eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.8هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹🌹 اگر می شود به موضوع شهادت محمدحسین بپردازیم. شما در جریان حوادث و درگیری ها بودید؟ 🌹محمدحسین شب حادثه پیش من بود. به من گفت: مامان پاسداران شلوغ شده و تیر اندازی است. من گفتم: شما نرو در دل تیراندازی! مسئولان باید رسیدگی کنند. گفتم: مامان شما بسیجی هستید، بسیجی همیشه دستش خالی است و سینه اش سپر. با عشق می روند، شما نرو. اول حرفی نزد. اذان مغرب را که گفتند، وضو گرفت و گفت می خواهم بروم هیئت. می دانستم می رود محل درگیری، می شناختمش، محال بود برای دفاع نرود. همیشه می گفت: همه ما سرباز این نظام هستیم. وقتی می خواست از در خانه بیرون برود به من نگاه کرد و خندید. گفتم: محمدحسین من دائم به شما زنگ می زنم. خندید و گفت: مامان حالا نمی خواهد تند تند زنگ بزنید. گفتم: مامان نرو، بعد دستش را به احترام روی سینه اش گذاشت و تعظیم کرد. حرفی نزد حتی یک چشم هم نگفت که با رفتنش به من دروغ گفته باشد. محمدحسین به هیئت رفت. پسرم به عزای آل الله اهمیت می داد. برای عزای اهل بیت لباس مشکی می پوشید. در ایام فاطمیه در هر دو دهه مشکی می پوشید. محرم که از راه می رسید انگار فصل بهار زندگی اش از راه رسیده باشد. همه اش می گفت دارد محرم می آید. بعد از شهادت محمدحسین جوانی که همان شب در هیئت حضرت زهرا (س) با محمدحسین آشنا شده بود به خانه ما آمد و برایم تعریف کرد: محمدحسین را در هیئت دیدم و همان شب با هم دوست شدیم. سینه زدن ها و حال و هوای محمدحسین من را به خودش جذب کرد و شیفته اش شدم. لباسش خیس عرق بود. ساعت 11 بود که دیدیم محمدحسین می خواهد از هیئت خارج شود، از محمدحسین پرسیدم: فردا شب هم می آیی؟ گفت: بله،حتماً، من هیئت حضرت زهرا (س) را ترک نمی کنم. امروز فهمیدم محمدحسین شهید شده است. من در هیئت با محمد دوست شده بودم اما باورکردنی نبود که محمدحسین ظرف چند ساعت بعد از آشنایی مان، شهید شده باشد. او با لباس عزای حضرت زهرا(س) از هیئت خارج شد. میان هیئت از محمدحسین و دوستانش خواسته می شود که خودشان را به خیابان پاسداران برسانند. محمدحسین با همان عرق عزای خانم زهرا(س) که بر جانش نشسته بود، راهی می شود و بعد هم که شهادت محمدحسین در نزدیکی های اذان صبح اول اسفند ماه رقم می خورد. 🌹🌹🌹🌹 🍃🔟🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌿🌿🌿🌿 نحوه شهادتش چطور بود؟ 🌹وقتی پیکر چاک چاک پسرم را دیدم، به عمق فاجعه پی بردم. البته نگذاشتند همه پیکر را ببینم. وقتی خواستم سینه اش را ببینم نگذاشتند و گفتند دست به چیزی نزنید. همه صورتش سوراخ سوراخ شده بود. نمی دانم با چشمانش چه کرده بودند، بینی محمدحسین شکسته بود، هر جنایتی که از دستشان برمی آمد با پسرم کرده بودند. تمام برجستگی های بدن و صورت محمد حسین را برایم با پنبه درست کرده بودند. وقتی شنیدم محمدحسین شهید شده، خدا را شکر کردم. محمد آرزو داشت این مدلی به دیدار معبودش برود. بعد ها وقتی لحظه شهادتش را شنیدم یاد آن صحنه عاشورا افتادم که بر پیکر امام حسین(ع) تاختند. شهادتش داستان کربلا را برایم تداعی کرد. ابتدا با تفنگ شکاری به محمدحسین شلیک می کنند، بعد با همان تفنگ به سر و صورتش می زنند. بعد که محمدحسین دست تنها می ماند با قمه و هر چه در دست داشتند به جانش می افتند و در آخر هم با خودرو از روی بچه ام رد می شوند و این کار را تکرار می کنند. اگرچه دراویش وحشی، اسبی برای تاختن به جان محمدحسین نداشتند اما سوار بر خودرو بر بدن چاک چاکش تاختند و شهادت محمدحسین اینگونه غریبانه رقم خورد. اینها نشان دهنده نفرت و کینه دشمنان اسلام و انقلاب است. خدا را شاکرم که بعد از 1400سال ذره ای تنها ذره ای از آن دریای مصائب عاشورا را به ما نشان دادند. 🌿🌿🌿🌿 🍃1⃣1⃣🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
☘☘☘☘ فکرش را می کردید محمدحسین در خیابان پاسداران تهران به آرزوی همیشگی اش برسد؟ 🌹نه اصلاً تصور نمی کردم در تهران این اتفاق برای محمدحسینم بیفتد. فکر شهادتش را می کردم اما به این شکل نه، فکر نمی کردم. اگر این اتفاق برای محمدحسین در سوریه می افتاد برایم عجیب نبود. این همه صدمه و جراحت بر پیکرش اگر در سوریه و به دست داعش تکفیری اتفاق می افتاد جای تعجب نداشت. آن روزی که من محمدحسین را به سوریه فرستادم، منتظر بودم. منتظر اسارت، جانبازی و شهادتش. می دانستم آنها رحم ندارند. آمده اند که اسلام را نابود کنند و شنیده و دیده بودم که چه بلایی سر مدافعان حرم می آورند، اما اینکه یک همچین اتفاقی در ایران، در تهران، در امن ترین شهر اسلامی جهان برای پسرم بیفتد، کمی غیرمنتظره بود. دراویش شقی با هر چه در دست داشتند به محمدحسین ضربه زده بودند. همه نیزه به دست به جان محمد افتادند.فکرش را نمی کردم در خود تهران داعشی ها این مدلی لانه کرده باشند. البته لانه هم ندارند اینها مانند گرد هستند، مانند کاهی که با یک فوت به فنا می روند. فقط اراده می خواهد. شهادت جوانانمان را در تهران در زمان فتنه ها شاهد بودیم، اما این نوع شهادت به این وحشتناکی نداشته ایم. ☘☘☘☘ 🍃1⃣2⃣🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌴🌴🌴🌴 آن طور که متوجه شدم رفاقت خاصی بین شما و محمدحسین وجود داشت؟ 🌹من سه تا بچه داشتم. خیلی ها می گفتند تو یکجور دیگر به محمدحسین نگاه می کنی. محمدحسین طوری بود که این نگاه ویژه را می طلبید. هر مادری بچه هایش را دوست دارد، اما پیوند بین من و محمد یک پیوند قلبی، آسمانی بود. من و محمد خیلی به هم وابسته بودیم. حرف هایمان را به هم می زدیم. قبل رابطه مادر و فرزندی دوست هم بودیم. انگار حرف های هم را می فهمیدیم. مثل روز برایم روشن بود که محمدحسین ماندنی نیست. دخترم الان می گوید: مادر الان می فهمم که تو چرا به محمدحسین اینقدر توجه داشتی! در این سال ها سعی کردم تا وقتی محمدحسین هست به او خدمت کنم. می دانستم با شهادت می رود اما نه این مدل شهادت. 🌴🌴🌴🌴 🍃1⃣3⃣🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
💐💐💐💐 یعنی انتظار شهادتش را داشتید؟ 🌹من همیشه به امام حسین (ع) می گفتم که آقا جان اگر اجازه می دادید که من در روز عاشورا یاری تان کنم، دوست داشتم جای آن صحابه ای باشم که هنگام خواندن نماز برای حفاظت شما با صلابت ایستاد و همه تیر ها به سر و صورتش اصابت کرد. این دعای من بود نمی دانم اگر در آن شرایط قرار می گرفتم، می توانستم یا نه! اما این درخواست را همیشه از امام حسین (ع) داشتم که محافظ ایشان باشم و درد و بلایشان را به جان بخرم. وقتی به کربلا می رفتم در کنار مزار شهدای 72 تن می گفتم: من به قربان شما که امام حسین(ع) را یاری کردید و نگذاشتید آقای ما غریب تر از این