🔺️پایه گذار حشدالشعبی عراق
🔹️سرلشکر شهید اسماعیل #دقایقی کسی است که پایه گذار فرهنگ بسیجی درمیان مردم عراق است. این شهید را باید مبدع فرهنگ بسیجی در میان #عراقیها نامید. همان چیزی که به عنوان #حشدالشعبی در میان عراقیها نام گرفته است.
🔸️ اسماعیل دقایقی هنگامی که فرماندهی«تیپ ۹ #بدر» را پذیرفت، گردانهای توابین و احرار را از میان #اسیران عراقی تشکیل داده و لشکر ۹ بدر را بنا نهاد. آنها به رغم آنکه اسیر بودند، با علاقه و اشتیاق در این لشکر با رژیم #بعث میجنگیدند.
🔹️بسیاری از تربیت شدگان شهید دقایقی امروز به یاد او "سازمان بدر" را که در عراق با #داعش جنگيد ، پایهگذاری کرده اند. شهید ابو مهدی #المهندس از جمله شاگردان شهید دقایقی و معاون ایشان در لشکر بدر بود.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔺️سیدنورالدین هندی؛ برادر کراواتیِ امام خمینی
🖇به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🔺️سیدنورالدین هندی؛ برادر کراواتیِ امام خمینی 🖇به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید: @tarikhqom
🔺️برادر کراواتیِ امام خمینی کیست؟
🔹️سید نورالدین متولد سال ۱۲۷۶ برادر امام خمینی است. هر چند ابتدا به تحصیل حوزوی پرداخت ولی بعد علاقه ای نشان نداد و به کشاورزی مشغول شد. در عین حال به کسب معلومات قضایی نیز می پرداخت.
پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به ریاست دادگستری خمین انتخاب شد.
🔹️آقا نورالله به رسم آن زمان از هنگام شروع به تحصیل از شش سالگی عبا و عمامه استفاده می کرد و در دوره کار دادگستری خمین و وکالت نیز با همین لباس فعالیت داشت اما در سال ۱۳۱۳ از زمانی که قانون پوشیدن لباس های متحد الشکل برای مردان تصویب و اجباری شد و برای لباس روحانیت هم مجوز و حکم اجتهاد می خواستند چون مجوز معمم بودن نداشت ناگزیر از کنار گذاشتن عبا و عمامه شد و تا آخر عمر نیز لباس رسمی(کت وشلوار و کراوات) بر تن داشت.
🔹️ایشان در نهایت در ۷۹ سالگی در تیرماه ۱۳۵۵ درگذشت و در قم (آرامستان باغ بهشت؛ روبروی گلزار شهدای قم) به خاک سپرده شد.
پس از فوت او امام نامه ای از نجف فرستادند: «من الان تنها نشسته ام و به برادرم که در این آخر عمر موفق نشدم او را ببینم فکر می کنم تقدیر این است که من به ملاقات عزیزانم نایل نشوم. از امشب مجلس ختم در مسجد شیخ منعقد است... مقدر بود که من به مجلس عزای برادرم بروم. زنده باشم و تحمل مصیبت کنم ... من با حال بسیار افسرده این نامه را نوشتم...»
🔹️علت تفاوت نام خانوادگی برادران (مصطفوی، پسندیده و هندی) این بود که به موجب قانون اولیه ثبت احوال در هر شهر نباید نام خانوادگی اشخاص تکراری می شد. لذا آقا روح الله نام خانوادگی مصطفوی (برگرفته از نام پدر) و سید مرتضی و سید نورالدین به رغم منع قانونی هر دو نام خانوادگی هندی را برمی گزینند.... در جریان جنگ جهانی دوم ( سال های ۱۳۱۷ و ۱۳۱۸ خورشیدی) که سربازان هندی برای انگلیسی ها می جنگیدند رضا شاه که به نوعی با آلمان ها بود با هر چه یادآور انگلیس و هند باشد مخالف بود و به همین خاطر حذف آثار هندی و انگلیسی در دستور کار دولت قرار گرفت و کمیسیونی برای رسیدگی به نام خانوادگی آقا مرتضی و آقا نورالدین در خمین تشکیل شد که رای به تغییر نام هندی داد. آقا مرتضی قبول کرد و «پسندیده»را پیشنهاد داد و کمیسیون پذیرفت ولی آقا نورالدین از رای کمیسیون اطاعت نکرد.
🔹️ساواک بعدها درصدد برآمد از نام خانوادگی «هندی» علیه امام سوء استفاده کند اما به نتیجه مورد نظر دست نیافتند.
🖇به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔺️چهار اشتباه بزرگ بازرگان در دوران نخستوزیری
🔹️آقاى مهندس بازرگان بعد از آنكه [به نخستوزیری] انتخاب شد، چند عمل انجام داد كه به نظر من، اعمال ايشان در برانداختن نظام كافى بود.
🔹️اولاً؛ مدت زمان خدمت سربازى را به يك سال تقليل داد. نتيجه اين اقدام اين بود كه کسانی که در پادگانها بودند، خدمت سربازى آنها تمام میشد و ديگر سربازى را براى حفاظت از مملكت نداشتيم.
