eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
ٺـٰاشھـادت!'
#نسل سوخته قسمت صد و شصت و دوم: فروشی نیست بعد از نماز، آقای مرتضوی صدام کرد ... بقیه رفتن نهار ...
سوخته قسمت صد و شصت و سوم: آشیل توی راه برگشت ... شب توی قطار ... علیمرادی یه نامه بهم داد ... - توصیه نامه است برای * ... مرتضوی گفت: تو حیفی با این روحیه و این همه استعداد ... توی مجتمع ما بمونی ... برات توصیه نامه نوشت ... گفت از تهران هم زنگ میزنم سفارش می کنم میگم کدوم قسمت بگذارنت ... نامه توی دستم خشک شد ... - آقای علمیرادی ... - نترس بند پ نیست ... اینجا افراد فقط گزینش شده میرن... این به حساب گزینشه ... حاجی مرتضوی از اون بچه های خالص جنگه که هنوزم اون طوری مونده ... خیلی هم از این طرف و اون طرف، اذیتش می کنن ... الکی کاری نمی کنه ... انتخاب بازم با خودته ... فقط حواست باشه ... با گزینش مرتضوی و تایید اون بری ... هم اونهایی که از مرتضوی خوش شون نمیاد سر به جونت می کنن و سنگ می اندازن ... هم باید خیلی مراقب باشی ... پاشنه آشیل مرتضوی نشی ... هنوز توصیه نامه توی دستم بود ... بین زمین و آسمون ... و غوغایی توی قلبم به پا شد ... - پس چرا واسم توصیه نوشت؟ ... اینطوری بیشتر روش حساس نمیشن، سر به سرش بزارن؟ ... تکیه داد به پشتی ... - گفتم که از بچه های قدیم جنگه ... اون موقع، بچه ها صاف و صادق و پاک بودن و نترس ... کار که باید انجام می شد؛ مرده و زنده شون انجام می داد ... هر کی توانایی داشت، کسی نمی گفت کی هستی؟ قد و قواره ات چقدره؟ ... میومد وسط، محکم پای کار ... براساس تواناییش، کم نمی گذاشت ... به هر قیمتی شده، نمی گذاشتن کار روی زمین بمونه ... و الا ملت تازه انقلاب کرده و حکومت نوپا ... مرتضوی هنوز همون آدمه ... تنهایی یا با همراه ... محکم می ایسته میگه این کار درسته باید انجام بشه ... انتخاب تو هم تو همون راستاست ... ولی دست خودت بازه... از تو هم خوشش اومد ... گفت: این بچه اخلاق بچه های اون موقع رو داره ... اهل ناله و الکی کاری نیست ... می فهمه حق الناس و بیت المال چیه ... مثل بچه های اون موقع که مشکل رو می دیدن، می رفتن پای کار ... نمی شینه یه گوشه بقیه شرایط رو مهیا کنن، این از دور کف بزنه... تمام مدت سرم پایین بود و به اون نامه فکر می کردم ... انتخاب سختی بود ... ورود به محیطی که روی حساب گزینش کننده ات ... هنوز نیومده، یه عده شمشیر به دست... آماده له کردن و خورد کردنت باشن ... از طرفی، اگر اشتباهی می کردم ... به قیمت زمین خوردن مرتضوی تموم می شد ... ریسک بزرگی بود ... بیشتر از من... برای مرتضوی ... غرق فکر بودم ... - نظر شما چیه؟ ... برم یا نه؟ ... و در نهایت تمام اون حرف ها ... و فکرها ... تصمیم قاطع من... به رفتن بود ... نویسند: سید طاها ایمانی📝 🌷 @taShadat 🌷
ٺـٰاشھـادت!'
#نسل سوخته قسمت صد و شصت و سوم: آشیل توی راه برگشت ... شب توی قطار ... علیمرادی یه نامه بهم داد ...
سوخته قسمت صد و شصت و چهارم: جا مانده از وقتی یادم میاد، کربلا رفتن آرزوم بود ... حج دانش آموزی رو پای پرواز، پدرم گرفت ... - حق نداری بری ... کربلا رو هم هر بار که نیت رفتن کردم ... یه اتفاقی افتاد ... و این چندمین سالی بود که چند روز به حرکت ... همه چیز بهم ریخت ... حالم خراب بود ... به حدی که کلمه خراب، براش کم بود ... حس آدمی رو داشتم که دست و پا بسته ... لب تشنه ... چند قدمی آب، سرش رو می بریدن ... این بار که به هم خورد ... دیگه روی پا بند نبودم ... اشک چشمم بند نمی اومد ... توی هیئت ... اشک می ریختم و ظرف می شستم ... اشک می ریختم و جارو می کردم ... اشک می ریختم و ... حالم خیلی خراب بود ... - آقا جون ... ما رو نمی خوای؟ ... اینقدر بدم که بین این همه جمعیت ... نه عاشورات نصیبم میشه ... نه ... هر چی به عاشورا نزدیک تر می شدیم ... حالم خراب تر می شد ... مهدی زنگ زد ... - فردا عاشورا، کربلاییم ... زنگ زدم که ... دیگه طاقت نیاوردم ... تلفن رو قطع کردم ... - چرا روی جیگر خونم نمک می پاشی؟ ... اگه حاجت دارم؟... من، خودم باید فردا کربلا می بودم ... در و دیوار داشت خفه ام می کرد ... بغض و غم دنیا توی دلم بود ... از هیئت زدم بیرون ... رفتم حرم ... تمام مسیر، چشم هام خیس از اشک ... - آقا جون ... این چه قسمتی بود نصیب من شد ... به عمرم وسط همه مشکلات یه بار نگفتم چرا؟ ... یه بار اعتراض نکردم ... اما اینقدر بدبخت و رو سیام ... که دیدن کربلا و زیارت رو ازم دریغ می کنید؟ ... اینقدر به درد بخور نیستم؟ ... به کی باید شکایت کنم؟ ... دادم رو پیش کی ببرم؟ ... هر بار تا لب چشمه و تشنه؟ ... هر دفعه یه هفته به حرکت ... 10 روز به حرکت ... این بار 2 روز به حرکت ... آقا به خدا اگه شما اینجا نبودی ... من، الان دق کرده بودم ... دلم به شما خوشه ... تو رو خدا نگید که شما هم به زور تحملم می کنید ... خیلی سوخته بودم ... دیگه اختیار دل و فکرم دست خودم نبود ... می سوختم و گریه می کردم ... یکی کلا نمی تونه بره ... یکی دم رفتن ... اونم نه یه بار ... نه دو بار ... این بار ... پنجمین بار بود ... بعد از اذان صبح ... دو ساعتی از روشن شدن هوا می گذشت ... حرم داشت شلوغ تر از شب گذشته می شد ... جمعیت داشتن وارد می شدن ... که من ... نویسند: سید طاها ایمانی📝 🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بعد از جنگ در حال تفحص در منطقه کردستان عراق بودیم، که به طرز غیر عادی جنازه شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید یک کیف پلاستیکی در آوردم داخل کیف وصیت نامه قرار داشت که کاملا سالم و این چیز عجیبی بود. در وصیت نامه نوشته بود: من سید حسن بچه تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم.. پدر و مادر عزیزم، شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت شهدا را دعوت می کنند.. پدر و مادر عزیزم من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می رسم. جنازه م ۸ سال و ۵ ماه و ٢۵ روز در منطقه می ماند. بعد از این مدت جنازه من پیدا می‌شود. و زمانی که جنازه من پیدا می‌شود امام خمینی در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می گویم. به مردم دلداری بدهید.. به آنها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانه این انقلاب است. بگویید که ما فردا شما را شفاعت می کنیم بگویید که ما را فراموش نکنند. بعد از خواندن وصیت نامه درباره عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و ۸ سال و ۵ ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است. 🎙 راوی: سردار حسین کاجی 📚 خاطرات ماندگار ص١٩٢ تا ١٩۵ 🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ۸_به_وقت_امام_هشتم🕗 تاخراسان راهی نیست...✋ دست بر سینه و عرض ادب 🌷بسم الله الرحمن الرحیم ‌‌‌‌🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى 🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى 🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ 🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ 🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى 🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ 🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً 🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً 🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک... تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام... به امام رضابگوبدجوری دلتنگ توام... خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رو رضا داری.... 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا 📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا 🌷 @taShadat 🌷
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
*ما با اسرائیل وارد جنگ خواهیم شد...* ارسالے کاربر🌸 🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فضیلت نماز اول وقت 🍃 امام صادق عليه السلام: 🔶إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ كَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْيَا. 🔷برتری نماز اول وقت نسبت به آخر وقت، مانند برتری آخرت است نسبت به دنیا. 🌷 @taShadat 🌷
⭐️💫⭐️💫⭐️💫⭐️💫⭐️💫 ⚜ حجةالاسلام شیخ جعفر ناصری: 🌾 خیلی باعث تأسف و تأثر است که تا ساعت دوازده یا یکِ شب و گاهی هم بیشتر، راحت می‌نشینیم؛ اما هنگام سحرخیزی که می‌شود، خوابمان می‌برد. این، بیماری شدیدی است.😔 🌱 بیداری در آن وقت (سحر) و خود را در معرض رحمت الهی قرار دادن، در زندگی انسان خیرات می‌آورد؛ حتی برای فرزندان انسان. 🌾 خانه‌ای که در آن، بیداری سحر وجود دارد، خانه‌ای که در آن در اول وقت، اذان گفته می‌شود، خانه‌ای که در آن نافله شب خوانده می‌شود، برکاتش زیاد است. 🌱 گاهی برای یک بن‌بستی که در زندگی پیش آمده، مدت‌های طولانی باید انسان صدمه بخورد، تا برطرف شود؛ اما با یک سحر، قضیه‌اش حل می‌شود. اگر این کار را می‌کردیم، مشکلاتمان هم کمتر بود. 🤲 💔 🥀 ⭐️💫⭐️💫⭐️💫⭐️💫 📚 نشریه خُلُق ۴۸ 🌷 @tashadat 🌷
ما منتظریم که انشاالله حاج احمد متوسلیان بیاید ... ارسالے کاربر🌸 🌷 @taShadat 🌷
(مخصوص ) ما با اسرائیل وارد جنـگ خواهیم شد هر کس مـرد این راه است ، ‌بـسم الله هرکس نیست ، ‌خدا حافظ ... ارسالے کاربر🌸 🌷 @taShadat 🌷
مداحی آنلاین - آرامشم تنها خواهشم - نریمانی.mp3
4.27M
احساسی 🍃آرامشم تنها خواهشم 🍃هر جا که تو باشی اونجا خوشم 🎤 👌فوق زیبا 🌷 @taShadat 🌷
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۱۶ تیر ۱۳۹۹ میلادی: Monday - 06 July 2020 قمری: الإثنين، 14 ذو القعدة 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️15 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️22 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️24 روز تا روز عرفه ▪️25 روز تا عید سعید قربان ▪️30 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام 🌷 @taShadat 🌷
══🍃🌷🍃════ ✨مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّهِ. 💠کسى که یقین به پاداش دارد در بخشش، سخاوتمند است. 🌷 @taShadat 🌷
ـــــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ ✍رهبر انقلاب: ما از قبیل شهید حججی کم نداریم. همه ببینند و تسلیم این حقیقت شریف بشوند که این انگیزه‌ی انقلابی روز به روز در جوان‌ها افزایش پیدا میکند. ۹۶/۶/۳۰ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 ✋🏻 💐 🌷😇 🌷 @taShadat 🌷
✨﷽✨ 💠 شهید سید احمد پلارک در زمان جنگ در یکی از پایگاه های شلمچه، به عنوان یک سرباز معمولی همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بود، به طوری که بوی بدی بدن او را فرا می گرفت. تا اینکه در سال 66 در یک حمله هوایی هنگامی که او به مانند سایر روزها در حال نظافت بود، موشکی به آنجا برخورد کرده و او شهید و در زیر آوار مدفون می شود. پس از این اتفاق هنگامی که امدادگران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه بوی شدید گلاب از زیر آوار می شوند، پس آوار را کنار زده و با پیکر پاک این شهید که غرق در بوی گلاب بود؛ مواجه می شوند. ✳ پیکر پاک شهید پلارک در بهشت زهرای تهران (قطعه 26، ردیف 32، شماره 22) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی ست که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد. به همین دلیل او را «شهید عطریِ قطعه 26» لقب داده اند. می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر (ص) در صدر اسلام، «غسیل الملائکه» بوده است. «غسیل الملائکه» به کسی می گویند که ملائکه غسلش داده‌ باشند و به همین علت مزار او همیشه خوشبو و عطرآگین است. 💐اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💐 🌷 @taShadat 🌷
👆 اقامه نماز شکر در کنار سفره عقد💞 به مناسبت سالگرد عقدِ سیدرضاطاهر مصادف با سالروز ولادت (ع)🌹 🌸با وضو سر سفره عقد نشستیم. بعد از اینکه خطبه عقدخ خونده شد،ازش خواستم قرآن رو باز کنه و چند آیه بخونه. قرآن رو باز کرد. آیه 114 سوره نساء(زن) اومد. خوشحال شد و خندید. چند آیه رو با صدای بلند و با صوت خوند. لحن صوتش خیلی زیبا بود، خیلی به دلم نشست❤️. یه نوری شد تو دل پر از ابهام من... بعد اذان مغرب کنار سفره عقدمون، دو رکعت نماز شکر خوندیم...✨ نقل از همسرشهید خاطره 20آبان 1387 🌷 @taShadat 🌷
🌷بسمـ ربـ الشهداء و الصدیقینـ🌷 1⃣
🍃🌸🍃🌸🍃 ای شهیدان، عشق #مدیون شماست هرچه ما داریم از خون شماست‌ ای شقایق‌ها و‌ ای آلاله‌ها دیدگانم #دشت_مفتون شماست🌷 2⃣ @tashadat
💠معرفی شهید سید علی اکبر شجاعیان🍂 🥀نام: سید علی اکبر 🥀نام خانوادگی: شجاعیان 🥀نام پدر : سید حسین 🥀تاریخ تولد :1339/11/10 🥀تاریخ شهادت : 1366/01/30 🥀نحوه ی شهادت: اصابت ترکش خمپاره 🥀عملیات: کربلای۱۰ *پ.ن: فرمانده گردان یا رسول الله(ص) ، لشکر ۲۵کربلا 🍃دانشجوی سال دوم پزشکی 3⃣ @tashadat
#زندگینامه✨ 🌱سید علی‌اکبر شجاعیان در سال 1339 در شهر امیرکلا از توابع شهرستان بابل دیده به جهان گشود. 🌱پنج سال بیشتر نداشت که قامت کوچکش در برابر معبود به #سجده افتاد و #نور_ایمان در جانش ریشه دواند.🌱 سید در هفتمین پائیز زندگی به مدرسه رفت و مراحل تحصیلی را سالی پس از سال دیگر با موفقیت گذراند. هم زمان با اوج ‌گیری #انقلاب_اسلامی در صف سربازان روح‌الله قرار گرفت. 🍂حضور در جلسات سخنرانی و فریاد الله‌اکبر در ظلمت شب های رازدار، از او مردی #پرصلابت و با شکوه ساخت. سید در کنار مبارزه با متجاوزان بعث، به کسب علم و دانش نیز می‌پرداخت و با مطالعه‌ شبانه موفق به قبولی رشته ی #پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی بابل گشت.🌸 4⃣ @tashadat