#در_محضر_شهدا
بسيار تقيد داشت كه پدر و مادرش از او راضے باشند. همچنين خيلے به خواندن نماز اول وقت تقيد داشت. 👌
بسيار اهل مطالعه بود، كم مےخوابيد و بيشتر به خودسازے مےپرداخت. مريم استثنايے نبود اما خيلے خودساخته بود؛
نفرت از غيبت، محبت خالصانهاش به ديگران، هيچ چيز را براي خود نخواستن از شاخصههای اخلاقي او بود. 🌹
شهيده مريم فرهانيان همواره مےگفت برخے سكوتها و حرفهای نابهجا، گناهان كوچكے هستند كه تكرار میكنيم و برايمان عادت مےشود، گناهان بزرگ را اگر انسان خيلي آلوده نشده باشد متوجه مےشود، اين گناهان كوچك هستند كه متوجه نمےشويم.❗️
#شــهيدهمريـمفـرهانـيان
🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_شهید
#لهجه_مشهدی😊
یعنی مُو بارها شده به خدا گُفتُم خدایا؛ به ما توفیق #توبه نده...😐
مُو هَمی #رضا_سنجرانی رِه دوست دِرُم ♥️
با هَمی مدلی که هست ...
دوست دِرُم موقع شهادت هَمی طوری #شهید شُم ...
که تو به بقیه ثابت کنی که بابا؛ هر خری میتونه #لحظه_آخر درست بشه ...🤷♂
اگر همه #قدیس بشن که #شهادت دست نیافتنی میشه!...
حاج رضا؛ خیلی دلتنگتیم ...
کمکمون کن از باتلاق گناهان این دوره و زمونه خلاص بشیم ...😞
شهید مدافع حرم رضا سنجرانی🌹
شادی روحشون صلوات
🌷@taShadat 🌷
📖 #برگےازخاطرات_افلاڪیان
خیره شده بودبه آسمان.🎇
حسابی رفته بودتوی لاک خودش.
بهش گفتم:"چی شده محمد!؟"
انگارکه بغض کرده باشه؛
گفت:"بالاخره نفهمیدیم ارباًاربا یعنی چی❓میگن آدم مثل گوشت کوبیده می شه...😔
یا باید بعد از عملیات کربلای ۵ برم کتاب بخونم...
یا همین جا توی خط مقدم بهش برسم"...🕊
توی #بهشت_زهرا که می خواستند دفنش کنند دیدمش؛
جواب سوالش روگرفته بود.
باگلوله توپی که خورده بود به سنگرش #اربااربا شده بود😭💔
مثل مولایش حسین(ع)...☘
🌷 شهیدسیدمحمدشکری
🌷 #نخبه_پزشکی
﷽
#براساس_داستان_واقعی
#رمان_نسل_سوخته
══🍃🌷🍃══════
#قسمت_نودو_نهم
🔹 داشتیم؟ ...
مادرم روز به روز کم حوصله تر می شد ... اون آدم آرام، با وقار، خوش فکر و شیرین گفتار ... انگار ظرف وجودش پر شده بود ... زود خسته می شد ... گاهی کلافه گی و بی حصولگی تو چهره اش دیده می شد ... و رفتارهای تند و بی پروای سعید هم بهش دامن می زد ...
هر چند، با همه وجود سعی می کرد چیزی رو نشون نده ... اما من بهتر از هر شخص دیگه ای ... مادرم رو می شناختم... و خوب می دونستم ... این آدم، دیگه اون آدم قبل نیست ... و این مشغله جدید ذهنی من بود ... چراهای جدید ... و اینکه بیشتر از قبل مراقبش باشم ...
دایی که سومین کتابخونه رو برام خرید ... پدرم بلافاصله فرداش برای سعید ... یه لب تاپ خرید ... و در خواست اینترنت داد ... امیدوار بودم حداقل کامپیوتر رو بدن به من ... اما سعید، همچنان مالکیتش رو روی اون حفظ کرد ... و من حق دست زدن بهش رو نداشتم ...
نش سته بود پای لب تاپ به فیلم نگاه کردن ... با صدای بلند... تا خوابم می برد از خواب بیدار می شدم ...
- حیف نیست هد ستت، آک بمونه؟ ...
- مشکل داری بیرون بخواب ...
آستانه تحملم بالاتر از این حرف ها شده بود که با این جملات عصبانی بشم ... هر چند واقعا جای یه تذکر رفتاری بود ... اما کو گوش شنوا؟ ... تذکر جایی ارزش داره که گوشی هم برای شنیدنش باشه ... و الا ارزش خودت از بین میره ... اونم با سعید، که پدر دد هر شرایطی پشتش رو می گرفت ...
پتو و بالشتم رو برداشتم و اومدم توی حال ... به قول یکی از علما ... وقتی با آدم های این مدلی برخورد می کنی ... مصداق قالوا سلاما باش ...
کلی طول کشید تا دوباره خوابم برد ... مبل، برای قد من کوتاه بود ... جای تکان خوردن و چرخیدن هم نداشت ... برای نماز که پا شدم تمام بدنم درد می کرد ... و خستگی دیشب توی تنم مونده بود ... شاید، من توی 24 ساعت ... فقط 3 یا 4 ساعت می خوابیدم ... اما انصافا همون رو باید می خوابیدم...
با همون خماری و خستگی، راهی مدرسه شدم ... هوای خنک صبح، خواب آلودگی رو از سرم برد ... اما خستگی و بی حوصلگیش هنوز توی تنم بود ...
پام رو که گذاشتم داخل حیاط ... یهو فرامرز دوید سمتم و محکم دستش رو دور گردنم حلقه کرد ...
ـ خیلی نامردی مهران ... داشتیم؟ ... نه جان ما ... انصافا داشتیم؟ ...
نویسنده: #شهید سید طاها ایمانی📝
🌷 @taShadat 🌷
﷽
#براساس_داستان_واقعی
#رمان_نسل_سوخته
══🍃🌷🍃══════
#قسمت_صد
🔹 لیست
حسابی جا خوردم ... به زحمت خودم رو کشیدم بیرون ...
- فرامرز ... به جان خودم خیلی خسته ام ... اذیت نکن ...
ـ اذیت رو تو می کنی ... مثلا دوستیم با هم ... کاندید شورا شدی یه کلمه به من چیزی نگفتی ...
خندیدم ...
ـ تو باز قرص هات رو سر و ته خوردی؟ ...
ـ نزن زیرش ... اسمت توی لیسته ...
چند تا از بچه ها پای تابلوی توی حیاط جمع شده بودن ... منم دنبال فرامرز راه افتادم ... کاندید شماره 3 ... مهران فضلی ... باورم نمی شد ... رفتم سراغ ناظم ...
ـ آقای اعتمادی ... غیر از من، مهران فضلی دیگه ای هم توی مدرسه هست؟ ...
خنده اش گرفت ...
ـ نه ... آقای مدیر گفت اسمت رو توی لیست بنویسم ...
- تو رو خدا اذیت نکنید ... خواهشا درش بیارید ... من، نه وقتش رو دارم ... نه روحیه ام به این کارها می خوره ...
از من اصرار ... از مدرسه قبول نکردن ... فایده نداشت ... از دفتر اومدم بیرون و رفتم توی حیاط ... رای گیری اول صبح بود...
ـ بیخیال مهران ... آخه کی به تو رای میده؟ ... بقیه بچه ها کلی واسه خودشون تبلیغ کردن ...
اما دقیقا همه چیز بر خلاف چیزی که فکر می کردم پیش رفت ... مدیر از بلندگو ... شروع کرد به خوندن اسامی بچه هایی رو که رای آورده بودن ... نفر اول، آقای مهران فضلی با 265 رای ... نفر دوم، آقای ...
اسامی خونده شده بیان دفتر ...
برق از سرم پرید ... و بچه های کلاس ریختن سرم ...
از افراد توی لیست ... من، اولین نفری بودم که وارد دفتر شدم ... تا چشم مدیر بهم افتاد با حالت خاصی بهم نگاه کرد ...
ـ فکر می کردم رای بیاری ... اما نه اینطوری ... جز پیش ها که صبحگاه ندارن ... هر کی سر صف بوده بهت رای داده ... جز یه نفر ... خودت بودی؟ ...
نویسنده: #شهید سید طاها ایمانی📝
🌷 @taShadat 🌷
مداحی آنلاین - مثنوی نی نامه - آهنگران.mp3
2.09M
🔳 #رحلت_امام_خمینی(ره)
🌴خوشا از دل نم اشکی فشاندن
🌴به آبی آتش دل را نشاندن
🎤حاج #صادق_آهنگران
⏯ #نوآهنگ
🌷 @taShadat 🌷
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
⚘﷽⚘
#یک_قرار_معنوی
#ساعت_۸_به_وقت_امام_هشتم🕗
تاخراسان راهی نیست...✋
دست بر سینه و عرض ادب
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً
🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک...
تو بزن نقـاره زن اسیر آهنگ توام...
به امام رضابگوبدجوری دلتنگ توام...
خوشبختی یعنی تو زندگیت امام رو رضا داری....
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا غریب الغربا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا معین الضعفا
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يَا علی بن موسی الرضا
🌷 @taShadat 🌷
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۱۴ خرداد ۱۳۹۹
میلادی: Wednesday - 03 June 2020
قمری: الأربعاء، 11 شوال 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه)
- حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه)
- یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹رحلت امام خمینی
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام
▪️14 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️20 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
▪️30 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️48 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
✅ با ما همراه شوید...
🌷 @taShadat 🌷
﷽
#نهج_البلاغه
#حکمت57
══🍃🌷🍃════
💠 قَالَ علی [علیه السلام] الْقَنَاعَةُ مَالٌ لَا یَنْفَدُ .
قال الرضى و قد روى هذا الكلام عن النبى (ص) .
🔷 قناعت ، ثروتى است پایان نا پذیر .(این سخن از رسول خدا (ص) نیز نقل شده است ).
🌷 @taShadat 🌷
#کلام_ناب
#راه_قدس
🔷شهیدسید مرتضی آوینی:
♦️راه قدس...
با کاهلی و تنآسایی و دل به
جیفهی بیمقدار دنیا بستن
میانهای ندارد.
راه قدس...
مرد جنگ میخواهد و
مرد جنگ نیز کربلایی است
و کربلایی،
مرد میدان عشق است و
از سختیها و مشقات و
سرباختنها و جان دادنها
نمیهراسد.
#سلام ✋🏻
#صبحتون 💐
#شـهــدایــی 😇🌷
🌷 @taShadat 🌷
◾️▪️💛▪️◾
💛الســــــــــلام علیــــکِ💛
◾️یـــــــا روح الـلـه(ره)◾️
💛اگر کشــــــور به خـــورشیدی
💛درخشــــــان میکند آفــــــاق
💛تو آن خــورشید رخشــــــانی
💛که خـــــــــــاورها بیــــــآرایی
🏴سالگرد ارتحال ملکوتی🏴
🏴بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی🏴
🏴حضرت امام خمینی(ره)🏴
🏴تسلیت باد.🏴
🌷 @taShadat 🌷
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷 @taShadat 🌷
♦️رهبرانقلاب: هرجامعه زنده ای نیاز به تحول دارد
🔹ما در مواردی تحول نداشتیم و حتی در برخی موارد عقب گرد داشتیم که این چیز بسیار نا پسند و برخلاف رویه انقلاب است
🔹در زمینه اقتصاد، تحول این است که ما بتوانیم بند ناف اقتصاد را از نفت قطع کرد
🔹در زمینه بودجه بندی، تحول این است که بودجه طوری بسته شود که به معنی واقعی کلمه ناظر به عملکرد باشد
🔹در مسائل آموزش این است که آموزشهای دانشگاهی، دبیرستانی و دبستانی را عمقی قرار بدهیم و صرفا حفظی نباشد
🔹در زمینه مسائل اجتماعی، حل قطعی مشکل اعتیاد و مسائل خانواده مهم است و تحول باید در این زمینه ها انجام داد
🔹یکی از زمینههای تحول، نترسیدن است. از مخالفت ها نباید ترسید
🔹اگر حرکت مهم و محاسبه شده ای انجام شود، از کسی حتی دشمن خارجی نباید ترسید. دشمن خارجی به دنبال ضربه زدن در زمینه نرم افزاری و سخت افزایش است
آنچه که امروز در آمریکا مشاهده می شود، بروز یک واقعیتهایی است که قبلا پنهان میشد