🔹دوم؛ اعلام بازخريد نمودن درجه داران. آقاى موسوى اردبيلى میگفت: با اعلام اين مسئله، میبایست تمام درجه داران ما ساندويچ فروش و... میشدند و ارتش از هم پاشيده میشد.
🔹️سوم؛ قبول نكردن سربازهاى فرارى در قبل از پيروزى انقلاب. يادم میآید كه من در ميانه بودم. سربازهاى فرارى به پادگان برگشتند اما آنها قبولشان نمیکردند و میگفتند: «برويد. بعداً بياييد» به همين جهت خود من كه طلبه بودم، مجبور شدم براى حفاظت از پادگان ميانه، پنجاه الى شصت نفر از مردم بيچاره سربازى رفته دهات خودمان را با خرج خودشان به حفاظت از پادگان بفرستم.
🔹️چهارم؛ خدمت درجه داران در منطقه بومى خودشان. آقاى مهندس بازرگان گفته بود: «هر افسر درجه دارى به محل خودش برود و در آنجا خدمت بكند.»
📚خاطرات آیتالله علی احمدی میانجی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🎗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
https://t.me/joinchat/AAAAAELdaIU2k_z2BDHmpw
@tarikhqom
🔹️سهم قم در قحطی بزرگ دورهی قاجار
🔺️قحطی بزرگ ۱۲۵۰-۱۲۴۹ هجری شمسی باعث تلفات جانی فراوانی در ایران گردید. برطبق برآوردها حدود یک دهم جمعیت ایران در این سالها از گرسنگی مردند.
🔺️ارتش انگلستان علت اولیه قحطی سال ۱۲۴۹ ش به شمار میآید.
🔺️این وضعیت افزایش شدید بهای غلات و خواربار را در پی داشت. به روایت عبدالله مستوفی در زمستان سال ۱۲۸۸ ق قیمت نان به پانزده تا شانزده برابر قیمت عادی آن رسید به گونهای که مقامات مجبور شدند از روسیه تقاضای کمک نمایند.
🔺️این افزایش بیرویه قیمتها موجب اعتراض و حتی ایجاد شورشهایی در اصفهان، بوشهر، قزوین و سایر شهرها گردید. شدت قحطی به حدی رسید که مردم به خوردن علف ، گوشت حیوانات بارکش ، سگ ، گربه، موش و حتی مردار و فضولات حیوانی روی آوردند. در بعضی نقاط آدمخواری، بچه دزدی و قتل کودکان نیز شایع گشت. به گونهای که در شهر #قم هیچ کس جرأت نمیکرد تنها به خیابانها برود، و در بیرون شهر قم اراذل، زنان در جستجوی غذا را به بهانه اینکه میخواهند به آنان غذا بدهند فریب میدادند، به قتل میرساندند و از گوشت آنها استفاده میکردند.
🔺️افغانی شیعه مذهبی اوضاع قم را در این روزگار چنین به تصویر میکشد: جزئیات سفر #قم دلخراش و مناظر دیده شده وحشتناک بود. اجساد مردگان جادهها را پوشانده و هوا را با تعفن ناشی از گندیدن آنها مسموم میکرد. سرایها از افراد در حال احتضار، که شیون و رنجهای آنها مناظر غیرقابل وصفی را به وجود آورده، پر بود. دهات خالی و خاموش، همانند خانه ارواح، توسط دستههایی از سگها، که با زندهها برای تصاحب مردهها مبارزه میکردند، مورد تهاجم قرار گرفته بود.
🖇(منبع: درآمدی بر بررسی علل اجتماعی قحطیها در ایران اثر احمد کتابی؛ نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
🎗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
https://t.me/joinchat/AAAAAELdaIU2k_z2BDHmpw
@tarikhqom
🔺️حجتالاسلام سیداحمد آقا خمینی ۵ سال بعد از فوت امام خمینی و در حالی که ۴۹ سال داشت صبحگاه روز ۲۱ اسفند ۱۳۷۳ در خواب و در حمله قلبی و تنفسی و سکته مغزی دار فانی را وداع کرد.
🎗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
https://t.me/joinchat/AAAAAELdaIU2k_z2BDHmpw
@tarikhqom
🔖 تاریخِ شَفاهیِ قُم🔖
🔺️حجتالاسلام سیداحمد آقا خمینی ۵ سال بعد از فوت امام خمینی و در حالی که ۴۹ سال داشت صبحگاه روز ۲۱ ا
🔺️حجتالاسلام سیداحمد آقا خمینی ۵ سال بعد از فوت امام خمینی و در حالی که ۴۹ سال داشت صبحگاه روز ۲۱ اسفند ۱۳۷۳ در خواب و در حمله قلبی و تنفسی و سکته مغزی دار فانی را وداع کرد. آخرین سخنرانی به شدت انتقادی سید احمد خمینی از سیاستهای دولت حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی یک هفته پیش از مرگ و در جمع دیدار کنندگان سمنانی بود. هفتهنامه «امید» تنها نشریهای بود که در آن سالها سخنرانی مرحوم سید احمد خمینی را پوشش داد.
🎙گزیدهای از سخنان آن مرحوم:
🔹️ما نباید همه ندانمکاریها و مشکلاتمان را به گردن آمریکا بیندازیم. الان داخل شانزدهمین سال از عمر انقلاب اسلامی هستیم و هنوز بعضی از مسئولین حتی مسئولین نهادهایی که پس از انقلاب تأسیس شدهاند مشکلات مدیریتی و مسائل خود را به گردن رژیم گذشته میاندازند و ندانمکاریهای خود را ناشی از مشکلات به جای مانده از رژیم طاغوت میدانند.
🔹️گسترش فساد اداری و رشوهخواری در ادارات و مؤسسات دولتی به خودمان برمیگردد. اتخاذ تصمیمات نابخردانه درباره ذخایر ارزی مملکت توسط خودمان بوده است.
🔹️اگر قرار بود محاصره اقتصادی آمریکا مؤثر باشد تا به حال باید دولت کوبا و ملت کوبا و کشور کوبا با طی چهار دهه گذشته که در محاصره کامل دریایی آمریکا قرار دارد از بیخ و بن مضمحل شده باشد. آیا آمریکا به ما گفت که دور دنیا راه بیفتیم و از هر کشور و دولتی که سر راهمان بود چند صد میلیون و چندین میلیارد دلار وام بگیریم و مملکت را زیر بار استقراض خارجی ببریم؟
🔹️یک نفر هم نیست که این روزنامهها را بردارد ببرد بگذارد جلوی برادر دکتر عادلی رئیس کل سابق بانک مرکزی و دکتر نوربخش وزیر سابق دارایی و از آقایان بپرسد که مگر شما نمیگفتید ما به ممالک خارجی بدهکار نیستیم. آقایان حالا عذر بدتر از گناه میآورند و میگویند عدم ثبات قیمتهای نفت و کاهش درآمد ارزی مملکت باعث مقروض بودن مالی ما شده است.
🔹️ مگر قرار نبود ارز تکنرخی شود؟ چطور 5-4 نرخ جدید هم به آن اضافه شد. یک موقعی ارز دولتی، رقابتی و آزاد داشتیم حالا در روز یک نرخ جدید هم به آن اضافه میکنند. ارز دولتی و آزاد سابق حالا تبدیل به انواع ارز صادراتی، رقابتی، مداخلهای، مسافرتی، آزاد، بازار سیاه شده است. آمدند اقدام به صدور جواز برای صرافی نموده و شغل بنیاسرائیلی را در میان امت اسلام رسمیت بخشیدند. قرار بود صرافیها ارز را از بانک مرکزی خریداری کنند و با اندکی استفاده به خریداران تحویل نمایند. خریدوفروش ارز در پیادهروها و چهارراه استانبول ممنوع و بگیر و ببند دلالان خردهپا آغاز شد.
🔹️ اگرچه همه مشکلات را نمیشود به گردن آمریکا انداخت اما بسیاری از مشکلات ما از آمریکا است و بقیه مشکلات ما هم به گردن تحصیلکردههای آمریکا، آمریکاگرایان، معقتدین به #لیبرالیسم_اقتصادی و خودباختههایی است که به درمانهای بانک جهانی و نسخههای صندوق بینالمللی پول اعتماد دارند.
🎗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
https://t.me/joinchat/AAAAAELdaIU2k_z2BDHmpw
@tarikhqom
🔺️دیگر از این مأموریّت بر نمیگردم
📎«عملیّات بدر» که میخواست شروع شود دیگر دل توی دلش نبود. یادم هست که گردانها و واحدها به منطقه اعزام شده بودند و آقا اسماعیل هم آخرین امکانات عملیات را جمع و جور میکرد. در مقّر انرژی اتمی اهواز اتاقی داشتیم به نام «اتاق جنگ»، ساعت یازده، دوازده شب بود که گفت: «فلانی! اگر کسی سراغم را گرفت، توی اتاق جنگم؛ کاری دارم که باید انجام دهم.»
این را گفت و در را پشت سرش بست. ساعتی بعد که از اتاق خارج شد، دیدم چشمانش از شدت گریه به قرمزی گراییده و صورتش نورانیّت خاصّی یافته. برخوردها و سخنانش به گونهای شده بود که من احساس کردم دیگر ماندنی نیست!
از آنجا با خانوادهاش تماس تلفنی گرفت و حرفهایی رد و بدل شد که من دیگر یقین کردم رفتنش بی بازگشت خواهد بود.هنگام حرکت به طرف خط در بین راه نیز به حجت الاسلام ایرانی فرمانده سپاه قم گفته بود: «حاج آقا! من دیگر از این مأموریّت بر نمیگردم، جان شما و جان لشکر!» و همان شد که گفت...
🎙راوی: سردار محمدحسین آل اسحاق
🔹️اسماعیل صادقی فرمانده ستاد لشکر هفده قم، روز آخر اسفند۶۳ به شهادت رسید.
