🔸حضرت #امام_خامنه_ای (مدظله العالی):
💠جوان امروز در آمادگی خود و شجاعت خود و غیرت خود برای دفاع از هویت دینی و انقلابی خود، از جوان نسل اول هیچ كمتر نیست، شاید هم جلوتر است.
۱۳۸۵/۱۱/۲۸
-@taShadat
#خاطرات_شهید
دوست داشت ایستاده شهید شود...
چهره خاصی داشت، و من علّتش رو بعدها فهمیدم، قد بلندی داشت و چهارشانه بود، با محاسن بلندی که داشت خیلی به دل می نشست، همیشه آخرای نماز برای بچهها شور می خوند و ما سینه می زدیم...
#مهدی با یک شور خاصی می خوند: "شهِ با وفا ابوالفضل"
خیلی قشنگ می خوند، و ما رو دیوونه می کرد که من بعدها فهمیدم چون چهره او شباهت خاصی به حضرت ابوالفضل داشت به خاطر همین شباهتش وقتی برای ما می خوند ما رو بیشتر به شور میآورد، توی عملیاتها هم وقتی به چهره او نگاه می کردیم روحیه ما چند برابر می شد این اواخر مهدی با همان پای قطع شده باز هم به جبهه می اومد، همیشه می گفت: آدم نباید در مقابل این دشمن خوابیده شهید بشه دوست داشت ایستاده شهید بشه، بعدها هم شنیدم وقتی که ترکش خورده بود خودش رو گیر داده بود به سیم خاردارهای ارتفاعات کانی مانگا، می دونست که قراره شهید بشه، شنیدم که دستاشو پیچیده بود دورسیم خاردارها تا نیافته، و ایستاده شهید شد...
#شهید_مهدی_خندان🌷
@taShadat
یکبار مشغول کار بودیم که تلفن روحالله زنگ خورد📱. نمیدونم چه کسی پشت خط بود که روحالله با دیدن شمارهاش سریع تلفن رو جواب داد. حرکاتش را زیر نظر داشتم.
خیلی شمرده شمرده و با احترام کامل صحبت میکرد.👌
برایم جالب شد بدونم چه کسی پشت خطه که روحالله اینقدر محترمانه با او صحبت میکنه👀. آن شخص رو «شما» خطاب میکرد و معلوم بود خیلی برایش عزیز است که اینطوری با او صحبت میکند.
تلفنش که تموم شد پرسیدم کی بود؟
گفت: بابام☺️
خیلی تعجب کردم. باورم نمیشد. روحالله در نهایت ادب و احترام با پدرش صحبت میکرد.
این همه احترام در کلام با پدرش واقعابرایم شیرین و جالب بود.🌸
به نقل از: سیدمحسن مرتضویان(دوست و همرزم شهید)
🍃🌷
✨تلنگر: طرز برخورد ما با پدر و مادرمان چگونه است؟ آیا ما هم با پدر و مادرمان، در نهایت ادب و احترام صحبت میکنیم؟
گوش کردن به حرفشان که جای خود...
🍃🌸
پن: هر وقت با پدر و مادرمان با احترام صحبت کردیم یا امرشان را اجابت کردیم، ثواب آن را هدیه کنیم به شهدا به ویژه #شهید_روح_الله_قربانی 🌹
بی پاسخ نخواهند گذاشت ان شاءالله...
#شهید_مدافع_حرم
#روح_الله_قربانی♥️
@taShadat
🌹بمناسبت سالروز شهادت
#شهدای_خمسه_سادات
در اول مرداد ماه 1367 دقیـقا زمـانی ڪه ایـران قطعنـامه 598 را پذیرفته بـود . خبـر میرسـد نیروهای عراقی به سمت اهواز
درحال پیشروی هستند .
28نـفر از رزمنده های تیپ حضرت زهـرا(س) ، از لشڪر۱۰سیـدالشهـدا (ع) جهت مقـابله با
ورود دشمن سوار بارِ ڪامیـونی میشوند.
ابلیس های زمان اسماعیلها را به مسلخ نبرد میڪشند و عبارت تن برابـر تـانڪ در اینـجا
مصداق علنی پیدا میڪند آنهم روز عید قربان
ڪامیـون حامل رزمنـده ها مورد اصابت تیر
مستقیـم تـانڪ بعثی هـا قـرار میگیرد ، خیلی
از بچههـا زخمی میشـوند ولی فقط
#پنج_سید از میان آنها پر میڪشند ...
#شهید_سیدعلیرضا_جوزی
#شهید_سیدمهدی_موسوی
#شهید_سیدصاحب_محمدی
#شهید_سیدحسین_حسینی
#شهید_سیدداود_طباطبایی
هشت سال بعـد یادمانی در همـان محل
(سه راهی ڪوشڪ) سـاخته میشـود ڪہ امروزه زیارتگاه عاشقان و دلسوختگان است.
#روحشان_شاد_یادشان_گرامی
#یادشهداباذکرصلوات
@taShadat
🔶 محسن همیشه میگفت :
«مقام معظم رهبری وقتی که فرمودهاند :
"جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است"،
✅ تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کردهاند.
🚫 ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم.»
شهید_محسن_حججی
شادی روحش صلوات🌺
~••°°•○ °°°°°°°°°°•○°°••~_
﷽
صبــح در کوچه ی ما
منتظرِ خنده ی تــوست!
وقت آن است
که خورشیــدِ مجدد
باشی...!!
#شهید_محمودرضا_بیضائی
#سلام_صبـحتون_شهـدایـی
~••°°•○ °°°°°°°°°°•○°°••~_
@tashadat
#اخلاق_شهدایی🌹
ابراهیم قبل از رفتن به جبهه یڪ خودسازی عالی داشت و ما شاهد و ناظر این آمادگی بودیم و این خودسازی یڪ شبه ایجاد نشده بود، بلڪه او از سالها این آمادگی را به خود داده بود .
ابراهیم همیشه میگفت : اول باید خودمان را بسازیم و آنچه مد رضای خدا است برای خدا خرج ڪنیم.
یادم می آید یڪ روزهایی ابراهیم دیر وقت به منزل میآمد و خیلی خسته بود اما تا صبح نمی خوابید تا مبادا نماز صبحش قضا نشود و همچنین برای نماز جماعتش یڪ برنامه خاصی مد نظر قرار داده بود .
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهداسنگنشانندڪهرهگمنڪنیم
#اهمیتنمازوجماعت
✍ راوی : خواهر شهید
@taShadat
خودتان را برای
ظهور امام زمان (روحی لك الفدا)
و جنگ با كفار،
به خصوص #اسرائيل
آماده كنيد كه آن روز
#خیلی_نزديك است.🌱✨
🌹بخشی از وصیتنامه
{ شهیدمحسنحججی}
۱۷روز مانده به شهادتت♥️
۱۵ روز مانده به اسارتت🌱✨
@taShadat
#خاطرات_شهید 🌷
داشتیم براے عملیات آماده مے شدیم #اذان_صبح گفتند، سریع آمدیم توے چادر تا نماز بخونیم و حرڪت ڪنیم منطقہ شناسایـے شده بود و بمباران شروع شد توے چادر مشغول نماز خواندن بودیم ڪہ دو سہ تا راڪت افتاد ڪنار چادر ما برادرے ڪہ درحال تشهد بود یڪهو بہ #سجده رفت وهمانطور ماند...
دیدم از ڪنار پیشانے اش رگہ خونے بیرون زد یاد ضربت خوردن حضرت علے(ع) افتادم این بچہ ها بہ آقاے خودشان اقتدا ڪردند حتے شهادتشان هم #علے_گونہ بود...
@taShadat
💖 #اخلاق_شهدایی 💖
پنجمین روز شهادت پدرم یڪی اومد در خونہ . یڪ آقای روشن دلی بود .
گفتیم : «بفرمایید»🙂
مرد نابینا گفت : «عباس شهید شده؟» 😔
گفتیم : «بله»
گفت : «من ڪسی را ندارم .
من یڪ هفتهای هست ڪه حمام نرفتم ؛
این شهید من را هر هفتہ روزهای جمعه ڪول میڪرد و بہ حمام میبرد و لباسهام را میشست و بدون چشم داشت میرفت .»♥️
#شهید_عباس_بابایی
#شهداسنگنشانندڪهرهگمنڪنیم
@taShadat
💖 #اخلاق_شهدایی 💖
پنجمین روز شهادت پدرم یڪی اومد در خونہ . یڪ آقای روشن دلی بود .
گفتیم : «بفرمایید»🙂
مرد نابینا گفت : «عباس شهید شده؟» 😔
گفتیم : «بله»
گفت : «من ڪسی را ندارم .
من یڪ هفتهای هست ڪه حمام نرفتم ؛
این شهید من را هر هفتہ روزهای جمعه ڪول میڪرد و بہ حمام میبرد و لباسهام را میشست و بدون چشم داشت میرفت .»♥️
#شهید_عباس_بابایی
#شهداسنگنشانندڪهرهگمنڪنیم
@taShadat
#پندنامه💌
"همسر عزیز و مادر مهربانم از شما خواهش می کنم که در مراسم تشییع من بلند گریه نکنید☝️ و این را هم به بقیه زن های فامیل بگویید. از حضرت زینب(س) الگو بگیرید. البته این درخواست بسیار بزرگی است ولی شما را به جان #امام_حسن_مجتبی(ع) این درخواست مرا انجام دهید.💔
اگر روزی به دیدار حضرت آقا رفتید به ایشان بفرمایید از نور دو چشمانم بیشتر دوستشان دارم."♥️
#سبک_زندگی_خانوادگی_شهدا
#مدافع_حرم
🌷حیدر ابراهیم خانی🌷
@taShadat
خاکریز خاطرات
گردان امام حسین (علیه السلام) توی محاصره دشمن قرار داشت.
دست مشدی عباد فرماندهی گردان هم قطع شده بود،
اما با همون حالت ایستاده و مردونه میجنگید.
مشدی عباد به عقب بی سیم زد و گفت:
سلام من رو به امام خمینی برسونید و بگید مشدی عباد و نیروهاش حسین وار جنگیدند و حسین وار شهید شدند.
جنازه مشدی عباد هم بر نگشت.توی وصیت نامه اش نوشته بود:
ای کاش وقتی شهید شدم،جسم من رو پیدا نکنند...
سردار شهید محمد باقر مشهدی عبادی (مشدی عباد)
@taShadat
✨بسم رب الشهداء والصدقین✨
📚معرفی کتاب:فرار از زندان داعش
آنچه در این کتاب خواهید خواند، روایتی است از یک مدافع حرم افغانستانی که چند ماه اسیر تکفیریها در سوریه بود و در این مدت وحشتناکترین ساعات را گذراند. این کتاب حاصل مصاحبههای این روزنامهنگار با یکی از مجاهدین افغانستانی است.
در این کتاب خواننده روایت سیدعلی جعفری مجاهد افغانستانی را از زبان خودش در روزهایی که در اسارت تروریستهای تکفیری بوده را میخواند.
کتاب «فرار از زندان داعش» در 55 صفحه با قیمت 5 هزار تومان منتشر شده، که مصاحبه و تدوین آن را زهرا بختیاری انجام داده و نشر یا زهرا(س) آن را منتشر کرده است.