فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 پنج فرصت را غنیمت بشمار
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 حجت الاسلام محمد طاهری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷🌷🌷
يك روز معتادی،برج بلندی ديد
گفت : لا إله إلا الله
لا إله إلا الله وحده لا شريك له
له الملك وله الحمد و هو على كل شئً قدير
و به راهش ادامه دادتا اينکه رقصنده ای،ديد
گفت: استغفرالله وأتوب اليه
استغفر الله
سبحانك ربي أني كنت من الظالمين
وکمی که به جلوتر رفت ديوانه ای را در جلوی رويش ديد
گفت : خدايا شکرت که به من عقل دادی
خدايا شکرت که به من تندرستی دادی
خدارا شکر بخاطر تمام چیزهايی که به من عطا کردي
وبعدمسجدی را جلوی رويش ديد
گفت : الله أكبر
الله أكبر
وکمی که جلوتر رفت دو نفر را ديد که با هم بحث و جدل ميکنند
گفت : لاحول ولا قوة إلا بالله
لاحول ولا قوة الا بالله
و به راهش ادامه داد تا اينکه آبشاری را ديد که از بالای کوه پايين می آمد
گفت : ماشاء الله
وسبحان ربي العظيم
و تمام شد
ببين چطوری تونستی ذكر الله رو بگی؟!
هم من اجر وثوابی بردم و هم تو؟
شايد اگه جور ديكه ميگفتم با من همراهی نميکردی
پس لازم بود که قصه رو با يه معتاد شروع ميکردم که جلب توجه کنه پس
همين چيزی که الان خوندی رو بفرست برای دوست هات ،تا مثل من ثواب گيرت بياد ويا تو بيشتر از من ثواب ببری
صلوات بفرست بر رسول الله صل الله عليه وسلم
زود باش وبفرست برای ادليستهات
ببين چند نفر صلوات ميفرستن بر رسول الله صل الله عليه وسلم….و مسبب آن هم تو بودي👌🏻👌🏻👌🏻
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🔴توشه انفاق
✍ فرمود: ﴿وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ینفِقُونَ﴾؛ اینها از آنچه ما به اینها دادیم انفاق می كنند برای اینكه با دست خالی كه نمی شود سفر كرد. اینها باور كردند آن طرف مرگ، انسان زنده است بدن دارد روح دارد مسكن می خواهد لباس می خواهد غذا می خواهد و آنجا هیچ خبری از #روابط_و_ضوابط نیست؛ نه آنجا بازار هست برای خرید و فروش و نه رحامت و نسب است كه از راه رابطه مشكل حل بشود.
خب اگر نه ضابطه است نه رابطه، فقر هم هست، باید از اینجا بُرد؛ این طور نیست كه آن طرف مرگ انسان غذا نخواهد مسكن نخواهد لباس نخواهد. آن طرف مرگ نه #ضابطه است: ﴿لاَ بَیعٌ فِیهِ﴾ نه #رابطه است: ﴿وَلاَ خُلَّةٌ﴾.
ما این طرف مرگ مشكلاتمان یا با ضابطه حل می شود مثلاً اگر چیزی را احتیاج داریم می خریم یا با رابطه حل می شود اگر چیزی را احتیاج داریم، پدر داریم، پسر داریم، برادر داریم، مادر داریم، خواهر داریم اینها حل می كنند اما آن طرف مرگ نه خبر از تجارت و ضوابط اقتصادی است و نه خُلّت و خلیل و حبیب و دوستی در كار است بلکه همه از خاك بر می خیزند، كسی پدر كسی نیست، كسی پسر كسی نیست. اینها باور كردند كه با دست خالی نمیشود سفر كرد و اگر این باور باشد جامعه ما كاملاً تأمین است چون همه چیز دارد.
👤آیت الله جوادی آملی
📚 سوره مبارکه قصص جلسه 21
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اگر گناه هم کردید، از ما رو برنگردانید ...!
🎙#استادمسعودعـــالے
🌺حضرت رسول اکرم (ص) :
بدانید هیچ چیزی مؤمن را به خدا نزدیک نمی کند، مگر آنکه :
⇦ نماز شب ،
⇦ تسبیح و تهلیل گفتن ،
⇦ استغفار و گریه های نیمه شب ،
⇦ خواندن قرآن تا طلوع فجر ،
⇦ متصل نمودن نماز شب به نماز صبح ،
پس هر که چنین باشد ، او را بشارت می دهم به فراوانی روزی که بدون رنج و زحمت و زور بازو به دستش آید .
📙 ارشاد القلوب ، ج ۲ ، ص ۱۷
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 محیط بد،عذر نمیشود.
🎙آیت الله ضیاءآبادی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#داستان_حضرت_موسی_و_مرد_کشاورز
روزی حضرت موسی به پروردگار متعال عرض کرد:«دلم می خواهد یکی از آن بندگان خوبت را ببینم.»
خطاب آمد:«به صحرا برو.آنجا مردی کشاوزی میکند.او از خوبان درگاه ماست.»حضرت به صحرا آمد و مردی را مشغول به کشاورزی دید.حضرت تعجب کرد که او چگونه به درجه ای رسیده است که خدا می فرماید او از خوبان ماست.
از جبرئیل پرسش کرد. جبرئیل عرض کرد:در همین لحظه خداوند او را امتحان میکند ،عکس العمل او را مشاهده کن.بلایی نازل شد که آن مرد در یک لحظه هر دو چشمش را از دست داد.
نشست و بیلش را در مقابلش قرار داد و گفت:«مولای من،تا تو مرا بینا می پسندیدی من داشتن چشم را دوست می داشتم،حال که تو مرا نابینا می پسندی من نابینایی را بیشتر از بینایی دوست دارم.»حضرت دید این مرد به مقام رضا رسیده است.
رو کرد و به آن مرد فرمود:ای مرد،من پیغمبرم و مستجاب الدعوه.می خواهی دعا کنم خداوند چشمانت را شفا دهد؟مرد گفت:خیر.حضرت فرمود چرا؟گفت:آنچه مولای من برای من اختیار کرده بیشتر دوست میدارم تا آنچه را که خودم برای خودم بخواهم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥احترام به والدین
🎙استاد فاطمی نیا
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 و خدا میداند و ما نمیدانیم...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠سگ شدن به طمع دنیا 💠
🌀خسته و رنجور، به مسجدى رسيد .
داخل شد .
وضويى ساخت و دو ركعت نماز خواند.
سپس به گوشهاى رفت تا قدرى بياسايد.
اما سر و صداى بچه ها، توجه او را به خود جلب كرد .
🍃چندين كودك از معلم خود، درس میگرفتند و اكنون وقت استراحت آنها بود.
🍃بچه ها، در گوشه و كنار مسجد، پراكنده شدند تا چيزى بخورند يا استراحتى بكنند.
🍃دو كودك، در نزديك شبلى، نشستند و هر يك سفره خود را گشود.
يكى از آن دو كودك كه لباسى نو و تمييز داشت و معلوم بود كه از خانواده مرفهى است، در سفره خود نان و حلوا داشت .
⚪️كودك ديگر كه سر و وضع خوبى نداشت، با خود، جز يك تكه نان خشك نياورده بود .
⚪️كودك فقير، نگاهى مظلومانه به سفره كودك منعم انداخت و ديد كه او با چه ولعى، نان و حلوا می خورد .
⚪️قدرى، مكث كرد؛ ولى بالاخره دل به دريا زد و گفت: نان من خشك است، آيا از آن حلوا، كمى به من هم مىدهى تا با اين نان خشك، بخورم؟
- نه، نمیدهم‼️
- اما اين نان خشك، بدون حلوا، از گلوى من پايين نمیرود!😔
- اگر از اين حلوا به تو بدهم، سگ من مىشوى؟
- آرى، میشوم.
- پس تو حالا سگ من هستى؟ ❌
- بله، هستم . ‼️
- پس چرا مثل سگها، صدا در نمىآورى؟
پسرك بيچاره، پارس میكرد و حلوا مىگرفت و همين طور هر دو به كار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند كه به درس استاد برسند.
✅شبلى در همه اين مدت، مینگريست و میگريست .
✅دوستانش كه او را در گوشه مسجد يافته بودند، كنارش نشستند و از علت گريه او پرسيدند .
🍃شبلى گفت: ((ببينيد كه طمع چه بر سر مردم می آورد!اگر اين كودك فقير، به همان نان خشك خود قناعت میکرد و به حلواى ديگرى، طمع نمیبست، سگ ديگران نمىشد و خود را چنين خوار نمىیکرد!))
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا