eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 تصویر خیمه بزرگ آیت‌الله شهید و هوادارانش در میدان توپخانه 🔻آیت‌الله آقا نیز که از شاگردان شیخ فضل الله بود از (میدان امام خمینی فعلی) که محل اعدام و شهادت ایشان بود عبور نمی‌کرد. 🥀 شيخ فضل الله نوری در همان میدانی به شهادت رسید که در آن خیمه ای بزرگ برافراشته بود و محل تجمع مخالفان مشروطه (و یاران مشروعه خواه خود) بود. 🍃 @feyziye_tehran
✍ در آن نخستین سالهای حکومت پهلوی دوم، شاهد حضور عالمانی ربانی هستیم که تقید بسیاری بر پرهیز از فرهنگ مهاجم غرب داشتند،تا آنجا که حتی از واژگان لغات بیگانه هم استفاده نمیکردند و به قول امروزی، به شدت فارسی را پاس میداشتند. ✅ از آن جمله میتوان به عارف بالله مرحوم اشاره کرد. از مرحوم نقل شده است که روزی در معیت مرحوم آقا شیخ مرتضی به جایی میرفتند. آن زمان هم اینگونه بود که پول داده و بلیط تهیه میکردند و به راننده میدادند. 🔻هنگامی که به مقصد رسیدند آقا شیخ مرتضی زاهد به آمیرزا مهدی فرمودند: دستمزد راننده را دادید؟ عرض کردند: بله. پس از چند لحظه سکوت، آقا شیخ مرتضی فرمودند: اینکه نگفتم: «بلیط» را دادید‌؟ و‌ گفتم «دستمزد» برای این بود که روز قیامت اگر خدا از من بپرسد که چرا از کلمات کفار استفاده کردی و گفتی «بلیط» پاسخی نخواهم داشت. علمای آن روزگار هم بر این عقیده بودند که استفاده از لغات کفار (غرب و شرق) موجب ورود فرهنگ بیگانه خواهد بود. 🔴 🍃 @feyziye_tehran
📷 تصویری از آیت الله در سن ۲۵ سالگی در کنار پدرش عبد صالح مرحوم ✍ مرحوم آقا سید مهدی از رجال متدین و‌ مقدس بازار تهران بود که با بسیاری از علما و‌ اهل معنا چون آیت الله حاج ، ، و در ارتباط بود و‌ حکایاتی از عنایات (ع) و اهل بیت(ع) به وی در میان کتب مسطور است. 📚 آیت الله سید محسن خرازی نیز در تهران از محضر مرحوم و مرحوم آیت الله مجتهدی بهره مند گردید. 🔸نگارنده از لسان آیت الله مجتهدی به خاطر دارد که میفرمود: به آقا سید مهدی خرازی گفتم: شما پنج پسر دارید که باید خمس آنها را بدهید و یک پنجم آن، آقا سید محسن خرازی بود که آمد اینجا طلبه شد. 🔺آقای برادر آیت الله خرازی و‌ فرزند ایشان است. 🍃@feyziye_tehran
📷 قبر مطهر آیت‌الله صاحب تفسیر در صحن آستان شهر ری ✍ میر سید علی آقا مفسر از عالمان اهل معنای تهران بود که در مسجد جامع بازار اقامه جماعت می‌فرمود. ✨سید_عبدالکریم شب جمعه‌ای در حرم علیه‌السلام به محضر (عج) مشرف شد. با طی الارض در معیت آن حضرت به زیارت (ع) رفت و‌ به تهران بازگشت. ✨سپس حضرت فرمودند: بیا با هم به زیارت قبر حاج سید علی مفسر برویم. وقتی سید عبدالکریم کفاش در خدمت حضرت به قبر مرحوم مفسر رسید، دید که روح آن عارف بزرگ به احترام امام عصر(ع) در کنار قبر خود ایستاده و به حضرت عرض ارادت می‌کند. ✨بعد سید علی آقا به مرحوم کفاش می‌گوید: به حاج سلام مرا برسان و بگو چرا به دیدن ما نمی‌آیی و‌ما را فراموش کرده‌ای؟ ✨امام زمان(ع) به سید علی آقا می‌فرمایند: حاج شیخ مرتضی گرفتار و‌معذور است. من به جای او خواهم آمد. 🔺این حکایت از طرق مختلف نقل شده است. از جمله نگارنده از استاد ارجمند نوه مرحوم شیخ مرتضی زاهد این حکایت را شنیده است. 🍃 @feyziye_tehran
📷 حضور مرحوم در مراسم تشییع پیکر مرحوم همراه با / استاد ارجمند حجت‌الاسلام هم در تصویر حضور دارند. 📖 در خاطرات خود آورده‌اند: ✍ استاد بزرگوار آیت الله شیخ محمد علی جاودان فرمودند: شبی در خدمت آیت الله مصباح بودیم و ایشان از حاج و آیت الله یادی کردند و فرمودند: در ایام جوانی، ماه مبارک رمضان یکی از سالها، به مشهد مقدس مشرف شدم؛ شبها مرحوم آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی در حرم نماز می خواندند؛ خدمتشان رسیده وعرض کردم نصیحتی بفرمایید؛ فرمودند: فردا به منزل ما بیایید. 🍃از اطرافیان آدرس منزلشان را گرفتم؛ منزل ایشان انتهای بود. چند نکته فرمودند و من آنچه به یاد دارم این است: 🔹1- بندگی خدا بزک ندارد (بعضی ها به دنبال بزک کردن و دکانداری در این مسیر هستند). 🔸 2- انسان در مسیر بندگی خدا و برای رسیدن به مقصد، نیاز به اجتهاد دارد... 🔹3-در شب 23 ماه مبارک رمضان بالای منبر می فرمود: خدایا تو شاهدی در جوانی وقتی دعا می کردم؛ از توحید پایین تر نمی آمدم اما حالا در این شب عرض می‌کنم که خدایا مرا مسلمان از دنیا ببر. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ یکی از تاجران بازار تهران از دنیا رفت و می‌خواستند پیکر او را به کربلا برده و در حرم حضرت ابالفضل (ع) دفن کنند، اما هرچه تلاش می‌کنند اجازه‌نامه انتقال جنازه از ایران به عراق صادر نمی‌شود و ناگزیر آن مرحوم را در تهران دفن می‌کنند، اما چند روز بعد، اجازه حمل جنازه به دستشان می‌رسد. 🍁همان روزها مرحوم از دنیا می‌رود و فرزندان تاجر، اجازه‌نامه را به خانواده آقا شیخ مرتضی می‌دهند و به این شکل پیکر پاک آن عارف عظیم الشأن در حرم مطهر قمر بنی‌هاشم (ع) دفن می‌شود. ☘چند سال پس از وفات ایشان، در زمان تعمیرات و بازسازی صحن حضرت عباس(ع) قبر مرحوم زاهد شکافته می‌شود و می‌بینند جنازه وی همچنان سالم و تر و تازه مانده است. 📚کتاب زاهد العلما ص ۲۸_۲۶ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓به بهانه ۲۸ شعبان سال‌روز وفات مرحوم در سال ۱۳۳۱ش 📽بیان حکایتی از آقا شیخ مرتضی زاهد توسط مرحوم آیت الله . 🍃همچنین ایشان می‌فرمود: « من یك روز از مرحوم پدرم (آیت‌الله ) پرسیدم: آقا جان این آقا شیخ مرتضی چه كار كرده ‌است كه توانسته به این خوبی هوای نفسش را از میان بردارد و به مقام تشرف دست یابد و تا این اندازه نورانیت پیدا كند؟ مرحوم پدرم جواب دادند: این آقا شیخ مرتضی زاهد آنچه از اخبار و احادیث معتبر از كلمات معصومین علیهم السلام در كتابها دیده و خوانده، باور كرده ‌است و این باور و یقین نسبت به معارف اهل بیت علیهم‌السلام او را به این نورانیت رسانده است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🏴 یک روز شهادت حضرت صادق علیه السلام در منزل مرحوم حاج روضه برقرار بود. بزرگان بازار تهران حضور داشتند. آقای آقا شیخ هادی تهرانی مشهور به منبر بود. ایشان رو کرد به بزرگان بازار تهران و فرمود: شما انتظار دارید، اینجا بنشینید، و من برای شما روضه بخوانم، و بعد به بازار بروید درها را باز کنید، و به کار و کسب مشغول شوید. این طور نیست. من همین جا می نشینم، تا شما به بازار بروید، و بازار را برای مناسبت شهادت حضرت صادق علیه السلام ببندید. آن وقت اینجا بیایید، و در مجلس روضه شرکت کنید. 🏴بزرگان بازار آن طور که ایشان گفته بود عمل کردند، و از آن روز به بعد، رسم تعطیلی بازار، در شهادت حضرت صادق علیه السلام برقرار شد. چند سال بعد مرحوم در دورانی که رئیس مجلس بودند، تعطیل رسمی آن روز را به تصویب رساندند. از آن پس روز شهادت امام صادق (ع) در شمار تعطیلات رسمی کشور درآمد. 📚کتاب: سیره و خاطرات علما (خاطرات آیت‌الله محمدعلی جاودان) ص۱۷ ........................................................ ✍ روزگاری نفوذ علمای ربانی در میان مردم و مخصوصاً بازار چنان بود که با کلام یک واعظ اهل معنا بازار بسته می‌شد.‌ به مرور گسست میان حوزه و بازار هم از ضریب نفوذ حوزه و علما در میان مردم کاست و هم بازار تا حدودی رنگ و بوی مذهبی خود را از دست داد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 روز گذشته ۲۲ آذر سالروز رحلت آیت‌الله (در سال ۱۳۴۶) از علمای اخلاق و مدرسین بود. ✍ ایشان که خود اهل عرفان و معنویت بود، با مرحوم انس فراوانی داشت، بگونه‌ای که پس از وفات مرحوم زاهد در سال ۱۳۳۱ دیگر نتوانست تهران را تحمل کند و از این‌رو به مشهد مقدس هجرت کرد. ✨در حوزه مشهد نیز به عنوان استاد اخلاق شناخته می‌شد و مراجعی مانند آیات ، و در درسش شرکت می‌کردند. 🔹مرحوم میرزا عبدالعلی تهرانی یک وقت برای کارهایی به تهران آمده بود. فرزند ایشان مرحوم آیت‌الله می‌فرمودند: آیة الله در مراجعت پدرم به تهران به دیدن ایشان آمد و فرمود: مرا مجتهد می‌دانی؟ پدرم پاسخ داد: آری. فرمود: عادل می‌دانی؟ پدر فرمود: آری. فرمود: حکم می‌کنم در تهران بمانی! لذا پدرم پس از سه سال اقامت در مشهد به تهران بازگشت. 📖منبع: خاطره‌های آموزنده (آیت‌الله ری‌شهری) ص۳۴۳ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran 👇👇👇👇👇
تاریخ حوزه طهران
📷تصویری دیده نشده از مرحوم #میرزا_عبدالعلی_تهرانی در کنار مرحوم آقا سید رضا میری از ائمه جماعات پامن
💠 آیت‌الله حاج از کوچه‌ای که منزل در آن قرار داشت، عبور نمی‌کرد! زیرا مواضع او و را موجب شهادت می‌دانست. نظیر این رفتار درباره مرحوم هم نقل شده که از که محل به دار آویختن شیخ شهید بوده عبور نمی‌کرد. ▪️اساسا شهر تهران پس از حوادث تلخ مشروطه برای برخی از بزرگان غیر قابل تحمل شده بود. میرزا عبدالعلی تهرانی تا وقتی شیخ مرتضی زاهد زنده بود، تهران را تحمل کرد ولی بعد از آن به مشهد هجرت کرد. 🔹یک وقتی که به تهران آمده بود، آیت‌الله به دیدن ایشان آمد و گفت: مرا مجتهد می‌دانی؟ _ آری. _ عادل می‌دانی؟ _ آری. _ حکم می‌کنم در تهران بمانی! و اینگونه شد که آیت‌الله میرزا عبدالعلی تهرانی پس از سه سال اقامت در مشهد به تهران بازگشت. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran