eitaa logo
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
3.4هزار دنبال‌کننده
33.4هزار عکس
29.2هزار ویدیو
79 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال تخصصی ترک گناه😊 ارتباط🕊️ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5855009600998212417.mp3
4.17M
چرا امام زمان را صدا میزنیم ،جواب نمیدهد دکتر محمد دولتی 👇👇👇 @Tarkgonahan
از پیامبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) نقل شده است: 📣 «مردگانتان را که در قبرها آرمیده اند از یاد نبرید. مردگان شما امید احسان شما را دارند. مردگان شما زندانی هستند و به کارهای نیک شما رغبت دارند. آنها خود، قدرت انجام کاری را ندارند، شما صدقه و دعائی به آنها هدیه کنید🎁🎁.» [یزدی، شیخ حسن بن علی، انوار الهدایة، ص 115] 👇👇👇 @Tarkgonahan
مستند سه دقیقه در قیامت(مستندی بسیار زیبا و آموزنده😱😱) قسمت: 🦋مجروح عملیات🦋 سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروریست‌های وابسته به آمریکا در شمال غرب کشور و در حوالی پیرانشهر مردم مظلوم منطقه را به خاک و خون کشیده بودند. آنها چند ارتفاع مهم منطقه را تصرف کرده و از آنجا به خودروهای عبوری و نیروهای نظامی حمله می‌کردند. هر بار که سپاه و نیروهای نظامی برای مقابله آماده می‌شدند نیروهای آن گروهک تروریستی به شمال عراق فرار می کردند. شهریور سال ۱۳۹۰ و به دنبال شهادت سردار جان‌نثاری و جمعی از پرسنل توپخانه سپاه، نیروهای ویژه سپاه به منطقه آمده و عملیات بزرگی را برای پاک‌سازی کل منطقه تدارک دیدند. عملیات به خوبی انجام شد و با شهادت چندتن از نیروهای پاسدار ارتفاعات و کل منطقه مرزی از وجود عناصر گروهک تروریستی پژاک پاکسازی شد. من در آن عملیات حضور داشتم، از این که پس از سال‌ها یک نبرد نظامی واقعی را از نزدیک تجربه می‌کردم حس خیلی خوبی داشتم. آرزوی شهادت نیز مانند دیگر رفقایم داشتم اما با خودم می گفتم ما کجا و شهادت کجاست!؟ دیگر آن رو حیات دوران جوانی و عشق به شهادت در وجود ما کم‌رنگ شده. در آخرین مرحله این عملیات تروریست‌ها برای فرار از منطقه از گازهای فسفری و اشک آور استفاده کردند تا ما نتوانیم آنها را تعقیب کنیم آلودگی محیط باعث سوزش چشمانم شده بود دود اطراف ما را گرفت رفقای من سری از محل دور شدند، اما من نتوانستم. چشمان من به شدت می‌سوخت، سوزش چشمان من حالت عادی نداشت. چون بقیه نیروها سریع جلو رفتند اما من حتی نمی توانستم چشمانم را باز نگه دارم! به سختی و با کمک یکی از رفقا به عقب برگشتم. پزشک واحد امداد، قطره را در چشمانم ریخت و گفت: تا یک ساعت دیگه خوب میشی. ساعتی گذشت اما همین طور در د چشم را اذیتم می‌کرد. به پزشک بیمارستان صحرایی و سپس بیمارستان داخل شهر مراجعه کردم و به وسیله آرام بخش توانستم استراحت کنم ،اما کماکان درد چشم مرا اذیت می‌کرد .چند ماه از آن ماجرا گذشت عملیات موفق رزمندگان مدافع وطن باعث شد که ارتفاعات شمال غربی به کلی پاک سازی شود. نیروها به واحدهای خود برگشتند اما من هنوز درگیر چشمم بودم. بیشتر چشم چپم مرا اذیت می کرد. تا اینکه یک روز صبح!! احساس کردم که انگار چشم چپ من از حدقه بیرون زده . همان روز به بیمارستان مراجعه کردم و التماس کردم که مرا عمل کنید. دیگر قابل تحمل نیست. کمیسیون پزشکی تشکیل شد عکس ها و آزمایشگاه های متعدد از من گرفته شد در نهایت تیم پزشکی . اعلام کردند یک غده نسبتاً بزرگ در پشت چشم تو ایجاد شده، فشار این غده باعث جلو آمدن چشم شما شد ه. به علت چسبیدگی این غده به مغز کار جداسازی آن بسیار سخت است بعد اعلام شد که اگر عمل صورت بگیرد یا چشمان بیمار از بین می‌رود و یا مغز او آسیب جدی خواهد دید. با همه دوستان و آشنایان خداحافظی کردم با همسرم که باردار بود و در این سال‌ها سختی های بسیار کشیده بود، وداع کردم از همه حلالیت طلبیدم و با توکل به خدا راهی بیمارستان در اصفهان شدم وارد اتاق عمل شدن حس خاصی داشتم احساس می کردم که از این اتاق عمل دیگر بر نمیگردم، تیم پزشکی با دقت بسیار کارش را شروع کرد عمل جراحی طولانی شد و برداشتن غده پشت چشم با مشکل مواجه شد. پزشکان تلاش خود را مضاعف کردند، برداشت این غده همانطور که پیش‌بینی می‌شد با مشکل جدی همراه شد، آنها کار را ادامه دادند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد . 🌹🌹پیشنهاد ویژه برای خواندن🌹🌹 ادامه دارد...._______ 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال از محضر آیت الله مجتهدی: کسانی که دوست دارند سکرات و سختی های مرگ برای آنها آسان بشود باید چه کار بکنند؟؟ 😰😰 سکرات مرگ خیلی سخت است من بارها این را گفته‌ام که شخصی را می شناختم که یک سال و نیم سکرات مرگ ش طول کشید ، یعنی یک سال و نیم او را رو به قبله خوابانده بودند. اقوامش می‌گفتند یک ساعت دیگر می میرد نیم ساعت دیگر می میرد و این حالت ها یک سال و نیم به طول انجامید. پس عده‌ای هستند که اینگونه سکرات موت شان طولانی می‌شود حالا اگر کسی بخواهد این طور نشود باید چه کار کند ؟؟ باید به این حدیث عمل کند . من احب ان یخفف الله عزوجل عنه السکرات الموت فلیکن لقرابته وصولا وبالوالدیه بارِّا. اگر کسی دوست دارد که خداوند عزوجل سکرات مرگ را بر او آسان کند باید دو کار انجام بدهد ۱- باید با قوم و خویش خود صله رحم کند . ۲- نیکی به پدر و مادر . 👇👇👇 @Tarkgonahan
🔻🔻🔻تلنگر🔻🔻🔻 🌺جنازه‌ی انسان وقتی از منزل خارج می‌‏شود یک ملک سر راه جنازه را می‌‏گیرد و به او می‌‏گوید: 🌺 «تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِک فَلا تَرجِعُ اِلَیهِ اَبَداً» یعنی از خانه و کاشانه‌ات خارج شدی و دیگر نمیتوانی‌ به آن مراجعت ‌‌کنی 🌺روایت داریم وقتی انسان می‌‏میرد مردم از یکدیگر سؤال می‌‏کنند چقدر از خودش ارث برای وارث باقی گذاشته است ولی ملائکه از یکدیگر سؤال می‌‏کنند چه اعمالی قبل از خودش فرستاده است 🌺 زاد و‌توشه ای برای سفر خود آماده کن یک سفر بسیار بلند در انتظار ما است و باید برای این سفر از این دنیا زاد و توشه تهیه کنیم. ما اینجا شاید 70 یا 80 یا فوقش 100 سال زندگی کنیم اما عمر آنجا بی نهایت است و ما باید برای این عمر و زندگی بی نهایت در اینجا زاد و توشه تهیه کنیم 🌺امام علی علیه السلام فرمودند که اگر مردگان به حرف می آمدند میگفتند بهترین زاد و توشه آخرت پرهیزکاری و دوری از حرام است...آنها حسرت لحظه‌ای به دنیا آمدن را دارند تا کارهایشان را جبران کنند اما دیگر دیرشده است..... 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️قال امـام سجاد علیه السلام: اى شيعيان ما شما بهشت را هرگز از دست نمى‌دهيد چه شتاب كنيد و چه كُـــندى اما براى رســيدن به درجات آن كــنيد. 👇👇👇 @Tarkgonahan
• مرحوم فشندی میگوید ؛ ‌در مسجد جمکــران قم ، اعمال را بجا آورده بــودم و با همســــرم می آمـدم دیدم آقایی نورانی داخل صحـن شده‌ و قصد دارند به طــرف مسجـد بروند. بـا خود گفتم: این سیّد نورانی در این هــوای گــرم تابستان، از راه رسیده و تشنه است.ظـرف آبی به دست ایشان دادم. پس از آشـامیدن، ظــرف آب را پس دادند. گفتـم آقـا، شما دعـــا کنید و فـرج امام زمان را از خدا بخواهیـد تا امر ظهور نزدیک شود. ‌ • فرمودند؛ شیعیانِ ما به اندازه ی آب خوردنی ما را نمیخواهند! اگر ما را بخواهند، دعا میکنند و فرج ما می رسد. ‌ 📚 شیفتگان حضرت مهدی ، ج۱ 👇👇👇 @Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و بین حسابگر و (نه خسیس)، معروف است كه وقتی می‌خواستند پل بزرگ و تاریخی خواجو را بسازند، براي درخواست كمك مالي مي‌روند سراغ جناب سرمایه‌دار بزرگ شهر مي روند. هنوز سخن را شروع نکرده، مي‌ينند خواجو به شاگردش میگوید چرا چوب کبریت را که با ان چراغ را روشن کردی دور انداختی؟ مي شد برای چراغ بعدی استفاده کرد. وقتی اين دقت عجيب را از جناب خواجه مي‌بينند،‌ با خودشان مي‌گويند از اين مرد خيري به كسي نمي‌رسد! اما حتماً مي‌دانيد كه پل خواجو همان‌طور كه از اسمش پيداست، با كمك او ساخته مي‌شود. خواجو در تعجب ميهمانانش مي‌گويد: اگر ثروت بسيار دارم،‌ از سر همین اسراف گریزی‌ها،حساب‌وکتاب‌هاست. فرد اخلاق‌مدار نیز مثل همين تاجر موفق، اهل حساب‌وکتاب دفتری روزانه است. شيخ‌ حسنعلي ، عارف مشهور كه اتفاقاً او هم اصفهاني است، در مسائل معنوي بسيار مقتصد و حسابگر بود. وقتي از ايشان مي‌پرسند چگونه به این مقامات رسیدی؟ در پاسخ مي‌گويد: من اهل حساب‌وکتاب بودم. نورانیتی را که از عبادات و اعمال خوبم به دست می‌آوردم، ولخرجی نداشتم اقتصاد در مال اقتصاد در وقت اقتصاد در گوهر وجود و.. 👇👇👇 @Tarkgonahan