🔹این که یک پلیس با خونسردی تمام یک سیاه پوست را خفه کند، چیزی نیست که جدیدا به وجود آمده باشد. این طبیعت آمریکاییها است که امروز خودشان را نشان می دهد
🔹این شعارهایی که امروز در آمریکا داده می شود، حرف دل مردم آمریکا است
🔹آمریکایی ها به لطف الهی رسوا شدند
🔹ضعف مدیریت آمریکایی ها در موضوع کرونا باعث شده تلفات در آن کشور بیشتر از سایر کشورها باشد
🔹آمریکایی ها در برخورد با مردم زبانشان دراز است
🔹کسانی که از آمریکا دفاع می کنند، حتی ایرانیانی که از آمریکا دفاع میکنند، امروز از خجالت نمیتوانند سرشان را بالا
🌷 @tashadat 🌷
🌹شهید مدافع حرم محمد مهدی خراسانی
دو هفته قبل از اعزامش همراه خانواده با شهيد سيدعلياصغر شنايي به مشهد مقدس رفتيم.🕌 سفر بسيار خوب و به ياد ماندني بود. در بازگشت از مشهد، آنها با هم شوخي ميكردند و ميگفتند: «اگر ما رفتيم و برنگشتيم ما را فراموش نكنيد، شما همسران شهيد ميشويد و آن وقت با شما مصاحبه ميكنند. از حالا به فكر آن روز باشيد و خود را آماده كنيد كه در جواب چه بگوييد📃» ولي ما اين حرف را به شوخي ميگرفتيم. كلاً در طول راه از شهادت حرف ميزدند. آنها كه ميدانستند ميخواهند شهيد شوند، به نظرم داشتند ما را آماده ميكردند...✔️
شب آخر نشست کنارم، گفت: طاهره جان یک سوال ازت دارم، از من راضی هستی؟. گفتم: چرا نباشم تو اینقدر خوبی که خوبی هایت را نمی توانم بیان کنم.☺️ گفت : منو ببخش نتوانستم همیشه کنارت باشم. وقتایی که نبودم توی شهر غریب در خانه تنها بودی، نتوانستم آن زندگی که دوست داری را برایت فراهم کنم😔؛ دستهایش را گرفتم و گفتم این چه حرفی است که می زنی؛ من همیشه عاشقت بودم. وجودت مایه آرامش، آرامشی که کنار تو دارم با دنیا عوض نمی کنم☝️. گفتم: تو چی از من راضی هستی. گفت : من راضیِ راضی ام خدا هم از تو راضی باشه ❤️
فردا صبح تلفنش به صدا در آمد. شهید شنائی بود که گفت ساعت یازده آماده باش تا برویم . موقع خداحافظی شد؛ محمد و امید در پذیرایی ایستاده بودن و ساکت انگار آنها هم متوجه شده بودند این آخرین دیدار با پدر است.💔 مهدی بغلشان کرد و محکم بوسید و پرسید: چی میخواهید برایتان بگیریم؟ پسر بزرگم که ساکت بود. پسرکوچکم داد زد با زبان شیرین کودکی اش، بابایی بستنی 5 تا 10 تا😋، باباش بوسه ای محکم زد به صورتش گفتم چشم می خرم. و رفت و دل من را هم همراه خودش تا آن طرف مرزها برد...
از سوریه یک شب در میان صحبت می کردیم تا اینکه شب آخر من منزل برادرش مهمان بودیم، زنگ زد با همه احوالپرسی کرد. آخرین نفر گوشی به من رسید. دوست داشتم فقط زار زار گریه کنم😭. گفتم: کی میای گفت : با خداست، صداش خسته بود، مثل قبل که زنگ می زد نبود، الان که فکر می کنم می بینیم انگار یک چیزی می خواست بگوید، بی قراری من اجازه بهش نداد حرف دلشو بزنه😞. گفت خط ها خرابه معلوم نیست بتونم زنگ بزنم اگه چند روز تماس نگرفتم نگران نباش مواظب خودتون باشید خداحافظ. برای آخرین بار صدایش را شنیدم و هنوز که هنوز است صدایش در گوشهایم زمزمه می شود😔. در نهایت مهدی۱۴ خردادماه ۹۲ در شهر حلب سوریه بر اثر تله انفجاری به شهادت رسید🕊
شادی روح مطهرشون صلوات🌹
🌷 @taShadat 🌷
مداحی آنلاین - به نام نامی عاشقان بریده سر - رسولی.mp3
4.03M
•○🎵💔○•
•<😔بھ نام نامےعاشقاݧ بریده سر
بھ پیش تیغتاݧ میشود سینھ ام سپر😢>•
#حاجمهدیرسولی
#رحلتامامخمینی(ره)
🌸🥀📿✨
🌷 @taShadat 🌷