- تاسیان -
آنه؛ تکرار غريبانۀ روزهايت چگونه گذشت، وقتی روشنی چشمهايت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود.
آنچه میجویی تویی .
و آنچه میخواهی تویی .
پس ز تو ،
تا آنچه گم کردی
ره بسیار نیست...
بعضی روزها حس میکنی
از بینِ هشت میلیارد انسان روی زمین ،
تمامِ وزنِ آسمان به روی شانههای توست .
- تاسیان -
فیبعضالاحیانالانسانیتمنیلو انحزنهینتهیبمجرد انیبکیه.. آدم بعضی وقتها آرزو میکند کاش غمش
وحين آتخذت الله رفيقآ في عزلتي أنرت...
وقتی که خدا را به عنوان رفیق و همراهِ تنهاییم برگزیدم درخشيدم...
- تاسیان -
گاهی نمیتونم خودمو پیشبینی کنم، یهو میبینم وسط کوهی از غم نشستمو برای چیزایی غصه میخورم که حقم
تو
به اندازه ی
غم هایی که
پنهان میکنی؛
زیبایی.
- تاسیان -
_ من به هیچکس غیر از خودم تعلق ندارم ؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- بگذر زِ من ای آشنا؛
چون از تو من، دیگر گذشتم....
- تاسیان -
تو به اندازه ی غم هایی که پنهان میکنی؛ زیبایی.
سلام بر آنان که غریق نجات برای غمهای دیگران هستند، درحالی که در غمهای خود غرق شدهاند.