🎗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🎍هفت سین بچههای جبهه
🔺️قبل از تحویل سال آداب نوروز رعایت می شد و رزمنده ها سنگر تکانی می کردند. سنگرها با گل و گیاه های اطراف سنگر و شقایق هایی که در اطراف سنگر روییده بوده تزیین می شد.
هنگام تحویل سال بچه ها سعی می کردند در یک سنگر تجمع کنند و با هم دعای تحویل سال را می خوندند.
موقع تحویل سال، سفره هفت سین می انداختند، که سین های آن بسته به نوع رسته بچه ها متفاوت بود. در تخریب که بیشتر با مین سروکار داشتند به نحوی بود و در زرهی به نحو دیگر،سین های سفره هفت سین جبهه های جنگ به فراخور در دسترس بودن اقلام و وسایل سین های متفاوتی داشتند.
گاه سجاده و سربند و سنگ و سیم خار دار و سیم چین و سلاح و سیمینوف و سرنیزه و سوزن اسلحه و... سین های سفره هفت سین رزمندگان بود؛گاهی هم سین های موجود عبارت بود از: مین سوسکی، مین سبدی، سیم تله، سیم چین، سیم خاردار، سرنیزه، سی چهار (نوعی مواد منفجره غیر حساس)، سوزن اسلحه، سیمینوف، سمبه و سنگر و...
🔹️به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
⚠️آقای صادق روحانی میخواست خودش محور باشد!
🔺️آقای صادق روحانی در آن مقطع در مسائل مبارزاتی فعالانه شرکت می کرد و شاید خیلی داغتر و انقلابی تر از سایر آقایان بود و از این جهت مشکلی نداشت منتها ایشان و همچنین آیت الله حاج آقاحسن قمی ...، با تمام فعالیتهای سیاسی که این دو بزرگوار انجام می دادند ساواک برخورد شدیدی با آنان نمی کرد در حالی که با انقلابیونی مثل آیت الله منتظری، آقای مشکینی و مرحوم آقای ربانی شیرازی بشدت برخورد می کرد. ... به نظر من علت عدم حساسیت رژیم و ساواک نسبت به این آقایان این بود که اینها به جای اینکه حضرت امام را محور قرار دهند و تحت رهبری ایشان به مبارزه بپردازند، قصد داشتند که خودشان مستقلاً عمل کنند مثل اینکه به دنبال سهمی در رهبری و هدایت مبارزه و انقلاب باشند و رژیم هم از این نوع کارها... حمایت می کرد.
🔺️همچنان که رژیم از تمرکز مرجعیت در یک شخص در هراس بود و سعی می کرد با تقسیم مرجعیت بین افراد متعدد از قدرت و محبوبیت پیدا کردن یک فرد جلوگیری کند.... .
به همین خاطر عمده علمای انقلابی مثل آقایان منتظری، مشکینی، ربانی شیرازی، نوری همدانی، مؤمن، ربانی املشی و طاهری خرم آبادی رابطه خوبی با آقای سیدصادق روحانی نداشتند و اگر هم بنا بر مقتضیات و شرایط زمانی ارتباطی برقرار می شد خیلی دوستانه و صمیمی نبود چون ایشان می خواست خودش محور باشد.
🔺️آقای روحانی در آن مقطع حتی در بین علمای غیرانقلابی نیز جایگاه مهمی نداشت چون ایشان خیلی زود درصدد احراز مقام مرجعیت برآمده بود در حالی که گام نهادن در مسیر مرجعیت مستلزم ملاحظه شرایط خود و احترام بزرگان و پیش کسوتان است و همان طوری که تاریخ مرجعیت نشان داده است کسانی که خواسته اند با پیشدستی کردن به این مقام برسند ناکام مانده اند.
📚(خاطرات آیتالله سیدحسین موسوی تبریزی، ص۴۲۶، انتشارات عروج)
🎗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸افتتاح بیمارستان کامکار؛ خیابان باجک
سال ۱۳۴۲
🎗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید
@tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️آیتالله #هاشمی_رفسنجانی چگونه مالک زمینهای #سالاریه قم شد؟
🔹️مرحوم حجتالاسلام #شجونی در گفتوگو با رضا #رشیدپور پاسخ میدهد:
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔺️نگاهی گذرا به خاندان صدر
🎗آیتالله سید صدرالدین موسوی صدر (تاریخ فوت: ۱۳۳۲) از مراجع تقلید شیعه که پس از وفات آیتالله حائری یزدی، مرجعیت و زعامت حوزه به آیات عظام حجت، خوانساری و صدر رسید و این سه معروف به مراجع ثلاث شدند.
هنگامی که آیت الله بروجردی برای معالجه به تهران آمد، آیتالله صدر، از وی خواست به قم بیاید. پس از ورود او جایگاه نماز جماعت خود در حرم حضرت معصومه را به آیت الله بروجردی واگذار کرد؛ از ریاست حوزه علمیهی قم فاصله گرفت و به پشتیبانی گسترده از آیت الله بروجردی بسنده کرد.
🖇فرزندان:
سید رضا ، سید علی، سید موسی، صدیقه (همسر سید محمدباقر سلطانی طباطبایی)، زهرا، طاهره، بتول، منصوره (مادر همسرِ سیدمحمد خاتمی)، فاطمه (همسر محمدباقر صدر)، رباب (همسر حسین شرفالدین)
📌سید رضا صدر (۱۳۰۰- ۱۳۷۳)، از علمای شیعه و صاحب تالیفات متعدد که بعد از فوت آیتالله بروجردی به درخواست آیتالله شریعتمداری در سال ۱۳۴۶ در مسجد امام حسین در میدان فوزیه تهران (میدان امام حسین فعلی)، به اقامهٔ نماز جماعت و ترویج و تبلیغ احکام و تفسیر قرآن و درس اخلاق پرداخت. در سال ۱۳۵۶ به حوزه علمیه قم بازگشت. وی از منتقدان جمهوری اسلامی بود.
📌فرزندش سید محمد صدر دیپلمات ایرانی، مشاور سید محمد خاتمی و مشاور ارشد محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، و در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
وی پدرزن سید یاسر خمینی است.
📌سید موسی صدر (۱۳۰۷-۱۳۵۷) روحانی شیعه و مؤسس مجلس اعلای شیعیان لبنان بود. او از رهبران مذهبی و سیاسی لبنان نیز بهشمار میرفت. او به «امام موسی صدر» معروف است.
📌حاصل ازدواج صدیقه صدر و محمدباقر سلطانی طباطبایی چهار فرزند به نامهای صادق ، جواد، فاطمه، مرتضی و عبدالحسین شد.
📌فاطمه طباطبایی همسر حاجاحمد خمینی است و صادق طباطبایی سخنگوی دولت بازرگان بود
📌محمدباقر صدر، برادرزاده و داماد آیتالله سیدصدرالدین صدر بود به علت مبارزاتش با حکومت بعثی عراق بارها توسط حکومت عراق دستگیر و زندانی شد. در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ او و خواهرش بنتالهدی صدر به دستور صدام حسین به شهادت رسیدند.
@tarikhqom
📷عکسی از درب ساعت حرم حضرت معصومه (س)
دهه پنجاه شمسی
@tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽صحنههایی از اعزام رزمندههای قمی به جبهه
مهرماه ۱۳۶۵
📌مجموعه #روایت_فتح؛ ساختهی شهید مرتضی آوینی
@tarikhqom
📌خاطرهی احمد احمد از آیتالله منتظری در زندان اوین
🔺️من با آیت الله منتظری و عباس مدرسی فر در یک اتاق بودیم. شخصیت آقای منتظری و اخلاق و رفتارش خیلی خاص بود. او شکنجه و ناملایمت های بسیاری کشیده و سختی های زیادی را در زندان تحمل کرده بود.
آقای منتظری شخصیتی ساده و بیآلایش داشت از این رو گاهی افراد برای انبساط خاطر با او همکلام می شدند او با لهجه شیرین نجف آبادی برای آنها صحبت میکرد و مسائل و حدود را برای خودش خیلی سخت و برای دیگران راحت می گرفت
در برابر شکنجه ها مقاومت کم نظیری از خود نشان داده بود و من می دیدم که وی با سعه صدر به سوالات افراد که حتی گاه بی مورد بود پاسخ می داد و سعی میکرد به دستورات اسلام دقیق عمل کند گرچه این دقت افراطی گاه موجب دردسر ها و وسوسه های زیادی در او می شد.
در اسفند سال ۵۵ مختصری از محاکمه و کارهای پشتپرده گروه هدفی ها در روزنامه ها منعکس شد. در راس افراد این گروه سید مهدی هاشمی بود (برادر داماد آیتالله منتظری) که جنایات کثیفی از جمله قتل مرحوم حجت الاسلام شمس آبادی را مرتکب شدند.
آیت الله منتظری از این واقعه و فجایع خیلی متاثر شده بود و چند بار به ما گفت: " این شمسآبادی را بی گناه کشتند او شخصیتی نبود که باید کشته می شد. به خدا قسم اگر سیدمهدی را بکشند خونش هدر است"
📚خاطرات احمد احمد؛ صص ۴۵۱-۴۵۴؛ نشر سوره مهر
@tarikhqom
📌 انتشار برای نخستین بار
🔖 دیدگاه جالب شهید بهشتی درباره آیتالله خامنهای در سال 1352
🔹رهبران نهضت اسلامی علاوه بر روابط دیرینه و صمیمی که با یکدیگر داشتند، ارتباط تشکیلاتی آنها در دوران مبارزه بر نزدیکی اندیشه و افکار آنها تأثیر بسزایی داشت. از جمله میتوان به ارتباط شهید بهشتی با آیتالله سیدعلی خامنهای در مشهد اشاره کرد که در طول دوران نهضت امام خمینی استمرار داشت، بطوری که این مسئله مورد توجه مأموران امنیتی رژیم پهلوی نیز قرار گرفت.
🔹در یکی از این اسناد که متعلق به سال 1352 است گزارشگر ساواک با اشاره به سفر شهید بهشتی به مشهد در گزارشی درباره دیدگاه او نسبت به آیتالله خامنهای مینویسد:
🔹« یادشده ضمن تعریف و تمجید از [آیتالله] خامنهای اظهار امیدواری نموده که در آینده [آیتالله] خامنهای یکی از علماء موجه ملی و بانفوذ خواهد شد. ضمناً نامبرده روز 52/5/16 با اتومبیل شخصی به اتفاق خانوادهاش مشهد را به قصد تهران ترک کرده است.
نظریه شنبه - دکتر سید محمد بهشتی در مشهد با سیدعلی خامنهای رابطه بسیار نزدیک داشت و از افکار او بسیار تمجید و تحسین میکرد.»
@tarikhqom
[حاج ابوالفضل تولیت؛ بخش اول]
🔺️در روزهای تاسوعا و عاشورا دستهها بعد از اینکه در حرم عزاداری میکردند، به طرف خانۀ حاج ابوالفضل تولیت در ابتدای چهارمردان میرفتند. او تولیت حرم حضرت معصومه (س) را برعهده داشت و از بزرگان شهر به حساب میآید. در قم دو نفر حرف اول را میزدند؛ یکی آقای بروجردی و دیگری تولیت. چون دارایی فراوانی داشت، دستههای عزاداری به خانۀ او که میرسیدند، شور و حال سینهزنی را بیشتر میکردند. چرا که تولیت در ایوان خانه روی مبل مینشست، به تماشای دستهها میپرداخت و به آنها صلهای میداد. مسئولان هر دسته به عزادارهای هیات خود میگفتند: «درِ خانۀ مصباح است، سفت سینه بزنید!»
تنها دستهای که به خانۀ تولیت نمیرفتند، دسته چهل اختران بود. چون مسئول دسته حاجآقاعلی چهلاخترانی از اینکه تولیت با رژیم پهلوی رابطۀ گرمی داشت، ناراحت بود. وقتی محمدرضا شاه به قم میآمد، تولیت دم در حرم میایستاد و به او خوشامد میگفت. بعد از زیارت در باغ سالاریه که وسط آن ساختمان با شکوهی ساخته بود، از شاه پذیرایی میکرد.
(منبع: پسرشیخهادی؛ خاطرات محمد متمسکی؛ در حال انتشار)
@tarikhqom
[حاج ابوالفضل تولیت؛ بخش دوم]
🔺️سیدابوالفضل تولیت ملقب به مصباح التولیه از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۴ تولیت حرم حضرت معصومه بود و نمایندگی مردم قم در مجلس یازدهم، دوازدهم و هفدهم را نیز برعهده داشت.
تنها فرزند او سالار نام داشت که در عنفوان جوانی فوت کرد و نام منطقۀ سالاریه قم از نام فرزند او گرفته شده است.
قبر تولیت در مسجد تولیت قم است. از او فرزندی باقی نماند و بخش زیادی از اموالش را وقف حرم حضرت معصومه (س) کرد و بخشی از آن نیز به اقوامش و نیروهای انقلابی رسید.
(منبع: کتاب پسر شیخهادی؛ در حال انتشار)
@tarikhqom
[حاج ابوالفضل تولیت؛ بخش سوم]
🔺️ایجاد پایگاههایی در خارج نیاز به سرمایه دارد که تأمین آن را نمیشد از نیروهایی که در خارج بودند انتظار داشت. کاری که ما بعد از آن سفر اول انجام دادیم، عمدتا جلب حمایت آقای #تولیت بود. ایشان امکانات مالیِ زیادی داشت، بچه هم نداشت. فردی بود روشنفکر و از نظر اعتقادی هم بیشتر جریانِ مبارزه اسلامی را قبول داشت؛ او آماده شد که همه ثروت خود را وقف مبارزه بکند، به عنوان تأسیس حکومت اسلامی.
#تولیت همه ثروت و اموالش راـ به استثنای خانهی تهران، خانهی سالاریهی قم و مقداری برای گذرانِ زندگیِ شخصی ـ در اختیار گذاشت، به صورتی که انجام کارها از حضور و تصمیم خود ایشان بینیاز بود.
به هر حال، پول زیادی ـ در مقیاس آن روز ـ از طریق فروش زمین و سایر مستغلات فراهم شد. پولی هم ایشان حواله کرده بود به خارج و خود #تولیت هم سفری به خارج کرد که مصادف با همان سفر دوم من به خارج از کشور بود و یکی از برنامههای این سفرِ من گفت وگو با ایشان بود و بعضی کارها را مشترکا تنظیم کردیم.
با استفاده از این امکانات سعی شد که در خارجِ از کشور سرمایهگذاریهایی بشود که با تکیه بر درآمدهای آن، نیازهای نیروها و پایگاههای ما در لبنان، عراق، اروپا و امریکا تأمین شود و اگر در داخل کشور هم نیازهایی پیش آمد، به حل مشکلات داخل هم کمک شود.
(منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی؛ دوران مبارزه)
@tarikhqom
[حاج ابوالفضل تولیت؛ بخش چهارم]
در روزهایی که امام پاریس بودند، #تولیت اموال خود را در اختیار ایشان گذاشته بود. امام هم اختیارات را به هیأتی سه نفره ـ مرکب از من و آقایان منتظری و مطهری ـ داده بودند، که آقای عراقی مأمور شده بود این خبر را به ما برساند.
حضور شخصیِ #تولیت هم نیاز به دخالت فوریِ ما را کم میکرد. رفته رفته رنجشهایی برای او پیش آمد؛ توقعاتی داشت که مورد توجه قرار نگرفت. در نتیجه، منعطف شده بود به سمت #نهضت_آزادی و وصیتی برایش تنظیم شده بود که همه اختیارات به خانم ایشان داده میشد. البته با واگذاری این اموال به امام و احاله اختیار از طرف امام به جمع ما دیگر جای این تغییرات نبود و در زمان حیات تولیت هم من مطلع نشدم.
اما بعد از مرگ #تولیت بهرهبرداری از این امکانات با مشکلی اساسی برخورد کرد. بخش عمدهای از این ثروت در یکی از بانکهای انگلیس بود که برای برداشت از آن اشکال قانونی مطرح شد و مطالبه انحصار وراثت کردند.
(منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی؛ دوران مبارزه)
@tarikhqom
[حاج ابوالفضل تولیت؛ بخش پنجم]
🔺️از آنجایی در خصوص مرحوم تولیت هیچ کار پژوهشی مستقلی در دسترس نیست، تمام اطلاعاتی که از ایشان وجود دارد، نقل قولهای کوتاه و پراکنده از افرادی است که شاید خیلی هم با ایشان ارتباط نزدیک نداشتند. خاطرهی راوی کتاب "پسر شیخ هادی" از مرحوم تولیت کمی نادرست بود که توسط یکی از اقوام ایشان، سرکار خانم دربانی، اصلاح و برای ما ارسال شد که در خدمت مخاطبان کانال #تاریخ_شفاهی_قم قرار میگیرد:
✏سالار برادر بزرگ حاج ابوالفضل تولیت بود نه فرزندش و قبر ایشان در مسجد تولیت در خیابان بوعلی نیست بلکه در مسجد قدس منطقهی بنیاد قرار دارد. البته در آن زمان منطقهی بنیاد وجود نداشت و بنیادِ کنونی ماکت کوچکی است از آرزوهای تولیت برای ساخت شهرکی خیلی بزرگی در قم که با مرگ تولیت متوقف شد. برای این شهرک خانه های یکدست، ورزشگاه، استخر و.... پیش بینی شده بود.
✏محل عزاداری به تکیه معروف بود و در محل کنونی مدرسه آیتالله گلپایگانی قرار دارد. ورودی تکیه از داخل کوچه تولیت بود که کنار مقبرهی علی ابن بابویه است.
✏آقای متمسکی گفته بودند که دو خواهر را همزمان به عقد خود درآورده بود که مسلما از شرعی جایز نیست. به همین دلیل هرچند ماه یکبار یکی از خواهرها را طلاق میداد و خواهر دیگر را عقد میکرد و این کار را به طور متناوب انجام میداد.
البته از ابتدا نمیخواسته با آن دو خواهر، که دقیق نمیدانم دخترعمه بودند یا دخترخالهاش، ازدواج کند اما طبق وصیت و اصرار مادرش با خواهر اولی که فوقالعاده زیبا بوده، ازدواج میکند ولی بچهدار نمیشوند. تصمیم میگیرد ازدواج مجدد کند به همین خاطر همسر اول پیشنهاد ازدواج با خواهر کوچکش را میدهد و میگوید: "اگه قرار است یک نفر دیگر وارد این زندگی شود، خواهرم باشد." که البته از همسر دوم هم بچهدار نمیشود.
✏روایتی که از کتاب خاطرات آیتالله رفسنجانی ذکر شده است کاملا درست است؛ البته بعد از مرگش باغ سالاریه هم به آیتالله رفسنجانی واگذار شد.
✏همسر تولیت هنوز در قید حیات است ولی متاسفانه علیرغم اصرار خیلی از آشنایان و اطرافیان به هیچ عنوان حاضر به مصاحبه درخصوص مرحوم تولیت نشده و نمیشود.
@tarikhqom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️گزارش افتتاحیه بیمارستان نکویی قم
سال ۱۳۳۲
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📌روایت موسی موسوی اصفهانی از روابط شاه و روحانیون
🎙موسی موسوی اصفهانی(۱۳۰۹-۱۳۷۶)؛ نوه سید ابوالحسن اصفهانی، نماینده لنجان در مجلس شورای ملی و استاد دانشگاه بغداد:
🔺️س- آیا شاه هیچگونه تماس اساسی، تماس خیلی دقیق با علما داشت؟ تماس خیلی وسیع، تماس شخصی با علما داشت یا نه؟
ج- شاه با یک عده از روحانیون که دوست بود، این شکی در آن نیست. شاه اولاً خودش آدم معتقدی بود، یعنی آدم بیدینی نبود واقعاً معتقد بود حالا مرد و رفت ما هم با او... یعنی واقعاً عقیدهداشت به روحانیت و به دین منتها آن عقاید پیرزنها نه آن عقیدهاسلام واقعی. با یک عده از روحانیون هم رفیق بود اما با روحانیونی که با سیاستش مخالفت نمیکردند.
🔺️س- کدام بودند این روحانیون؟
ج- فرض کنید مثلا... روحانی درجه دو و سه.
🔺️س- هیچکدامشان به خاطرتان هست؟
ج- بله، فرض کنید که آقای میرزا عبدالله تهرانی، فرض کنید آسید فخرالدین جزایری، فرض کنید آشیخ بهاءالدین نوری اینهایی که طبقه دو بودند. با آقای بهبهانی خوب رفیق بود زیاد گاهی. اما گاهی هم چون مصالح سیاسی [اقتضا میکرد].
ببینید ما سه قسم روحانی در ایران داریم. یک عده روحانیونی هستند که اینها اصلاً مداخلهای در سیاست ندارند. اینها هیچی، نه شاه به اینها کار داشت و نه اینها به شاه کار داشتند.
🔸️یک عده روحانیون درجه دویی بودند که اینها در سیاست مداخله میکردند اما همیشه تابع دولت بودند، با دولت همکاری میکردند و ارتزاق میکردند، اینها خیلی زیاد بودند اینها البته با شاه رفیق بودند همیشه فرض کن امام جمعه تهران، آشیخ بهاءالدین، حاج میرزا عبدالله در شهرستانها زیاد بودند یعنی چهل درصد از آخوندها که اینها در سیاست مداخله میکردند اما تابع دولت بودند کارهای روحانیت را میکردند با دولت هم رفیق بودند، به شاه هم دعا میکردند، شاه را هم میرفتند ملاقات میکردند پول مول هم میگرفتند این هم یک عده ای.
🔸️یک عده هم آن روحانیونی بودند که درجه یک بودند، مرجعیت داشتند. روابط شاه با اینها در نوسان بود. نه در سیاست مداخله میکردند گاهی خوب گاهی بد بود. مثلاً فرض کنید با آقای بهبهانی، آقای بهبهانی خوب مرجع نبود اما یکی از روحانیون درجه یک تهران بود دیگر. گاهی شاه با این خیلی روابطش خوب بود. وقتی پسرش را میفرستاد به مجلس وکیل میشد، [اما] وقتی که شاه نمیگذاشت پسرش وکیل بشود روابط به هم میخورد.
🔸️آقای بروجردی خوب مرجع اعلای شیعهبود دیگر. او که به شاه محتاج نبود، اما گاهی در کارهای سیاسی شاه میخواست یک کاری بکند مثل تقسیم اراضی و غیره که آقای بروجردی در ابتدا یک نامهای نوشت و به مجلس و او را مسکوت گذاشت اگر به تاریخ مراجعه کنید. این وقتی که اینها یک کارهایی میخواست شاه بکند و مثلاً آقای بروجردی میایستاد ضدش بود خوب روابطشان تاریک میشد. اما دوباره وقتی یک اصلاح میشد بینشان دوباره روابط برمیگشت.
🔸️آنچه که میتوانم بگویم این است که تا قبل از خمینی در همین بیست سال اخیر اصلاً صحبت اینکه شاه برود برای روحانیت مطرح نبود. یعنی روحانیت در فکر اینکه شاه برود نبود و معتقد بود که شاه باید بماند. نه از نظر اینکه شاه را دوست داشت [بلکه] از نظر اینکه معتقد بود اگر برود کمونیست میشود و [غائلهی پیشهوری در] آذربایجان در نظرش بود و فلان و از این حرفا و لذا خود خمینی هم در نامههایی که به شاه مینوشت در ابتدای امر اعلیحضرت خطاب میکرد خودش میگفت ما خیال نداریم که بر علیه سلطنت قیام بکنیم.
🔸️پس تا قبل از پیدایش خمینی اصولاً شاه مخالف آنجوری که با سلطنت کسی روحانی بد باشد نبود حتی آقای کاشانی. آقای کاشانی را با اینکه شاه دو سه بار زندان برد روابطش با او گاهی خیلی خوب بود مثلاً وقتی مریض شد آقای کاشانی شاه دیدنش رفت اما در عین حال در سه سال پیشش هم شاه او را زندان انداخته بود. پس با رجال روحانی سیاسی روابط شاه در نوسان بود. یعنی گاهی خوب بد گاهی بد. با روحانیونی که فقط ارتزاق میکردند از شاه و مخالفت او را نمیکردند روابطش خوب بود کمک به آنها میداد. روحانیونی که اصلاً مداخله در سیاست نداشتند خوب شاه به آنها کاری نداشت. پس به این کیفیت ما میتوانیم روحانیت و وضع روحانیت را نسبت به شاه مشخص بکنیم.
اما اصولاً این را عرض کنم که اصولاً خود شاه از اینکه آخوندها در سیاست مداخله بکنند و این حرفها را زیاد مخالف بود. نمیخواست که روحانیون در سیاست مداخله بکنند یا اینکه مثلاً پست سیاسی داشته باشند، معتقد بود که روحانیت با پستی در سیاست مداخله نکنند این عقیدهاش بود.
[منبع: پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار سوم]
@tarikhqom