هدایت شده از °•✨| ترک گناه |✨•°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا آرامش را نصیب همه دلها بگردان
خدایا شبی بی دغدغه شاد و بی نظیر
قسمت عزیزانم بگردان
به امید طلوعی دیگر
شبتون زیبا
شبتون رویایی⭐️✨
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 تقويم نجومی 🗓
به💠 پنجشنبه 💠 خوش آمدید🌸🍃
☀️ ۱۹ مهر ١۳۹٧ خورشيدی
🌙 ۱ صفر ۱۴۴۰ قمری
🎄 ۱۱ اکتبر ۲۰۱۸
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
✨ذکر روز "پنجشنبه"✨
"۱۰۰مرتبه"🍃🌸لااِلهَ اِلَّااللهُ المَلکُ الحقُّ المُبین🌸🍃
🌸پنجشنبه تون مبارک🌸
✨ذکر روز پنجشنبه✨
🍃موجب رزق و روزی می شود🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁امیدوارم قطارِ زندگیتون🚞
🍂همیشہ از رویِ ریلهایِ خوشبختی عبور ڪنہ
🍁ولبخندتون همیشہ پایدار باشه
🍁لحظہ بہ لحظۂ زندگیتون
🍂سرشار از عشق
صبحتون بخیر
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌺🍃دعای پنجشنبه حضرت فاطمه(س)
🌺🍃"خداوندا!من از تو هدایت و تقوا و عفت و بی نیازی و عمل به آنچه را که تو دوست می داری و بدان رضایت می دهی، می خواهم.
🌺🍃پروردگارا! ازتو مسألت دارم که ما را قدرتی دهی تا ضعف و نیستی مان را بهبود بخشیم،و ازصبر و علمت بهره ای دهی تا جهلمان را درمان کنیم .
🌺🍃خداوندگارا ! بر محمد و آل محمد درود فرست، و ما را بر شکر و ذکر و فرمانبرداری و عبادتت یاری فرما،به رحمتت سوگند ای مهربانترین مهربانان."
التماس دعا...
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
امروز روزاول ماه صفر هست از ته قلب براتون دعا میکنم که به حق این ماه عزیز حاله دلتون خوب باشه همیشه سالم و تندرست باشید🌹😊🌹
💚التماس دعا🙏
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
💚امیر مومنان حضرت علی فرمودند💚
🌺اگر خدا کفیل است
🌼غصه برای چه؟
🌺اگر رزق تقسیم شده
🌼حرص چرا؟!
🌺اگر دنیا فریبنده است
🌼اعتماد به آن چرا؟!
🌺اگر بهشت حق است
🌼تظاهر به ایمان چرا؟!
🌺اگر قبر یک حقیقت است
🌼ساختمانهای مجلل چرا؟!
🌺اگر جهنم راست است
🌼این همه ناحق کردن چرا؟!
🌺اگر حساب اخرت وجود دارد
🌼جمع مال حرام چرا؟!
🌺اگر قیامتی هست
🌼خیانت به مردم چرا؟!
🌺اگر دشمن انسان شیطان است
🌼پیروی از او چرا؟!
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
✅ هر کار نیکی صدقه است
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند: بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد؛
عرض شد : کسی که مال ندارد چکارکند ؟
حضرت فرمودند :
✨برداشتن چیزهای آسیب رسان
از ســر راه صـدقـه است.
✨نشان دادن راه به کسی صدقه است
✨ عیادت بیمــار صدقه است .
✨ امر به معروف صدقه است .
✨ نهی از منکر صدقـه است .
✨ و جـواب سـلام دادن صدقه است .
📚 بحارالانوار ، ج ۷۵ ، ص ۵۰
🌹✨🌹✨🌹
@tarkgonah1
🌹✨🌹✨🌹
💠چرا شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید⁉️
درباره اینکه چرا شمر گلوی مبارک امام حسین(ع) را از جلو نبرید با توجه به نقلهایی که برای چگونگی شهادت امام حسین(ع) وارد شده، میتوان چند احتمال داد:
1. افراد دیگری -غیر از شمر- که میخواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به شهادت برسانند، همین که امام به آنها نظری میافکند، تنشان میلرزید و شمشیر از دستشان میافتاد؛ برخی از مورّخان متأخّر و معاصر به نقل از ابومخنف گفتهاند: «اولین شخصی که با شمشیر کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را رعدهاى گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و گفت: «معاذ اللّه که من خداى را ملاقات کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد».
همچنین در ادامه به نقل از ابو مخنف گفتهاند: سنان بن أنس با شماتت و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از قتل او دست بازداشتى و روى برداشتی؟»
شبث گفت: «چون چشم بگشود و مرا نظاره کرد، چشمهاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید».
سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او شایستهتر از تو هستم».
سنان شمشیر را برداشت و به سمت امام حسین(ع) رفت. هنگامی که نزدیک شد، رعدی عظیم او را فرا گرفت و سخت بترسید، چنانکه شمشیر از دست او افتاد و گریخت. شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟»
سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، شجاعت پدر او یادم آمد. پس گریختم».
خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد.
شمر گفت: «چه مردم ترسویی هستید! هیچکس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست.
در برخی منابع جزئیات این حادثه بیان نشده، بلکه تنها به ترس و لرزش این افراد از هیبت و عظمت امام حسین(ع) اشاره شده است.[4] بنابر این، اصل ترس افرادی مانند سنان بن انس پذیرفتنی است.
شاید با توجه به این جریانات، برای اینکه شمر ملعون به عاقبت این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به چشم امام حسین(ع) نیفتد.
2. علامه مجلسی مینویسد: در بعضى از کتابهای معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «...پیامبر اسلام(ص) پیشانی و گلوى امام حسین(ع) را زیاد میبوسید».
همچنین به نقل از کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء»آمده است: شمر خواست سر امام حسین(ع) را از گلو جدا کند، ولى شمشیرش نبرید، امام حسین(ع) فرمود: «واى بر تو! آیا میپندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان بوسه زد میبرد»؟! شمر (برآشفت و) آنحضرت(ع) را به رو افکند و سر مطهرش را از قفا جدا کرد.ولی این بخش از سخن امام حسین(ع) که «آیا میپندارى شمشیر تو جایى را که رسول خدا(ص) بر آن فراوان بوسه زد میبرد»، پیش از شهادت و هنگام نشستن شمر بر سینه امام حسین(ع)، در منابع و مقاتل معتبرذکر نشده است. به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید.
به هر حال، نمیتوان به طور قطعی گفت: علت اصلی بریدن سر امام حسین(ع) از قفا همان است که در برخی کتابها نوشته شده است؛ زیرا بخشهایی از نقلهای ذکر شده، در مقاتل و منابع تاریخی مربوط به نهضت و قیام امام حسین(ع) نیامده است، به همین جهت؛ نمیتوان میان علت بریده شدن سر امام حسین(ع) از قفا با این نقلهای متفاوت ارتباط برقرار کرد و یک نتیجه قطعی گرفت و موارد یاد شده را تنها یک احتمال است.
📕پی نوشت:
قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذو القربى
همان، ص 82 – 83.
ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، تاج الموالید، ص 86،
بحار الانوار، ج 44، ص 187 – 188
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
°•✨| ترک گناه |✨•°
🌺🍃ریشههای #روانی و #اجتماعی تمسخر🌺🍃 🌺🍃از نظر قرآن ریشههای متعددی را میتوان برای این ناهنجاری اخل
🌺🍃انگیزه تمسخر دیگران
🍃🍃🍃🍃
🌺🍃به نظر میرسد دو دسته هستند که علاقه شدیدی به تمسخر دیگران دارند. یکی گروههای قومی و یا اجتماعی که به جهت اختلاف طبقاتی اجتماعی و یا قومی یا دستهبندیهای حزبی و گروهی به تمسخر دیگران بهعنوان یک گروه و یا قوم و یا طبقه اقدام میکنند و برای آنان جوک و لطیفه میسازند و دیگر گروه زنان میباشند.
🍃🍃🍃
🌺🍃سخن از این نیست که زن و یا مردی این کار را میکند بلکه سخن از زنان(بهعنوان یک جنس) و یا گروهها (قوم) است که به این کار اقدام میکنند و برای گروههای دیگر و دستهای از زنان این جوکها را میسازند.
🍃🍃🍃
🌺🍃 تأکید بر زنان از آن روست که گروهی از زنان هرگاه در یک جا گرد هم آیند به تمسخر جماعت دیگری از زنان میپردازند و آنان را دست میاندازند با این باور که خودشان از نظر گفتار و رفتار، پسندیده تر از آن گروه هستند. از این رو خداوند برای اینکه این ناهنجاری را از ایشان دور سازد به آنان هشدار میدهد که اگر از جهل خود دست بردارند و در رفتار دیگران دقت کنند، متوجه میشوند که آنان شاید از خودشان بهتر بوده و رفتار و گفتارشان پسندیدهتر باشد.
🍃🍃🍃🍃
#طرح_اختصاصی_کانال
هرروز ساعت #13باماهمراه باشید
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸
🌞 از قدیم گفتن اگه کسی خواستی بشناسی باهاش سفر کن..🕊🕊🕊🕊
🕊.با یکی از دوستام تازه آشنا شده بودم یه روز بهم گفت فردا میخوام برم شیراز گفتم منم کار دارم باهات میام..
1- سر وعده اومد در خونه مون سویچ ماشینشو دو دستی تعارف کرد گفت بفرما شما رانندگی کنید.گفتم ممنون حالا خسته شدی من میشینم..معرفت اول
2- رسیدیم سر فلکه خروجی شهر خواستیم از دکه یه چیز خوردنی برا تو راه بگیریم . من رفتم از دکه اولی بخرم گفت بیا از اون یکی بخریم گفتم . چ فرقی داره گفت .. اون مشتریهاش کمتره تا کسب اونم بگرده...
3- ایستگاه خروجی شهر گفتم صبر کن دوتا مسافر سوار کنیم هزینه بنزین در بیاد..گفت..این مسافرکش ها منتظر مسافرن گناه دارن روزیشون کم میشه...
3-بین راه یه مسافر فقیری دست بلند کرد..اونو سوار کرد..مسیرش کوتاه بود پول که ازش نگرفت. 5هزار تومن هم بهش داد.گفتم رفیق معتاد بودا . گفت باشه اینها قربانی دنیاطلبان روزگار هستن مهم اینه که من به نیت خشنودی خدا این کار را کردم..
5-رسیدیم امام زاده یه آدم حدود چهل ساله یه مشما قارچ کوهی دستش بود ..بهش گفت .همش چن گفت 13هزار تومن ازش خرید . گفتم . رفیق انقدر ارزش نداشتا گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه..
6- رسیدیم شیراز پشت چراغ قرمز یه بچه 10ساله چندتا دستمال کاغذی داشبردی دستش بود. گفت 4تا 5هزارتومن . 4تا ازش خرید گفتم رفیق انقد ارزش نداشتا گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه.گناه داره تو آفتاب وایساده..یه جا دیگه هم از یه بچه یه کتاب دعا خرید 2 هزارتومن...
7-از روی یک پل هوایی رد میشدیم .. یه پیرمرد دستگاه وزن کش جلوش بود یه کم رد شدیم..یه دفعه برگشت گفت میایی خودمونو وزن کنیم.گفتم من وزنم میدونم چقدره گفت باشه منم میدونم اگه همه مثل من تو اینجوری باشن این پیرمرد روزیش از کجا تامین بشه.گفتم باشه یه پولی بهش بده بریم . گفت نه غرورش میشکنه میشه گدایی اینجوری میگه کاسبی کردم..
8-یه گدایی دست دراز کرد .یه پول خورد بهش داد گفتم .رفیق اینها حقه بازنا . گفت .ما هیچ حاجتمندی را رد نمیکنم مبادا نیازمندی را رد کرده باشیم..
9-اگه میخاستم در مورد یکی حرف بزنم بحث رو عوض میکرد
میگفت شاید اون شخص راضی نباشه در موردش حرف بزنیم...
10-یکی بهش زنگ زد گفت پول واریز نکردی..گفتم رفیق بچه هات بودن .گفت نه یه بچه فقیر از مهدیه حمایت مالی کردم .اون بود زنگ زد گفتم چن بهش میدی گفت سه مرحله در یک سال 900هزار تومن ..اول مهر ..عید و تابستان سه تا سیصدتومن..
11-تو راه برگشت هم از سه تا کودک اویشن کوهی خرید..گفت اگر از یکیش بخرم اون یکی دلش میشکنه..
میدونین من تو این سفر چن خرج کردم .3هزار تومن.یه بسنی برا رفیقم خریدم..چون همینقدر پول بیشتر تو جیبم نبود..من کارت داشتم رفیقم پول نقد تو جیبش گذاشته بود..اجازه به من نمیداد..
میدونین شغل رفیق من چه بود..برق کش..لوله کش..تعمیر کار یخچال..کولر..آبگرم کن...یه مغازه کوچک داشت.
میدونین چه ماشینی داشت پراید.85..
میدونین چن سالش بود..34سال.
میدونین.من چه کاره بودم ..کارمند بودم..باغ هم داشتم.
میدونین چه ماشبنی داشتم..206 صندوق دار کلک زدم گفتم ..خرابه که اون ماشینشو بیاره..
دوستم یه جمله گفت که به دلم نشست:
دستهایی که کمک میکنن
مقدس تر از لبهایی هستن که دعا میکنن
پیش خودم فکر میکنم اگه همه مثل او بودن چی میشد..همون وزن کشه که روی پل هوایی نشسته بود چرت میزد..بی نیاز که هیچی ثروتمند میشد..بقیه اش را شما بگین...
🌸🍃🌸🍃🌸
@tarkgonah1
🌸🍃🌸🍃🌸