فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدی که به خواب
هر کس می آمد شهید میشد
به خواب استاد #پناهیان هم آمد
اما چه شد که...
🎙 راوی : حجه الاسلام پناهیان
#پناهیان
#شهید
🌷 @taShadat 🌷
#سلام_بر_شهدا
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
یک دوست هم داشت که به واسطه شهید خلیلی با او آشنا شده بود همین بنده خدا تعریف میکرد:
با #محمدرضا در گلزار شهدا بهشت زهرا(س) قرار داشتیم وقتی رسید، حدود دو ساعت سر مزار رسول حرف زدیم.
بعد سر خاک بقیه #شهدا رفتیم و هر #شهیدی را که میشناخت سر خاکش میایستاد و حدود یک ربع راجع به #شهید صحبت میکرد، جوری حرف میزد و خاطره تعریف میکرد که انگار سال ها با آن #شهید رفیق بوده است.
گرمای طاقت فرسایی بود اما چنان غرق مطالب و حرف بودیم که گرما را حس نمی کردیم.
سپس برگشتیم بر سر مزار شهید رسول خلیلی و صحبتهایمان را ادامه دادیم. موقع خداحافظی گفت: روضه بزار گوش کنیم و این جمله شهید خلیلی را یادآوری میکرد که:
«ای که بر تربت من میگذری، روضه بخوان / نام زینب(س) شنوم زیر لحد گریه کنم»
گفتم: بابا لازم نیست اما اصرار کرد و خلاصه یک روضه گوش کردیم.
وقتی تمام شد با آهی سوزناک سکوت را شکست، حسرت داشت،حسرت شهادت....
بوی عطر پیراهنش را هیچ وقت فراموش نمیکنم. خداحافظی کردیم و این آخرین خداحافظی من و #محمدرضا بود.
#دوست_شهید 🌷
#دلتنگی 💔
#روضه_بخوان✨
#التماس_دعا
🌷 @taShadat 🌷
📝🍃| #روایت...
یک دوست هم داشت که به واسطه شهید خلیلی با او آشنا شده بود. همین بنده خدا تعریف میکرد:
با #محمدرضا در گلزار شهدا بهشت زهرا(س) قرار داشتیم وقتی رسید، حدود دو ساعت سر مزار رسول حرف زدیم.
بعد سر خاک بقیه #شهدا رفتیم و هر #شهیدی را که میشناخت سر خاکش میایستاد و حدود یک ربع راجع به #شهید صحبت میکرد، جوری حرف میزد و خاطره تعریف میکرد که انگار سال ها با آن #شهید رفیق بوده است.
گرمای طاقت فرسایی بود اما چنان غرق مطالب و حرف بودیم که گرما را حس نمی کردیم.
سپس برگشتیم بر سر مزار #شهیدرسول_خلیلی و صحبتهایمان را ادامه دادیم. موقع خداحافظی گفت: روضه بزار گوش کنیم و این جمله شهید خلیلی را یادآوری میکرد که:
«ای که بر تربت من میگذری، روضه بخوان / نام زینب(س) شنوم زیر لحد گریه کنم»
گفتم: بابا لازم نیست اما اصرار کرد و خلاصه یک روضه گوش کردیم.
وقتی تمام شد با آهی سوزناک سکوت را شکست، حسرت داشت،حسرت شهادت....
بوی عطر پیراهنش را هیچ وقت فراموش نمیکنم. خداحافظی کردیم و این آخرین خداحافظی من و #محمدرضا بود.
#شهیدمحمدرضادهقان
#دوست_شهید🌷
#دلتنگی💔
#روضه_بخوان✨
#التماس_دعا🙏
🌷 @taShadat 🌷
مادر شهیدان محمدحسین و حاج علی محمدیپور به فرزندان شهیدش پیوست🥀
حاج علی محمدیپور همان #شهیدی است که به #قاتل خود #وعده_شفاعت داده است❗️
تصویر بالا از سمت راست:
📸شهیدان حاج علی محمدیپور، #حاج_قاسم_سلیمانی و علی عابدینی
شادی روحشون صلوات🌹
#شهیـد بیدارت میڪند
#شهیـد دستت را میگیرد
شهیـد #شهیـدت مےڪند اگر که
بخواهی
فرقـی نمی ڪند...
" فڪه " و " #اروند"
یا " دمشق " و "#حلب"
یا " صعده "و " #صنعا "
...و این را بــدان:هرکسی
با یڪ #شهیدی خو گرفت
روز #محــشــــــر آبــــرو از او گرفتــ
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
🌷 @tashadat 🌷
#شهیدی که زیارت امام رضا ع دوست داشت
🔻🔻🔻🔻
گفت :مادر اجازه بده برم زیارت امام رضا(ع).
گفتم نه، تو تنها پسرمی میترسم توی راه برات اتفاقی بیافتد!
مجروح شده بود، اشتباهی بردنش مشهد. همان جا کنار امام رضا(ع) شهید شد. پیکرش را اطراف ضریح طواف دادن بعد برگشت شیراز.
#شهید فرید(اکبر)شهابی نژاد🌹
•♡ټاشَہـادَټ♡•
👈 #شهیدی که بر همه قضاوت ها خط کشید...
#شهید_بابک_نوری_هریس
😍 شهیدی که تیپ و چهره اش برتر از هنرمندان بود و این موضوع سبب شد تا
به وی لقب #زیباترین شهید مدافع حرم
را بدهند ،👌 شهیدی که علاوه بر ظاهر
بسیار زیبایی که داشت #سیرت و #باطنش هم بسیار زیبا بود و #نماز_شب را ترک نکرد، بابک روی قضاوت خیلی ها خط کشید، قضاوتی که معیار و اندازه اش #چشم آدم ها بود. 🌹
#دهه_هفتادی_ها در حماسه سوریه و دفاع از حرم بی نظیر عمل کردند و شهید زیباروی مدافع حرم نیز درس و دانشگاه و سفر به آلمان و پول و امکانات رفاهی که در اختیار داشت را رها کرد تا به عشق❤️ش که دفاع از حرم #حضرت_زینب(س) و #شهادت بود دست پیدا کند.🥰🌹
#شهید_بابک_نوری_هریس
#ولادت | ❤️1371/7/21
#شهادت | ❤️ 1396/8/27
#بشیم_مثل_شهدا
•♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهیدی که کبوترش با دیده جنازه او جان داد
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#شهید_جاویدالاثر_ذکریا_شیری 🕊🌺
#حجاب_خون_بهای_شهیدان
شهید به بحث #حجاب خیلی اهمیت می دادن، به خانواده همیشه میگفتن که #سیاهی #چادرشما به اندازه ی #سرخی_خون شهیدان ارزش دارد، #اگرروزی خون #شهیدی ریخته شده به خاطراین است که #چادری #برسرزن مسلمان #استوار باشه، شهیدخیلی #شوخ طبع بوده وبه گفته ی فرمانده خود #همیشه باچهره ی شاد در سرکار حاضر میشدند و تاحالاازشهید دیده نشده که کسی ازش ناراحت بشه، از #غیبت کردن هم خیلی #بدش میدمدو همیشه به کسی که #غیبت میکرد تذکر میداد، ودرمورد امربه معروف ونهی ازمنکر تمام خانواده ودوستان راسفارش به کارخوب میکرد مخصوصا کمک به #نیازمندان، شاهدم که به دفاع ازحرم ۳ساله امام حسین از دختر خودش گذشت وحتی شب رفتن باهاش خداحافظی هم نکرد تاشاید یک لحظه هم از هدفش دورنشه وحتی منتظر نشد تا پسرش به #دنیا بیاد واونو ببینه، برادرمن توخواب دوستش اومدو وقت مراسم یاد بودش رومشخص کرد. شهیددرکناردختر۴سالش، بردارمن شهید شدنش هم مثل خودش #گمنام شد چون پیکرش گفتن دیگه که نمیادالان چهار ماه که ازش هیچ اسمی برده نشد
#نقل_از_برادر_شهید
#شهیدی_که_هیچ_وقت_پسرش_را_ندید💔
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
هر بار که رفت
با #شهیدی برگشت ..!
این بار #شهیدی آمد و او را بُرد ...
#کلام_شهید
وصیت من به تمام راهیان #شهادت،
حفظ حرمت #ولایت_فقیه و مبارزه با
مظاهـر ڪفر تا اقامه ی حق و
ظهور ولی #خدا #امام_زمان (عج) است
#شهید_مجید_پازوکی🌷
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
🌷_#شهیدی که دوست داشت چیزی ازپیکرش نماند ...💔
💓_هـر وقـت بحـث #شـهادت را پـیش می کشـید می گفـت:
«خوش بہ حـال آنـان ڪه وقتی #شهید می شوند چیزی از آنها باقی نمی ماند . من هم دوسـت دارم ناشناخته باشم و اثری از من باقے نمـاند.»
💓_قـبل از #عـیدنوروز به مرخصی آمـده بـود و مرا دلدارےمے داد. گفتم:
«انشـاءالله کےبر می گردی؟»
- « #هفـت روز بعد از عید.»
دقیقاً هفـت روز بعـد از عید تشیـع جنازه اش بود.
💓_بالای تابوتـش نشستــم.
گفتـم: «مے خواهـم صورت پسرم را ببوسـم.»
گفـتند:« #شهیـدشماسرندارد!»
گفتــم: «می خواهم #دستش را، بدنش را ببوســم.»
گفتــند: «شــهید شما دست هم ندارد، فقـط کمی از پایــش باقی مانده!»😭
💓_نشسـتم بالاے تابــوت و گفـتم:
«پسرم شیــرم حلالـت. این پســر را که در راه خدا دادم با سـر و گردن و دست و پا قربانے در راه خــدا دادم. امیدوارم خــداوند این قربانی را از من قــبول کــند.
#شهید_عبدالرسول_محمدپور
سمت:
جانشین حفاظت اطلاعات لشکر 33 المهدی عجل الله
شادی روح پاک همه شهدا
و #شهید_عبدالرسول_محمدپورصلوات 🌸
🌷_ #شهیدی که دهان خود را پر از گِل کرد تا مبادا صدای نالهاش موجب لو رفتن مَعبر شود...
✍برای شروع عملیات کربلای ۴ به آبادان
منتقل شدیم و به عنوان غوّاصان خط شکن به خط دشمن زدیم؛ به هر ترتیبی بود خط دشمن را شکستیم و پاکسازی کردیم. وقتی برای آوردن مجروحان و شهدا وارد معبر شدیم، دیدیم *شهیدحمیدیاصیل* هر دو پایش قطع شده و پیکر مطهرش در گوشهای از معبر افتاده است. اما آنچه که ما را به تعجب وا داشت، این بود که *دهان شهید پر از گِل شده بود.*
بعدها متوجه شدیم که وقتی به پاهای سعید ترکش خورد و قطع شد، برای اینکه صدای نالهاش بلند نشود و باعث لو رفتن معبر نشود، دهان خود را پر از گِل کرده بود. چقدر فرق است بین کسی که دهانش را از گِل پر میکنه تا به دشمن گرا نده، با کسی که دهانش را باید گل گرفت تا دشمن صدایش را نشنود.*
#شهید_سعید_حمیدی_اصل...🌷🕊
شادی روح پاک همه #شهدا صلوات
🌷 #شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
در جاده بصره خرمشهر #شهید_ذبیح_الله_عاصی_زاده همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.
در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد " یا حسین، یا حسین" سر می داد.
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند...
چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش
🥀 وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
🕊ألسلام علی الرأس المرفوع🕊
خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهیدبشوم
خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.
خدایا شنیده ام سر امام حسین(ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع)خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر " یا_حسین" باشد...
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است