بشوند. کاش بودیم و فدای شما می شدیم. آن روز وقتی پیکر محمدحسین را به این شکل دیدم، یاد حرف های خودم افتادم. آن دعایی که همیشه در سجده هایم از امام حسین(ع)تقاضا داشتم، اجابت شد. به محمدحسین گفتم: قربانت بروم من آرزویش را داشتم اما تو به توفیقش رسیدی. خدا را شکر می کنم که لیاقتش را به محمدحسین داد. ما چیزی از خود نداریم، هر چه هست عنایت آل الله است. از وساطتت آقا امام زمان (عج) است که ایشان واسطه همه رزق های معنوی و روزی های دنیایی ما هستند و محمدحسین هم رزق معنوی بود که خداوند به من داد. 22سال یک گلی را به من دادند و من از وجودش لذت بردم بعد هم به سلامت و عافیت به لطف خودشان از ما گرفتند. خدا را شاکرم چه در بودن محمدحسین و چه در شهادتش. 💐💐💐💐 🍃1⃣4⃣🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
🍁🍁🍁🍁 محمدحسین وصیتی داشت؟ 🌹محمدحسین خیلی روی حجاب تأکید داشت. غیرتی بود. ما تذکر در مورد رعایت حجاب از طرف او نداشتیم اما اگر حتی اقوام را در بیرون از منزل می دید که حجاب درستی نداشتند توجه نمی کرد و گاهی آنها پیش من گله می کردند که محمدحسین ما را در خیابان دید و سلام نداد و توجهی نکرد. من هم می گفتم حجابتان را رعایت کنید تا محمدحسین به شما سلام کند. تا مادامی که اینطور هستید توجه نمی کند. 🍁🍁🍁🍁 🍃1⃣5⃣🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌹🌹🌹🌹 وصیت نامه شهید حدادیان قبل از رفتن به سوریه: بسم‌ رب الشهدا و الصدیقین خوشا آنانکه شهادت قسمت‌شان می‌شود. خدا می‌داند که بر خود واجب دانسته که به پیروی از علی‌اکبر امام حسین (ع) در جبهه‌های حق علیه باطل حضور پیدا کنم و از حرم عمه سادات در حد توان خود دفاع کنم که در روز قیامت شرمنده مادر سادات، حضرت زهرا (س) و ارباب بی‌کفنم نباشم. جان ناقابلی دارم که پیشکش حضرت صاحب‌الزمان (عج) و نایب بر حقش می‌کنم. پدر و مادر عزیزم! دست شما رامی‌بوسم و از شما می‌خواهم بابت تمام اذیت‌هایی که شما را کرده‌ام، مرا حلال کنید و از حرف آنهایی که می‌گویند ما برای پول و مادیات دنیا رفتیم ناراحت نشوید. پیرو خط رهبری باشید که قطعاً راه درست و راه امام زمان (عج)‌ می‌باشد. اگر شهید نشویم، می‌میریم 🌹🌹🌹🌹 🍃1⃣6⃣🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
دوستان گلم من دیگ باید برم دوستام منتظرم هستن😍 پیرو راه شهدا باشین ک ان شاءالله شفاعتشون شامل حالتون‌ بشه🌹 یا علی✋ 🍃1⃣7⃣🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
داستان محمدحسین هنوز ادامه دارد... تا جایی که قدم های رهبر در خانه گذاشته میشود... خون شهدا همیشه زنده است... 🍃1⃣8⃣🍃 •♡ټاشَہـادَټ♡•
💞شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس، شهدای مدافع وطن ،شهدای مدافع حرم💞 و علی الخصوص 💠 شهید محمد حسین حدادیان 💠 🌷 صلوات 🌷 ✨ التماس دعای فرج ✨ •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت 5⃣1⃣ 🔰نشانه هائی از جایگاه ویژه ی امام علیه السلام در زیارات و ادعیه. 🔸یکی از کارهای مهمی که شیعیان باید انجام دهند و متاسفانه مورد غفلت واقع شده: 👈 قراردادن موقعیت امام است 🔸 در چیدمان فکری و اعتقادی شان ،بر اساس جایگاهی که در ادعیه و زیارات مشخص شده است .( شناخت و معرفت امام مطابق ادعیه و زیارات) 🔰دشمنیِ دیرینه : 🔸 از دیر باز دشمنان اهل بیت خواسته اند بصورت های مختلفه این فرصت را از شیعیان بگیرند تا موفق به تشخیص موقعیت اصلی امام و تنظیم آن در چیدمان فکری شان نشوند. 🔸 امروز نیز بسیاری از وسایل و ابزار شناخت ، از جمله کتب درسی و دانشگاهی ؛ روزنامه ، صدا و سیما ؛ حتی برخی منبری های منحرف ؛ خواسته یا ناخواسته ؛ قصد دارند چیدمان اعتقادی شیعیان نسبت به امام را دستکاری کرده به انحراف بکشند. 🔰نشانه ای از جایگاه ویژه ی امام در حدیث کساء : 🔸حضرت زهرا سلام الله علیها در بخشی از حدیث کساء می فرمایند : ✨و قَالَ اَللّهُ عَزّوَجلَّ ، خداوند فرمود !!! (ایشان مستقیما و بدون واسطه سخن پروردگار را نقل می کنند! دقت کنید) 🌷حضرت می فرمایند: ✨ فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ يا مَلائِكَتِي وَ يا سُكَّانَ سَمَواتِي اِنِّي ما خَلَقْتُ سَمآءً مَبْنِيَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّهً وَلا قَمَراً مُنيراً 🔸ترجمه: پس خداي عزوجل فرمود: اي فرشتگان من و اي ساكنان آسمانهايم براستي كه من نيافريدم آسمان بنا شده و نه زمين گسترده و نه ماه تابان ✨ وَ لَا شَمْساً مُضِيئَهً وَلا فَلَكاً يَدُورُ وَلا بَحْراً يَجْرِي وَ لَا فُلْكاً يَسْرِي اِلاَّ فِي مَحَبَّهِ هؤُلاءِ الْخَمْسَهِ الَّذينَ هُمْ تَحْتَ الْكِسآءِ 🔸ترجمه: و نه مهر درخشان و نه فلك چرخان و نه درياي روان و نه كشتي در جريان را مگر بخاطر دوستي اين پنج تن ؛ اينان كه در زير كسايند. ❓یعنی چه ؟ ❌البته معلوم است نه برای شکل ظاهری ایشان این کار را کرده است ! ⬇️ بلکه: 👌وقتی می فرماید نیافریدم اِلَّا فِی مَحَبّهِ هَوُلاَءِ الخَمسَه ؛ یعنی 👇 ✅ هدفم را از خلقت توسط ایشان اجرا می کنم . 🔸به تعبیر دیگر برای هدف و مقصد ایشان ( ماموریتی که به آنان سپردم) عالم را خلق کردم ! 🔰به بیان دیگر : 🔸عالمی با مشخصاتی که ایشان مامور ساختنش هستند می خواهم. ✔️پس اصلا اینها هدف خلقتند. 🔰در واقع خدا می خواهد بما بفهماند : 🔸خدا از ابتدا انسان را بوسیله ی امام هدایت کرده و او را از مهلکه های دنیا نجات داده و می دهد . 💥ادامه دارد... •♡ټاشَہـادَټ♡•
قسمت 5⃣1⃣ ادامه ⤵️ 🔰نشانه ای از جایگاه ویژه ی امام در روایت جابر بن یزید جعفی : 🔸روایتی در بحار الانوار جلد 26 صفحه 12 از جابر بن یزید جعفی (جابر از اصحاب سِرّ امام بود) از امام باقر علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمودند : ✨"اِنَّ لَنا عِندَ اللهِ مَنزِلَهً وَ مَکاناً رَفِیعاً" ترجمه: نزد خدا برای ما منزلت و مکان بسیار بزرگی است. ✨"وَ لَو لَا نَحنُ لَم یَخلُقِ اللهُ اَرضاً وَ لَا سَماءً وَ لَا جَنَهً وَ لَا نَاراً وَ لَا شَمساً وَ لَا قَمَراً وَ لَا بَرّاً وَ لَا بَحراً وَ لَا سَهلاً وَ لَا جَبلاً وَ لَا رَطبَاً وَ لَا یَابِساً وَ لَاحُلوَاً وَ لَا مُرّاً وَ لَا مَاءً وَ لَا نَباتَاً وَ لَا شَجَراً" ترجمه: ما نزد خدا مکان رفیع و مقامی داریم که اگر نبودیم خدا زمین و آسمان و بهشت و جهنم و خورشید و ماه و دریا و زمین صاف و کوه و کویر و خشکی و شیرینی و تلخی و آب و درخت و .. را نمی آفرید. ✔️ یعنی امام باقر در این روایت یا حضرت زهرا در حدیث کساء می خواهند به ما بفهمانند که 👈 "برای هدف و مقصد ایشان خداوند همه چیز را خلق کرد (در غیر این صورت وجود همه ی این ها بی معناست) 🔰نشانه ای از جایگاه ویژه ی امام در حدیث سلسله الذهب : 🔸 در حدیث مشهور سلسله الذهب امام رضا علیه السلام می فرمایند : ✨"کَلمَهُ لَااِلَه اِلَّا الله حِصنِی فَمَن دَخَلَ حِصنِی اَمِنَ مِن عَذابِی --- بِشَرطِهَا وَ اَنَا مِن شُروطِها" ✅ یعنی من ( امام) شرط توحید هستم. ❓آیا اهل سنت (مخالفین شیعه) به توحید اعتقاد ندارند؟ 