📖 #کتاب_بخونیم
🌷 #مثل_امام_حسین
تانڪ عراقی آتش گرفت و یڪ سرباز خودش رو از تانڪ پرت ڪرد بیرون .
گیج گیج بود و بہ اطرافش نگاه می ڪرد ،
یهو سر جاش ایستاد و قمقه اش روبرداشت تا شروع ڪرد بہ آب خوردن یڪی از بچه ها نشانہ گرفت طرفش .
اما علی اڪبر زد زیر اسلحه ش و گفت :
چیڪار می ڪنی ؟
مگه نمی بینی داره آب می خوره ؟!!
نگذاشت بزندش و گفت :
شما باید مانند امام حسین (ع) باشید ،
نه مثل دشمنان امام حسین (ع) ...
🌷 #شهیدعلےاڪبر_محمدحسینی
📗 #ڪتاب_خط_عاشقی_ص۱۴۵
@taShadat
#رفاقت به سبک شهدا
جزو اسرای عراقی یک منافق داشتیم، این را از تسلط او به زبان فارسی دانستیم. وقتی آنها را می آوردیم پشت خط خودش را انداخت داخل رودخانه سر راه که فرار کند. حسن تا وسط رودخانه او را زیر نظر داشت. از آنجایی که شنا بلد نبود کم کم زیر آب می رفت. در لحظات آخر که برای کمک خواستن دست تکان داد، حسن دستی برایش تکان داد و گفت: ادامه بده، موفق باشی!
@taShadat
✅ همسرش می گفت :
قبل از عقدمان خواب دیدم، هوا بارانی است و من سر مزاری نشسته ام. روی سنگ مزار نوشته شده بود:
🌷شهید مصطفی احمدی روشن
خوابی که خیلی زود تعبیر شد...
همه منتظر بودند ببینند حال مادر شهید چطور می شود. بی تاب می شود؟
گله ای، حرفی ... اما مادر مصطفی چیزی نگفت و محکم ایستاده بود.
💠 پرسیدند حالا شما چه می کنید؟
به علیرضا نوه اش اشاره کرد و گفت: «مصطفای دیگری تربیت می کنم.»
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#یادش_باصلوات
@taShadat
خاکریز خاطرات
قبل از اذان صبح با حالت عجیبی از خواب پرید
گفت:حاجی!خواب دیدم قاصد امام حسین اومد و بهم گفت:آقا سلام رسوندند و فرمودند: به زودی به دیدارت خواهم آمد...یه نامه هم از طرف آقا بهم داد که توش نوشته بود:چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟...همینطور که حرف می زد،گریه می کرد صورتش شده بود خیسِ اشک.دیگه توی حال خودش نبود.شب بعد شهید شد. امام حسین (علیه السلام) به عهدش وفا کرد...
شهید محمد باقر مومنی راد
@taShadat
⚠️توجه....................توجه⚠️
🔰طبق شنیده های امروز و نقل در خبرگزاری ها و......
امشب ساعت 30دقیقه بامداد (12:30شب) خسوف🌓 (ماه گرفتگی) شروع میشود و تاساعت 2بامداد به حداکثر میرسد و بعد از اون تا ساعت3:30کاملا باز میشود🌕.
🔸منتظر اعلام قطعی ورسمی از صدا📻 و سیما 📺میمانیم.
🔸مومنین توجه داشته باشند که هنگام ماه گرفتگی خواندن نماز آیات واجب است.
🔸ملاک خواندن نماز، ساعت اعلام شده نیست بلکه زمانی واجب هست که واقعا ماه شروع به گرفتگی کند و در محل حضور فرد قابل مشاهده باشد.
🌒🌕🌒🌕🌒🌕🌒🌕🌒🌕🌒
✨کوتاهی درخواندن نماز ایات حرام است✨
✍ دلنوشتــــــه
گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟
گفتم : تا منظورت چه باشد ...
گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟ گفتم : آری...
گفت : در چی؟؟ گفتم :در خواندن نماز شب...
گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آری...
گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت...
گفت: جرزنی بود؟؟ گفتم: آری...
گفت: برا چی؟؟ گفتم: برای شرکت در عملیات ...
گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آری ...
گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش ...
گفت: پنهان کاری بود ؟؟گفتم: آری ...
گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ...
گفت: دعوا سر پست هم بود؟؟گفتم: آری ...
گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ...
گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل ...
گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ...
گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ...
گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری ...
گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه...
گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟ گفتم: آری ...
گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ...
گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟ گفتم: آری ...
خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه برپیشونی دوستان شهیدمان
سکوت کرد...گفتم: بگو ...بگو ...
زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام ...
شهــداتــاابــدشرمنــده_ایمـــ
بیـــاییــدقــدردانــــ_باشیمــــــ
🍀🕊🍀🕊❤️🕊🍀🕊🍀
خواهرم
نماز نمیخوانی؟!
خودت میدانی و خدای خودت
روزه نمیگیری؟!
خودت میدانی و خدای خودت
اما وقتی حجابت را حفظ نمیکنی
جواب هزاران چشم
که با دیدن تو به گناه افتادند
را چه خواهی داد؟؟؟
✨ وقتی سوريه بود به خاطر این که ما را نگران نکند چیزی از آنجا نمیگفت، اما وقتی برمیگشت، جسته گریخته حرفهایی میزد. بهم میگفت آنجا به وضوح، حضور #امام_زمان(عج) را درک میکنی🌸
میگفت مثل شب عاشورا که امام حسین(ع) دو انگشت مبارکشان را باز نگهداشتند و جایگاه یارانشان را توی بهشت به آنها نشان دادند، توی سوریه امام زمان(عج) این کار را میکنند🌿
#حاج_عمار
#شهید_مدافع_حرم
محمدحسین محمدخانی🌹
📖 #کتاب_بخونیم ❤️
🔰ماجرای جالب گفتوگوی شهید محمدخانی با تڪفیریها
یڪی از بیسیمهای تڪفیریها افتاد دست ما . سریع بیسیم را برداشتم . میخواستم بد و بیراه بگم . عمار (شهید محمدخانی) آمد و گفت ڪه دشمن را عصبانی نڪن .
گفتم : پس چی بگم به اینا ؟! گفت : «بگو اگه شما مسلمونید ، ما هم مسلمونیم . این گلولههایی ڪه شما به سمت ما می زنید باید وسط اسرائیل فرود میومد ...»
سؤال ڪردند شما ڪی هستید و چرا با ما میجنگید ؟! گفت : «به اونها بگو
ما همونهایی هستیم ڪه صهیونیستها رو از لبنان بیرون ڪردیم . ما همون هایی هستیم ڪه آمریڪایی ها رو از عراق بیرون ڪردیم .
ما لشڪری هستیم از لشڪر رسول الله...
هدف نهایی ما مبارزه با صهیونیست ها و آزادی قبله اول مسلمون ها مسجدالاقصی است...
بحث و جدل ما ادامه پیدا ڪرد تا وقت اذان . بعد از ظهر همان روز ۱۲ نفر از تڪفیریها تسلیم ما شدند . میگفتند : «از شما در ذهن ما یڪ ڪافر ساخته اند .»
#ڪتاب_عمارحلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@taShadat
#درس_اخلاق
رهبر انقلاب🌹
اگر آدمی ڪه هيچ گناهی نمی ڪند، وقتی ميان مردم راه میرود، بگويد:
←بيچاره مردم!!!
همه #مشغول گناهند،
ولی ما الحمدلله خودمان را نگهداشتيم و گناه نمی ڪنيم!!!
اين خودش گناه،
تنزل و #سقوط است.☝️
انسان میتواند در تمام شرایط
راه مستقیم و راه بندگی و عبودیت را بپیماید و در نتیجه حاصل کند.🌹
@taShadat