ولۍ..
تشییعشهدایگمنامو💔
خیلیااومدهبودن!
پیرجوون..کوچیکبزرگ!
زارمیزدن..گریہ..ضجه..
اماهزاروخردهاۍسالپیش!
یهنیمهشبۍ "
مادرهمہۍاینشهیدگمنامارو..
شهیدکردن..
مولاغسلشونداد..
ارومدرسوختهۍخونهروبازکردن!
بااحتیاطراهمیرفتن..
گریهنمیکردن "💔
کہنکنہدشمنِولایتبیادتوتشییعمادرشون :)
حیفممیادنگم...
ولۍهرچۍفکرمیکنم!
میبینمچقدرفاطمیهوعاشوراشبیهه!💔
دروآتیشزدن..خیمہهارواتیشزدن
چندتانانجیبمادروهرجورتونستنزدن...
لگد..سیلی...
تویہگودالپسرِهمینمادروهم.....
آخحسین "
_لعنتاللهعلیالقومالکافرین
قبولباشهرفقا!!
حلالکنید امشب دیرشد
میوناشکاتون
منهحقیرمدعاکنیدکهخیلیمحتاجم📿
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
#دعاےفرج🌱
#قرارِهرروزمون♥
-بسمالله...🌸
بخونیمباهم...🤲🏻
ـاِلٰهےعَظُمَالْبَلٰٓآوَبَرِحَالخَفٰآء
ُوَانْڪَشِفَالْغِطٰٓآءٌ…✨🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•
شـــبتـــۅݩشـــہـــدایــــے🌷😇
الــتــمــاس دعـــاۍ فـــرج🤲🏻
یـــاعـــݪــی مـــدد✋🏻
🥀سلامبرعاشقانولایت🥀
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۱۹ دی ۱۴۰۰
میلادی: Sunday - 09 January 2022
قمری: الأحد، 6 جماد ثاني 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️7 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️14 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️23 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️24 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
▪️26 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
•♡ټاشَہـادَټ♡•
هدایت شده از ٺـٰاشھـادت!'
دعاے هفتم صحیفہ سجادیہ..
چند دقیقہ بیشتر وقت نمیگیرہ...🍂
ولے بہ جاش حرف رهبرمون زمین نمی مونہ...🌹🍃
#صحیفہ_سجادیہ
ــــــــ 🌸🍃🌸ــــــــ
#حدیث
امام علی علیه السلام فرمودند
غم فردا را امروز به خود راه مده
که غم امروز، برای خود کافی است
و چون فردا شود، زمان خواهی پرداخت
ــــــــ 🌸🍃🌸ــــــــ
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#سلام_امام_زمانم 💚
اۍیوسفگمگشتۀغایبزنظرها
جآنبرلبعشاقرسیدستڪجایی؟!
بازآیونظرڪنبهمنِخستۀبیمار
جانمبهفدایتڪہطبیبدلمایی
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#شهیدانه
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی:🌸
هیچ نمازی ندیدم که احمد(شهید حاج احمد کاظمی) بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نکند....🌺🌿
شهید از زبان شهید🌸🌸
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#تلنگرانه🌿
توکتابسهدقیقهدرقیامتمیگفتڪه
ڪسایۍرودیدمڪهتودنیاشهیدنشدهبودن
ولیجزشهدابودن🌷
شھادتفقطدرخونغلتیدننیسٺ
وهمچنینڪساییرودیدمکهتودنیا
شهیداعلامشونکردن
ولیجهنمیبودن
پس دنبالگلولهخوردننباشیمکهاینراهشنیست
•♡ټاشَہـادَټ♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارزوی #شهادت سردارسلیمانی هنگامفوت کردن شمع کیــ🎂ــــک تولدشون درجمع خانواده💔🖤
•♡ټاشَہـادَټ♡•
#طنز_جبهه😂
#خنده_حلال🤣
اسیر شده بودیم
قرار شد بچه ها برا خانواده هاشون نامه بنویسن🤓
بین اسرا چند تا بی سواد و کم سواد هم بودند که نمی تونستن نامه بنویسن😁
اون روزا چند تا کتاب برامون آورده بودن که نهج البلاغه هم لابه لاشون بود
یه روز یکی از بچه های کم سواد اومد و بهم گفت:
من نمی تونم نامه بنویسم🤕
از نهج البلاغه یکی از نامه های کوتاه امیرالمومنین علیه السلام رو نوشتم روی این کاغذ
می خوام بفرستمش برا بابام😁
نامه رو گرفتم و خوندم
از خنده روده بُر شدم🤣
بنده خدا نامه ی امیرالمومنین علیه السلام به معاویه رو برداشته و برای باباش نوشته بود😂
•♡ټاشَہـادَټ♡•
ٺـٰاشھـادت!'
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق قسمٺ #بیست_ونهم مضطرب از من پرسید _بیماری قلبی داره؟ زبانم ا
🍃
📖🍃
🔖| رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
قسمٺ #سی
مصطفی را میدیدم که با دستی پر از خون سینه اش را گرفته بود.. و از درد روی زمین پا میکشید.
سوزش زخم شانه،..
مصیبت خونی که روی صندلی مانده..
و همسری که حتی 🔥از حضورش وحشت کرده بودم؛🔥
همه برای کشتنم کافی بود..
و این تازه #اول مکافاتم بود که سعد #بیرحمانه برایم خط و نشان کشید
_من از هر چی بترسم، نابودش میکنم!
از آینه چشمانش را میدیدم و این چشمها دیگر #بوی_خون میداد و زبانش هنوز در خون میچرخید
_ترسیدم بخواد ما رو تحویل بده، نابودش کردم! پس کاری نکن ازت بترسم!
با چشمهایش به نگاهم شلاق میزد و میخواست #ضرب_شصتش تا ابد یادم بماند که عربده کشید
_به جون خودت اگه ازت بترسم، نابودت میکنم نازنین!
هنوز باورم نمیشد عشقم #قاتل شده باشد..
و او به قتل خودم تهدیدم میکرد..
که باور کردم در این مسیر #اسیرش شده و دیگر روی زندگی را نخواهم دید.
سرخی گریه چشمم را خون کرده و خونی به تنم نمانده بود..
که صورتم هرلحظه سفیدتر میشد و او حالم را از آینه میدید که دوباره بیقرارم شد
_نازنین چرا نمیفهمی بهخاطر تو این کارو کردم؟! پامون میرسید دمشق، ما رو تحویل میداد. اونوقت معلوم نبود این جلادها باهات چیکار میکردن!
نیروهای امنیتی سوریه هرچقدر خشن بودند،..
این زخم 🔥از پنجه هم پیاله های خودش🔥 به شانهام مانده بود،..
یکی از همانها میخواست سرم را از تنم جدا کند..
و امروز سعد مقابل چشم خودم مصطفی را با چاقو زد..
که دیگر عاشقانه هایش #باورم نمیشد..
و او از اشکهایم پشیمانی ام را حس میکرد که برایم شمشیر را از رو کشید..
ادامه دارد....
نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
#کپی_فقط_باذکرنام_نویسنده
•♡ټاشَہـادَټ♡•