- هَمقرار'
🍃💕🍃💕 💕🍃💕 🍃💕 💕 #پارتقبلرمـانِ ســوســوے عشــق😍👆 |پـارتِاولِ رمانـ ـ قبلیـمونــ😍
.
.
امشـب دو پـارت داشتیـم😍🍃
.
.
•💔•
•• { تــُ }
آبِـروے ڪسے را نمےبرے آقـا...!!✋🏻
#بطݪـبآقـاجـانــ🍃
🎈 @TASMIM_ASHQANE
- هَمقرار'
🍃💕🍃💕 💕🍃💕 🍃💕 💕 #پارتقبلرمـانِ ســوســوے عشــق😍👆 |پـارتِاولِ رمانـ ـ قبلیـمونــ😍
🎈🍃🎈
🍃🎈
🎈
#پارتقبلرمـانِ
ســوســوے عشــق😍👆
|پـارتِاولِ رمانـ ـ قبلیـمونــ😍🍃|
#تصمیمعاشقانــه💌👇
https://eitaa.com/tasmim_ashqane/6
#رمانجذابِ
#سوسویعشق💜
#پارت۱۵
نویسنـده: #مائدهعالےنژاد☺️
اسمش مهراد بود
نگاهی به حامد انداختم
لبخند زدم که باعث شد حامد بیاد پیشم
-حامد؟
+جان
-میشه بشیم مامان بابای این بچه؟
خنده ای از سر رضایت زد
+رها؟
-هوم؟
+مادر پدر این بچه ماییم از این ببعد عزیزم!
نگاه محبت آمیزی بهش انداختم که تشکرم شد.."
با صدای اذان از فکر و خیال و گذشته ے نادور بیرون اومدم...
بوسه ای به ضریح زدم و پاشدم!
سرمای اونجا خواب رو ازم گرفته بود
بلند شدم و رفتم بیرون
از حوضچه وضو رو که گرفتم دیدم حاج رحیمم اومد بیرون برای وضو..
+هنوز نرفتی دخترم؟
-نه حاج رحیم
نه پای رفتن دارم نه دلشو
مشغول وضو گرفتن شد و منم رفتم تو امامزاده
نمازمو خوندم
چه حال خوبی بود حال دلم!
نشستم پای پنجـره و به روشنی روز خیره بودم
دیگه باید میرفتم
یاد گوشیم که افتادم جلدی درش اوردم و روشنش کردم..
پنج تا اس و ۱۲بار میسکال از ندا
۴تا میس هم از مهری
قسمت پیام هارو آوردم تا ببینم چی اس داده!
باز کردم:
رها چرا خاموشی
کجایی
نگرانم
و...
همش همین بود..
انگاری بد نگرانش کردم
بلند شدم و رفتم سمت ماشین
قبل این که سوارش بشم خواستم از حاج رحیم خداحافظی کرده باشم..
رفتم سمت اتاقشو دو تقه زدم که گفت:
رها جان بیا تو
درو باز کردم
داشت یه لیوان چایی میریخت که گفتم
نه حاج رحیم نریزید زحمت نکشید
من اومدم خداحافظی..
رفع زحمت کنم اگه اجازه بدین
+نه دخترم زحمت چیه..مراحمی!
لبخندی زدم و گفتم:
سرتونو درد اوردم ببخشین!
کاری ندارین؟
+نه رهاجان بسلامت بابا
چه هوای اول صبح هوای خوبی بود
اونم اونجا
سوییچ رو زدم و در باز شد!
ماشین و روشن کردم و بسم الله گفتم و استارت زدم!
هنوز ده دقیقه نبود که تو جـاده بودم که گوشیم زنگ خورد..
از رو داشبورد گوشیمو برداشتم و تماسو وصل کردم..
ندا بود
+جانم ندا؟
صدای دادش باعث شد گوشیو از گوشم یکم فاصله بدم..
-رها تو معلوم هست کجایی؟
+چیشده؟
-گفتمم کجایییی؟!؟
+تو جاادهه د حرف بزن بگو چیشده
نگران شده بودم..
نفس های عصبیش عصبیم کرده بود..
💌] #ادامـهدارد..
|ڪپے بـدونـ ـ ذڪر نامِ نـ ـویـسنـ ـده و بدونِ اجـ ـازهـ ـ مــوردِ رضـ ـایـ ـت نمےبــاشـــد♨️☺️|
✨☄✨☄✨☄✨☄
@tasmim_ashqane
✨☄✨☄✨☄✨☄
یـہ پـارت تقـدیـمِ نگـاهـتونــ•°👀💓°•
بازمـ میـزارمــ•°😎°•
#باهـامـون_باشـــیــد😍••