eitaa logo
°•| ترک گناه |🏴•°
2.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
7.8هزار ویدیو
119 فایل
🌸وتوکّل علےالحیّ الذےلایموت🌸 وبرآن زنده اےکه هرگز نمےمیردتوکل کن. شرایط تبادل: https://eitaa.com/sharayete_tab خادم↙️ @shahide_Ayandeh313 #تبادل⬇️ @YAMAHDIADREKNI_12 حرفای‌ناشناسمون↙ https://daigo.ir/secret/2149512844
مشاهده در ایتا
دانلود
↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ ● 🌍 #ترک_‌گناه ● @tarkgonah1
💠 شایعه جدید 👇👇👇👇 متن شایعه: حضرت محمد(ص) فرمود: هرکس سوره فتح را در شب اول ماه رمضان سه بار بخواند خداوند درهای رزق و روزی را تا رمضان سال بعد به روی او می گشاید. به دیگران هم بگویید. هركسی سوره نصر و سوره یس را در روز اول ماه رمضان بخواند در طول سال خوشحال و مسرور خواهد بود. نشركنید و پاداش آن برای شما. ✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️ منبع موثقی برای تایید مطلب مذکور یافت نشد. ایکاش این طور مذهبی ها کمی احکام شرعی یاد بگیرند که یکی از چیزهایی که روزه را باطل می کند، دروغ بستن به خدا و پیامبر است، ایکاش کمی فکر و تحقیق کنیم قبل پخش این مطالب ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ ● 🌍 @tarkgonah1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ‌_تصویری ✅ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: " امّت رسول الله خوار و ذلیل نخواهند شد مگر در روزگاری که غذای بیگانگان را بخورد و لباس بیگانگان را بپوشد. " 📚برقی، ۱۴۱۶ ق، ۲/۱۷۸ 🔈حجت الاسلام #مهدوی_ارفع ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ ● 🌍 #ترک_‌گناه ● @tarkgonah1
ای کاش بجز رنگ خدا رنگ نباشد، در ملک خدا فقر و بلا ، جنگ نباشد ای کاش که در سینۀ کس غصّه نبینند با این همه نعمت ، دل کس تنگ نباشد ای کاش وفا جای جفا شیوۀ ما بود اندیشۀ کج ، حقه و نیرنگ نباشد ای کاش دلی در قفس نفس نبینی تا سینه چو آیینۀ پر زنگ نباشد ای کاش اگر دست نیازی به تو رو کرد از لطف بگیری ، دلت ازسنگ نباشد🌹 ماه رمضان به یاد نیازمندان هم باشیم ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ ● 🌍 @tarkgonah1
🌷حدیث قدسی✨ ✅ فضیلت آمادگی برای عبادت الهی 🌷خداوند عزّ و جلّ فرمود: ای فرزند آدم! خود را برای بندگی من مهیا نما. در این صورت قلب تو را بی نیاز خواهم کرد و تو را به سوی خواسته‌هایت واگذار نخواهم کرد و بر من واجب خواهد بود که حاجت تو را بجا آورم. و قلب تو را مملو از خوف و ترس از خود می‌کنم. و اگر برای بندگی من خود را مهیا نسازی، قلب تو را مشغول به دنیا خواهم کرد سپس حاجت تو را بجا نخواهم آورد و تو را به خواسته‌هایت واگذار خواهم کرد.✨ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ ● 🌍 @tarkgonah1
" تکلیف خود را مشخص کن " ✍ #امیرالمومنین_علیه‌السلام بدترين مردم كسى است كه در كار پروردگارش، از مردم بترسد ؛ و در كار مردم، از پروردگارش نترسد ... 🗞 #غررالحكم_حدیث5740 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ ● 🌍 #ترک_‌گناه ● @tarkgonah1
آیا خدا برای بنده‌اش کافی نیست [ دارد هــمه چــیز آن ڪه را داشــته باشد]
❣ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 💠 صلوات خاصه حضرت علیه السلام 🌹اللهم صلي عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي 🌸الاِمامِ اتَّقيِ النَّقي و حُجَّتكَ عَليٰ مَنْ فَوقَ الاَرض 🌹و مَن تَحتَ الثَّريٰ الصِّديقِ الشَّهيد 🌸صَلاةً كَثيرةً تامَّةً زاكيةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفا 🌹كَأَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَليٰ أَحَدٍ مِن اَوْليائِك 🌹خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا علیه السلام، امام با تقوا و پاک و حجت تو بر هر که روی زمین است 🌸و هر که زیر خاک، رحمت بسیار و تمام، با برکت و پیوسته و پیاپی و دنبال هم، چنان بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی 🌿 🌾🍂 🍃🌺🍂 💐🌾🍀🌼🌷🍃 🇮🇷 کانال ترک گناه1 @tarkgonah1
من از آداب مهمانداریت چیزۍ نمیدانم ولۍ در شهر ما رسم‌است میبوسند مهمان را...:) +از گناه،ناامیدۍ،تنهایۍ،غربت ...💔 حتۍ از خودم به بغل تو پناهنده شدم ... ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ ● 🌍 @tarkgonah1
چرا امام زمان «عج» را نمی‌بینیم؟ روزی از عارفی سؤال شد: چرا ما امام زمان را نمی‌بینیم؟ ♦️عارف گفت: لطفا برگردید و پشت به من بنشینید. شاگرد این کار را انجام داد. آیا الان می‌توانید مرا ببینید؟ ♦️شاگرد عرض کرد خیر، نمی‌توانم ببینم. عارف فرمود: چرا نمی‌توانی من را ببینی؟ شاگرد گفت: چون پشت من به شماست. ♦️عارف فرمود: حالا متوجه شدید چرا نمی‌توانید امام زمان را بینید؟! چون شما پشتتان به امام زمان است، با گناه کردنها و نافرمانی‌ها به امام زمان پشت کرده‌ایم و در عین حال تقاضای دیدار امام زمان را داریم ...........أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفرج ↶【به ما بپیوندید 】↷ ........................................ ● 🌍 @tarkgonah1
°•| ترک گناه |🏴•°
قسمت #106رمان سجاده صبر🌸🍃 من شیدا فدایی زاده هستم. نمی تونستم رو در رو باهاتون صحبت کنم چون شرم وحی
قسمت سجاده صبر نمیزنه؟!! چطور می تونه همچین مردی رو تحمل کنه ... من باید چیکار کنم ... چطور می تونم کمکش کنم؟ ... خدای من ... فکر میکردم خوشبخته ... اما ... محسن نمی تونست به همین راحتی قبول کنه که حرفهای فدایی زاده راست باشه، این دختر رو زیاد نمیشناخت، از ته دلش دعا میکرد حرفهاش اشتباه باشه... اما دلش میخواست هر جور که شده در موردش تحقیق کنه... شاید واقعا فاطمه نیاز به کمک داشته باشه!!! شیدا که حمله همه جانبه خودش رو شروع کرده بود، با فرستادن این نامه و عکسهایی که تونسته بود از گذشته سهیل گیر بیاره قصد داشت محسن رو هم وارد زندگی فاطمه کنه، میخواست هر جور شده فاطمه رو هم از سهیل بگیره، میدونست از دست دادن پول و خونه و زندگی برای سهیل اونقدر سخت نیست که بفهمه فاطمه رو از دست داده ... شیدا فدایی زاده که نتیجه یک اشتباه سهیل بود، خوشحال بود و مصمم... تحقیقات محسن نشون میداد مدارک توی سی دی درسته و سهیل نادی مورد اتهامه و شاکیانش با حکم جلب دنبالش میگردند، باورش خیلی سخت بود، با خودش فکر میکرد چطور فاطمه میتونه همه این قضایا رو بدونه و همچنان با این روحیه بیاد سر کار؟ توی این مدت که در حال تحقیق بود حسابی فاطمه زیر نظر داشتش ولی فاطمه مثل همیشه آروم و سر به زیر بود، هر روز سر وقت می اومد، با خواهر شوهرش مثل یک دوست صمیمی رفتار میکرد، موقع اذان اولین نفری بود که وارد نمازخونه میشد، با همه با مهربونی رفتار میکرد، لبخند از لبانش جدا نمیشد و ... مگه ممکن بود؟ این همه مشکالت و این همه بی خیالی؟!!! نمیدونست باید چیکار کنه، دلش میخواست با فاطمه حرف بزنه، اما از این میترسید که غرور فاطمه شکسته بشه، شاید چون خودش خواستگارش بوده، فاطمه میخواست جلوش نشون بده که زندگی خوبی داره، و وقتی اون بخواد بهش بفهمونه که میدونم زندگیت چقدر داغونه غرورش بشکنه ... نمیدونست ... اما باید کاری میکرد، برای همین شماره وکیلش رو گرفت و مشغول صحبت شد ... +++ دو هفته گذشته بود و کامران هنوز هم نتونسته بود حکم جلب سهیل رو باطل کنه، سهیل عین یک زندانی توی خونه سها بود و توی این مدت نه فاطمه رو دیده بود و نه بچه هاش، بهش خبر داده بودند که به شدت مراقب فاطمه اند تا هر طور شده جای سهیل رو پیدا کنند. بی تاب بود و نگران، بی تاب دیدن زن و بچش و نگران آینده زندگیش، باالخره فکری به ذهنش رسید و ... از طرف دیگه فاطمه دلش برای سهیل تنگ شده بود، نگران آینده زندگیش بود، خسته بود از تلفنهای تهدید آمیزی که هر روز بهش میشد و میگفت سهیل رو میکشه، نگران بچه هاش بود، تامین زندگیشون و آیندشون ... مطمئن بود راهی هست، اما چطور باید این مشکل رو حل میکردند؟! با وجود خستگی زیاد مشغول گردگیری اتاق شده بود هرروز ساعت باشید 🌹✨🌹✨🌹 @tarkgonah1 🌹✨🌹✨🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا