- هَمقرار'
〰💔 #حےعلےالعزا سخت است ڪه عاشق شوی و یار نخواهد... دلتنـگ حرم باشے و اربــاب نخواهــد... #دلتن
گمان کنم سرخےغروب این روزها،
جلوهگر دل خون شدهی زینب{س} است..
و امان ڪه هرچه مےگذرد و به روز چهݪم نزدیڪ مےشویم،
این غروب سرخ تر و دلگیرتر مےشود..
#مجنون
#سہروزتااربعیݩ
- هَمقرار'
💔〰 #حےعلےالعزا حسین{ع}صدا مےزند: بیا... خوب گوش کن! صدای قدمها؛ صدای سایش ڪفشها بر سینهۍ جاد
حسین تشنهی آب بود و من،
تشنهی دیدار حسین...
نڪند...
خدا نڪند همانند ارباب، تشنه بمیرم...
#مجنون
- هَمقرار'
📖📚
📚
#یڪقاچکتاب
💔..خاک های نرم کوشک ..💔
✍..| سعید عاکف
موضوع:
روایتی از خانواده ، دوستان و آشنایان
شهید عبدالحسین برونسی
••|برشے از کتاب|••
حالا می فهمم که آن لحظه ها گویی وصیت می کرد
وقتی گفت :
کاری نداری پسرم ؟!
پرسیدم:
کی می آیی ؟
گفت :
ان شالله میام
با هم خداحافظی کردیم ، گوشی را دادم مادرم
او هم سوال مرا پرسید
نمیدانم پدر به او چه گفت که خیلی رفت تو هم
کمی بعد خداحافظی کرد
با هم آمدیم بیرون ، ازش پرسیدم:
به بابا گفتی کی میایی ، چه گفت ؟!
_ گفت تو چرا هر وقت من تلفن میزنم ، میگی کی میایی؟!
بگو کی شهید میشی ؟!
مادرم وقتی دید ناراحت شدم ، انگار به زور خندید :
بابات شوخی کرد پسرم
معلوم بود خودش هم خیلی ناراحت است ،
اما نمی خواست من بفهمم
چند روز بعد از عملیات بدر ، خبر شهادت پدرم را آوردند
آن تلفن، تلفن آخرش بود!
✏️ /... @tasmim_ashqane
📖
📚