31.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 اوصاف جهنم از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در قالب یک داستان هشدار دهنده
👇👇👇
@Tarkgonahan
مردهها هم احساس دارند
یکی از آداب قبرستان این است که وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر را ترک نکنید، بلکه مدتی کنار قبر بنشینید، زیرا مُرده وجود شما را حس میکند و از بودن شما آرامش میگیرد:
شخصی از امام موسی کاظم (علیه السّلام) سؤال کرد:
مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می کند، آگاه بدان است؟
امام فرمودند: بله و تا زمانی که بر سر قبر او هست، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می یابد.
و زمانی که بلند شده و از کنار قبر میرود، از رفتن او وحشتی به مرده وارد میشود.
📚 اصول کافی، ج۳، ص۲۲۸
👇👇👇
@Tarkgonahan
💞 مولانا یک عیار برای سنجش حلال
یا حرام بودن روزی، به ما می دهد:
نشانه لقمه حلال، چه لقمه غــذای جسم
باشد و چه خوراک روح و جان ما،
آن است که نتیجه اش گرمی و روشنایی
وکمال و امید و عشق و محبت نسبت به
مردم است...
لقمه ای کآن نور افزود و کمال
آن بود آورده از کسب حلال
علم و حکمت زاید از لقمه حلال
عشق و رقت آید از لقمه حلال
در مـقابل، اگر در دل مــا حسـد و نفـرت
و خشم و غفلت از معنویـات مـوج بزنـد
وبطور مستمر در دلمان احساسگرفتگی
و تـاریکی داریـم ، جایی حتما هم سفره
شیـطان شـدهایـم اگرچه بیخبر و بـاید
ریشه را در لقمه پیدا کنیم؛ یک جایی،
لقمه حرامی خورده ایم یا روزی ناپاکی
به روح و جان خود داده ایم:
آنچـه مـا میخـوریم، آنچـه مینـوشیم،
آنچـه میخـوانیـم، مـوسیقی که گـوش
می دهیم، برنامه ای که تماشا میکنیم
و... همه برای ما "لقمه" هستند،
لقمه هایی که فکر ما و نوع نگاه ما به
هستی و نوع رفتارما را، شکل میدهند
حلال ترین قوتی که به ما می رسد ،
آن است که نتیجه اش عشق به انسانها
و هستی و میل خدمت به خلق و البته
میل پرکشیدن به سوی جهان معناست:
زاید از لقمه حلال اندر دهان
میل خدمت، عزم رفتن آن جهان
مراقب باشیم سرکدام سفره مینشینیم
و جــان و روحــمان را بـا کدام لقـمه سیر
می کنیم!..
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی بستگان مرده را دفن میکنند و میروند ، خداوند به میت چه میگوید؟
👇👇👇
@Tarkgonahan
💠خوش بحال کسایی که اینجوری بالامیرن💠
رسول الله (ص) میفرمایند:
چون پروردگار تبارك و تعالی از بندۀ خود راضی باشد، به فرشتۀ مرگ ميگويد:
❇️ای ملك الموت از نزد من بسوی فلانی برو، و روح او را برای من بياور؛
من او را امتحان نمودهام و در منزلگاه خوبی كه مورد محبّت من بوده است او را يافتهام.
🌸ملك الموت با پانصد فرشته كه با آنها شاخههای گل و دستههای ريشهدار گُل زعفران است، نازل میشود و برای خروج روح او به دو صفّ طولانی صفّ میبندند.
🔸چون إبليس چشمش به اين منظره میافتد، دو دست خود را به روی سرش گذارده و فرياد میكشد.
🔸پيروانش ميگويند: چرا چنين برافروخته شدی؟
🔸او ميگويد: مگر شما نمیبينيد كه اين بندۀ خدا چه اندازه مورد كرامت و احترام واقع شده است؟
❓كجا بوديد که اغوايش نکردید؟
آنها ميگويند: ما كوشش خود را دربارۀ او نموديم، ولی چون از ما اطاعت نكرد مؤثّر واقع نشد.
بحارالانوار ج ۶ ص ۱۶۱
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #سخنرانی استاد پناهیان
⛔️ هرگز از لطف و رحمت خداوند
نا امید نشو
👇👇👇
@Tarkgonahan
💠از دست ندید عالیه
🕊در زمان حضرت سلیمان دو تا گنجشک یه گوشه ای نشسته بودند. گنجشک نر به گنجشک ماده اظهار محبت می کرد. می گفت تو محبوبه منی. تو همسر منی. دوستت دارم. عاشقتم. چرا به من کم محبتی؟ چرا محلم نمیذاری؟ فکر کردی من کم قدرت دارم تو این عالم عیال؟ من اگه بخوام می تونم با نوک منقارم تخت و تاج سلیمان رو بردارم بندازم تو دریا. باد که مسخر سلیمان بود پیام رو به گوش سلیمان رسوند. حضرت تبسمی کرد و فرمود اون گنجشک ها رو بیارید پیش من. آوردند.سلیمان به گنجشک نر گفت خوب ادعاتو اجرا کن بینم. گفت من چنین قدرتی ندارم. سلیمان گفت پس الان به همسرت گفتی؟ گفت خوب شوهر گاهی جلو همسرش کلاس میاد یه خالی ای می بنده. عاشق که ملامت نمیشه. من عاشقم. یه چی گفتم ولی یا نبی الله واقعا دوسش دارم. این به ما محل نمیذاره. حضرت به گنجشک ماده گفت اینکه به تو اظهار محبت میکنه چرا محلش نمیدی؟ گفت یا نبی الله چون دروغ میگه هم منو دوست داره هم یه گنجشک دیگه رو. مگه تو یک دل چند تا محبت جا میگیره؟
این کلام در دل حضرت سلیمان چنان اثری گذاشت که تا چهل روز گریه می کرد و فقط یک دعا می کرد. می گفت:
💠الهی دل سلیمان رو از محبت غیر خودت خالی کن.
👇👇👇
@Tarkgonahan
💞فردی مسلمان همسایه ای کافر داشت هر روز و هر شب با صدای بلند همسایه کافر رو لعن و نفرین میکرد :
خدایا ! جان این همسایه کافر من را بگیر, مرگش را نزدیک کن (طوری که مرد کافر می شنید)
زمان گذشت و مسلمان بیمار شد،دیگر نمیتوانست غذا درست کند ولی در کمال تعجب غذایش سر موقع در خانه اش ظاهر میشد!
مسلمان سر نماز میگفت خدایا ممنونم ک بنده ات را فراموش نکردی و غذای مرا در خانه ام ظاهر میکنی و لعنت بر آن کافر خدا نشناس!
روزی از روزها که خواست برود غذا را بر دارد ،دید این همسایه کافر است ک غذا برایش می آورد.
از آن شب ب بعد، مسلمان سر نماز میگفت: خدایا ممنونم که این مرتیکه شیطان رو وسیله کردی که برای من غذا بیاورد، من تازه حکمت تو را فهمیدم ک چرا جانش را نگرفتی!
حکایت خیلیاست
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زیبا و عبرت آموز
💠 عابد و حضرت عزراییل علیه السلام
👇👇👇
@Tarkgonahan
💞پیرمردی میگفت
ﻏﺮﻭﺭﺑﺪﺗﺮﯾﻦ
ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽﺑﺎﺍﺭﺯﺵﺗﺮﯾﻦ
ﺩﺍﺭﺍﯾﯽﺍﺳﺖ
ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎﺗﺮﯾﻦ
ﺍﻧﺘﻘﺎﻡﺍﺳﺖ
ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻭﺁﺭﺍﻣﺶ،ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ
ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﺖوﻫﺮﮐﺴﯽ
ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﺪﻭﻥﻏﻢ ﻭﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ
👇👇👇
@Tarkgonahan
قسمت #نهم : سال پنجاه و هفت
اوايل سال پنجاه وهفت بود که شاهرخ به کاباره ميامي رفت. جائي بسيار
بزرگتر و زيباتر از کاباره قبلي. شهروز جهود گفته بود: اينجا بايد ساکت و
آرام باشه. چون من مهمان هاي خارجي دارم. براي همين هم روزي سيصد
تومن بهت ميدم.
