- هَم‌قرار'
آن قطره اشک بی‌پناه که
از سر فاصله‌‌ی من با تو،
از سر یک غبطه‌ی عظیم،
از سر حسرت یک نگاه
به اسم تو تمام می‌شود را هم،
پناه می‌دهی..؟
- هَم‌قرار'
یه آقایی می‌گفت وقتی ما به دنیا میاییم، برامون نوشتن که تا آخر عمر چند قطره اشک می‌ریزیم، ولی ننوش
حیف؟
- آن اشک‌های بی نامِ تو .
- هَم‌قرار'
وای؛.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من فی‌الحال
جز غبطه به حال تویِ دُردانه
وَ زدن بر سر خودِ ویرانه
احوالِ دِگر ندارم.
چون بگذرد خیال تو در کوی سینه‌ها
پای برهنه دل به در آید که جان کجاست
- هَم‌قرار'
آن‌روز قطرات اشک بر خاکِ تربت، شد گِل خلقت؛
و این یعنی یادِ تو بود که هنگام آفرینش،
در قلب آدمی‌زاد تپید ..
- هَم‌قرار'
آن‌روز قطرات اشک بر خاکِ تربت، شد گِل خلقت؛ و این یعنی یادِ تو بود که هنگام آفرینش، در قلب آدمی‌زا
روز ازل، آن‌جا که اراده کردی و روح را دمیدی، من جان گرفتم. درست همان وقتی که 'قالوُا' ڪرب و "بَلے" گفتم! از آن‌روز تا به حال عشقت در وجودم جاریست. گاهی باخودم فکر می‌کنم شاید در آن لحظه از من پرسیده‌ای:
"ألَستُمْ تَعشقونَ الحُسَين...؟"
- هَم‌قرار'
یک‌نفر باید با دوربینی، قاب‌عکسی، چیزی
این بغض‌‌های ساکت و غم‌‌های نجیب را
ثبت کند؛ برایِ روزهایی که شاید گَرد پیری،
به خاطرات دلتنگی‌مان برای حسین هم
رحم نکند.