eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.8هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
5.1هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
به همین سادگی 😊 التماس دعای فراوان 🤲 •♡ټاشَہـادَټ♡•
♨️نماز شب در سیره شهدا 💠شهید سید مصطفی خادمی: 💢مصطفی بی سیم چی ریزه میزه گروهان بود. تازه پشت لبش سبز شده بود. وقت نماز شب که می شد از همه جلوتر بود. بچه ها سر به سرش می گذاشتند که: «تو از جان خدا چه می خواهی که این قدر نماز می خوانی و گریه می کنی؟ 💢در عملیات والفجر هشت تیر به شکمش خورد و شد اولین شهید گردان حضرت معصومه (س) در والفجر هشت. 🖋راوی:حاج حسین یکتا 📚کتاب مربع های قرمز؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐♡سلام برعاشقان ولایت ♡💐 ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ میلادی: Thursday - 20 May 2021 قمری: الخميس، 8 شوال 1442 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام 💠 اذکار روز: - لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه) - یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه) - یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع، 1343ه-ق 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام ▪️17 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️23 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت ▪️33 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام ▪️51 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام •♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از  ٺـٰاشھـادت!'
•♥️• ✨بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيمِ ✨ ❇️ به توصیه رهبر عزیزمان قرائت هر روز این دعا را برای دفع بلاهای نازله فراموش نکنیم ✨دعای هفتم صحیفیه سجادیه ✨ یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ. فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَیَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. یا أَرحَمَ الرَّاحِمينَ ، امينَ رَبَّ العالَمینَ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 برای سلامتی وظهور امام زمان (عج) صلوات •♡ټاشَہـادَټ♡•
😍✋ می بینی ای آرام جان دل بی قراری را پایان بده با آمدن چشم انتظاری را سلام قـ❤️ـرار دلهای بی قرار ... تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 •♡ټاشَہـادَټ♡•
⭕️ 🔸امام علی (ع): 🔹عقل راهنمايى مى‌كند و نجات مى ‌دهد و نادانى گمراه مى‌كند و نابود مى‌گرداند.(تصنیف غرر الحکم و درر الکلم،ص۵۱) •♡ټاشَہـادَټ♡•
°•|♥️🍃 صبح یعنی پرواز قد کشیدن در باد چه کسی می گوید پشت این ثانیه ها تاریک است؟ گام اگر برداریم روشنی نزدیک است... 💐 •♡ټاشَہـادَټ♡•
دلم شورِ دمادم دارد اینجا هوای گریه نَم نَم دارد اینجا دلِ من روشن از نورِ حضور است صفای سعی و زمزم دارد اینجا به یادِ گل رخان با سینه ی درد هزاران غصه و غم دارد اینجا نمی پرسد کسی از حالِ زارش نه همراهی نه محرم دارد اینجا ندارد هم زبانی، هم نشینی بسی اندوه و ماتم دارد اینجا نشسته خسته و غمگین کناری که یاری مهربان کم دارد اینجا 🥀🍂 💔 •♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکم رای دادن سفید و بی نام چیست ⁉️👇🏻 [از زبان مقام معظم رهبری ] ✌🏻 •♡ټاشَہـادَټ♡•
دلـــــــــــرباترین رهبر 😍❤️ •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌷بسمـــ رب الــــشهدا 🌷
🥀 داعش بترس از این همه گرد و غبارها 🥀اصلا به تو نیامده این گونه کارها 🥀داعش بترس رحم به حالت نمی کنیم 🥀داعش بترس از عجم از نیزه دارها •♡ټاشَہـادَټ♡•  
🌟 فــــدایی زینب....... 🌟 شـــهید ایمــــان خزاعی.... 🌷 @tashadat 🌷
🌟فاصله تولد تا شهادت ایمان فقط 28 سال است. 🌟 روز آزاد‌‌سازی خرمشهر سوم خرداد سال 66 ایمان چشمانش را در این دنیا گشود تا خاطراتی زیبا بسازد و یکی از اولیای الهی شود. 🌟 و هنوز به مرز سن سی سالگی نرسیده در بیست و سومین روز آبان ماه سال 94 به وسیله موشک کورنت اسرائیلی در سوریه ، حلب ، تپه العیس آسمان نشین شد و پدر و مادر و همسرش عمری دلتنگ و بی قرار خود کرد. •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌟این روزها همسر شهید نائب الزیاره شهیدش در کربلا بوده و از روزهای کوتاه و گرانقدری که بسیار زود گذشته اند برای مخاطبان مشرق می‌گوید. 