در آن ايام آوازه شهرت شاهرخ تقريباً در همه محله هاي شرق تهران و بين
اکثر گنده لات هاي آنجا پخش شده بود. من ديده بودم، چند نفراز کساني که
براي خودشان دار و دسته اي داشتند، چطور به شاهرخ احترام ميگذاشتند و از
او حساب ميبردند.
اصغر ننه ليلا به همراه دار و دستهاش را
در يکي از دعواها شاهرخ به تنهائي
زده بود. آنهاهم با نامردي ازپشت به او چاقو زده بودند. شاهرخ درآن ايام هر
کاري که ميخواست مي کرد و کسي جلودارش نبود.
٭٭٭
عصر يکي از روزها شخصي وارد کاباره ميامي شد و سراغ شاهرخ را گرفت.
گارسون ميز ما را نشان داد. آن شخص هم آمد و کنار ميز ما نشست. بعد از
کمي صحبت هاي معمول، گفت: من يک کار کوچک از شما ميخوام و در مقابل پول خوبي پرداخت ميکنم!
بعد چند تا عکس و آدرس و مشخصات را به ما داد و گفت: اين آدرس هتل
جهان است. اين هم مشخصات اتاق مورد نظر، شما امشب توي اين اتاق بايد
بهروز وثوقي رو با چاقو بزنيد!!
چشمان شاهرخ يکدفعه گرد شد و با تعجب گفت: آدم بُکشم؟!نه آقا اشتباه
گرفتي!
آن مرد ادامه داد: نه، فقط مجروحش کنيد. اين يه دعواي ناموسيه، فقط ميخوام خطو نشون براش بکشيم. بعددستش راداخل کيف بُرد وسه تادسته اسکناس صد
توماني روي ميز گذاشت و گفت: اين پيش پرداخته، اگه موفق شديد دوبرابرش
روميدم. در ضمن اگه احتياج بود، حبيب دولابي و دارودسته اش هم هستن.
شاهرخ پرسيد: شما از طرف کي هستين، اين پول رو کي داده؟!
اما آن آقا جواب درستي نداد.
شب با احتياط کامل رفتيم هتل جهان، يک روزهم درآن حوالي معطل شديم.
اما بهروز وثوقي عصرروز قبل از ايران خارج شده بود.
٭٭٭
ناصر کاسه بشقابي، اصغر ننه ليلا، حسين وحدت، حبيب دولابي(۱)(همه اين
افراد به جرم همکاري با ساواک و کشتار مردم، بعد از انقلاب اعدام شدند) و
چند تا ديگه از گنده لاتهاي شرق و جنوب شرق تهران دعوت شده بودند،
شاهرخ هم بود. هر کدام از اينها با چند تا از نوچه هاشون آمده بود. من هم
همراه شاهرخ بودم.
جلسه که شروع شد نماينده ساواک تهران گفت: چند روزي هست که در
تهران شاهد اعتصاب و تظاهرات هستيم. خواهش ما از شما و آدمهاتون اينهکه ما رو کمک کنيد. توي تظاهراتها شما جلوي مردم رو بگيريد، مردم رو
بزنيد. ما هم از شما همه گونه حمايت مي کنيم.
پول به اندازه کافي در اختيار شما خواهيم گذاشت. جوايز خوبي هم از طرف
اعلي حضرت به شما تقديم خواهدشد.
جلسه که تمام شد،همه ازتعدا دنوچه هاوآدم هاشون ميگفتن وپول ميگرفتن،
اما شاهرخ گفت: بايد فکر کنم، بعداً خبر مي دم. بعد هم به من گفت: الان
اوایل محرم، مردم عزادار امام حسين(ع) هستند. من بعد از عاشورا خبرميدم.
@asabeghoon_shahadat
💞پیرمردی میگفت
ﻏﺮﻭﺭﺑﺪﺗﺮﯾﻦ
ﺩﺷﻤﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺗﻨﺪﺭﺳﺘﯽﺑﺎﺍﺭﺯﺵﺗﺮﯾﻦ
ﺩﺍﺭﺍﯾﯽﺍﺳﺖ
ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺩﺭﺩﻧﺎﮎﺗﺮﯾﻦ
ﺍﻧﺘﻘﺎﻡﺍﺳﺖ
ﺁﺳﺎﯾﺶ ﻭﺁﺭﺍﻣﺶ،ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ
ﻧﻌﻤﺖ ﺍﺳﺖوﻫﺮﮐﺴﯽ
ﻣﯽﺧﻨﺪﺩ ﺑﺪﻭﻥﻏﻢ ﻭﺩﺭﺩ ﻧﯿﺴﺖ
👇👇👇
@Tarkgonahan
#عارفانه🕊
صاحبدل چهار کس اند:
❁زاهد است
که دل او به شوق خسته...
❁خائف است
که دل او به اشک شسته...
❁مرید است
که دل او به خدمت کمر بسته...
❁و محب است
که دل او به حضرت پیوسته...
👇👇👇
@Tarkgonahan
﷽
🎙|…#خطبه_منا
💌امامحسینعلیهالسلاممیفرمایند
اماایکسانیکهبرخدامنتمینهید...😱
تصویربازبشهلطفاً.📲
#ما_ملت_امام_حسینیم ✌️🏻
#محرم 🏴
#صلوات ✨
👇👇👇
@Tarkgonahan
°•﷽•°
#الی_الحبیب...
#قسمت_هفتم
🔴حبیب تشکیلاتی
تصویربازبشهلطفاً.↻
#ما_ملت_امام_حسینیم 💪🏻
#محرم 🕯
#صلوات 🌿
👇👇👇
@Tarkgonahan
﷽
#واجب_فراموش_شده 😭
امامحسینعلیهالسلام:
همانامنبرایاصلاحامتجدم
وامربهمعروفونهیازمنکرقیامکردم.💞
تصویر باز بشه لطفا.
#ما_ملت_امام_حسینیم ✊
#محرم 🏴
#صلوات 🌷
👇👇👇
@Tarkgonahan
🍃🌹﷽🌹🍃
🧚♂سرگذشت #ارواح در عالم برزخ 🧚♀
🍀 قسمت دواز دهم 🍀
⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشمهایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است. ♨️سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟ ❗️با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من میشدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم. ❎گفتم: من اصلا تو را نمیشناختم. گفت: تو مرا خوب میشناختی اما قیافهام را نمیدیدی، حالا که قوه بیناییات وسیع شده است مرا مشاهده میکنی. 🔆گفتم: خب حالا چه میخواهی؟!
گفت: من از آغاز سفر تا اینجا سایه به سایه دنبالت آمدم، در پرتگاه ارتداد تلاش بسیار کردم که خود را به تو برسانم، اما موفق نشدم. ▪️با عجله گفتم: مگر آنجا از من چه میخواستی.
گفت: میخواستم از آن دره عبورت دهم. با ناراحتی تمام فریاد کشیدم: یعنی میخواستی تا قیامت مرا زمین گیر کنی؟ 🔘گفت: نه! میخواستم تو را زودتر به مقصد برسانم، اما مهم نیست، در عوض اکنون یک راه انحرافی آسان میشناسم که هیچ کس از وجود آن آگاه نیست. 🔷گفتم: حتی نیک؟! گفت: مطمئن باش اگر میدانست از این مسیر سخت تو را راهنمایی نمیکرد. دریک لحظه به یاد نیک افتادم که جلوتر از من رفته بود و فکر میکند من به دنبال او در حرکتم. دلم گرفت و به اصرار از گناه خواستم که مرا رها کند. ⚫️ اما این بار در حالیکه چشمانش از عصبانیت چون دو کاسه خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من میآیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی باز میگردانم...🔥 با شنیدن این حرف، لرزه بر بدنم افتاد و مجبور شدم که با او همراه شوم، به شرط این که من از او جلوتر حرکت کنم و او از پشت سر مرا راهنمایی کند. زیرا دیدن قیافه او برایم نوعی عذاب بود.
💥چند قدمی جلوتر رفتم و باز ایستادم و اطراف را نگریستم. حالا دیگر دهانه ابتدای غار هم پیدا نبود. تاریکی و ظلمت بر همه جا حاکم شد. 🍂ترس عجیبی در وجودم رخنه کرده بود. گناه را صدا زدم، اما هیچ جوابی نشنیدم. با وحشت برای مرتبهای دیگر صدایش زدم. وحشت و اضطراب لحظهای راحتم نمینهاد.
در اطراف خود چرخی زدم تا شاید راه گریزی بیابم، اما دیگر نه ابتدای دهانه غار را میدانستم کجاست نه انتهای آنرا. ◾️بی اختیار نشستم و مبهوتانه سر به گریبان ندامت فرو بردم. غم و اندوه در دلم لبریز شد، و از دوری نیک بسیار گریستم...
✍ادامه دارد...
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مارهای جهنم
و کسانیکه آیات ما را تکذیب کردند در آتش جهنم وارد میکنیم
💎سوره نسا آیه 56
👇👇👇
@Tarkgonahan
✨﷽✨
✅یکی از علتهای نزول بلا
✍امام سجاد(ع)، به اهل و عیال خود سفارش می کردند: «هیچ سائلی از مقابل خانه من نمی گذرد مگر اینکه اطعامش کنیم» گاهی به ایشان اعتراض می کردند: «ولی هر سائلی که واقعا محتاج نیست!»
امام سجاد(ع)پاسخ می دادند:
«بیم آن دارم که بعضی از آنها مستحق باشند و ما نیز با رد کردن مستحق، به بلایی که بر حضرت یعقوب نازل شد مبتلا شویم. حضرت یوسف، آن خواب معروف را همان شبی دید، که یعقوب، سائل مستحقی را اطعام نکرد.
آن شب یعقوب و خانواده اش سیر خوابیدند ولی سائل، گرسنه بود. به همین دلیل خداوند فرمود: «ای یعقوب ! چرا به بنده ام رحم نکردی؟! به عزتم سوگند تو را به مصیبت پسرانت مبتلا خواهم کرد.»
📚علل الشرایع ج ۱ ص۶۱
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 داستان آیت الله بهجت فوت
#زعفر_جنی و جن های شیعه
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #روانشناسی_تغییر
#کنترل_استرس_و_افکار_منفی (قسمت پنجم)
✅ الگوگیری و مجاورتها
#استادحورایی
👇👇👇
@Tarkgonahan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکمتهایامیر💠
و درود خدا بر او فرمود:
كسى كه از گفتن «نمىدانم»
روى گردان است،
به هلاكت و نابودى مىرسد.
#نهجالبلاغهعلیعلیهالسلام✨
#حکمت۸۵
👇👇👇
@Tarkgonahan
﴾﷽﴿
پیامبر اکرم(ص):
👈پنج چیز دل را صفا میدهد و سختی قلب را بر طرف مے کند :
1⃣همنشینے علما
2⃣دست به سر یتیم کشیدن
3⃣نیمه شب استغفار کردن
4⃣کم خوابیدن شب
5⃣روزه
📚نصایح صفحه۲۱۸
👇👇👇
@Tarkgonahan
#عارفانه🕊
دوندگان وشتابندگان در راه خداوند مختلفند:
یکی به قدم رفت...
یکی به ندم...
یکی به همم...
عابد به قدم رفت و به ثواب رسید.
عاصی به ندم رفت و به رحمت رسید.
عارف به همم رفت و به قربت رسید.
قدم= عزم و تلاش
ندم= پشیمانی، ندامت
همم= همت ها، اندیشههای بلند
👇👇👇
@Tarkgonahan
شخصی ﺭﺍ ﭘﺮﺳﻴﺪﻧﺪ:
ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻱ؛
ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﮔﻔﺖ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻘﻴﺮﻱ ﺑﺮ ﮐﺮﻳﻤﻲ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻴﺸﻮﺩ
ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﻤﻲﮔﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩﺍﻱ...
ﺑﻠﮑﻪ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﭼﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻲ...؟
ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻳﮏ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﻳﮏ ﻣﮑﺎﻓﺎﺕ...
ﻓﺮﺻﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺗﺎ ﺑﺒﺎﻟﻰ
ﺑﻴﺎﺑﻰ
ﺑﺪﺍﻧﻰ
ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﻰ
ﺑﻔﻬﻤﻰ
ﻭ ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻨﮕﺮﻯ...
ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻃﺮﻩﻫﺎ ﺑﻤﺎﻧﯽ...
👇👇👇
@Tarkgonahan
پدر مهربان_944437194989240758.mp3
2.87M
حال مومن هنگام #قبض_روح.....
پیشنهاد ویژه👌👌👌
👇👇👇
@Tarkgonahan