eitaa logo
°•✨| ترک گناه |✨•°
2.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
120 فایل
🌸وتوکّل علےالحیّ الذےلایموت🌸 وبرآن زنده اےکه هرگز نمےمیردتوکل کن. شرایط تبادل: https://eitaa.com/sharayete_tab خادم↙️ @shahide_Ayandeh313 #تبادل⬇️ @YAMAHDIADREKNI_12 حرفای‌ناشناسمون↙ https://daigo.ir/secret/2149512844
مشاهده در ایتا
دانلود
°•✨| ترک گناه |✨•°
🌹فوايد ترك خودارضای ❌ قسمت دوم 1⃣1⃣ سرماخوردگيتون خيلي كم ميشه .افرادي كه اينكارو ميكنند هر دوسه
🔵 🔻🔰قسمت اول🔰🔻 💬✍🏻 اولین قدم ترک خودارضایی، تصمیم جدی به ترک این اعتیاده؛ تا تصمیم جدی برای ترک نگیری، هیچ کس دیگه ای نمیتونه بهت کمک کنه... ☑️تصمیم به ترک خودارضایی، از شناخت ضررهاش میاد که در بخش ضررهای خودارضایی توی ربات، به ضررهای این کار کثیف در روح و جسمت پی میبری. 🔻الآن‌وقتشه‌یه‌تصمیم‌جدی‌بگیری🔻 ⚡️تو این که خدا خودارضایی رو حرام کرده شکی نیست؛ و همه میدونیم که خودارضایی یک گناه اعتیادآوره که انرژی زیادیو از ما میگیره...🤕🤒 🌀پس حالا که میدونی اشتباهه، واضحه که نباید به یه کار اشتباه ادامه داد❕ 🎗یه کاغذ و قلم بردار و یه بنویس... 💯این خیلی تاثیر داره👌🏻 📝کاغذ رو جایی دور از دید بقیه نگهداری کن، و هر وقت تردید کردی، دوباره بخونش...👀 میتونی یه جایی تو گوشیت بنویسیش📱 ✨باید به خدا توسل کنی؛✨ ❣بگو خدایا❕کمکم کن بزارمش کنار.😢 😇با امام زمانت حرف بزن و بگو مولاجان❕منو بخر؛ تو منو نخری،شیطان میخره...😭😈 🀄️این توسل به خدا و ، قدم اوله اما تا همیشه باید با گامهای بعدیت همراه باشه...😉✌️🏻 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1
💟آیت الله مجتهدۍ تهرانے (ره): 🔺همیشه مقید به توبه باشید، بعد از آن مردید..... 🔺غسل نشاط را هم نیت کنید که وقتی عبادت می کنید نشــــــــاط داشتــــــــه باشیـــــــد😊 دیدید آدم گرسنه ، چه با نشاط غذا میخـــــــــــورد❓😋 🔺آدمــــــــی که خوابـــــــــش می آیــــد چه با نشــــــــاط میخوابد و لذت می بـــــــــرد❓ ✅عبــــــــادت هم نشاط می خواهد، مـــــــاها برای عبادت کــــِـــسِل هستیم. لذا باید مُقَیـــــــد باشـــــــید غُسل نشاط انـجام دهیــــــــد،❤️ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1
°•✨| ترک گناه |✨•°
قسمت #153رمان سجاده صبر🍃🌸 از خونه که بیرون زد، هوای تازه به جفتشون انرژی داده بود، فاطمه نگاهی سر س
قسمت سجاده صبر 🌸🍃 سهیل با یک لیوان آب وارد شد و به سمت فاطمه گرفت. فاطمه آب رو نوشید و تشکر کرد، سهیل مضطرب نگاهش میکرد که فاطمه گفت: چرا اینجوری نگاه میکنی؟ یه دل درد داشتم عزیزم! -یه دل درد وقتی بچه ای توی دلته یعنی خیلی چیز، از کی دل درد گرفتی؟ -از دیروز -خون ریزی که نداشتی؟ فاطمه با شرمندگی نگاهش کرد و آروم گفت: یک کم سهیل که ترسیده بود با صورتی رنگ پریده گفت: از کی؟ -نگران نباش سهیل چیزیم نیست -میگم از کی؟ از امروز؟ فاطمه که میترسید حقیقت رو بگه چیزی نگفت، سهیل عصبانی نگاهش کرد و گفت: با توام، از کی خون ریزی داشتی و به من نگفتی؟ فاطمه چند لحظه مکث کرد و بعد با صدای آرومی گفت: از دیروز ... دیشب میخواستم بهت بگم اما خیلی خسته بودی، بعدش هم خون ریزی قطع شده بود، امروز دوباره شروع شد ... سهیل عصبانی از جاش بلند شد و به سمت کمد رفت و گفت: -لباست رو عوض کن میریم دکتر که عقل ناقصت رو نشون بدیم ببینیم میتونن کاری واسش کنن یا نه، پاشو فاطمه که میدونست سهیل خیلی عصبانیه چیزی نگفت، مطمئن بود اگر اتفاقی افتاده باشه دیگه کاری از دست کسی بر نمیاد نمیدونست باید دعا کنه بچه چیزیش نشده باشه یا اینکه ...بعد از علی چطور اون همه تلاشی رو که برای تربیتش کرده بود میتونست تکرار کنه ... نه ... خسته تر از این بود که بخواد بچه ای تربیت کنه، همین ریحانه برای هفت پشتش کافی بود و دلش هم نمی خواست بچه ای رو به دنیا بیاره و بسپارتش به دست دنیا که هر جور خواست تربیت شه ... کاری که می خواد خوب انجام نشه، بهتره هیچ وقت شروع نشه ... با این وجود عصبانیت سهیل مجبور به اطاعتش کرده بود از جاش بلند شد و پشت سر سهیل از اتاق خارج شد. هرروز ساعت 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
