eitaa logo
تشرف‌ محضر‌ امام‌ عصر‌ عج
481 دنبال‌کننده
526 عکس
651 ویدیو
18 فایل
کپی باصلوات برای ظهور آقا مجاز.به شرط کپی آزاد بودنتون @tashaarrofat
مشاهده در ایتا
دانلود
سلوک در مکتب روضه 11.mp3
9.23M
۱۱ صدبار اگر توبه شکستی ... بازآی! کشتی حسین "ع"، برای همگان جا دارد! @ostad_shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹یکی از شیفتگان حضرت ولیعصر ارواحنافداه نقل می کند: من مبتلا به آرتروز گردن شده بودم و به بسیاری از دکترها مراجعه کردم اما درد گردنم خوب نشد. روزی به خانواده ام گفتم: من می خواهم پیش دکتر خودم (وجود مقدس حضرت بقیة الله روحی فداه) بروم و در دل با امام زمانم عهد بستم که چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران بروم. چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران آمدم و در میان این چهل شب دیگر از گردن درد و آرتروز خبری نبود، درشب چهلم بسیار گریه کردم وحال معنوی خوبی داشتم و ارتباط با امام زمانم برقرار کردم. 🔹عرض کردم آقاجان من برای وجود نازنین شما به اینجا آمده ام و نیّتم فقط شما بودید وبعد از مناجات با امام زمان و انجام اعمال مسجد مقدس به قصد منزل از مسجد حرکت کردم. در میان مسجد آقای بزرگواری را دیدم که بسیار با وقار و باعظمت بود و عمامه سبزی برسر مبارک داشتند، به ایشان سلام کردم، جواب مرحمت فرمودند، عرض کردم آقا برایم دعا کنید، فرمودند: هم اکنون برایت دعا کردم، خم شدم دست مبارکش را بوسیدم و به طرف درب خروجی حرکت کردم، خواستم برگردم و دوباره جمال زیبای ایشان را ببینم اما نمی توانستم، مثل اینکه دست خودم نبود برگردم. 🔹هنوز متوجه نبودم تا اینکه به منزل رسیدم، همین که به داخل منزل رسیدم اهل خانه به من گفتند: این چه عطری است که شما استفاده کرده اید؟ تا به حال چنین عطر خوش بویی را ندیده ایم! تمام فضای خانه را پر کرده بود، گفتم: من اصلا هیچ عطری استفاده نکرده ام. دخترم کنار من آمد دستم را بویید و گفت: عجب بوی خوشی از دست شما می آید و من قضیه فوق را برای آنها نقل کردم و همه اهل خانه منقلب شدند و حال توجه خاصی به وجود مقدس حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوجود آمد و من یکباره متوجه شدم که به دیدار امام زمانم نائل شده ام. 📚ملاقات با امام زمان در عصر حاضر ص 129
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖 تشرف یافتگان 🔹دفع دشمن به عنایت حضرت(عجل الله تعالی فرجه) 🏷مرحوم آقا نجفی اصفهانی فرمودند:  در سفر حج و مکه معظمه، روزی به خارج شهر رفته و مشغول عبادت بودم. در بین نماز، که آنرا با کمال شرایط و آداب بجا می آوردم، یکی از اعراب و اشقیاء از بالای کوه مرا دید و آتش بغض در سینه پر کینه اش سرشار گردید. دست به خنجر برد و به سویم دوید؛ 🔰 چون فضا خلوت از مردم و فارغ از ازدحام بود، یقین نمودم الان است که آن نابکار کار را تمام خواهد ساخت. ♦️در همان حال نماز و توجه به مناجات حضرت کار ساز بی نیاز، دست توسل به ملجأ کل، حضرت ولی عصر علیه السلام ، زدم.  ⚫️فوراً پای آن خبیث به سنگی گرفت و واژگون گردید. گویا کسی دستی بر قفایش زده و او را از بالای کوه به زمین افکند و همان دم به جهنم فرستاد.  🌼اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
تشرف احضارى جناب حجة الاسلام هاشمى نژاد فرمود: روزى مرجع بزرگ شيعه آية الله ميرزاى قمى به شهر مقدس نجف اشراف آمد، ديدارى با مرحوم حجة الاسلام سيد مهدى محرابى داشت . در آن ديدار به اصرار رو به مرحوم محرابى كرد و فرمود: من مى دانم جنابعالى توفيقاتى در تشرف به محضر بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف داشته ايد، لطف كنيد يكى از آن تشرفات را برايم بيان كنيد. او عليرغم ميل باطنى ، به احترام مرحوم ميرزاى قمى چنين فرمود: روزى در مسجد كوفه نشسته بودم ، لحظه اى به فكرم رسيد به مسجد سهله بروم ، ابتدا، با خود گفتم اگر به مسجد سهله بروم ، فردا به درس صبح نمى رسم ، ناگهان تند بادى شديد از طرف مسجد كوفه به سوى مسجد سهله وزيدن گرفت ، بلافاصله فهميدم كه بايد به سوى مسجد سهله بروم . پس به راه افتادم وقتى به مسجد سهله رسيدم ، ناگاه صداى دلنشين مناجات حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف را شنيدم . آن حضرت از دور صدايم زد، تا به نزدش بروم . قدرى جلو رفتم ، ولى باز به احترام ايستادم ، آن حضرت دوباره مرا فرا خواند، پس چند قدمى دوباره جلوتر رفتم ، حضرت فرمود: احترام به اطاعت است ، پس جلوتر بيا. ديگر چاره اى نداشتم ، آنقدر جلو رفتم ، كه دستم به دستان حضرت رسيد، آنگاه به پاى حضرت افتادم ، آن حضرت سر مرا به سينه خود گذارد.  💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا