eitaa logo
- هَم‌قرار'
1هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
452 ویدیو
27 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #میم_عالی‌نژاد ــ ـ ڪانال‌ وقف مولا'عج ست‌. حذفِ‌نامِ‌‌نویسندگان، موردرضایت ‌نیست؛ به‌حرمت‌ِسورهٔ‌قلم. بهم وصل میشین: @Khadem_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|♥| اوسـت نشسـتـه در نـظــر،💓 مـَݩ بـہ ڪجـآ نـظـر بـَرم؟!🍃 اوسـت گـرفتـه شـهـرِدݪــ❤️ منـ بـہ ڪجـا سـَفـر بـرم؟✨ #مولوے #شـبـتـوݩ‌بـہ‌عـشـق😍 •🌙• @TASMIM_ASHQANE
{♥} •{اَلسَّلامُ عَلَيکَ يا بَقيَّةَ‌اللهِ في‌أرضِه}• راستے اگـر سلام ڪـردن به تـُـ نـبـود آفــتـابـ|🌞 هــر روز صُــبــحـ|⛅️؛ بہ چہ امیدے سر درآسمـآنــ|🌈 میڪشـید؟ •| #صبحت_بخیر_آقای_منــ|❤️ . . . 💠| @TASMIM_ASHQANE
•💔• •• { تــُ } آبِـروے ڪسے را نمےبرے آقـا...!!✋🏻 🍃 🎈 @TASMIM_ASHQANE
#عـاشقــانهـــ❤️ •ـپُر |🗣‘ از↓ •ـحـــرفَم ۅلے← •ـحَرفے ندارم..‹؛💔→ #خـوشنـاݥ‌مـݧ🕊→ •🌀• @TaSMIM_ASHQANE
هدایت شده از - هَم‌قرار'
••|بریـݦ ښــرآݟ ڔݥــاݩــمـۅنـــ😎|••
- هَم‌قرار'
🍃💕🍃💕 💕🍃💕 🍃💕 💕 #پارت‌قبل‌رمـانِ ســوســوے عشــق😍👆 |پـارتِ‌اولِ‌ رمانـ ـ قبلیـمونــ😍
🎈🍃🎈 🍃🎈 🎈 ســوســوے عشــق😍👆 |پـارتِ‌اولِ‌ رمانـ ـ قبلیـمونــ😍🍃| 💌👇 https://eitaa.com/tasmim_ashqane/6 💜 ۱۵ نویسنـده: ☺️ اسمش مهراد بود نگاهی به حامد انداختم لبخند زدم که باعث شد حامد بیاد پیشم -حامد؟ +جان -میشه بشیم مامان بابای این بچه؟ خنده ای از سر رضایت زد +رها؟ -هوم؟ +مادر پدر این بچه ماییم از این ببعد عزیزم! نگاه محبت آمیزی بهش انداختم که تشکرم شد.." با صدای اذان از فکر و خیال و گذشته ے نادور بیرون اومدم... بوسه ای به ضریح زدم و پاشدم! سرمای اونجا خواب رو ازم گرفته بود بلند شدم و رفتم بیرون از حوضچه وضو رو که گرفتم دیدم حاج رحیمم اومد بیرون برای وضو.. +هنوز نرفتی دخترم؟ -نه حاج رحیم نه پای رفتن دارم نه دلشو مشغول وضو گرفتن شد و منم رفتم تو امامزاده نمازمو خوندم چه حال خوبی بود حال دلم! نشستم پای پنجـره و به روشنی روز خیره بودم دیگه باید میرفتم یاد گوشیم که افتادم جلدی درش اوردم و روشنش کردم.. پنج تا اس و ۱۲بار میسکال از ندا ۴تا میس هم از مهری قسمت پیام هارو آوردم تا ببینم چی اس داده! باز کردم: رها چرا خاموشی کجایی نگرانم و... همش همین بود.. انگاری بد نگرانش کردم بلند شدم و رفتم سمت ماشین قبل این که سوارش بشم خواستم از حاج رحیم خداحافظی کرده باشم.. رفتم سمت اتاقشو دو تقه زدم که گفت: رها جان بیا تو درو باز کردم داشت یه لیوان چایی میریخت که گفتم نه حاج رحیم نریزید زحمت نکشید من اومدم خداحافظی.. رفع زحمت کنم اگه اجازه بدین +نه دخترم زحمت چیه..مراحمی! لبخندی زدم و گفتم: سرتونو درد اوردم ببخشین! کاری ندارین؟ +نه رهاجان بسلامت بابا چه هوای اول صبح هوای خوبی بود اونم اونجا سوییچ رو زدم و در باز شد! ماشین و روشن کردم و بسم الله گفتم و استارت زدم! هنوز ده دقیقه نبود که تو جـاده بودم که گوشیم زنگ خورد.. از رو داشبورد گوشیمو برداشتم و تماسو وصل کردم.. ندا بود +جانم ندا؟ صدای دادش باعث شد گوشیو از گوشم یکم فاصله بدم.. -رها تو معلوم هست کجایی؟ +چیشده؟ -گفتمم کجایییی؟!؟ +تو جاادهه د حرف بزن بگو چیشده نگران شده بودم.. نفس های عصبیش عصبیم کرده بود.. 💌] .. |ڪپے بـدونـ ـ ذڪر نامِ نـ ـویـسنـ ـده و بدونِ اجـ ـازهـ ـ مــوردِ رضـ ـایـ ـت نمےبــاشـــد♨️☺️| ✨☄✨☄✨☄✨☄ @tasmim_ashqane ✨☄✨☄✨☄✨☄
|♥| 🍃••از امیرالمومنینـ پرسیـده شـد ڪه چـه ڪردی ڪه "علـے" شدے ، حضرت فرمودنـد: «إنّے ڪنتُ بوابّاً لقلبے» یعنے نگهبـانــ دݪـم بودم!✨ #بزرگترین_راز_هستے... 💕•• @TASMIM_ASHQANE
🌸 #آقـاےدݪتنگـے 🌸 سلامـ امام زمانمـ😍✋ دیـ{💚}ـدار تـو گر صبـ{🌤}ـحِ ابـد همـ دهَـدَم دستـــ منـ سرخـوشـمـ{💓}ـ از لذتـ اینـ چشمـ👀 بہ راهـے 『السَّلامُ عَلَیڪََ ﻳﺎﻭَﻋْﺪَﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟَّﺬﻱ ﺿَﻤِﻨَﻪُ』 #روزتـونـ_مهدوے😍 🍃💕\\ @Tasmim_ashqane
🍃♥️ #عاشقـانـهـ❤️ یِڪـْ ، دو، سهـ‌ــــِ‌ را (•😁 ڪَمےمُعَطلـْ مےڪُنمْ (•🍃 تاازپشتـ دوربیـــــن (•ْ📸 خوب‌ْ ترتَماشایٺـْ ڪُنم(•ْ👀 #لاادرے🎈 🍃♥️•) @tasmim_ashqane
یـہ پـارت تقـدیـمِ نگـاهـتونــ•°👀💓°• بازمـ میـزارمــ•°😎°• 😍••