✅تنگی یا وسعت قبر بسته به کوچکی یا بزرگی روح ماست!
✍️استاد مسعود عالی: عالم برزخ فشاری به کسی نمیآورد. این فشار، انعکاس و پژواک دنیا است که در عالم برزخ به ما برمیگردد. درواقع فشار قبر، عذابها، سختیها و گرفتاریهایی است که بخشی از آن به دلیل آلودگیهای اخلاقی و رفتاری و اعتقادی ما و بخش دیگر آن به خاطر انس به دنیا است؛ زیرا کندهشدن از دنیا برای ما سختی دارد.
فیض کاشانی میگوید که تنگی یا وسعت قبر بسته به کوچکی یا بزرگی روح ماست. روحی که در این دنیا کوچک است یعنی روحی که حسادت و کینه دارد و در همین دنیا هم با خودش درگیر است، این فرد وقتی به عالم برزخ برود، فشارهای خودش را منتقل میکند و فشار قبر او همین است ولی روحی که بزرگ است یعنی گذشت دارد و از کسی کینه ندارد و به دیگران اعتماد دارد، این فرد در همین دنیا برایش بهشت است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا شکرررت خدایا شکرررت خدایا شکرررت🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ #سخنرانی📹 _
حال نداری؟؟؟🦋
نماز بخونی؟؟؟✨
{علائم مریضی روح}...
حتما ببینید 👌❤️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
در عصر حضرت سليمان، پرندهاى براى نوشيدن آب به سمت بركهاى پرواز كرد، اما چند كودک را بر سر بركه ديد، پس آنقدر انتظار كشيد تا كودكان از آنجا متفرق شدند.
.
همين كه قصد فرود به سوى بركه را داشت اين بار مردى را با محاسن بلند و آراسته ديد كه براى نوشيدن آب به آنجا آمده.
پرنده با خود انديشيد كه اين مردى با وقار و نيكوست و از سوى او آزاری به من نمیرسد؛ پس نزديك شد اما آن مرد سنگى به سويش پرتاب كرد و چشم پرنده معيوب و نابينا شد!
پرنده شكايت نزد حضرت سليمان برد.
.
حضرت آن مرد را احضار و محاكمه کرد و دستور به كور كردن چشم او داد.
.
آن پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت: "چشم اين مرد هيچ آزارى به من نرساند، بلكه ريش او بود كه مرا فريب داد و گمان بردم كه از سوى او ايمنم پس به عدالت نزديكتر است اگر محاسنش را بتراشيد تا ديگران مثل من فريب ريش او را نخورند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4_5843953371630800200.mp3
5.13M
#تلنگری
#یک_روز_تا_نیمه_شعبان
#استاد_شجاعی 🎤
کودکی که جدای از پدر و مادرش باشد برای رسیدن به آنها بیتابی میکند...
💥 تنها، مـــــاییم که هیــــچ درکی از واژه " پـــدر " نداریم!!!
که اگر چنین درکی داشتیم،جهان زیرِ بارانِ بلا لِه نمیشد!!!
💢 اگر جهان مبتلاست به دردِ بیدرمان، مقصر ماییم، 💢 چرا؟
واقعاً راه نجاتی هست؟
#من_و_خانواده_آسمانی
#ما_و_امام_زمان علیهالسلام
#آخرالزمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
┄┅┅┅┅┄💠┄┅┅┅┅┄
🥀تمام #مقدرات در شب #نیمه_شعبان رقم خواهد خورد.
⬅️ #احیاء شب نیمهی شعبان:
از #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه پرسیدند: معنای گفتار خداوند متعال: "فِيهَا يُفْرَقُ کُلُ أَمْرٍ حَکِيمٍ" چیست؟ (در آن شب، هر گونه كارى به نحوى استوار، تدبیر گشته و فيصله مىيابد؛ سوره دخان، آیه ۴) حضرت فرمودند:
🍃 «مراد شب نیمهی شعبان است؛ قسم به آن کسی که نفس علی در دست اوست، هیچ بندهای نیست مگر آنکه جمیع مقدّراتی که بر او جاری میشود از خیر و شر، در این شب قسمتش میگردد، تا سال بعد در مثل چنین شب مبارکی که دوباره بیاید؛ و هیچ بندهای نیست که این شب را احیاء بدارد و به دعای حضرت خضر علیهالسلام (دعای کمیل) خداوند را بخواند، مگر آنکه دعایش مستجاب میشود.» [۲]
از #امام_باقر علیهالسلام دربارهی فضیلت شب نیمه شعبان سوال شد؛ حضرت فرمودند:
💠 «این شب پس از #شب_قدر، برترینِ شبهاست؛ در این شب، خداوند فضل خود را بر بندگان سرازیر میکند و آنان را به بخشش و کرم خویش میآمرزد؛ پس در تقرّب جستن به سوی خدای تعالی در آن بکوشید که آن شبی است که خدا به ذات مقدّسش سوگند یاد کرده که سائلی را از درگاه خویش با دست خالی باز نگرداند، مادامی که انجام معصیتی را درخواست نکند...» [۳]
📚 منابع:
[۱] اقبال الاعمال (سیدبنطاووس)، ج۳، ص۳۲۳
[۲] همان، ص۳۳۱
[۳] الامالی (شیخ طوسی)، ص۲۹۷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌸🍃🌸🍃
#داستان_پندآموز
✍در بازار شهر تبریز در زمان قاجار، دو عالمی در مورد اداره یک مسجد ، شیطان در بین شان راه یافت و به اختلاف خوردند .
و بنایی را صدا کردند که مسجد را از وسط دیواری کشید و دو نیم کرد و درب دیگری برآن نهادند تا اهل بازار راحت تر برای نماز به آنجا روند. و کسی عبادت آنها را نبیند. و سماور و استکان های مسجد را هر چه بود نصف کردند.
💠مرد ظریفی و مومنی در بازار بود که سیفعلی نام داشت و اصالتا از اهالی ارومیه بود که غرفه ای در بازار داشت. از این کار به شدت ناراحت بود. روزی سماور مسجد سمت بازار را روشن کرد و قلیان ها حاضر نمود ( در آن زمان در مسجد قلیان اجباری و از ملزومات بود) و جار زد و اهل بازار را برای چای و قلیان مسجد دعوت کرد. هر کس چای و قلیان کشید سوال کرد، این مراسم برای چیست؟ سیفعلی گفت: مراسم ختم خداست و خدا مرده است و برای او مجلس ختم گرفته ایم!!! همه از شنیدن این سخن در حیرت افتاده و او را دعوت به استغفار و سکوت می کردند. سیفعلی گفت: مسجد را نگاه کنید، اگر خدا نمرده است ( العیاذ بالله) خانه او را ورثه پیدا نمی شد دو قسمت کند و اموال مسجد را تقسیم نماید.
💠این حرکت سیفعلی در بازار پیچید و آن دو عالم به وسوسه شیطان در وجود خود پی بردند و استغفار کردند و مانند گذشته، دیوار از وسط مسجد برداشته و اموال را یکی کردند.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•