روزگارۍسٺ دراین گوشهی ِپژمرده هوا
هر نشاطۍ مـُردهسٺ ..
دست ِجادویی ِشب
در به روی ِمنُ غم میبندد !
میڪـُنم هرچہ تلاش
او به من میخندد(:
_آقاۍ ِسپہرے
- تاسیان -
عشق ها داماند و دلها صید و گیسوها کمند بگذر و بگذار دل در هرچه میبینی مبند! _فاضل نظری
آنڪہ مسٺ آمدُ دستۍ به دل ِما زدُ رفٺ
در ِاین خانه ندانم به چه سودا زدُ رفٺ ..
_آقاۍ ِابتہاج
ترکیب برنده برای آروم کردن اعصاب میم.شین:
آلوچه+دَلار+رب آلوچه💚🌱
صدای اهل خونه زیاد بود موزیک محلی گذاشتم رو فیلم :)
- تاسیان -
با دلت حسرت هم صحبتی ام هست ولی سنگ را با چه زبانی به سخن وادارم.. _فاضل نظری
یارب به من گمشده در خود نظری کن
از کوچه ی تاریک دل ما گـذری کن...