دل من تنگ💔 همین یک #لبخند
و #تو در خنده مستانه خود میگذری
نوش جانت
💥اما...گاه گاهی👌
به دل خسته ما هم #نظری!!
#شهید_محسن_حججی
🌹🍃🌹🍃
@taShadat
🌾چونکه #صبح آمد و چشمم باز شد
🌴قلب من♥️ با چشم تو همراز شد
🌾غرق رحمت می شود آن #روز که
🌴صبح من با #یاد_تو آغاز شد😍
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
@taShadat
#خزانه_بى_انتها
حاج آقا قرائتی:
💠به خانه پدر دو شهید در همدان رفتم ، ایشان نقل مى كردند كه روز عیدى به
منزل آخوند ملاعلى همدانى رفتیم. مردم به زیارت آقا مى آمدند ، نوبت به فقرا
كه مى رسید آقا از زیر تشك پولى برمى داشت و به آنها مى داد.
گفتیم : به یقین آقا پول زیادى زیر تشك ذخیره كرده است. از قضا آقا براى كارى
از اتاق بیرون رفت ، ما شیطنت كردیم و تشك را برداشتیم تا ببینیم چقدر پول
هست ، دیدیم هیچ نیست!
گفتیم : لابد تمام شده است.
آقا برگشت و سرجاى خود مستقر شد و فقیرى وارد شد، دیدم آقا دست كرد زیر
تشك و به او پولى داد، فقیر بعدى آمد باز هم آقا از زیر تشك به او پولى داد!
فهمیدیم قصّه از جاى دیگرى آب مى خورد.
May 11
شهدای بی پدر و مادر
آره شهدای بی پدر و مادر 😡
ترش نکنید☺️
شهدای بی پدر و مادر کسایی که عکساشون خیلی نیست و خیابونی به نامشون نیست.🌹🌹🌹
میگید چرا چون پدر و مادر ندارن،سالها پیش پشت در شیر خوارگاه ولشون کردن و رفتن🌹🌹🌹🌹
راستی اگه یه روزی رفتین بهشت زهرا ، اگه حال داشتین سری هم به مزار این دوتا داداش گل بزنید☺️🌹🌹
قطعه 50،ردیف 65،شماره19🌹
قطعه 50،ردیف67،شماره19🌹
🌹امام علي علیہ السلام ميفرمایند:
👌آرزوها،
ديدگاڹ بصيرت را ڪور ميڪنند...
💠الأَمانِيُّ تُعمي أعيُڹَ البَصـائِرِ💠
📚 بحار الأنوار، ج ۷۸ ص ۱۴
°•|🍃🌸
#برگـــــےازخاطراٺـــــ
#شهیــــد_داوود_عابـــــدی🕊🌹
🔴 #شهادتی_شبیه_شهادت_مادر
🔸داود عابدی، خيلی دوست داشت مثل حضرت زهرا(س) شهيد بشه؛ هميشه اين را میگفت.
🔸صبح روز عمليات بدر، در مسيری كه دوشكاهای دشمن بدجوری شليک میكردند، داود را ديدم كه چهارزانو روی زمين نشسته. كلاه مشکیای روی سر، موهای كوتاهش را پوشانده بود و ريش انبوه و مشكیاش همچنان زيبا مینمود. چفیهی سفيدی به دور كمر بسته بود.
🔸جلو كه رفتم، ديدم گلولهای از پهلوی چپ او وارد و از پهلوی راستش خارج شده، خون داشت بيرون میزد، اما داود خونسرد نشسته بود. انگشتان دستهايش را درهم پيچيده بود و فشار میداد. خيلی بهخودش فشار میآورد.
🔸در همان حال نشسته، با صدايی گرفته و سخت، زمزمهای به گوشم رسيد. داود بود كه میخواند:
《ذكــــر دل بُوَد يا علی مدد
بی حدّ و عدد يا علی مدد》
اين را كه به پايان رساند، آرام با صورت بر زمين افتاد و به #شهادت رسيد.
🔸همانگونه كه خودش دوست داشت، با عشق به حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع).
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮
🆔➣ @tashadat
╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
📌 توصیه ویژه الله بهجت:
👈 تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان
👈 می نشینی بگو یا صاحب الزمان
👈 برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان
👈 صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن
👈 شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو"السلام علیک یا صاحب الزمان"بعد بخواب.
✅ شب و روزت را به یاد محبوب سر کن که اگر اینطور شد، شیطان دیگر در زندگی تو جایگاهی ندارد، دیگر نمیتوانی گناه کنی، دیگر تمام وقت بیمه امام زمانی.
👌 امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: "که در حیرت دوران غیبت فقط کسانی بر دین خود ثابت قدم می مانند که با روح یقین مباشر و با مولا و صاحب خود مأنوس باشند."
📕 @tashadat
ما در روزگاری به سر میبریم که
بیشترِ مردمِ آن،
بی وفایی را زیرکی میدانند.
#نهج_البلاغه
خطبه۴۱
°°°° °°°°
#داستان_زیبای_دو_رفیق ♥️
دو شهید ....
همہ جا معروف شده بودن به باهم بودن ؛
تو جبهه حتی اگه از هم جدا شونم میڪردن آخرش ناخواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم ...!
خبر شهادت علی رو ڪه آوردن ، مادرِ محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت : بچم
اول همه فڪر میڪردن علی رو هم مثل بچش میدونه ، به خاطر همین داره اینجوری گریه میڪنه .
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی ، تو هنوز زانوهات محڪمه ، تو باید ننه علی رو دلداری بدی .
همونجوری ڪه هایهای اشڪ میریخت گفت :
زانوهای محڪمم ڪجا بود ؟
اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن .
عهد بستن آخہ مادر ...
عهد بستن ڪه بدون هم پیش سیدالشهدا نرن ....!
مأمور سپاهی ڪه خبر آورده بود ڪنار دیوار مونده بود و به اسمی ڪه روی پاڪت بعدی نوشته شده بود خیره مونده بود ....
نوشتہ بود #شهید_سید_محمد_رجبی ...!
✍ : پ.ن. خدایا بہ حق شهدا ، قسمتمون ڪن یه همچین رفیقی .
@taShadat
ٺـٰاشھـادت!'
#خاطره
🍁شب آخر موقعه ی خداحافظی متوجه شدند که مادر خواب است و به جای بیدار کردن مادروخداحافظی، شروع به بوسیدن کف پای مـادر کرد، وبه پدر خودشان گفت که سلام مرا به ،مادرم برسانید
#شهید_حسن_رجایی_فر
@taShadat
📢دو کلمه حرف حساب
✍«ﻣـﺎﺩﺭ ﺍﺯ ۵ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ و
ﻣﺸﻐﻮﻝ ڪاﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮﺵ
لنگ ﻇـﻬﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻨﺪ
ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌـﺪ ﺩﺭ اینستاگرام خود ﭘﺴﺖ
ﮔﺬﺍﺷﺖ: " ﻫـﻤﻪﯼ ﻫـﺴﺘﯽﺍﻡ #ﻣـﺎﺩﺭ ".
ﺩﺭ ﻫـﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧـﺘﺮ
ﺷﺪ ﺩﺧـﺘﺮڪ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ: ﻫــﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺖ
ﮔﻔـــﺘﻢ ﺑﯽﺍﺟـﺎﺯﻩ ﻧـﯿﺎ ﺗـــﻮ ﺍﺗﺎﻗـــﻢ
ﻧﻤﯽ ﻓﻬـــﻤﯽ؟؟؟
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﭘﺴﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻠﯽ ﻻیڪ ﺧﻮﺭﺩ..!
✍ﻣﺮﺩ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﺧﺎﺗﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺼﺐ ﮐﺮﺩ
ﻫﻤـﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ: ﺣـﺎﻝ ﺑــﺮﺍﺩﺭﺕ ﺭﺍ
ڪه ﺑﯿــــﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﭘـــﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯼ..؟
ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﮔﻔﺖ: ﺍﻻﻥ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ
اما ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
" ﺑﯿﺎ ﺗﺎ ﻗــــﺪﺭ ﯾڪﺪﯾﮕﺮ ﺑﺪﺍﻧــﯿﻢ "
⁉️ آيا تا بـحال ﻫﯿﭻ فڪر ڪرﺩﻩﺍﯾﻢ
ڪه #ﺷﻌﺎﺭ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﺭ #ﺩنیایﻣﺠﺎﺯﯼ
ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺣﻘــﯿﻘﯽ
ﺷــﺒﺎﻫﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ؟؟!!
#گیرکردیم_به_سیم_خاردارگناه
@taShadat