در ٤٠ سالگی افراد با تحصیلات کم و زیاد مثل همند (حتی افراد با تحصیلات کمتر پول بیشتری در می آوردند.) در ٥٠ سالگی زشت و زیبا مثل همند ( مهم نیست چقدر زیبا باشین. توی این سن چروک ها و لک هاي تیره رو نمیشه مخفی کرد.) در ٦٠ سالگی مقام بالا و پایین مثل همند (بعد از بازنشستگی حتی یه پادو هم از نگاه کردن به رییسش اجتناب می کنه.) در ٧٠سالگی خونه ی بزرگ و کوچک مثل همند (تحلیل مفاصل، سختی حرکت، فقط یه محیط کوچیک برای نشستن لازمه) در ٨٠ سالگی پول داشتن و نداشتن مثل همند (حتی موقعی که بخواین پول خرج کنین نمی دونین کجا خرجش کنین) در ٩٠ سالگی خواب و بیداری مثل همند (بعد از بیداری نمیدونين چیکار كنين ) ✔️زندگی رو آسون بگیرین. هیچ معمایی نیست که بخواید حلش کنین. در طولانی مدت همه ی ما مثل همیم. پس تمام فشارهای زندگی رو ✔️فراموش کن و ازش لذت ببر....!!!! ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹✨🌹✨🌹 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌@tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅دنیا دار مکافات است عبرت بگیریم این قصه را پلیسی عراقی روایت می کند که خود شاهد ماجرا بوده است ؛ میگفت : مردی بود که داشت ، هر روز حیوانی را سر می برید و به فروش می رساند .... در یکی از روزها زنی را در آن طرف خیابان دید که روی زمین افتاده بود ... به آن طرف دوید تا کمکش کند اما زن را در حالی یافت که چاقویی در سینه اش فرو کرده و رها ساخته بودند ،مرد تلاش کرد که چاقور را از سینه اش بیرون بیاورد و مردم او را در این حالت دیدند و با پلیس تماس گرفتند واورا متهم به کشتن آن زن نمودند ، پلیس او را برای تحقیقات به اداره برد و هر چه مرد ادعا کرد که بی گناه است و قضیه چنین نیست و قصد کمک داشته است حرفش را باور نکردند ... دو ماه را در زندان سپری کرد و بالاخره حکم اعدام برای او صادر کردند ... مرد که دیگر چاره ای برای خود نیافت به آنان گفت که قبل از اینکه مرا اعدام کنید بگذارید حرف خود را بزنم ... من قبلا در رودخانه با قایق کار می کردم و مردم را از یک سوی رودخانه به سوی دیگر می رساندم ..اما یک روز زنی را سوار کردم که آن زن بسیار زیبا بود و من در فکرش افتادم ... به خواستگاریش رفتم واو نپذیرفت تا اینکه یک سال گذشت و باز آن زن سوار قایقم شد و بچه ای را که پسرش بود همراه داشت ... من به او گفتم اگر خودت را در اختیارم نگذاری فرزندت را در آب غرق می کنم واو نپذیرفت و من سر فرزندش را در آب کردم ... آن زن با تمام توان خود فریاد می کشید اما فایده ای نداشت زیرا که کسی صدایش را نمی شنید .. پسر زیر آب صدایش قطع شد .. ومن او را در آب انداختم . سپس آن زن را کشتم و اورا نیز به آب انداختم ... در آن موقع کسی نفهمید و امروز این جزای همان کار است که می بینم ... ....‌اما این زن را من نکشته ام پس دنبال قاتل او بگردید.... 📚از مجموعه قصه های واقعی 🌹✨🌹✨🌹 ‌‌@tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
📛شاید گناه کردی اما... ⚛تو هنوز 🏃 ♻️تو داری نفس میکشی🗣 ⚠️تو هنوز اختیار داری 💢تو میتونی برگردی.. 🚧پس برگرد تا دیر نشده⚰ 💡همین امروز... 💚با اولین گام 👣 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1
⚫️ 💔 ⚠️این روزها توی این همه دغدغه شون این شده که بیشتری بگیرن😏 و های بیشتری داشته باشن😳 و کسی شون نکنه❌ ❔ی سوال برام پیش اومده? ⚠️توی دنیای واقعی مون آیا تا حالا خدا برامون اولویت داشته❓❕🤔 تاحالا از ترس اینکه خدا مون کنه،از دست کشیدیم⁉️😞 تاحالا هامون رو از فیلتر رد کردیم🤔❓ 💔خدایی،خدامون خیلی 😔 📛دوره زمونه ی ما دوره ای شده ک آدم ها توی خیالات و پُست های خودشون و دارند👌🏻 ولی در عمل ,,,,,متاسفانه نه😔 📛وقتش نیست پامونو از این فضای غیرحقیقی بیرون بکشیم و ب دنیای واقعی برگردیم 📛شاید ته زندگی مون یکی مون کرده باشه یکی مثل ...😭 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾ ✨طــــعــــم‌ ترڪـ گُنـــاه😍✌️🏻 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1
°•✨| ترک گناه |✨•°
قسمت #154رمان سجاده صبر 🌸🍃 سهیل با یک لیوان آب وارد شد و به سمت فاطمه گرفت. فاطمه آب رو نوشید و تشک
قسمت سجاده صبر🌻🌿 توی بیمارستان منتظر نشسته بودند تا نوبتشون برسه، سهیل سکوت کرده بود و دست به سینه نشسته بود وبا اخم به رو به رو نگاه میکرد، فاطمه که دل دردش آزارش میداد گاه گاهی به سهیل نگاه میکرد و میخواست چیزی بگه اما حالت صورت سهیل مانع حرف زدنش میشد، آخر طاقت نیاورد و آروم صداش کرد: -سهیل سهیل برگشت و نگاه غضبناکی بهش انداخت فاطمه گفت: میذاری حرف بزنم؟ نگاه همراه با سکوت سهیل بهش فهموند که ادامه بده -من که از قصد نمی خواستم این جوری بشه ... باور کن دیشب که میخواستم بهت بگم خون ریزی قطع شد، تو هم که خیلی خسته بودی و میدونستم گفتنش به تو هیچ فایده ای جز نگران کردنت نداره ... سهیل سرش رو به نشانه تاسف تکون داد و چیزی نگفت... فاطمه که فرصت رو مناسب دید دوباره گفت: در ضمن مگه قرارمون نبود بچه تربیت کنیم نه اینکه فقط به دنیا بیاریم؟ ... مگه قرار نبود تمام زندگیمون رو بذاریم برای تربیت بچه ها؟ مگه وقتی ازدواج کردیم، به هم دیگه قول ندادیم تا زمانی که آمادگی تربیت کردن یک بچه رو نداشتیم بچه دار نشیم ... خوب چرا داری میزنی زیرش؟ من الان آمادگی تربیت کردن یک بچه رو ندارم سهیل سرش رو برگردوند و با خونسردی گفت: تو یک بچه دیگه داری، بخوای یا نخوای باید در خودت این آمادگی رو ایجاد کنی، پس فکر نکنم مشکلی باشه -اما... صدای منشی بلند شد: خانم شاه حسینی سهیل بلند شد و فاطمه با حالت زار نگاهی به منشی کرد و پشت سر سهیل بلند شد و هر دو وارد اتاق شدند، بعد از سلام کردن و گفتن مشکلشون، خانم دکتر رو به فاطمه کرد و گفت: -بچه چندمتونه؟ -سوم -خوبه، دل درد دارید? هرروز باشید 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
°•✨| ترک گناه |✨•°
🔵 #راهکارهای_اصلی_ترک_خودارضایی 🔻🔰قسمت اول🔰🔻 💬✍🏻 اولین قدم ترک خودارضایی، تصمیم جدی به ترک این اعتی
🔵 🔻🔰قسمت دوم🔰🔻 ⚡️قدم بعدی توکــــــــــله...⚡️ 💬✍🏻 توکل یعنی از هیچ چیزی جز خدا نترسی... ❌نه حرف دوستات... ❌نه تمسخرهاشون... ❌نه از سرزنش دیگران... ⚠️فقط از خدا بترس؛ ببین داره نگات میکنه😓😥 ♨️خیلی شرم آوره آدم جلوی چشم بزرگترین و بهترین وجود عالم خودارضایی کنه😱😰😩 ⚡️جلوی پدر و مادرت که تورو به دنیا آوردن حتی به گناه فکر هم نمیکنی اما جلوی کسیکه تو رو آفریده چی⁉️😓 🔰این نکته هم یادت باشه : 🀄️هر وقت که گناه کردی، قبلش یاد خدا رو از دلت دور کردی و شیطان جاشو گرفت... 📌پس یاد خدا رو همیشه تو دلت داشته باش تا جایی برای و خودارضایی باقی نمونه😉 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1
🔴 انهـ••• ☜خوشـا بہ حال زلیخـا... ☜عاشـق ڪہ شد...⇣ خـدا را پیدا ڪرد...❕❗️ ☜ ما ڪہ ... ☜عاشـق مے ‌شویم...⇣ خدا را گم مے ڪنیم..‌.‼️😞 ღ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ @tarkgonah1