با پا برهنگان دوستی کن
چون کفشی ندارند
که در آن ریگی باشد ...!👌🏻
#نکته_ناب
ــــــــــــــــ
#تارینو
https://eitaa.com/joinchat/1481703603C5cfc0c80a6
خاص بودن مهم نیست،
خاصیت داشتن مهمه🍃
#تلنگر
➿️➿️➿️➿️➿️➿️➿️
#تارینو
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/tarino
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
علی شبیه کسی نیست جز خداوندش
همان خدا که نبوده ست و نیست مانندش
کسی که حبل خدا بوده، هست و خواهد بود
کسی که هر چه شود با خداست پیوندش
کسی که قبله نما رو به او توقف کرد
کسی که «فزت و ربالعلیست» سوگندش
تمام هستی عالم به روی دوش علی ست
مدار چرخش افلاک نیز سر بندش
میان معرکه هرگز ندید چشم کسی
که ذوالفقار کند تکیه بر کمربندش
خدا به دست علی نه، به دست خود روزی
دری که مانع اسلام بود را کندش
« جمال وجه خدا واحد است » این یعنی:
علی ست اخم خدا و علی ست لبخندش
☀حمزه محمدی
#شعر_ناب
#عید_غدیر
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@tarino
💛✨💛
در مطب دکتر به شدت به صدا درآمد.
دکتر گفت: «در را شکستی! بیا تو.»
در باز شد و دختر کوچولوی نه سالهای که
خیلی پریشان بود، به طرف دکتر دوید:
«آقای دکتر! مادرم!»
و در حالی که نفس نفس میزد، ادامه داد:
«التماس میکنم با من بیایید! مادرم خیلی
مریض است.»
دکتر گفت: «باید مادرت را اینجا بیاوری،
من برای ویزیت به خانه کسی نمیروم.»
دختر گفت: «ولی دکتر، من نمیتوانم.
اگر شما نیایید او میمیرد!» و اشک از
چشمانش سرازیر شد.
دل دکتر به رحم آمد و تصمیم گرفت همراه
او برود. دختر دکتر را به طرف خانه راهنمایی کرد،
جایی که مادر بیمارش در رختخواب افتاده بود.
دکتر شروع کرد به معاینه و توانست با
آمپول و قرص تب او را پایین بیاورد و نجاتش دهد.
او تمام طول شب را بر بالین زن ماند؛
تا صبح که علائم بهبود در او دیده شد.
زن به سختی چشمانش را باز کرد و از
دکتر به خاطر کاری که کرده بود تشکر کرد.
دکتر به او گفت: «باید از دخترت تشکر کنی.
اگر او نبود حتما میمردی!»
مادر با تعجب گفت:
«ولی دکتر، دختر من سه سال است که از
دنیا رفته!» و به عکس بالای تختش اشاره کرد.
پاهای دکتر از دیدن عکس روی دیوار سست شد.
این همان دختر بود!
فرشته ای کوچک و زیبا!🦋
#داستانک
➰➖➰➖➰➖➰➖➰
╔══❖•°💙 °•❖══╗
@tarino
╚══❖•°💙 °•❖══╝
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت...
☀حافظ
#شعر_ناب
#امام_زمان
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@tarino