🌟 با یک ازدواج کاملا سنتی ایمان و الهه سر سفره عقد نشستند. به واسطه شوهر خواهر الهه که دوست ایمان بوده، ایمان و الهه یک زندگی کوتاه را برای چند صباحی شروع کردند. •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌟 روایت همسر شهید از روزهای خوش زندگی با ایمان: صبح زود فردای عقدمان به تپه شهدای گمنام جهرم رفتیم‌، آن روز ایمان از هر دری حرف زد، و از مسافرت‌ها و گردش‌های دوران مجردی‌اش. کربلا که می‌رود در بین شش گوشه می‌نشیند و همانجا آرزوی شهادت می‌کند و شهادتش را از حضرت می‌خواهد. برایم گفت . پاتوق ایمان و دوستانش همیشه خدا مزار شهدا رضوان بود. تفریحگاه صبح و شب و نصف شبشان بود. ایمان عاشق شهدا بود و شهادت بزرگترین آرزویش. اما هیچ وقت حرفی از رفتن و شهید شدن تا زمانی که در کنار من بود نمی زد. هر حرفی از رفتن، نبودن و جدایی من از ایمان در میان می‌آمد، من را به هم می‌ریخت و نمی‌خواست من را ناراحت کند و یا اینکه ناراحتی من را حتی ببیند. •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌟ایمان فقط یکبار به سوریه اعزام شد. ما 94/6/19 عروسی کردیم و ایمان حدود 26 روز بعد از عروسی رفت. 🌟 این در حالی بود که پدرش بخاطر مشکل کمر از پا فلج شده بودند و ایمان کارهای ایشان را انجام میداد. و چون تازه داماد بود مادرشان گفتند: مامان اگر میشه این بار نرو. 🌟 ایمان یه بیت شعر برای مادر خواند : ما زنده بر آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌟 همیشه میگفت میخواهم برایت خاطرات قشنگ و به یاد ماندنی بسازم، اولین‌ها خیلی خوب در ذهن انسان میماند، میخواهم برایت اولین‌های خوبی بسازم و نمیخواهم چیزی بخواهی و به آن نرسی. 🌟 گاهی اوقات کارهایی میکرد که من میگفتم الان در این موقعیت نیازی نیست این کار را بکنی میگفت تو ارزش بهترین ها رو داری، مثلا لباس عروس‌، عروسی‌مان را برایم خرید و می گفت دلم میخواهد هر سال سالگرد عروسی تو لباس عروست رو بپوشی و من لباس دامادی‌ام . 🌟 اما چقدر دنیا بی‌رحم بود. هنوز به دو ماه نرسیده بود پوشیدن لباس عروس که رخت سیاه عزای ایمانم پوشیدم و همه آرزو‌هامون جلوی چشمانم با دیدن پیکر ایمان سوخت. 🌟 و به سالگرد نکشید که دوباره بخواهیم لباس عروس و داماد بپوشیم. •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌟من 4 روز قبل از شهادتش خواب دیدم روی گوشی خودش که دست من بود و همیشه به این شماره تماس میگرفت پیام اومد. پیام از یه شماره نا آشنا بود که به اسم ذخیره نشده بود پیام رو باز کردم داخل صفحه فقط یه خط نوشته بود: شهادتت مبارک! 🌟دو روز بعد از این خواب با من تماس گرفت. خیلی خوشحال بودم که خوابم رویای صادقه نبوده و ایمان سالم هست. داخل تماس آخر با رمز بهم گفت که تا هفته دیگه خونه هست. من گل خریده بودم؛ شکلات برای استقبالش؛ بعد از قطع تلفن با وجودی که صدایش را شنیده بودم دلم میخواست دوباره بهم زنگ بزند. از اون شب تا زمانی که خبر شهادتش را شنیدم هم هر شب چندین بار از خواب میپریدم بدون اینکه خواب ببینم. آیت الکرسی میخواندم و میخوابیدم. •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌟آخرین تماسش دو روز قبل از شهادتش بود هر موقع زنگ میزد به من و من با نگرانی بهش میگفتم مواظب خودت باش شهید آوردند، میگفت: الهه من امید دارم زندگی کنم میخوام برگردم، تو اصلاً نگران نباش؛ ما اینجا هیچ کاری نمیکنیم، چهار تا مرغ داریم هر روز میریم به اینا سر میزنیم؛ جامون امن هستش. 🌟بعد از شهادتش بهم گفتن که ایمان با قبضه 23 جلوی نیروهای پیاده بدون سنگر بوده و خیلی جای خطرناکی داشته فقط با من که حرف میزد طوری صحبت میکرد که نگران نباشم. جای خطرناک بود ولی همیشه به من میگفت که نگران نباش من جام خیلی خوبه. میخواست خوشی های اول زندگیمون خراب نشه. وقتی داشتیم خداحافظی میکردیم از دلتنگیم بهش گفتم؛ گفت الهه خدا کریمه، همه چی درست میشه. •♡ټاشَہـادَټ♡•
🌟 سوریه ایمان به دوستانی که مداحی میکردند میگه برایم روضه حضرت ابوالفضل بخونید و بهشون میگه برایم دعا کنید؛ اگر قرار هست شهید بشم یا به روش آقا ابوالفضل یا به روش سرورمون آقا امام حسین یا به روش خانم فاطمه زهرا. ایمان به سه روش شهید شد: دستی که عبارت یا رقیه روی اش نوشته شده بود مثل آقا ابوالفضل، قسمتی از گردنش مثل سرورمون آقا امام حسین و قسمت اصلی جراحت ایمان پهلو و شکم بود؛ مثل خانم فاطمه زهرا. که بعد از برگرداندن پیکر مطهرش متوجه میشوند یک قسمت از بدنش جا مانده که آن را همان جا در سوریه تپه العیس دفن میکنند؛ یعنی یک قسمت از وجود من در خاک سوریه جا ماند. •♡ټاشَہـادَټ♡•