eitaa logo
تارینو
666 دنبال‌کننده
2هزار عکس
759 ویدیو
1 فایل
☀️در این کانال نکات کلیدی برای خوشبختی رو پیدا کنید. نکته ناب، تلنگر، همسرانه، تربیت فرزند، حال خوب، داستانک و... 🤩 همراه ما باشید❤️ https://zil.ink/tarino ارتباط با مدیر : @farghelit29
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ تیری که پاره کرد دل پاک مشک را از هم گسیخت رشته ی تسبیح اشک را 📜شاعر : سرکارخانم ملوک عابدی 🎞️تولیدگر : سرکارخانم زهرا اسحاقیان ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ محرم را با صدای سنج و دمام دسته‌ی دزفولی‌های محله‌مان می‌‌شناختم. ششم محرم که می‌شد هیأت خانه‌ی آقای موسوی همسایه‌ی کناری‌مان برگزار می‌شد و ما از پشت بام سینه‌زدن ‌شان را تماشا می‌کردیم. آن روزها از سر بچگی نمی‌فهمیدم چرا مادرم به حجم گردی چشم‌هاش اشک می‌ریزد و سینه می‌زند. کویر چشم‌هایم یک ششم محرمی بهاری شد که تابوت نورمحمد، پسر آقای موسوی را روی دست سینه‌زن‌ها دیدم. برای یک پسر سیزده چهارده ساله تابوت بزرگی بود. تازه فهمیدم چطور پاهای قاسم‌ نوجوان روی دست امام حسین به زمین کشیده‌می‌شده، آخه نورمحمد زخمی که می‌شود، بدنش زیر تانک عراقی‌ها می‌ماند.... ✍️به قلم :سرکارخانم مریم اختریان ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈••••✾•﷽•✾•••┈┈• در آن ماه پر از اندوه و ماتم در آن ایام جان سوز محرم گه پیکار با خصم سیه روز در آن گرمای طاقت گیر جان سوز به لب ها جمله ذکر ربنا بود شهادت کار مردان خدا بود گه پیکار بود و صحبت از جان نبردی بود بین کفر و ایمان یکی بی سر یکی بی دست می شد یکی از جام عرفان مست می شد تمام غنچه ها از غصه بی تاب فسرده غم زده در حسرت آب ز یک سو آه و فریاد و فغان بود ز یک سو ناله لب تشنه گان بود در آن هنگامه عباس دلاور ابوالفضل رشید آن پور حیدر چو دید آن کودکان زار و محزون به سوی آب زد از خیمه بیرون به عشق حق گذشت ازجان واز سر به شوق یاری فرزند حیدر چنان آتش به جان دشمن افروخت که گویی خرمن بیداد را سوخت لب شط چون رسید آن ماه گردون عطش بر جان وی گردید افزون فرود آمد ز اسب خسته بی تاب که بردارد برای کودکان آب دو دستش را ز آب رود پر کرد به نزدیک لبان خویش آورد در آن دم بانگ زد بر خویشتن هان تو گردی سیر از آب و تشنه طفلان به یاد کودکان تشنه افتاد لب خشک برادر آمدش یاد دوباره آب را بر آب افزود عجب داغی نهاد او بر دل رود نمود از آب رود آن مشک را پر فلک از کار او شد در تحیر لب عطشان ز آب رود بگذشت شتابان رو به سوی خیمه برگشت ولیکن قوم دون پیوسته بودند ره آن یار حق را بسته بودند یکی زد تیر بر پهلوی سقا یکی زد نیزه بر بازوی سقا ز بازو دست سقا چون که افتاد به دندان بند مشک آب را داد شرور دیگری زد تیر بر مشک ز مشک آندم روان شد سیلی از اشک سیه شد آسمان بی نور مهتاب وسقا نا امید از بردن آب چو شد نقش زمین آن پیکر ماه حسین ابن علی ( ع) گردید آگاه حزین و خسته دل با حال مضطر غمین آمد به بالین برادر تن عباس غرق خاک و خون بود بسان لاله های واژگون بود هزاران زخم خنجر داشت بر تن سر او را گرفت آن شه به دامن رخ او را نمود آن شاه دین پاک به دست مهربان از خار و خاشاک بگفتا من حسینم ای برادر تو را آورده خصم دون چه بر سر به خورشید آن زمان سقا نظر کرد چنین گفت و به سوی حق سفر کرد مرا خیمه مبر تا زنده هستم که از لب تشنه گان شرمنده هستم فغان از این ومصیبت آه فریاد روا باشد اگر خون گرید آزاد خداوندا به حق آن علمدار مرا یک دم به حال خویش مگذار 📜شاعر: جناب آقای سعید آزاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
34.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋••••✾•﷽•✾•••🦋 ⚫ انیمیشن زیبای « مومونا» هدیه ای به ساحت مقدس حضرت علی اصغــــــر (علیه السلام) پخش شده از شبکه 5️⃣ سیمای اصفهـــــــان و کرمـــــان تولید⬅️ گروه موشن و انیمیشن سازی تارینـــــــــــو نویسنده: آمنه خلیـــــــــلی تولید انیمیشن: علیرضا حبیبی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ آب از سرت گذشت و لبت تر نشد دستی زدی به آب و آب شرمنده تر نشد عالم دخیل لبت یا مظهر العجب ای آبروی آبی که به طفلان روانشد. سلامًُ علیَ ساقِیَ العَطاشا ✍️ به قلم :سرکارخانم مریم رضایت ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ⚫ آسمان پیش از فرود قامتت، ماتم گرفت. ✍️ به قلم : سرکارخانم آمنه خلیلی 🎞️تولیدگر : سرکارخانم زهرا اسحاقیان ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ خدایا این من و این اکبر من و این عباسِ یک تن لشکر من الهی گرچه من یاری ندارم برای من بس است این اصغر من نمی دانم چرا لب تشنه اما شکر خنده شده باز اصغر من رقیه جان چرا تنها نشستی تو ای در آسمان تک اختر من چو می خوانی نماز شب مرا هم دعا کن در قنوت ای خواهر من 📜 شاعر :جناب آقای محمود باغی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ 🦋از بـزرگـے پرسیدم بـراـے بنده، استغـفار بهتر است یـا تسبیح؟🤔 🌸گفت: اگـر ݪباســے تمیز باشد عطر ۅ‌ گݪابـــ زدن بـہ آن بهتر استــ 🔹ۅاگـر آن ݪباس تمیز نباشد آب گـرم ۅ صابۅن آن را پاك خۅاهد ڪـرد 📿تسبیح| عطـر پاڪان استـــ 🤲استغفـار| صابۅن گناهڪـاران ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈••••✾•﷽•✾•••┈┈• 💠 گَرد داخل کپسول، تلخ است اما پوشش کپسول، خوردن آن را آسان کرده و مانع احساس تلخی آن توسط بیمار می‌شود. 💠 در زندگی مشترک باید سعی کنیم تذکرمان به همسر، کپسولی باشد. 💠 اگر لازم شد گاهی به همسرتان تذکر جدی دهید، اولاً حتی‌المقدور تذکر خود را طولانی نکنید بلکه خیلی کوتاه بیان کنید تا زمینه پذیرش در همسرتان ایجاد شده و زمینه لجبازی در او کمرنگ شود. 💠 ثانیاً تذکر خود را خیلی نرم و با ژست مهربانانه بیان کنید تا تلخی آن‌، برای همسرتان شیرین گردد. 💠 حتماً پس از تذکر خود به همسر، فضا را به فضای طبیعی و عادیِ قبل از تذکر برگردانید یعنی تذکر شما نباید باعث شود که رابطه گرم و صمیمی شما حتی در زمان کوتاه، قطع گردد. یعنی‌ پس‌از تذکر خود، همه چیز را فراموش کنید و انگار نه انگار که گلایه داشتید و تذکر دادید. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ https://eitaa.com/tarino ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ ندای هلِ من ناصر شنیدند... ولی پیمان شکستند و بریدند یکی خورشید و هفتاد و دو اختر میان کهکشانی سخت مضطر حسین و وعده طفلان بی خواب ز فرط تشنگی رنجور و بی تاب در آن صحرای سوزان پر از غم دریغ از قطره ای از جنس شبنم نبرد حق و باطل بود لیکن «شنیدن کی بوَد مانند دیدن» قلم هم از نوشتن شرم دارد به روی لوحه اشکی گرم دارد زمین آماج خشم و دشت کین بود زبان حال عباس اینچنین بود: «مرا فرمود مولا: ای رشیدم علمدارم، سپهدارم، امیدم تو میدانی دلم دریای خون است نباشی بی تو لشگر بی ستون است برادر چاره ای جز رفتنت نیست تمام خیمه ها از آب خالیست» به امرش چشم را بر هم نهادم شتابان سوی شط آب راندم فرات و تشنگی بود و من و کام نشستم بر لب آن رود، آرام دو دستم را درون آب بردم خدایا شاهدی، ......اما نخوردم به ناگه دستها را باز کردم سخن را اینچنین آغاز کردم: «درون خیمه ها طفلان تبدار ز خود شرمت نمیآید، علمدار؟!»... [بنازم غیرت و مردانگی را بیا مجنون ببین دلدادگی را] همین که مَشک را پر آب کردم... نظر بر خیمه ارباب کردم... به تیر کین دو چشمم را گرفتند به تیغ و نیزه دستم را گرفتند غمین و زخمی و رنجور و بی جان گرفتم مَشک آبم را به دندان حرامی زاده ای چون بیدِ لرزان چو کفتاری به دورِ شیرِ غران... به فرقم با عمود آهنین زد یل ام البنین را بر زمین زد [قد ماه بنی هاشم دوتا شد زمین و آسمان ماتم سرا شد] 📜شاعر :ملوک عابدی @tarino
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا