eitaa logo
از گـــنـــاه تـــا تـــوبـــه
3.4هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
29.5هزار ویدیو
79 فایل
✨•°﷽°•✨ 🌱کانال تخصصی ترک گناه😊 ارتباط🕊️ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 ۳۰ثانیه روضه..... همین کافیست....❗️ 🎙 علیمی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️سلام بر تویی که دعاگویانت را به دعا می‌نشینی؛ روزان و شبان... سلام بر تو و بر لحظه راز و نیاز تو! ✨ السَّلَامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُت‏ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️یا فاطمه (س) من عقده ی دل وا نکردم ▪️گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم ▪️چشم انتظارم مهدی (ع) بیاید ▪️تا تربتت را پیدا نماید 🏴 شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها تسلیت باد •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‍ ⚫️ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ... ◾️ ... روضه ی مادر را فقط از زمان بستری شدن نخوانید!!! قبلش را بگویید!!! چند ماه قبل را !!! که مغرضان ذوق نکنند كه مادر ما حبيبه ي خدا سيدة نساءالعالمين به بستر بیماری از دنیا رفته اند... و بی خبران تصور نکنند و با خبران شک نکنند ... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥روایتی از حضرت نوح بعد از آنکه حضرت نوح نفرین کرد و همه کفار غرق شدند ، فرشته ای در پیش او ظاهر شد . شغل نوح کوزه گری بود، کوزه هائی از گل درست می کرد . فرشته کوزه ها را از نوح می خرید و همانجا آنها را می شکست . نوح ناراحت شد و اعتراض کرد . فرشته گفت: من آنها را خریده ام و اختیارش را دارم . نوح گفت: من صانع آن هستم . فرشته گفت: کوزه هایی ساخته ای نه اینکه خلق کرده ای من که آن را می شکنم تو ناراحت می شوی چطور نفرین کردی که این همه خلق خدا هلاک گردند؟ ! بعد از این قضیه آنقدر گریه کرد که نامش نوح گردید . 📙داستانهای پراکنده از آثار شهید دستغیب، ج ۲، ص ۳۷ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔴کاغذهای برات از آتش برای اموات! ✅آقای حاج شیخ اسماعیل جاپلقی گفت: جوانی به عتبات رفته و شش ماه در آن جا بود. 🔆در ابتدای ورود، شبی در خواب دید در وادی السلام نجف است و کاغذهایی از آسمان می‌ریزد و مردگان جمع می‌کنند؛ ولی یک نفر ایستاده و هیچ اعتنایی به آن‌ها نمی‌کند!! 💠جوان گفت: نزدیک رفته، پرسیدم: این کاغذها چیست؟ جواب داد: دعای مسلمانان دنیا که می‌گویند: اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات، به این صورت برای مردگان می‌آید؛ 🌀این کاغذها، برات آزادی از آتش جهنم است. ❇️پرسیدم: چرا شما استفاده نمی‌کنید؟ ♦️ گفت: من پسری دارم که‌ شب‌های جمعه یک کاسه آب برای من می‌فرستد، این کاغذها را برای کسانی که کسی را ندارند، می‌گذارم. 🔰 پرسیدم: اسم پسرت چیست؟ گفت: حسین و در نزدیکی صحن (علیه السلام) ، بساط خرازی پهن می‌کند. 🔷 صبح که از خواب بیدار شدم، به نشانی ای که گفته بود رفتم و آن جوان را دیدم. گفتم: شما پدر دارید؟ جواب داد: نه، مدتی است که از دنیا رفته است. 🔶 پرسیدم: برایش خیرات می‌فرستید؟ گفت: من چیزی ندارم، فقط شب‌های جمعه یک کاسه آب به نیت او می‌دهم. ♻️پس از شش ماه، دوباره همان منظره را در خواب دیدم؛ ولی این بار، آن مرد که از آن کاغذها برنمی‌داشت، برمی‌داشت. ☘ پرسیدم: شما که گفتید این کاغذها را برای افرادی می‌گذارم که کسی برایشان خیرات نمی‌کند، پس چرا حالا برمی‌داری؟ ❄️گفت: دو هفته است که آب برایم نیامده... 💥صبح که از خواب بیدار شده و از احوال آن جوان جویا شدم، گفتند: دو هفته قبل از دنیا رفته است. ☀️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شنیدید می گن امام علی علیه السلام در مورد کشیدن خلخال از پای زن یهودی صحبتی کردن حالا عده ای بد برداشت که منظور امام علی علیه السلام چی بود شما رو دعوت به تماشای این کلیپ می کنم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍از بهلول پرسیدند در قبرستان چه میکنی؟ او در جـواب گفت: با جـمعی نشسته ام که به مـن آزار نمیرسانند طعنـه نمی زنند تهمـت نمی زنند دروغ نمیگوینـــد خیـانت نـمیکنند حسـادت نمیکنند قضــاوت نمیکنند چـاپـلوسی نمیکنند و بالا تر از همه ی اینها اگر از پیششان بروم پشت سرم بـد گویی نمیکنند.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍از بهلول پرسیدند در قبرستان چه میکنی؟ او در جـواب گفت: با جـمعی نشسته ام که به مـن آزار نمیرسانند طعنـه نمی زنند تهمـت نمی زنند دروغ نمیگوینـــد خیـانت نـمیکنند حسـادت نمیکنند قضــاوت نمیکنند چـاپـلوسی نمیکنند و بالا تر از همه ی اینها اگر از پیششان بروم پشت سرم بـد گویی نمیکنند.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❗️ غیرت و حیا چه شد؟ ◇ شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب‌ های خود مینویسد: 〽️ «روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد. قاضی شوهر را احضار کرد. سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟ ✿ زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند.قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد. ◇ گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است. چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید! ◇ شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره ‌اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز! من پانصد مثقال را خواهم داد و رضایت نمی‌دهم که چهره‌ی همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود. ❗️ چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید.» ✅ چه خوب بود که آن مرد با غیرت، جامعه‌ امروز ما را هم میدید که چگونه رخ و ساق به همگان نشان میدهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده‌ آنهایند و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
°【♥️】° خــ「♡」ـدایا بـه آنـچـه که دادی تشکر بـه آنـچـه که ندادی تفکر بـه آنـچـه که گرفتی تذکر که : داده ات نعمت نداده ات حکمت و گرفته ات عبرت است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☀️عظمت خداوندی(مقایسه خورشید با زمین) 👌براستی آدمی چقدر حقیر وناچیز است که در مقابل این همه عظمت وبزرگی تکبر و نخودت در خود راه میدهد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•