eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ان شاءالله شروع سال۱۴۰۳ پایان غمها و کدورت هاو اتفاقات ناگوار و تلخ برای همه ی مردم مظلوم جهان و شروع حکومت جهانی صاحب الزمان امام مهدی(عج) باشد🌹
🌼﷽🌼 هفت_سین_امام_زمانی سال_1403 ─┅═🍃🌺🍃═┅─ هفت سین سفره ام را چیدم امسال،این چنین سیـــن اول شد ســلام آقا ، امــام بی قـــرین ! سیــــن دوم ســاعت تحویل ســالَـم با شمــا ســومین سیــن بر  زبان چرخید  نام سـامرا سیــن چــارم ، سر  فدای  راه جانان می کنم خاک پایش را به روی دیده مهمـــان می کنم سیــن پنـــجم سـائل درگاهتــم یابن الحسن بیقـــرارم منتـــظر بر راهتــــم یابن الحسن سین شش یک سوره از قـران تلاوت می کنم لحـظه لحـــظه از تهِ قلبــم دعــایت می کنم سین هفتم سیلِ اشکم از غم و هجر و ملال می شـود جاری  به رویم لحظه تحویل سال کــاش برگردی تو ای خورشیــد پشت ابرها کــاش با فصــل ظهـورت تازه گردد حال ما ─┅═🍃🌺🍃═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻شعار سال۱۴۰۳؛ «جهش تولید با مشارکت مردم» 🔹‌بخشی از پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳ @tashahadat313
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۰۱ فروردین ۱۴۰۳ میلادی: Wednesday - 20 March 2024 قمری: الأربعاء، 9 رمضان 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليه السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليه السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیه السلام ▪️6 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ▪️9 روز تا اولین شب قدر ▪️10 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام ▪️11 روز تا دومین شب قدر @tashahadat313
💠 💠 نوروز از نگاه امام جعفر صادق (علیه‌السلام) 🔻امام صادق عليه‌السلام: ما مِن يَومِ نَيروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِيهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أيّامِنا و أيّامِ شِيعَتِنا 🌸 هيچ نوروزى نيست مگر آن كه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلي‌الله‌عليه‌وآله] هستيم؛ چراكه از روزهاى ما و شيعيان ماست. 📚 مستدرك الوسائل، ج ۶، ص ۳۵۲ ‌ @tashahadat313
📌شهدای شاخص سال ۱۴۰۳ معرفی شدند 🔹شهدای شاخص سال ۱۴۰۳ در حوزه‌های دفاع مقدس، بین‌الملل و بانوان معرفی شدند. 🔰شهید مرضیه حدیدچی 🔰شهید صالح العاروری 🔰شهید ظفر خالدی @tashahadat313
11_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
17.09M
🎙مستند صوتی شنود ✅جلسه یازدهم 🛑 تبعات گناه در فضای مجازی 🛑 اثر گناه، بر قلب امام زمان علیه السلام 🛑عاقبت چت های بسیار معمولی در آخرت 🛑گناهان جبران ناپذیر 🛑عاقبت کارمندی که کار اداری را عقب انداخت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه‌ی توحیدی ... ۳۰ عالم جهان اندازه‌هاست! جهان قضاها و جهانِ قَدَرها ... اما همه به یک اندازه، قادر به دریافت قَدَرهای بزرگ نیستند. بعضی‌ها یاد گرفته‌اند چگونه از خداوند تقدیرها و تأییدهای بلند دریافت کنند! @tashahadat313
یه هدیه ی خاص براتون دارم🍃 ابتدا نیت کنید و از بین عدد ۱ تا ۱۰ یک عدد انتخاب کنید و روی پاکت اون شماره بزنید و هدیه تون رو دریافت کنید🤩 پاکت ۱ پاکت ۲ پاکت ۳ پاکت ۴ پاکت ۵ پاکت ۶ پاکت ۷ پاکت ۸ پاکت ۹ این نامه‌ها برگرفته از توقیعات امام زمان برای شیعیانشون هست✨
Part09_مجمع الفضائل ج1.mp3
6.25M
به وقت کتاب📚📚📚🕘 📖 📗کتاب صوتی🎧 قسمت نهم9⃣ (علیه السلام) @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دارم میچینم سفره هفت سین امّا... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗هرچی تو بخوای 💗 قسمت 8 نگاهش نمیکردم.گفتم: _بله. -میشه لطف کنید صداشون کنید؟ -الان ص
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 💗 قسمت 9 سریع رفتم توی حیاط.پشت در ایستادم.... تاصدای حرکت کردن ماشین اومد نفس راحتی کشیدم. اولین باری نبود که تو این موقعیت قرار میگرفتم.. ولی نمیدونم چرا ایندفعه اینقدر گیج بازی درآوردم. یه کم صبرکردم تاحالم بیاد سرجاش.بعد رفتم توی خونه. آخرشب محمد بهم زنگ زد.بعد احوالپرسی گفت: _امروز رفتم پیش سهیل. -خب؟ -خیلی حرف زدیم.زبونش یه چیز میگفت نگاهش یه چیز دیگه.مختصر و مفید بگم قصدش برای ازدواج جدی نیست.یعنی اگه تو بخوای از خداشه ولی حالا که تو نمیخوای بیشتر به قول خودت کنجکاوی از سبک زندگیته و جواب سؤالایی که داره. -چه سؤالایی؟ -اونجوری که خودش میگفت بادیدن تو و رفتارت سؤالای زیادی براش به وجود اومده. -شما جواب سؤالاشو دادی؟ -بعضی هاشو آره.بعضی هاشم میخواد از خودت بپرسه. -شما بهش چی گفتی؟ -با بابا صحبت میکنم اجازه بده تو یه جای عمومی سهیل حرفهاشو بهت بگه. منکه از تعجب شاخ درآورده بودم،پرسیدم: _واقعا محمدی؟ خنده ای کرد و گفت: _نگاهش آزاردهنده ست،یه کم هم پرروئه،یه کم که نه،خیلی پرروئه.ولی آدم صادقیه. میشه کمکش کرد. -اگه بهم علاقه مند شد چی؟ -خبه،خبه..حالا فکر کردی تا دو کلمه با هر پسری حرف بزنی عاشقت میشن. خجالت کشیدم.گفتم: _ولی داداش تجربه چیز دیگه ای میگه. -من و مریم هم باهاتون میایم که حواسمون بهتون باشه. بالبخند گفتم: _شما هوس گردش کردین چرا ما رو بهونه میکنین؟حالا برای کی قرار گذاشتین؟ -خجالت بکش،قبلنا یه حیایی،یه شرمی...با بابا صحبت میکنم اگه اجازه داد فردا بعد ازظهر خوبه؟ -تاعصر کلاس دارم. -حالا ببینم بابا چی میگه.خبرت میکنم.خداحافظ -خداحافظ صبح رفتم دانشگاه.... اولین کلاس با استادشمس.خدا بخیر کنه.همه کلاسام با استادشمس اول صبح بود.رفتم سرکلاس. هنوز استاد نیومده بود.خبری از ریحانه نبود. چند دقیقه بعد از من،امین رضاپور اومد کلاس. تعجب کردم.نمیدونستم همکلاسی هستیم. اونم از دیدن من تعجب کرده بود.اومد جلوی من و گفت: _خانم رسولی باشما صحبت نکردن؟ -در مورد چی؟ -در مورد این کلاس!که دیگه نیاین این کلاس!.. تازه یاد حرفهای خانم رسولی افتادم. قرار بود من دیگه به این کلاس نیام.تا وسایلمو برداشتم که برم،استادشمس رسید. نگاهی به امین انداختم، خیلی ناراحت و عصبی شده بود.رفت جلو و ردیف اول نشست. منم سرجام نشستم.استادشمس نگاه معناداری به من کرد،بعد نگاهی به امین کرد و پوزخند زد و رفت روی صندلی نشست. نگاهم به امین افتاد که ازعصبانیت دستشو زیرمیزش مشت کرده بود. پس کسیکه قرار بود جای من جواب استادشمس رو بده امین رضاپور بود. استاد شمس شروع کرد به... 