (و به ويژه شيعيان) در هنگام مواجه شدن با اين مصاديق و وقايع.
▫️اطمينان از صحّت اقوال و اخبار بيان شده از سوي آن حضرات و جايگاه ويژة آنان به عنوان حجّت، وليّ و سرپرست مسلمانان در گسترة زمين، موجبات توجّه و تذكّر جدّي مسلمانان و شيعيان به اين اخبار را در سالهاي سخت و طاقتفرساي قبل از ظهور فراهم آورده است.
▫️بسياري از حوادث و بحرانهاي نفسگير طبيعي و غيرطبيعي كه جان ميليونها نفر را در آخرين سالهاي قبل از ظهور به خطر مياندازد و وقوع علائمي كه حكايت از نزديك شدن فصل رهايي دارند، در اين منابع مورد توجّه و تأكيد واقع شده است.
▫️غلبة علوم تجربي كه حاصل تاريخ غربي است و غربزدگي مسلمانان طيّ دويست سال اخير، موجب بياعتنايي شيعيان به اين وجه از حيات و تأمّل دربارة حوادث آينده و اخبار رسيده در اين باره گرديده است؛
▫️چنان كه گاه گفتوگو از اين مباحث، بلافاصله گوينده را متّهم به نشر خرافات و اوهام و بسط ترس و رعب و ناامني در ميان جامعه ميكنند و در همان حال، جملگي عوام و خواصّ مردم، رها از اين همه، به تنظيم مناسبات و معاملات مبتني بر عقل جزوي، حالنگر، كمّي و غافل از گذشته و آينده مشغول ميشوند.
▫️بايد پرسيد آيا به همان اندازه كه امروزه مسلمانان درگير و دار با ظاهر دين و دنيا روزگار ميگذرانند و همة امور را متّكي به عالم محسوس و تجربهگرايي صرف ميشناسند، يهوديان، مسيحيان و حتّي برهمنان هندو هم از اين امور غافلند؟
ادامه دارد.
📚#سخنروز/#مسیحیانصهیونیست