eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
دستها وقتے به آسمان مے رسند 🕊 ڪه طعم خاڪے شدن را چشیده باشد ...✨ 🌹سلام خدا بر دستهایے ڪه خاڪ را خانۀ خدا ڪردند.🌿 روزتون متبرڪ به نگاه شهدا🕊 🌷@taShadat 🌷
پیکر مطهر رزمنده ایرانی در میان 🌸🌹 عکس از ژاک پاولوفسکی ۱۸ مارچ ۱۹۸۵ دو روز به عید نوروز/صد کیلومتری جنوب بصره 🌷@taShadat 🌷
شهید علیرضا امیرحسینی🌹 ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۴۲ ◻️محل ولادت: تهران ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۲۸🕊 ✍ به خانواده ام،فامیل،دوستان و همه ی عزیزانم سفارش میڪنم همیشه بخوانید و در هر ڪاری را ملاک قرار دهید و با یکدیگر با اخلاق اسلامے و مهربانے برخورد ڪنید🌸 و از حال هم باخبر باشید. مبادا ڪسی مشڪلی داشته باشدو به ڪمڪش نروید☝️. و از هرڪاری بخصوص غرور،تهمت،بدبینی و دروغ بپرهیزید.🚫 🕊 🌷@taShadat 🌷
🌹 رفیق شهید: بابک، شخصیت مهربانی داشت که راحت به دل می‌نشست، اصلا به دنبال شهرت و معروف شدن نبود چون چنین شخصیتی نداشت.👌 انگیزه اصلی اش دفاع از جان، مال و ناموس کشورش بود و وقتی این اتفاق‌ها را از رسانه‌ها دنبال می‌کرد که چطور داعش در سوریه درگیری ایجاد کرده❗️، بحثش پیش می‌آمد و می‌گفت: " اگر ما نباشیم که برای دفاع پیش‌قدم شویم، همین اتفاق‌ها ممکن است در کشور خودمان و برای خواهر و مادر و بچه های خودمان رخ بدهد."😔 برای همین رفت تا از آنچه که اعتقاد داشت، دفاع کند. وقتی این بحث‌ها پیش می‌آمد به علاقه زیادی که برای رفتن به سوریه داشت پی می‌بردیم در حالی که می‌دانستیم حتی پدرش شرایطی برایش فراهم کرده که می‌توانست برای ادامه تحصیل به آلمان برود❗️.درکش برایمان خیلی سخت بود! شهید مدافع حرم بابک نوری🌸 🌷 @taShadat 🌷
🔅 پویش همگانی 👥 لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت میکنیم. 🏞 لطفا این عکس زیبا و پیام را تا میتوانید در تمام شبکه های مجازی منتشر کرده و بعنوان خود قرار دهید. ♻️ لطفا کنید 🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨✨✨ خدایا خودت به فریادشون برس🌹🙏 😭😭😔 خدایا هم تو دنیا هم تو اخرت لعنتشون کن اینا از نسل شمرو عمر سعدن 🌷@taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄═✼🌹 🌹✼═┄ ✍️خواهر شهیده پرستار بود و توی اتاقش عکس امام رو نصب کرده بود،خیلی ها میگفتند : اگر رئیس بیمارستان ببینه برخورد بدی باهات میکنه ،اما فوزیه عکس رو برنداشت. 👌يه روز رئيس بيمارستان كه بعداً به خارج از كشور فرار كرد ، براي سركشي اومد و متوجه عكس روي ديوار شد و با عصبانيت 😡دستور داد كه عكس رو از روي ديوار بردارد. اما فوزيه گفته بود:اتاق متعلق به من است و هر عكسي روي ديوار آن آويزان ميكنم. 🙂رئيس بيمارستان هم فوزيه رو تهديد به كسر يكماه از حقوق كرد. 😳اما فوزيه حرفش يك كلام بود: اگر اخراج هم بشم، عكس رو برنميدارم....👏 🌸 🌸 🌷 @taShadat 🌷
امروز ۲۴ رجب روز فتح خیبر به دستان مولایمان علی علیه السلام...😍
══🍃🌷🍃══════ 🔹تا لحظه مرگ 😔 تو با خودت چی فکر کردی که اومدی به زیباترین دختر دانشگاه که خیلی ها آرزو دارن فقط جواب سلام شون رو بدم؛ پیشنهاد میدی؟ ... من با پسرهایی که قدشون زیر 190 باشه و هیکل و تیپ و قیافه شون کمتر از تاپ ترین مدل های روز باشه اصلا حرف هم نمیزنم چه برسه ... . از شدت عصبانیت نمی تونستم یه جا بایستم ... دو قدم می رفتم جلو، دو قدم برمی گشتم طرفش ... . اون وقت تو ... تو پسره سیاه لاغر مردنی که به زور به 185 میرسی ... اومدی به من پیشنهاد میدی؟ ... به من میگه خرجت رو میدم ... تو غلط می کنی ... فکر کردی کی هستی؟ ... مگه من گدام؟ ... یه نگاه به لباس های مارکدار من بنداز ... یه لنگ کفش من از کل هیکل تو بیشتر می ارزه ... . و در حالی که زیر لب غرغر می کردم و از عصبانیت سرخ شده بودم ازش دور شدم ... دوست هام دورم رو گرفتن و با هیجان ازم در مورد ماجرا می پرسیدن ... با عصبانیت و آب و تاب هر چه تمام تر داستان رو تعریف کردم ... . هنوز آروم نشده بودم که مندلی با حالت خاصی گفت: اوه فکر کردم چی شده؟ بیچاره چیز بدی نگفته. کاملا مودبانه ازت خواستگاری کرده و شرایطی هم که گذاشته عالی بوده ... تو به خاطر زیبایی و ثروتت زیادی مغروری ... . خدای من ... باورم نمی شد دوست چند ساله ام داشت این حرف ها رو می زد ... با عصبانیت کیفم رو برداشتم و گفتم: اگر اینقدر فوق العاده است خودت باهاش ازدواج کن ... بعد هم باهاش برو ایران، شتر سواری ... . اومدم برم که گفت: مطمئنی پشیمون نمیشی؟ ... . باورم نمی شد ... واقعا داشت به ازدواج با اون فکر می کرد ... داد زدم: تا لحظه مرگ ... و از اونجا زدم بیرون ... . 🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6026231826622711631.mp3
9.29M
🔺سفره موسی بن جعفر (ع) 🔹صابر خراسانی 🔹محمدحسین پویانفر 🔹شعر : محسن عربخالقی کاش میشد همه بیماران شفا می‌گرفتند 🌹 ان شاءالله 🖤 (ع)💔 🏴
*از حضرت زهرا (س) عیدی بگیرید* حضرت ایة الله توکل (حفظه الله) یکی از علمای قم میفرمودند: اگر لحظه تحویل سال دو رکعت نماز حضرت زهرا (سلام الله علیها ) خوانده شود (بطوریکه در لحظه تحویل در نماز باشیم ) آن سال ؛ به عنایت حضرت( علیها السلام) سالی عجیب خواهد بود ازنظر رزقهای معنوی ومادی ... 🥀🥀🥀🥀 نماز حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو رکعت است :رکعت اول یک حمد وصدمرتبه سوره قدر و رکعت دوم یک حمد و صد مرتبه سوره توحید بعد از نماز دعای کوچکی دارد که در مفاتیح الجنان در قسمت اعمال روز جمعه این نماز و دعاامده است صفحه ۷۶ مفاتیح التماس دعا 🥀🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۰۱ فروردین ۱۳۹۹ میلادی: Friday - 20 March 2020 قمری: الجمعة، 25 رجب 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه) - یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه) - یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت امام موسی کاظم علیه السلام، 183ه-ق 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام ▪️2 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ▪️8 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام ▪️9 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام ▪️10 روز تا ولادت حضرت سجاد علیه السلام 🌷 @taShadat 🌷
به کاری مشغول باش که از آن سوال خواهی شد 🌷 @taShadat 🌷
🔹خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه برای برطرف شدن بیماری کرونا🤲 🔹روز چهارم ۱۳۹۹/۱/۱ 🍃🌷 @taShadat 🌷🍃
1_208537320.mp3
11.47M
قرائت دعای هفتم صحیفه سجادیه 🎶 🌷 تاشهادت🌷 http://eitaa.com/joinchat/2567897106Cb024eb90db
💠بزن بهادری که پا برهنه می جنگید.! ●می‌گفتیم چرا پابرهنه می‌ری؟ می‌گفت راحت‌ترم، اما واقعاً چیز دیگری را می‌دید که ما نمی‌دیدیم. چه دیده بود که ما نمی‌دیدیم؟ افسوس سال‌های از دست رفته را می‌خورد و همیشه خود را سرزنش می‌کرد. شب‌ها با پای برهنه در بیابان پر از خار پرسه می‌زد. زمزمه‌ها و فریادهای شبانه او آشناترین صدا برای نزدیکانش بود. اندک‌اندک برهنگی پا برایش عادت شد تا جایی که به شهرت یافت. ●سیدحمید را نه من، نه هیچ‌کس دیگر نمی‌شناسد. ما یک چیز ظاهری ازش دیده بودیم. در باطن نمی‌شناختیمش. او کسی بود که جنگ به برکت او و امثال او پیروز شد. تنها رزمنده‌ای که می‌توانم قسم بخورم که تک بود. هرجا حمله بود او را می‌دیدی. بعضی وقت‌ها از دوستانش می‌شنیدم که فرماندهان از دستش ناراحت می‌شدند که چرا ول می‌کند و می‌رود. سید گفته بود من نمی‌توانم یک‌جا بایستم. ●روزهای اول به سید خیلی سخت می‌گرفتند. بعد دیدند نمی‌شود مهارش کرد، آزادش گذاشتند. روحش نمی‌توانست آرام بگیرد. ✍راوی: عبدالحسین سالمی 🌷 @taShadat 🌷
🌷هفت سین جبهه‌ها
💐 ملت عزيز ایران عيدتان مبارک 💐 🚩 سال۹۹؛ سال
سرهنگ زمان شاه بود. اهل و دعا نبود. مصطفی راكه می‌ديد؛ سلام نظامی می‌داد. هر دو فرمانده بودند. مصطفی كه دعا می‌خواند، می‌آمد يك گوشه می‌نشست. روضه خواندنش را دوست داشت. چراغ ها كه خاموش می‌شد، كسی كسی رانمی‌ديد. قنوت گرفته بود. سرش را انداخته بود پايين، گريه می‌كرد. يادش رفته بود فرمانده است. بلند بلند گريه می‌كرد. می‌گفت «همه‌ی اين ها را از مصطفی دارم.» 🌷@taShadat 🌷