🏆 معرفت توحیدی (2): بازی گنج 🎮 یکی از ژانرهای محبوب بازی‌های کامپیوتری، بازی‌های پیدا کردن گنج است. از قدیم نیز داستان‌های جزیره گنج برای کودکان دوست‌داشتنی بود. اما این ژانر رمان‌ها و بازی‌ها، استعاره از یک حقیقت است که در کل عالم هستی جاری و ساری است. حقیقت آن است که کل عالم یک صحنه بازی است. به تعبیری یک تئاتر است که باید در آن بهترین نقش را بازی کنیم و گنج را بیابیم و به تعبیر دیگر کل دنیا یک صحنه بازی است که باید در آن بهترین گیمر باشیم تا گنج را پیدا کنیم. اما گنج چیست؟ 🎮 این بازی، یک گنج بزرگ دارد؛ خیلی بزرگ. آن گنج، خود خداوند است. خداوند می‌فرماید «گنجی مخفی بودم و خواستم آشکار شوم و لذا بندگانم را خلق کردم تا شناخته شوم». گنج این گیم، خود خداوند متعال است. و بازی‌کنان این بازی، ما انسان‌ها هستیم. اما این بازی، چند مرحله دارد و ما در مرحله چندم هستیم؟ 🎮 این بازی هفت مرحله دارد و ما در مرحله آخر هستیم. قبل از این عالَم، پنج عالَم نوری و یک عالَم روحی را گذراندیم و سپس وارد مرحله‌ی آخر شدیم. در همه مراحل قبلی نیز امتحان شدیم و متناسب با هر مرحله، اختیاراتی داشتیم که انتخاب درست را رقم بزنیم. برخی از انسان‌ها در مراحل قبلی رفوزه شدند و در مرحله‌ی آخر، از شکم والدین کافر به دنیا آمده‌اند اما آن‌ها هم در این مرحله‌ی آخر می‌توانند گنج را پیدا کنند. برخی نیز برعکس‌اند. در مراحل قبلی، امتحاناتشان را موفق گذراندند و در این مرحله‌ی آخر، از شکم والدین مؤمن به دنیا آمده‌اند اما ممکن است در مرحله‌ی آخر رفوزه شوند و گنج را پیدا نکنند. 🎮 عجب بازی جذابی است و عجب هیجانی دارد. یکی از جذابیت‌های این بازی، این است که نمی‌دانی چه زمانی مهلت مرحله‌ی آخر تمام می‌شود! شاید فقط یک روز مهلت داشته باشی! اما راه رسیدن به گنج چیست؟ راه رسیدن به این گنج، مطالعه نیست! تست زدن نیست! مدرک دکترا نیست! راه رسیدن به این گنج، فقط یک راه است: معرفت توحیدی. اما این معرفت توحیدی چیست و چگونه می‌توان به آن نائل شد؟ با ما همراه باشید... ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

♨️ راه سم‌زدایی از علوم انسانی مسموم 🩸در زیارت‌نامه شهدا عبارتی وجود دارد به این صورت: طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم. این عبارت را قبلاً به این صورت می‌فهمیدم که خاکی که شهید در آن شهید می‌شود بعلت خون شهید تقدس می‌یابد و میتوان به آن تبرک جست و شفا گرفت. 🩸اما از زاویه دیگری هم میتوان نگریست. طابت الارض التی فیها دفنتم یعنی به برکت این شهادت‌ها، زمین آنجا از لوث وجود ناپاکان و مفسدان خالی می‌شود؛ و این بسیار بسیار بشارت‌بخش است. خون سی هزار شهید چنان زمین بیت‌المقدس را پاک میکند که هیچ صهیونیستی باقی نخواهد ماند. 🩸از سال ۱۹۶۷ تا قبل از جنگ اخیر غزه، یعنی حدود ۵۶ سال، مجموع همه شهدای فلسطین، ۴۲ هزار نفر ثبت شده. درحالیکه در جنگ اخیر فقط در کمتر از ۵ ماه، ۳۰ هزار شهید تقدیم به حضرت الله شدند. شهید کسی است که آنقدر اصطناعت می‌شود تا اینکه بها پیدا می‌کند و خداوند با برکت‌دادن به او، بهایش را می‌پردازد و جانش را می‌خرد. شهید کسی است که خداوند او را خریداری می‌کند. این یک شاخص است. شاخص خریداری‌شدن توسط خدا. 🩸در حوزه علوم انسانی نیز همین است. راه فتح علوم انسانی، هنگامی رقم می‌خورد که انسان‌های ترازی در این حوزه به شهادت برسند.‌ آنگاه خون آن‌ها مراکز علوم انسانی را از علوم انسانی مسموم پاک خواهد کرد. 🩸اما سلبریتی‌ها هرچه ضریب نفوذشان افزایش یابد جامعه آلوده‌تر می‌شود. پس در ایران و جهان با دو جریان فزاینده روبه‌رو هستیم. هم تعداد سلبریتی‌ها در جریان باطل افزایش می‌یابد و هم تعداد شهدا در جریان حق. و این روند ادامه می‌یابد تا ظهور. یعنی طواغیت در ظلمات بیشتری فرو میروند و حق‌خواهان نیز در مراتب نور فراتر می‌روند. لذا هرچه می‌گذرد دوقطبی‌های قرآنی شدیدتر می‌شود. 🩸خون شهید خاصیت تبیین دارد و همه جهان یک تئاتر به کارگردانی خداست که از طریق این خون‌ها حیات طیبه و حیات خبیثه را از یکدیگر جدا کند تا جریان حق، خالص و «تمحیص» شود. والسلام ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

⁉️ آیت حمار یا قضیه حمار؟! ‼️در جلسه قرآنی اخیر، امام جامعه برخلاف سال‌های قبل، اصلاً به مسائل تکنیکی تلاوت قرآن نپرداختند و تمام بحث را به سمت غزه بردند. و شکایت کردند که چرا دولت‌های عربی کاری نمی‌کنند و قرآن را پیاده نمی‌کنند و نسبت به غزه سکوت کرده‌اند. ‼️کودک فلسطینی در کلیپ فوق می‌گوید «این خر بهتر از بعضی کشورهای عربی کنار ما ایستاد». نگاه آیت‌مدار این کودک، ترجمان قرآن است. سوره جمعه می‌فرماید «مثل کسانی‌که حامل کتاب آسمانی هستند اما بدان عمل نمی‌کنند مثل الاغ است» همچنین سوره لقمان می‌فرماید «ان انکر الاصوات لصوت الحمیر: بدترین صدا صدای خران است» پس نتیجه می‌گیریم زشت‌ترین صدا (هرچند تکنیکها را رعایت کند) صدای تلاوت‌کننده‌ای است که به قرآن عمل نمی‌کند. این یک آیت است به نام «آیت حمار» یعنی «مبادا حامل وحی باشیم اما عامل وحی نباشیم». لذا سران کشورهای اسلامی که توسط آمریکا «استحمار» شدند و مردمشان را نیز استحمار کردند، حمارهایی هستند که تلاوتشان زشت‌ترین صداست. پیامبر فرمود: «اى بسا قرآن‌خوانى كه قرآن لعنتش مى‌كند» ‼️البته در ریاضی، قضیه‌ای وجود دارد به نام قضیه حمار که می‌گوید: اگر خری را در یک رأس مثلث قائم‌الزاویه قرار دهیم و علفی را در رأس دیگر آن، خر همواره کوتاه‌ترین مسیر (یعنی وتر) را برای رسیدن به غذا برمیگزیند. این قضیه را سران کشورهای اسلامی به‌خوبی پیاده می‌کنند یعنی بخاطر مقداری علف که آمریکا برایشان گذاشته عافیت‌طلبانه‌ترین مسیر را انتخاب می‌کنند. ‼️از خدا بخواهیم که آیت حمار الگوی ما باشد و نه قضیه‌ی حمار. والسلام ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

مهندسی سیاسی (۲): دموکراسی اندیشکده‌ای 🔹 از ابتدای انقلاب اسلامی، ایران سه مرحله‌ی دموکراسی را طی کرد: دموکراسی روحانیت‌محور، دموکراسی حزب‌محور و دموکراسی سلبریتی‌محور. در واقع از سال ۵۷ تا حدوداً سال ۶۸ دموکراسی در ایران، به‌گونه‌ای بود که در آن زمان روحانیون وجدان جامعه بودند و مردم همچنان در فضای معنوی ابتدای انقلاب بودند و نظر روحانیت را بر هر چیزی ترجیح می‌دادند. 🔸 اما متأسفانه بعد از اتمام جنگ و غلبه فضای دنیاگرایی بر کشور، دموکراسی در ایران، حزب‌محور شد و بازی‌های سیاسی مطرح شد و آهسته‌آهسته آلودگی‌های بازی‌های سیاسی غربی به داخل ایران نیز کشانده شد. برخی از روحانیون نیز دچار آلودگی‌های سیاسی و اقتصادی شده و به‌دنبال مدرک‌گرایی افتادند و همزمان از چشم مردم نیز افتادند. 🔹 از انتخابات سال ۹۲، آهسته‌آهسته سلبریتی‌ها سربرآوردند و نظر آن‌ها برای مردم مهم‌تر از هرچیزی بود به‌طوری‌که سلبریتی‌ها در سال‌های ۹۲ و ۹۶ پشت سر کاندیدای خاصی قرار گرفته و او را بزرگ کردند. مردم نیز با تبعیت از سلبریتی‌ها به آن شخص کذایی رأی دادند که کشور ضرباتش را خورد. 🔸 اگرچه فتنه ۱۴۰۱، فتنه‌ی سلبریتی‌ها بود و باید جامعه و مسئولین از بی‌هویتی، نمک‌نشناسی و بی‌غیرتی سلبریتی‌ها درس عبرت گرفته و آن‌ها را از صحنه سیاست حذف می‌کردند اما هنوز این پالایش انجام نشده و هنوز همچنان حرف سلبریتی‌ها تا حدودی در جامعه نفوذ دارد؛ اگرچه این روند نزولی است. 🔹 ان‌شاءالله تا چندسال آینده، جامعه به حدی از بلوغ برسد که از دموکراسی سلبریتی‌محور به دموکراسی اندیشکده‌ای برسیم؛ بدین معنی که حرف و نظر اندیشکده‌های شاخص کشور (که آینده‌شناسی و ترندگذاری نموده‌ و با مبانی حِکمی و قرآنی، طرح‌های جایگزین برای همه نهادها آماده کرده‌اند) برای مردم مطرح باشد و مردم و مسئولین مبتنی بر نظرات کارشناسی‌شده و قرآنی آن‌ها در انتخابات‌ها شرکت نمایند و رأی دهند. ⁉️ اما چگونه می‌توان وجدان جامعه را تغییر داد به نحوی‌که مردم پشت سر سلبریتی‌ها قرار نگیرند و به اندیشکده‌ها اقتدا کنند؟ با ما همراه باشید... ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

مهندسی سیاسی (۳): کیفیت رأی 🔸 غالباً با هرم فوق آشنایی دارید. سه سطح توهم و تفهم و تفقه، سطوح ادراک و معرفت ماست که به ترتیب از طریق تخیل، تفکر و تعقل حاصل می‌شود. البته منظور از تفقه، علم فقه مصطلح در حوزه‌های علمیه نیست بلکه واژه «تفقه» در قرآن معنایی فراتر از آن دارد. 🔹 مبتنی بر سطوح معرفت، کیفیت رأی نیز سه سطح دارد: رأی از روی توهم رأی از روی تفهم رأی از روی تفقه همچنین نامزدهای انتخاباتی نیز سه سطح معرفت دارند: نامزد دارای توهم نامزد دارای تفهم نامزد دارای تفقه 🔹 کاری که نخبگان جامعه (چه مردم و چه مسئولین) باید انجام دهند، هجرت دادن مردم و نامزدها از توهم به تفهم، و از تفهم به تفقه است. دموکراسی سلبریتی‌محور واجد نوعی از انتخابات است که در آن، هم غالب رأی‌ها از روی توهم سلبریتی‌هاست و هم کسی که رأی می‌آورد دچار توهم شدید است. اما در دموکراسی اندیشکده‌ای چنین نیست. آهسته آهسته رأی‌ها و نامزدها به مراتب بالاتر تفهم و تفقه حرکت می‌کنند. 🔸 اساساً واژه «رأی» هم‌خانواده «رؤیت» است لذا رأی واقعی، رأیی است که مبتنی بر رؤیت حق و تفکیک آن از باطل باشد. لذا فؤادها باید به نحوی اصطناعت شوند که رؤیت کنند حقیقت را. و سپس مبتنی بر آن رؤیت، رأی دهند. ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

💠 ۲۰ نکته درباره صنعت انسان‌سازی ۱. اگر هر صنعت، نیازمند کتاب راهنما و آیین‌نامه‌ای است، صنعت انسان‌سازی نیز کتابی دارد و آن قرآن است. ۲. اگر همکاری و استخدام در هر صنعتی نیازمند یک قرارداد است، ورود ما به کارخانه‌های صنعت انسان‌سازی نیز نیازمند قراردادی است که «بیع یا بیعت» نام دارد. ۳. اگر هر پدیده صنعتی نتیجه کار کارخانه‌های متعددی است، محصول صنعت انسان‌سازی نیز نتیجه کار کارخانه‌های متعددی تحت عنوان «شعائر» است، که یکی از آن‌ها نماز است. ۴. اگر هر پدیده صنعتی برای تولید شدن نیاز به مراقبت دارد، محصول صنعت انسان‌سازی نیز برای تولید شدن نیازمند «تقوا»ست. ۵. اگر هر کارخانه برای تولید محصول صنعتی خود نیازمند بخش حسابداری سود و زیان است، تولید محصول صنعت انسان‌سازی نیز نیازمند «محاسبه فلاح و خسارت» است. ۶. اگر هر پدیده صنعتی بعد از خروج از کارخانه، قیمتی دارد؛ انسان اما بعد از خروج از صنعت انسان‌سازی، «بها» خواهد داشت. ۷. اگر هر پدیده صنعتی بعد از خروج از کارخانه، مشتری‌هایی دارد؛ انسان اما بعد از خروج از صنعت انسان‌سازی، تنها یک مشتری دارد و آن «الله» است. ۸. اگر مشتری هر پدیده صنعتی برای خرید آن پدیده، مابه‌ازای قیمتش پول میدهد، خداوند برای خرید انسان، مابه‌ازای بهایش «برکت» می‌دهد. ۹. اگر انسان بعد از فروش هر محصول صنعتی، دارای سود و نفعی می‌شود، بعد از فروش خود به خداوند و دریافت برکت، دارای «فلاح» خواهد شد. ۱۰‌. اگر هر پدیده صنعتی کارکردی دارد که باید آن را محقق کند، محصول صنعت انسان‌سازی نیز کارکردی دارد و آن «قسط» است. ۱۱. اگر تولید هر پدیده صنعتی نیازمند مصرف یک سوخت است، صنعت انسان‌سازی نیز احتیاج به سوخت‌هایی دارد که «بعثت» ایجاد کند. ۱۲. اگر تولید و فروش هر پدیده صنعتی نتیجه کار دست نامرئی بازار شناخته می‌شود، تولید و فروش محصول صنعت انسان‌سازی نتیجه کار «دست مرئی الله» است. ۱۳. اگر هر پدیده صنعتی دورریزها و زباله‌هایی دارد، دورریزهای صنعت انسان‌سازی، پیروان و تابعان هوی و هوس‌اند. ۱۴. اگر هر پدیده صنعتی به سرمایه اولیه‌ای نیاز دارد، سرمایه اولیه صنعت انسان‌سازی، «ایمان» به هفت متعلق ایمان است. ۱۵. اگر هر پدیده صنعتی فرایندی دارد، اولین گام فرآیند صنعت انسان‌سازی، «آیت‌شناسی» است. ۱۶. هر پدیده صنعتی در هر مرحله از صنعت، کنترل کیفیت می‌شود تا مشخص شود چقدر کیفیت دارد، انسان نیز در هر مرحله از صنعت انسان‌سازی دچار ابتلا و امتحان و فتنه میشود تا کیفیت آن مشخص گردد. ۱۷. ورود بشر به هر مرحله از صنعت انسان‌سازی، «فتح» نامیده می‌شود یعنی درهای کارخانه بعد به رویش باز میشود. و در انتهای هر مرحله از اصطناعت، «فتنه» رقم می‌خورد. ۱۸. مواد اولیه برای صنعتی شدن باید ویژگی‌هایی داشته باشند. ویژگی لازم برای اصطناعت در صنعت انسان‌سازی، «استطاعت صبر» است. ۱۹. هر صنعتی نیازمند تجارتی است. و صنعت انسان‌سازی نیز تجارتی دارد که همان ایمان، هجرت و جهاد است. ۲۰. در بیع، صنعت انسان‌سازی و سپس تجارت مربوطه، ربای نفس و مال هیچ جایگاهی ندارد؛ و هیچکدام از مراحل فوق موجب لهو و غفلت از ذکر خداوند نمی‌گردد. ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

🌧 فرشته «رعد» و آیت «رعد» ✅ باران رحمت الهی در سراسر کشور شروع به بارش نموده است الحمدلله. اما یکی از ابعاد سبک زندگی اسلامی و تمدن نوین اسلامی، تغییر نگاه به پدیده‌هایی است که از کودکی در دروس دبستان صرفاً با نگرش مادی و طبیعت‌گرایی نیچرالیزم به ما آموخته‌اند. البته درصدد نفی و طرد تلاش‌های علمی بشر در گرایش‌های هواشناسی و آب‌وهواشناسی رشته فیزیک نیستم بلکه علم #آیت‌مداری نیز اهمیت دارد و اساساً باید به آن اصالت داد و از طرفی علم #ملائکه‌شناسی یکی از علوم قرآنی مهمی است که در ذیل علوم جعل می‌تواند تحولی شگرف در علوم دانشگاهی ایجاد نماید. در ذیل علم ملائکه‌شناسی، تفکر در دعای سوم صحیفه سجادیه موجب فتح بابی در این زمینه است: 🔸 در دعای سوم صحیفه سجادیه آمده است: فَصَلِّ عَلَيْهِمْ وَ عَلَى... خُزَّانِ الْمَطَرِ وَ زَوَاجِرِ السَّحَابِ و درود بر خزانه‌داران باران و حرکت دهندگان ابر. وَ الَّذِي بِصَوْتِ زَجْرِهِ يُسْمَعُ زَجَلُ الرُّعُودِ ، وَ إِذَا سَبَحَتْ بِهِ حَفِيفَةُ السَّحَابِ الْتمَعَتْ صَوَاعِقُ الْبُرُوقِ فرشته‌ای که به صدای فریادش، غرّش رعدها شنیده می‌شود؛ و هنگامی‌که ابر خروشان، به وسیلۀ او به حرکتی شتابانه درآید، شعله‌های برق درخشیدن گیرد. وَ مُشَيِّعِي الثَّلْجِ وَ الْبَرَدِ ، وَ الْهَابِطِينَ مَعَ قَطْرِ الْمَطَرِ إِذَا نَزَلَ ، وَ الْقُوَّامِ عَلَى خَزَائِنِ الرِّيَاحِ ، وَ الْمُوَكَّلِينَ بِالْجِبَالِ فَلَا تَزُولُ درود بر فرشتگانی که برف و تگرگ را بدرقه می‌کنند؛ و فرشتگانی که همراه قطره باران، چون ببارد، فرود آیند؛ و درود بر آنان که سرپرست خزینه‌های بادند و آنان که بر کوه‌ها گماشته شده‌اند؛ بنابراین از انجام تکلیف کنار نمی‌روند. وَ الَّذِينَ عَرَّفْتَهُمْ مَثَاقِيلَ الْمِيَاهِ ، وَ كَيْلَ مَا تَحْوِيهِ لَوَاعِجُ الْأَمْطَارِ و عَوَالِجُهَا و درود بر آنان که وزن آب‌ها و اندازۀ باران‌های سیل‌آسا و رگبارهای متراکم را به آن‌ها شناسانده‌ای. 🔹 از زاویه علم آیت‌مداری نیز دقت به چند نکته قابل توجه است زیرا رعد و برق و باران جزو آیت‌های مرکّبی هستند که متشکل از چندین آیت‌اند. «رعد» به حمد و سپاس خداوند مشغول می‌شود و درنتیجه باران رحمت الهی بارش می‌کند. از سوی دیگر نیز در زمستان، دستان خالی درختان به سوی خداوند دراز است و خداوند با باران رحمتش، دعوت آنان را اجابت می‌نماید. آیت «شکرگزاری» و آیت «اجابت دعوت»، صرفاً دو مورد از این آیت‌های مرکّب هستند. ✅ علم آیت‌مداری و علم ملائکه‌شناسی از علوم لازم برای گام دوم انقلاب و از علوم مطرح در آینده جهان خواهند بود. شناخت و تسلط به این دو علم، از لوازم معرفت توحیدی نیز هست. اما غفلت از این نگرش‌های معنوی، موجب التقاط و درغلتیدن انسان در تحلیل‌های غلط و عدم توان ارائه راهکار برای مسائل زیست‌محیطی است. چرا در هیچ جای جهان هیچ راهکاری برای مسائل زیست‌محیطی نظیر آلودگی هوا، خشکسالی، ریزگردها، گرم‌شدن کره زمین و... وجود ندارد و چرا هرچه تلاش می‌شود به در بسته می‌خورد؟ راهکار این مسائل را باید در تغییر زیربناهای فهم و معرفت و در تغییر جهان‌بینی جستجو نمود. ان‌شاءالله. ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

💠 سلسله جلسات اندیشکده تثبیت شرکت برای عموم آزاد است 🕜 دوشنبه شب‌ها ساعت ۱۸:۳۰ مکان: بلوار غفاری- بیست‌متری جرجانی- مسجد محمدرسول‌الله (ص)- طبقه فوقانی مسجد با تدریس: امیر حسینی

✅ معرفت توحیدی(3): آیت انتخابات 🔹 در اهمیت انتخابات شکی نیست و فضای جنگ گفتمان‌ها داغ است اما در این بحبوحه از زاویه دیگری نیز می‌توان نگریست. اقتضای معرفت توحیدی نگاه آیت‌مدار است. انسان موحد همیشه خودش را مواجه و مخاطب خدا می‌داند. همه چیز آیت و نشانه و کلام و سخن خداست. انسان موحد همه‌ی وقایع پیرامونش را آیات خداوند می‌بیند و همه را کلام خدا و صحبت خدا با خودش می‌داند. انتخابات نیز از این قاعده مستثنا نیست. میتوان نسبت به انتخابات، نگاهی سکولار داشت و برعکس میتوان نگاهی معرفتی و آیت‌مدار داشت. 🔸 انتخابات، انتخاب یک مسئول برای مسائل مملکت است. در نفس‌مان نیز انتخابات‌هایی هست. آن به آن در حال انتخابیم. انتخابات کشور، آیت عالم میثاق و عالم ذر است که ما انتخاب کردیم عبد خدا باشیم. عالم میثاق و عالم ذر، عالمی نیست که تمام شده باشد. این عوالم زمان‌مند نیست و همین الآن می‌توانیم در عالم ذر، انتخاب کنیم که عبد خدا باشیم. آن به آن داریم رأی می‌دهیم به حاکمیت هوا یا حاکمیت الله. آن به آن درحال بیعت هستیم؛ یا با هوای نفس یا با الله. آن به آن درحال میثاق هستیم؛ یا با هوا یا با الله. و این انتخاب‌ها بسیار سرنوشت‌ساز است. همانطور که انتخابات کشور، شب قدر جمهوری اسلامی است، انتخاب‌هایی که ما در طول شبانه‌روز انجام می‌دهیم شب قدر ما را شکل می‌دهد. یعنی تک‌تک رأی‌های ما تعیین می‌کند تا چه اندازه قدر پیدا کنیم یا دچار عجز شویم. 🔹 برخی کشورها انتخابات ندارند و بصورت دیکتاتوری اداره می‌شوند. این موارد آیت «تعبید» توسط حکام طاغوت است. کسی که در مملکت وجودی خودش، قلب و روح و فوادش را به بردگی گرفته، اساساً انتخاباتی در وجودش برگزار نمی‌کند. بلکه با دیکتاتوری هوای نفس، حق انتخاب را از قلب و فوادش گرفته و یک زندگی حیوانی را در پیش گرفته است. 🔸 ما می‌توانیم انتخاب کنیم که حاکم وجود ما قلب ذاکر باشد یا قلب غافل؛ قلب عاقل باشد یا قلب جاهل؛ ما می‌توانیم انتخاب کنیم که حاکم وجود ما فؤاد مشغول باشد یا فؤاد فارغ؛ فؤاد کور باشد یا فؤاد بینا. ما می‌توانیم انتخاب کنیم که دچار شهوت و غضب باشیم یا دارای سکینت. در مملکت وجودی ما هم صدها نماینده و مسئول هستند که هرروز انتخابشان می‌کنیم. و به همین دلیل است که شیطان می‌گوید: وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ إِلَّا أَن دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنفُسَكُم : یعنی خودتان مرا انتخاب کردید و خودتان را سرزنش کنید. همین! 🔹 امام جامعه در دیدار اخیر فرمود: «استغفار به معنای انتخاب راه برگشت از خطاها و گناهان است.» پس ما نیاز به استغفار داریم. استغفار جزو فرایندهای انتخاباتی نفس ماست که سرنوشت‌ساز است. در عرصه اجتماع نیز نیاز به استغفار از انتخاب نمایندگان و مسئولین لیبرال داریم. والسلام ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

💠 منطق صحیح رأی دادن ‼️ قبل از رأی دادن، مطلب زیر را حتماً بخوانید... ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

💠 منطق صحیح رأی دادن 🔹 جدول فوق، خلاصه‌ای از منطق‌های مختلف در طول تاریخ بشر را نشان می‌دهد. این منطق‌ها در زندگی روزمره ما جاری و ساری هستند و از آن‌ها استفاده می‌کنیم (اگرچه ملتفت نباشیم). در مسأله انتخابات نیز منطق‌های مختلفی برای رأی دادن وجود دارد. بعنوان مثال برخی افراد با اینکه می‌دانند جناب قالیباف نگرش تکنوکرات و لیبرال دارد، اما از خوفِ رأی آوردنِ لیبرال‌تر از او، به افراد انقلابی‌تر رأی نمی‌دهند و به قالیباف رأی می‌دهند تا مبادا امثال مطهری‌ها رئیس مجلس شوند. در ادامه منطق‌های مختلف رأی دادن را بررسی می‌کنیم: 🔸 منطق پارمنیدس: همه‌شون یکی‌ان. هیچ فرقی نمی‌کنن. منطق فازی: رأی دادن به چند نفر از این لیست و چند نفر از آن لیست. منطق ین و یانگ: رأی دادن هم به این لیست و هم به آن لیست برای توازن! منطق هگلی: رأی دادن هم به این لیست و هم به آن لیست برای تضارب آرا! منطق ارسطویی: رأی دادن به کسی که نه خیلی افراطی باشد نه خیلی تفریطی باشد. حد وسط باشد. منطق حسینی: به کسی که مایه ذلت کشور و اسلام باشد رأی ندهیم (چه در بحث حجاب، یا دلار، یا FATF و چه در هر بحث دیگر) منطق جعفری: به کسی که بن‌مایه معرفتی‌اش جهل (علوم انسانی مسموم) است رأی ندهیم. منطق توحیدی: رأی دادن به کسی که مطابقت بیشتری با میزان‌ها و سنجه‌های قرآنی داشته باشد (ولو از هر لیست باشد، ولو تعداد طرفدارانش کم باشد و احتمال پیروزی نداشته باشد) ✅ ما مکلفیم به کسی که مطابقت بیشتری با میزان‌ها و سنجه‌های توحیدی در ستون سبزرنگ دارد رأی دهیم؛ حتی اگر مردم پشت او نباشند. از صدر تاریخ اسلام تاکنون بارها و بارها از این استدلال ضربه خورده‌ایم که به آدمی که می‌دانیم بهتر است رأی نمی‌دهیم چون مقبولیتی ندارد و به کسی که متوسط است رأی می‌دهیم چون می‌ترسیم بدتر از او روی کار بیاید. قرآن معتقد است: كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ و همچنین وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ . ✅ بن‌مایه سالم مردم‌سالاری دینی، منطق توحیدی و حسینی و جعفری است و سایر منطق‌ها موجب تحقق دموکراسی غربی می‌شوند. ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

انتخابات و «قاعده تداول» 🔹 دیروز روزی از روزهای خدا بود؛ امروز نیز روز خداست و فردا نیز روز خدا خواهد بود و این روزها همگی می‌گذرد و همه ما زندگی‌ای ابدی در پیش داریم و به محضر خدا خواهیم رفت. و انتخابات امسال نیز گذشت و تا چهار سال آینده، بخشی از مسئولیت حکومت به دست عده‌ای از افراد خواهد بود اما چند نکته در این زمینه به ذهنم رسید که عرض کنم: 1️⃣ اولاً خلأ مشهود، خلأ معرفتی بود. گفتمان‌هایی که وارد میدان شدند، به جز عده‌ای اندک، قرآن را بوسیده و کنار گذاشته بودند، معرفتشان عمق نداشت و صرفاً دنباله‌رو افراد پیشین در پیاده‌سازی لیبرالیسم بودند. عدم معرفت توحیدی، عدم معرفت آیت‌مدار، ضعف در تزکیه نفس، ضعف دشمن‌شناسی، عدم شناخت جریانات باطل و لیبرال، و عدم شناخت نسبت به جنگ ارزی و جنگ‌های شناختی و هیبریدی و جنگ سرد جدید بخشی از مشکلات شناختی در میان این نامزدها بود. پس مهم‌ترین ضعف، ضعف معرفت بود و لذا بهترین و تنها راه ارتقای کیفی و کمّی انتخابات، افزایش معرفت است. 2️⃣ هرچه می‌گذرد نفاق عمیق‌تر می‌شود. در هر دوره انتخابات نسبت به دوره قبل شاهد خالص‌سازی بیشتر جریان حق از جریانات باطل هستیم و لذا جریان‌های مختلف انقلابی از یکدیگر منفک و جداسازی می‌شوند. این علامت خوبی است چون انقلاب دارد «تمحیص» و خالص می‌شود. اما شاخص نفاق‌شناسی چیست؟ شاخص نفاق را خداوند در قرآن کریم در سوره مائده، گرایش به کفار عنوان می‌کند. اما گرایش به کفار مراتبی دارد. اوایل گرایش به حاکمیت کفار مطرح بود. کم‌کم گرایش به مذاکره با کفار مطرح شد. اما آن نیز به حاشیه رفت. هم‌اکنون گرایش به علوم انسانی کفار، گرایش به نهادهای اقتصادی و اجتماعی کفار و گرایش به فرهنگ کفار مطرح است. تبری از هرگونه رنگ و بوی وابستگی به کفار، راه نجات از این نفاق است. 3️⃣ لزوم توجه به «قاعده‌ی تداول»؛ آیه 140 آل عمران می‌فرماید: وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ. این یک قاعده الهی است به نام «قاعده تداول». خداوند ایام را می‌گذراند و روزگار را به گردش درمی‌آورد و هربار روزگار را به دست عده‌ای می‌سپارد. اما هدف چیست؟ هدفِ «قاعده تداول» و گردش ایام در بین افراد مختلف مبتنی بر آیه فوق، این است که خداوند از ما شهید بگیرد. هدف همین است. خدا دنبال افرادی می‌گردد تا آن‌ها را بخرد و آن‌ها را بعنوان شهید برگزیند. هدف همه این فرازونشیب‌ها و گردش نخبگان در عرصه سیاسی همین است: اصطناعت انسان‌های ترازی به نام شهید. ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

عدم مشارکت در انتخابات: خوالف یا قاعدین؟ 🔸 در تحلیل مشارکت مردم در انتخابات، اولاً به فضل الهی مشارکت مردم از آنچه دشمنان و حتی دوستان انتظار داشتند فراتر بود و ثانیاً تحلیل جامعه‌شناختی کسانی که در انتخابات مشارکت نکردند اهمیت بیشتری دارد. در تحلیل جامعه‌شناختی این عدم مشارکت‌ها، بهترین منبع تحلیل قرآن است لذا به جای تحلیل‌های جامعه‌شناسی غربی و تقسیم سکولار جامعه به طیف‌های سفید و خاکستری و سیاه، از جامعه‌شناسی قرآنی استفاده می‌کنیم. در قرآن، دو اصطلاح در رابطه با کسانی که در میدان حاضر نمی‌شوند استفاده شده است: قاعدین یعنی کسانی که مکلف به حضورند اما عامدانه قعود می‌کنند و حضور نمی‌یابند. خوالف یعنی کسانی که مستضعف‌اند و امکان حضور ندارند و لذا تکلیفی هم ندارند. 🔹 مبتنی‌بر آیات سوره توبه، گروه اول، شک و تردید و ریب در قلبشان است. لذا خداوند آن‌ها را تثبیط می‌کند و درنتیجه جزو قاعدین می‌شوند. طبع قلب و درنتیجه عدم تفقه، کاری است که خداوند با قاعدین می‌کند. و اساساً یکی از فواید این اقدام خداوند این است که فتنه‌ها کاهش می‌یابد زیرا اگر آن‌ها وارد میدان می‌شدند، فتنه و اخلال در جامعه اسلامی ایجاد می‌کردند. 🔸 گروه دوم یعنی خوالف، کسانی‌اند که مستضعف‌اند. قدیم‌تر معنای استضعاف بیشتر در حیطه استضعاف جسمی مطرح بود اما باتوجه به جنگ‌های نوین امروزی در جنگ‌های شناختی و احساسی، استضعاف‌های شناختی و احساسی نیز وجود دارد. اگر دقت شود بخش عمده‌ای از کسانی که در انتخابات شرکت نکردند، عنادی با اسلام ندارند و خواهان حاکمیت اسلام‌اند و بعضاً مذهبی و متدین هم هستند، و صرفاً بعلت مشکلات اقتصادی و یا ضعف‌های مدیریتی و یا عدم شناخت نامزدهای موجود در انتخابات شرکت نکردند؛ و لذا مستضعف‌اند. این افراد که تحت هجوم بی‌امان علوم انسانی مسموم دانشگاهها هستند، حقیقتاً دچار مسمومیت شده و امکان و توان حضور در چنین میادینی ندارند. 🔹 پس وظیفه ما سنگین‌تر می‌شود. برای افزایش مشارکت در انتخابات، نیازی به توسل به پورنوکراسی و هواسالاری نیست، نیازی به طرفداری بی‌هدف از مظاهر تمدن غرب نظیر فوتبال و سلبریتیسم نیست و نیازی به کوتاه آمدن از موضوع استراتژیک حجاب نیست. بلکه برعکس راه افزایش مشارکت در انتخابات، پایداری بیشتر بر مواضع انقلابی در حمایت از حجاب، مقابله با سلبریتی‌ها، و تبلیغ و ترویج معرفت توحیدی است. از هم‌اینک برای انتخابات دو سال آینده و چهار سال آینده، به‌جای اتلاف‌وقت در فضای مجازی، به‌جای حزب‌بازی‌ها و افتادن در پیچ‌وتاب بازی‌های سیاسی و به‌جای کارهای پوپولیستی در طرفداری از سلبریتی‌های فوتبال و سینما، سراغ افزایش سطح معرفت جامعه برویم. افزایش سطح معرفت نیز از راه علوم انسانی مسموم در دانشگاهها یا علوم حوزوی‌ای که ریشه‌ در قرآن ندارند، محقق نمی‌شود. پس از چه راهی؟ با ما همراه باشید... ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

💠 معرفی اندیشکده تثبیت 🔹 کلمه طیبه و حیات طیبه به شجره طیبه‌ای می‌ماند که ریشه‌اش ثابت است. مؤمنین را خداوند با قول ثابت، تثبیت می‌کند. قول ثابت، گفتمانی است که اعوجاج و انحراف ندارد و لرزش و لغزش در آن راه ندارد. لذا مؤمن بیدی نیست که با هر بادی بلرزد. معرفت توحیدی و قرآنی، گفتمان ثابت و دارای‌ ثباتی است که انحراف و اعوجاجی ندارد و انسان را دارای ثبات قدم، ثبات نفس و ثبات فؤاد می کند. این معرفت توحیدی، باید در سراسر زیرنظام‌های جامعه -از قبیل اقتصاد، سیاست، فرهنگ، آموزش و...- سرریز شود و جریان یابد. 🔸 اندیشکده تثبیت -بعنوان اولین اندیشکده خراسان جنوبی- که از آغاز قرن جدید هجری شمسی آغاز به کار کرد، با توجه به مبانی معرفتی و باتوجه به مسائل روز جامعه، سلسله مباحث نوینی در باب نظریه‌پردازی حِکمی و قرآنی ارائه می‌نماید. توهم‌زدایی از اقتصاد، آیت‌مداری، معرفت توحیدی، نقد انیمیشن‌ها، آینده‌شناسی، نقد سلبریتیسم و بررسی وضعیت جنگ سرد جدید، بخشی از رسالت‌های این اندیشکده است. ✅ آنچه در آخرالزمان مهم است، ثبات قدم و ثبات نفس در راه حق است؛ چیزی که به سختی‌ یافت می‌شود. با اندیشکده تثبیت همراه باشید... ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

⁉️ انفاق یا نفاق؟ یک دوراهی مهم! چهاردهم اسفند روز احسان و روز قرض‌الحسنه نام‌گذاری شده. دراین‌باره مطلبی مهم قابل توجه است: 🔹 یا طرفدار انفاق هستید یا طرفدار نفاق؛ یا منفق هستید و یا منافق. این حرف من نیست. این خلاصه‌ای است از آیات سوره توبه، آیات سوره منافقون و آیات سوره محمد. در واقع، مبتنی بر آیات قرآن کریم، یکی از ویژگی‌های مهم منافقین در جامعه اسلامی این است که مخالف انفاق و صدقه هستند.آیه هفت سوره منافقون می‌فرماید هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَىٰ مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّىٰ يَنفَضُّوا ۗ وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ و همچنین آیه 37 سوره محمد می‌فرماید إِن يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَيُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ ۖ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ. 🔸 بنابر آیه 19 سوره احزاب، منافقین دچار شحّ هستند. شحّ مساوی است با بخل + طمع. ‎بخل و طمع از ویژگی‌های مهم منافقان است. ریشه و علت این بخل، اضغان و کینه‌هایی است که آن‌ها در وجودشان پرورش داده‌اند. و لتعرفنهم فی لحن القول. آن‌ها را می‌توان از گفتمان‌ها و حرف‌هایشان تشخیص داد. 🔹 برای شناخت نفاق اشخاص در جامعه اسلامی امروز نیز به برخی حرف‌ها توجه کنید. انفاق، یک شاخص مهم شناخت نفاق است. جناب هاشمی رفسنجانی پس از جنگ تحمیلی در دوران سازندگی، اقتصاد صدقه‌ای را مسخره نمود و آن را نفی کرد. پس از او نیز افراد مختلفی در مذمت اقتصاد صدقه‌ای و صلواتی و انفاق‌محور افاضاتی داشتند. این‌ها در حالی است که اقتصاد صدقه‌ای و انفاق‌محور، یکی از مهم‌ترین محورهای اصلی الگوی معیشت قرآنی است که جلوه کوچکی از آن هرساله در اقتصاد اربعین و یا مناسبت‌های مختلف مذهبی مشاهده می‌گردد. ✅ درباره توهم اقتصاد لیبرال و تفقه اقتصاد اربعین سخن‌های زیادی خواهم گفت. با ما همراه باشید... ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

درخت‌کاری؛ درخت طیبه یا درخت خبیثه؟ 🔸 پانزدهم اسفند روز درخت‌کاری است اما در علم آیت‌مداری، درخت، آیت و نشانه‌ای است از ذهن و مکتب فکری انسان‌ها. در قرآن و روایات به چند درخت اشاره شده است: شجره طیبه و شجره خبیثه شجره طوبی و شجره زقوم شجره مبارکه و شجره ملعونه 🔹 بررسی این درخت‌ها و نظام مفهومی مربوط به آن‌ها در قرآن بحث مفصلی است اما مختصراً اشاره می‌شود که مطابق آیات 24 تا 27 سوره ابراهیم، شجره طیبه، درختی است که ثبات دارد و تثبیت یافته است اما شجره خبیثه درختی است که ثبات و قرار ندارد. شجره طیبه موجب حیات طیبه می‌شود و شجره خبیثه موجب حیات خبیثه. نماد بارز حیات طیبه در عصر امروز، شهدا هستند و نماد بارز حیات خبیثه در عصر امروز سلبریتی‌ها هستند. 🔸 درخت زقوم و درخت طوبی در باطن همین اعمال ما هستند. ماه شعبان ماهی است که انسان در آن، یا به درخت طوبی متمسک می‌شود و یا به شاخه‌های درخت زقوم متشبث می‌گردد. درخت زقوم در واقع همان درخت فلسفه است که طبق آیات 62 تا 65 سوره صافات «شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِمِينَ ‎إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ ‎طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» شکوفه‌های درخت فلسفه، سردمداران اندیشمندان غربی هستند. ⁉️ در درخت ذهنمان چه افکار و عقایدی را کاشته‌ایم؟ شجره طیبه یا شجره خبیثه؟ شجره طیبه آرامش‌بخش است و شجره خبیثه، استرس‌زا. شجره طیبه اعوجاج و انحراف ندارد اما شجره خبیثه بعلت عدم ثبات، دارای اعوجاج و انحراف است. کدامیک را انتخاب می‌کنیم؟ ✅ بیاییم در روز درختکاری، به‌جای کاشت درخت تلخ و ناگوار فلسفه، درخت حکمت و شجره طیبه را بکاریم. ان‌شاءالله ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

دانشگاه عالی ابوحمزه 🔸 یکی از دانشگاههای مهم اما ناشناخته در جهان، دانشگاه عالی ابوحمزه است. این دانشگاه را امام سجاد علیه السلام در حدود 1400 سال پیش تأسیس کرد. این دانشگاه هرساله یک دوره آموزشی یک ماهه در ماه مبارک رمضان برگزار می‌کند و از عموم مردم جهان دعوت می‌کند تا در این دانشگاه تحصیل کنند. تنها راه جذب و فارغ‌التحصیلی از این دانشگاه بزرگ، دقایقی باز کردن کتاب مفاتیح الجنان در سحرهای ماه رمضان و مطالعه بخشی از دعای ابوحمزه ثمالی است. هر شب، سراغ یکی از دانشکده‌های این دانشگاه برویم و زانوی ادب بزنیم. دانشکده ادب، دانشکده حمد، دانشکده معرفت، دانشکده دعوت، دانشکده ربوبیت، دانشکده محبت و دانشکده بکاء، برخی از دانشکده‌های این دانشگاه بزرگ هستند. بیراه نیست که قدیم‌ترها برخی علما، این دعای بسیار طولانی را حفظ بودند و در قنوت نماز شب خود، آن را می‌خواندند. 🔹 فارغ‌التحصیلان این دانشگاه، نه آن‌ها را غرور مدرک می‌گیرد، نه ذهن خود را با حفظیات بیهوده پر می‌کنند، نه فحش رکیک می‌دهند، نه اغتشاش می‌کنند و نه دچار ایندیویژوالیسم و مشکلات دیگر می‌شوند. فارغ‌التحصیلان این دانشگاه، ادب حضور دارند، قلب سلیم دارند، کینه‌ای از کسی ندارند، متفرد و تنها نیستند و خود را طلبکار از دیگران نمی‌دانند. لازمه تحصیل در این دانشگاه، هیچ مدرکی نیست، هیچ آزمونی نیست، و به هیچ کنکوری نیاز نیست. دانش‌های این دانشگاه، در همه ابعاد زندگی استفاده می‌شود و هیچکدام از کلاس‌هایش بیخود نیست. ماه مبارک رمضان نزدیک است و از هم‌اکنون همه شما به این دانشگاه دعوتید... بشتابید تا دیر نشده... ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

کدام Exodus؟ 🔹 خروج یا Exodus یکی از دیرین‌گونه‌های یهود است مبنی‌بر اینکه در زمان حضرت موسی (ع)، بنی‌اسرائیل از دریای سرخ عبور کرده و وارد شبه‌جزیره سینا و بعداً وارد فلسطین شدند. دغدغه‌ی حضرت موسی (ع) ، «خروج» بنی اسرائیل از ظلمات به سمت نور بود (چنانکه خداوند به او فرمود «اخرج قومک من الظلمات الی النور») اما دغدغه بنی‌اسرائیل، «خروج» از مصر به سمت فلسطین بود. حال، پس از حدود 3000 سال، همان قوم یهود، دغدغه‌ی دیگری دارند و Exodus دیگری را مطرح می‌کنند و آن خروج اهالی فلسطین، از فلسطین به سمت مصر است؛ حال آنکه در تمام این 3000 سال، قوم یهود از نور به سمت ظلمات خروج کردند و نه‌تنها چنین کردند بلکه خودشان طواغیت و شیاطینی شدند که دیگران را نیز از نور به سمت ظلمات خروج می‌دهند. 🔸 «خروج»، یکی از کلیدواژه‌های قرآن است و در موارد متعددی به کار رفته است. خروج از ظلمات به سوی نور، خروج از موت معنوی به سوی حیات معنوی، خروج از سرزمین شرک به سرزمین توحید، خروج از کفر به سوی ایمان، و خروج از نار به سوی نور، بخشی از چهارچوب مفهومی قرآن در این زمینه است که این موارد را ستایش نموده و از سوی دیگر، مواردی نظیر خروج از نور به سوی ظلمات، خروج از حیات به سوی ممات و خروج از ایمان به سوی کفر بخشی ار مواردی است که مورد مذمت قرآن کریم قرار گرفته است. من حیث‌المجموع، یکی از امّهات قرآن کریم در این زمینه، تأکید بر «خروج صدق» در آیه‌ی «رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق» می‌باشد. 🔹 و اما نکته مهم دیگر آن است که «حماسه‌ی حماس»، آیتی است از قدرت معرفت توحیدی و استقامت در درون تک‌تک ما و درندگی اسرائیل نیز صرفاً آیتی است از گرگ‌های درون ما. شاید خیلی به ایمان خودمان غرّه شده باشیم اما همین تاریخ 45 سال اخیر انقلاب اسلامی سرشار است از کسانی که بااینکه از ما مدعیان مؤمن‌تر و انقلابی‌تر بودند اما از گرگ‌های وجودشان آگاه نبودند و کم‌کم متوجه شدند که اسرائیلِ درونشان، غزه درونشان را نابود کرده است. تا وقتی به مقام مخلَصین نرسیم، همچنان در تیررس شیطان هستیم. ای دریده پوستین یوسفان / گرگ برخیزی از این خواب گران ✅ راه نجات در معرفت توحیدی است. با ما همراه باشید... ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

توشه هجرت به شهر رمضان 🔸 یکی از نکات بسیار مهم در فهم گناهان، این است که گاهی اوقات، گناهان انسان تبعاتی دارد که سلسله‌وار موجودات ظلمانی تولید می‌کند و همه این‌ها وزر و وبال برای انسان ایجاد می‌کنند و انسان توان پرواز به عالم ملکوت را نخواهد داشت. 🔹 توضیح مطلب این است که از هر عمل و گفتار و فکر انسان، موجودی تولید می‌شود که یا نورانی است و یا ظلمانی. این موجودات با یکدیگر به جدال می‌پردازند و گاهی گروهی از آن‌ها دیگری را نابود می‌کنند و غالب می‌شوند و همین امر است که موجب می‌شود انسان گاهی اوقات بدون هیچ دلیلی، حالش خراب می‌شود زیرا موجودات ظلمانی‌ای که قبلاً تولید شده بود به سراغ انسان می‌آیند و او را از راه حق بازمی‌دارند. 🔸 و اما چگونه می‌توان این موجودات ظلمانی را کاملاً نابود کرد؟ راهکار این امر، محاسبه کامل حق الله و حق‌الناس‌هایی است که به شکل‌های مختلف بر دوش ماست و سپس عزم بر ترک آن‌ها و ادای حقوق مالی و... و در واقع یک توبه کامل. 🔹 یک توبه کامل انسان را از همه گناهان و تبعات گناهان پاک می‌کند و همه موجودات ظلمانی را نابود می‌نماید و انسان سبک‌بال می‌شود. برای هجرت به شهر رمضان، توبه کامل و محاسبه کامل ضروری است. و اساساً همان‌طور که هر گروهی سال نوی خود را از زمانی آغاز میکند (مثلاً آغاز سال یک کشاورز از ابتدای پاییز است)، آغاز سال اهالی معرفت توحیدی، آغاز ماه رمضان است که پیش‌زمینه ورود به این سال نو، محاسبه فلاح و خسارت در زمینه معرفت توحیدی است. سال نوی موحدان مبارک 🌹 ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

🎉 مجتمع فرهنگی مذهبی مسجد محمدرسول‌الله با همکاری اندیشکده تثبیت برگزار می‌کند: سلسله جلسات آموزش مباحث استراتژیک با عنوان «رمضان روشن‌فطران» 📽 همراه با پخش انیمیشن‌ها و فیلم‌های مختلف ✅ برای کودکان، نوجوانان و جوانان محورها: 🔸 هجرت به شهر رمضان 🔹 روش کلیم‌الله‌ شدن 🔸 به کشتی نوح نمی‌رسی! 🔹 یوسفِ درونت را نکُش 🔸 عصای فرعون یا عصای موسی؟! 🔹 آخرت نخواهد آمد؛ آمده است! 🔸 توحید را اشتباه فهمیده‌ایم 🔹 جهاد با زامبی‌ها 🔸 مردن قبل از مُردن 🔹 دانشگاه‌های جهل 🔸 تمدن غصاب‌ قصاب 🔹 توهمات اقتصاد 💠 مدرس: امیر حسینی 💠 هزینه: رایگان 💠 زمان: ایام ماه رمضان؛ یکشنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها؛ ساعت 16:45 تا افطار 💠 مکان: بیرجند- بلوار غفاری- بیست‌متری جرجانی- مسجد محمدرسول‌الله- طبقه فوقانی مسجد @MohammadRasoolAllah_News @tasbit1444

دعای سحر: تبدیل بازیگر به کارگردان 🔹 هدف خلقت این است که ما در این صحنه و تئاتر بزرگ عالم هستی، بهترین بازیگر باشیم و نه‌تنها بهترین بازیگر باشیم بلکه خودمان کارگردان شویم. و این امری است که در دعای سحر از خداوند می‌خواهیم. به خواسته‌هایمان در دعای سحر دقت کنیم. در این دعا اسم اعظم هست و اگر مردم می‌دانستند که در این دعا چه گنج‌هایی‌ست، برای رسیدن به حقیقت این دعا باهم مبارزه می‌کردند. برخی از فرازهای این دعا را مرور کنیم: 🔸 خدایا به بهاءت تو را قسم میدهم بهاءت را به من هم بده؛ آن هم بالاترین بهاءت را خدایا به جمالت تو را قسم می‌دهم جمالت را به من هم بده؛ آن هم بالاترین جمالت را خدایا به جلالت تو را قسم می‌دهم جلالت را به من هم بده؛ آن هم بالاترین جلالت را خدایا به علمت تو را قسم می‌دهم علمت را به من هم بده؛ آن هم بالاترین علمت را خدایا به کلماتت تو را قسم می‌دهم کلماتت را به من هم بده؛ آن هم بالاترین کلماتت را 🔹 و همین‌طور تا انتهای دعا از خداوند می‌خواهیم که عظمت و نور و رحمت و عزت و شرف و سلطنت و سایر اسمائش را در عالی‌ترین وجه به ما هم بدهد. 🔸 ما نسبت به این دعا که یکی از دعاهای سریع الاجابه نیز هست، مأمور شده‌ایم که در آن اصرار و جدیت داشته باشیم. و البته برای اجابت این درخواست‌ها، هیچ پشتوانه‌ای نداریم جز تفضل خداوند برای اعطای مقام خلافت اللهی به بندگانش. ان‌شاءالله ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

حسابرسی سال نوی توحیدی برای محاسبه قبل از ورود به ماه رمضان نکاتی چند عرض می‌شود: 1⃣ پیش‌زمینه #حسابرسی نفس، #حسابداری نفس است. حسابداری نفس از شناسایی تک‌تک اعمال و باورها و ارزیابی آن‌ها و شناخت نسبت به گناهان مختلف حاصل می‌شود. 2⃣ حسابداری و حسابرسی نفس، نسبت به دو مقوله انجام می‌شود: ایمان و عمل صالح. هرچقدر در ارتقای ایمان کاستی داشته‌ایم، موجب #هبوط ماست و هرچقدر در انجام عمل صالح کاستی داشته‌ایم موجب #حبوط ماست. 3⃣ برای محاسبه نفس، نیازمند به یک #میزان هستیم. میزان ایمان و عمل صالح، ائمه هدی علیهم‌السلام هستند. در عصر حاضر، الگوهای در دسترس که میزان ایمان و اعمال ما قرار می‌گیرند، شهدا می‌باشند. نسبت به این میزان‌ها در چه وضعیتی هستیم؟ 4⃣ محاسبه نفس، نسبت به نفع و ضرر نیست (برخلاف حسابداری مادی) بلکه نسبت به #فلاح و #خسارت است. باید احصاء کنیم در طول یکسال گذشته چقدر فلاح داشته‌ایم و چقدر خسارت. 5⃣ لازمه‌ی احصاء فلاح و خسارت، احاطه بر آن‌هاست. هرچه #حیات بیشتر باشد #احاطه بر ایمان و اعمال بیشتر است و هرچه احاطه بیشتر باشد #احصاء بیشتر و قوی‌تر است. 6⃣ همان‌طور که در حسابداری، بدهکار و بستانکار مطرح است در محاسبه نفس نیز همینطور است. #بستانکار، روح ماست که حقیقتی نورانی از ناحیه خداوند است. #بدهکار نیز نفس ماست که اسیر هواهایش است و به حقیقت روحانی ما ظلم می‌کند. 7⃣ پس از حسابرسی، نسبت به هر خسارت، بایستی استغفار کنیم که به موجب آن خداوند #عفو و #محو می‌نماید. و نسبت به هر فلاح باید شکرگزاری کنیم که به موجب آن خداوند، #ازدیاد و #اثبات می‌فرماید. ✅ کسی که هرشب قبل از خواب به حساب نفسش برسد، از حسابرسی قیامت در امان است. به حساب نفسمان برسیم پیش از آنکه به حسابش برسند. ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444

شاخص‌ سنجش سلبریتیسم 📝 یادداشتی به مناسبت روز بزرگداشت شهدا 🔸 در مباحث گذشته اشاره شد که سبک زندگی سلبریتی‌ها همان حیات خبیثه است و سبک زندگی شهدا همان حیات طیبه. اما معیار و شاخص و سنجه‌ی حیات طیبه و حیات خبیثه چیست؟ پاسخ این سؤال را از امام صادق علیه‌السلام خواستند و ایشان فرمودند :«قناعت». 🔹 اکنون در عصر تقابل شهدا و سلبریتی‌ها و با دیدن الگوهای بارز حیات طیبه و حیات خبیثه، معنی این شاخص‌گذاری امام صادق علیه‌السلام را بهتر می‌فهمیم. قناعت بهترین شاخص شناخت زندگی شهید از یک سلبریتی است. کسی که حیات خبیثه دارد (یک سلبریتی) به هیچ چیز قانع نیست؛ نه به کافی، نه به پول کافی، نه به فالوور کافی، به هیچ چیزی قناعت نمی‌کند و مدام طمع بیشتری دارد. لذا از هر راهی به دنبال کسب شهرت است. 🔸 برعکسِ سلبریتی‌ها که نماد حیات خبیثه‌اند، شهدا نماد حیات طیبه‌اند. چرا؟ چون نه طمع شهرت دارند، نه طمع پول و نه طمع فالوور. شهدا با انفاق و حتی ایثار مال و جان و آبرویشان، بیشترین خدمت‌رسانی را به مردم دارند و توقعی از آن‌ها ندارند. 🔹 در مقوله قناعت، ما با طیفی از مفاهیم مواجهیم که شاخص‌سازی را راحت‌تر می‌نماید. مفاهیم زیر را می‌توان بعنوان شاخص‌های سنجش حیات طیبه در یک نمودار واحد رسم نمود که به ترتیب عبارتند از: ایثار، انفاق، قناعت، بخل، طمع، و شح ۶ مفهوم فوق درجات شهید بودن و درکات سلبریتی بودن را برای ما مشخص می‌سازد. هرچه بیشتر مال و نفس و آبروی خود را فدای نوامیس سه‌گانه دین و وطن و زنان نماییم، ایثار بیشتری داریم و در درجه بیشتری از شهادت هستیم و بالعکس هرچه بیشتر برای مال و نفس و آبروی خود طمع داشته باشیم و نوامیس سه‌گانه را فدای مال و نفس و آبروی خود کنیم، در درکات پایین‌تری از سلبریتیسم قرار داریم. پناه بر خداوند از چنین وضعیتی! ✍️ اندیشکده تثبیت| امیر حسینی @tasbit1444