🍁مهدی‌یار منتظر قائم🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗هرچی تو بخوای 💗 قسمت10 استادشمس شروع به تدریس کرد. وسط کلاس گفت: _تو این صفر و یک های برنامه نویسی عشق معنایی نداره،مثل زندگی این بچه مذهبی ها. بعد نگاهی به امین و بعد به من کرد.. و به تدریسش ادامه داد. کلا استادشمس اینجوریه.یه دفعه، بدون فکر، یه حرفی میگه.منتظر حرفی از امین بودم.ولی امین ساکت بود. آخرکلاس استاد گفت: _سؤالی نیست؟ وقتی دیدم امین ساکته و بچه ها هم سؤالی ندارن،گفتم: _من سؤال دارم. استادشمس که انگار منتظر بود گفت: _بپرس. -گفتین عشق تو زندگی مذهبی ها معنایی نداره؟ باپوزخند گفت: _بله،گفتم. -معنی حرفتون این بود که عشق توی مذهب جایی نداره؟ یه کمی فکر کرد و گفت: _نمیدونم عشق تو مذهب معنا داره یا نه.ولی تو زندگی بچه مذهبی ها که معنی نداره. _ عشق توی مذهب جایگاه ویژه ای داره. همه ی نگاهها برگشت سمت من،جز امین. گفتم: _عشق یعنی اینکه کسی تو زندگیت باشه که بدون اون نتونی زندگی کنی.زندگی منظورم نفس کشیدن،غذا خوردن و کار کردن نیست.عشق مثل نخ توی اسکناسه که اگه نباشه،اسکناس زندگی ارزشی نداره.ظاهر اسکناس درسته ولی ارزشی نداره..عاشق هرکاری میکنه تا به چشم معشوقش بیاد..هرکاری که معشوقش بگه انجام میده تا معشوقش ازش راضی باشه..عشق همون چیزیه که باعث میشه عاشق شبیه معشوقش بشه. استادشمس گفت: تو تا حالا عاشق شدی؟ -من هم عاشق شدم...منم سعی میکنم هرکاری معشوقم بهم میگه انجام بدم...من اونقدر عاشقم که دوست دارم همه حتی از ظاهرم هم بفهمن معشوقم کیه...خوشم میاد هرکسی منو میبینه یادمعشوقم میفته.. بلند شدم،رفتم جلوی وایتبرد ایستادم و با تمام وجود گفتم: _من عاشق مهربان ترین موجود عالم هستم و به عشقم افتخار میکنم،با تمام وجودم.حتی دوست دارم همه تون بدونید که من عاشق کی هستم.با ماژیک روی وایتبرد پررنگ و درشت و خوش خط نوشتم *خدا* برگشتم سمت بچه ها و گفتم: _آدمی که عاشق مهربان ترین نباشه عاشق هیچکس دیگه ای هم نمیتونه باشه. وسایلمو برداشتم،رفتم جلوی در... برگشتم سمت استادشمس و بهش گفتم: _کسیکه عاشق باشه کاری میکنه که معشوقش ازش راضی باشه.شما تمام روزهایی که من میومدم کلاستون منو مسخره میکردید،چون میخواستم طوری باشم که معشوقم ازم راضی باشه.منم هرجایی باهاتون بحث کردم یا جایی سکوت کردم فقط و فقط بخاطر رضای معشوقم بوده. رفتم توی حیاط.... 🍁مهدی‌یار منتظرقائم🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیده بود که در جبـهه چندجوان روستایی ساده دل هستند که نماز نمی خوانند. ابراهیم برایشان خرج کرد. با آنها رفیق شدو... مدتی بعد به آن ها گفت: چرا نمی آیید برا نماز؟ میدونید چقدر نماز اول وقت اهمیت داره؟ گفتند: راستش رو بخواهی نماز بلد نیستیم. ابراهیم با کمک یکی از دوستان، برای آنها آموزش نماز را شروع کرد. وقت گذاشت تا نماز خوان شدند. امر به معروف های ابراهیم اینگونه ساده و دقیق بود.
وقتی به مقر گردان برگشتم دیدم همه ناراحتند. پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده؟» گفتند: «مجید بهرامجی شهید شده.» کوله‌پشتی شخصی مجید بهرامجی پیش من بود. رفتم دفتر یادداشت او را باز کردم. بالای دفتر نوشته بود مراقبه و محاسبه. او گفتار و کردار هر روزش را توی دفتر می‌نوشت و زیر خطاها و مکرو‌هات خود خط می‌کشید. جایی ‌نوشته بود دیشب نمازم با حضور قلب نبود، آن را اعاده کنم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا