هدایت شده از آرشیو مباحث مناسبتی استاد شجاعی
سلوک در مکتب روضه 11.mp3
9.23M
#سلوک_در_مکتب_روضه ۱۱
#حرف_آخر
صدبار اگر توبه شکستی ... بازآی!
کشتی حسین "ع"، برای همگان جا دارد!
@ostad_shojae
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
تمام عمرم برای مهدی...
شود وجودم فدای مهدی...
#امام_زمان
#تشرفات
🔹یکی از شیفتگان حضرت ولیعصر ارواحنافداه نقل می کند:
من مبتلا به آرتروز گردن شده بودم و به بسیاری از دکترها مراجعه کردم اما درد گردنم خوب نشد. روزی به خانواده ام گفتم: من می خواهم پیش دکتر خودم (وجود مقدس حضرت بقیة الله روحی فداه) بروم و در دل با امام زمانم عهد بستم که چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران بروم. چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران آمدم و در میان این چهل شب دیگر از گردن درد و آرتروز خبری نبود، درشب چهلم بسیار گریه کردم وحال معنوی خوبی داشتم و ارتباط #روحی با امام زمانم برقرار کردم.
🔹عرض کردم آقاجان من برای وجود نازنین شما به اینجا آمده ام و نیّتم فقط شما بودید وبعد از مناجات با امام زمان و انجام اعمال مسجد مقدس به قصد منزل از مسجد حرکت کردم. در میان مسجد آقای بزرگواری را دیدم که بسیار با وقار و باعظمت بود و عمامه سبزی برسر مبارک داشتند، به ایشان سلام کردم، جواب مرحمت فرمودند، عرض کردم آقا برایم دعا کنید، فرمودند: هم اکنون برایت دعا کردم، خم شدم دست مبارکش را بوسیدم و به طرف درب خروجی حرکت کردم، خواستم برگردم و دوباره جمال زیبای ایشان را ببینم اما نمی توانستم، مثل اینکه دست خودم نبود برگردم.
🔹هنوز متوجه نبودم تا اینکه به منزل رسیدم، همین که به داخل منزل رسیدم اهل خانه به من گفتند: این چه عطری است که شما استفاده کرده اید؟ تا به حال چنین عطر خوش بویی را ندیده ایم!
تمام فضای خانه را پر کرده بود، گفتم: من اصلا هیچ عطری استفاده نکرده ام.
دخترم کنار من آمد دستم را بویید و گفت: عجب بوی خوشی از دست شما می آید و من قضیه فوق را برای آنها نقل کردم و همه اهل خانه منقلب شدند و حال توجه خاصی به وجود مقدس حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوجود آمد و من یکباره متوجه شدم که به دیدار امام زمانم نائل شده ام.
📚ملاقات با امام زمان در عصر حاضر ص 129
🔖 تشرف یافتگان
🔹دفع دشمن به عنایت حضرت(عجل الله تعالی فرجه)
🏷مرحوم آقا نجفی اصفهانی فرمودند:
در سفر حج و مکه معظمه، روزی به خارج شهر رفته و مشغول عبادت بودم. در بین نماز، که آنرا با کمال شرایط و آداب بجا می آوردم، یکی از اعراب و اشقیاء از بالای کوه مرا دید و آتش بغض در سینه پر کینه اش سرشار گردید.
دست به خنجر برد و به سویم دوید؛
🔰 چون فضا خلوت از مردم و فارغ از ازدحام بود، یقین نمودم الان است که آن نابکار کار را تمام خواهد ساخت.
♦️در همان حال نماز و توجه به مناجات حضرت کار ساز بی نیاز، دست توسل به ملجأ کل، حضرت ولی عصر علیه السلام ، زدم.
⚫️فوراً پای آن خبیث به سنگی گرفت و واژگون گردید. گویا کسی دستی بر قفایش زده و او را از بالای کوه به زمین افکند و همان دم به جهنم فرستاد.
#امام_زمان
🌼اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
تشرف احضارى
جناب حجة الاسلام هاشمى نژاد فرمود:
روزى مرجع بزرگ شيعه آية الله ميرزاى قمى به شهر مقدس نجف اشراف آمد، ديدارى با مرحوم حجة الاسلام سيد مهدى محرابى داشت . در آن ديدار به اصرار رو به مرحوم محرابى كرد و فرمود:
من مى دانم جنابعالى توفيقاتى در تشرف به محضر بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف داشته ايد، لطف كنيد يكى از آن تشرفات را برايم بيان كنيد.
او عليرغم ميل باطنى ، به احترام مرحوم ميرزاى قمى چنين فرمود: روزى در مسجد كوفه نشسته بودم ، لحظه اى به فكرم رسيد به مسجد سهله بروم ، ابتدا، با خود گفتم اگر به مسجد سهله بروم ، فردا به درس صبح نمى رسم ، ناگهان تند بادى شديد از طرف مسجد كوفه به سوى مسجد سهله وزيدن گرفت ، بلافاصله فهميدم كه بايد به سوى مسجد سهله بروم . پس به راه افتادم وقتى به مسجد سهله رسيدم ، ناگاه صداى دلنشين مناجات حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف را شنيدم . آن حضرت از دور صدايم زد، تا به نزدش بروم . قدرى جلو رفتم ، ولى باز به احترام ايستادم ، آن حضرت دوباره مرا فرا خواند، پس چند قدمى دوباره جلوتر رفتم ، حضرت فرمود:
احترام به اطاعت است ، پس جلوتر بيا.
ديگر چاره اى نداشتم ، آنقدر جلو رفتم ، كه دستم به دستان حضرت رسيد، آنگاه به پاى حضرت افتادم ، آن حضرت سر مرا به سينه خود گذارد.
#امام_زمان💚