🔸مخالفین امیرالمومنین هم به توحید معتقد هستند، ولی توحیدی که آنها می گویند ولایت در آن مطرح نیست، بحث محوریت امام در آن مطرح نیست و اصلا امام جایی در آن ندارد و توحیدی است که با فکر خودشان آن را ساخته و پرداخته اند. 💥ادامه دارد... •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_763385528685953129.MP3
13.91M
📢 🎵 تو لحظه های آخر 😔 فوق العــــاده زیبـــــا👌 پیشنهاد ویژه دانلود💯 •♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
لحظه‌ی غروب، متعلّق به امام زمانت است، برنامهٔ خود را طوری تنظیم کن که چند دقیقه توسل به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی. همه باهم دعای فرج روزمزمه کنیم •♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ مارا فقیر ڪوے رضا آفریده‌اند این فقر را بہ ملڪ سلیمان نمےدهیم جز مشهدالرضا بهشٺ دگر را نخواستیم این خاڪ را بہ روضہ رضوان نمےدهیم 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 💌💌💌💌💌💌💌💌💌 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 💗💗 سه هفته بعد یک روز صبح حلما داشت دامن کوچک صورتی رنگی را با ذوق تا میزد که صدای زنگ در را شنید. زیر لب یاعلی(ع)  گفت. دستش را به گوشه تخت گرفت و به آرامی بلند شد. گوشی آیفون را برداشت و درحالی که دکمه در را میزد گفت: سلام بابا بفرما بعد فورا رفت داخل اتاق و یک بلوز جلو باز روی لباسش پوشید. در را باز کرد و با لبخند گفت: +سلام بابا...چرا زحمت کشیدین بدین من -سلام دخترم، نه خودم میارم...چطوری؟ +خوبم خدا رو شکر فقط یکم سنگین شدم تازه ماه پنجمه ولی هرروز حالم بهم میخوره -خب بابا بهشتو که مفتی نذاشت زیرپای شما حلما سعی داشت نگرانی اش را از این موقع و بی خبر آمدن پدرشوهرش، پنهان کند. دستش را به کمرش گرفت و گفت: +میرم چایی بیارم -نه بابا جان بشین خودم الان میرم برای جفتمون دو لیوان چایی تازه دم میریزم ... راستی نوه های گلم چطورن؟ +خوبن، زیادی تکون میخورن هر وقت رو دست چپ میخوابم لگد میزنن همش مجبورم رو دست راست بخوابم...راستی بابا دیروز با محمد رفتیم براشون لباس و کالسکه خریدیم بذار بیارم ببینی. حسین دو لیوان چای ریخت و با شکولاتهایی که آورده بود در سینی گذاشت اما مدتی صبر کرد و حلما از اتاق بیرون نیامد. بلاخره حسین بلند شد و جویای احوال عروسش شد: بابا خوبی؟...حلماجان...سادات عروس...عروس سادات....بابایی حلما سرش را از روی دستش بلند کرد. حسین نفس راحتی کشید و گفت: ترسیدم بابا...خوبی؟ نفس حلما به آه شکست. سری تکان داد و چشمانش لبریز اشک شد. حسین کنار عروسش نشست و پرسید: -چی شده دخترم؟ بحث تون شده؟ +نه...ببخشید بابا از اینکه یهو اومدی ترسیدم که نکنه برای محمد... -چی میگی بابا!؟ من اشتباه کردم بی خبر اومدم ولی تو چرا اینقدر فکروخیال میکنی؟ +به خدا منظورم این نبود که عذر خواهی کنین...ولی -حرفتو بزنن باباجون نذار رو دلت سنگینی کنه +یادتونه دو هفته پیش محمد سه شب نیومد خونه؟ 🍁نویسنده بانو سین‌ڪاف‌🍁 ادامه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا