eitaa logo
توسل خاص به شهدا
419 دنبال‌کننده
789 عکس
524 ویدیو
12 فایل
"خوش آمدی مهمانِ شهدا بدون که شهدا دست خالی نمیزارن بری " تو دعوت شدی 😊 تا یه رفیق شهید داشته باشی هرکسی نمیتونه در این کانال بمونه🥺 شرط شهیدشدن شهید بودن است 🌺 لینک کانال 👇🏻 @tavasolbeshogada https://eitaa.com/joinchat/2079457461C0cb5cce9d8
مشاهده در ایتا
دانلود
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 دلتنگی‌ دختر ۳ ساله شهید هوافضای سپاه میثم فتح قریب برای پدرش هر چند وقت یک بار زنگ میزنه به گوشی باباش بلکه گوشی رو برداره😭😭😭 @tavasolbeshogada
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🕊 نماز عاشقانه شهید مهدی زین الدین ♦️ شهید مهدی می‌گفت: هرکس در شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم او را نزد اباعبدالله یاد می‌کنند 🎞 این روزها فیلم سینمایی این شهید عارف نخبه، با نام مجنون، روی پرده سینماها میزبان شماست. @tavasolbeshogada
1.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 پیکر پاک و سالم شهید علی جوزدانی که پس از ۲۲ سال از خاک شلمچه بیرون کشیده شد! ✅ جهت شفاعت شهدا این کلیپ رو پخش کنید. اجرتون با شهدا
. ❗️باحجاب برای خدا تیپ می‌زند و بدحجاب برای شیطان! خدایا ما برای تو تیپ زده‌ایم، مگر غیر از اینست؟ بگذار نپسندن‌مان، ما را چه به نگاه غیر؟ همین که بندهٔ خوش‌تیپ تو هستیم ما را بس است ... حجاب یعنی بی‌نیازم از هر نگاهی جز نگاه خدا حجاب یعنی اینکه تو بندگی خدا را دوست داری آنکه تو را خلق کرد، اگر دلِ پاک را کافی می‌دانست، فقط می‌فرمود «آمنوا»؛ اما اینکه در کنار «آمنوا» فرمود و «عملوالصالحات» یعنی هم دلت پاک باشد و هم عملت. حالا باز بگو دلت پاک باشه کافیه ...!! خانمی که حجاب ندارد، حرف خدا را هم قبول ندارد! چون می‌داند خداوند حجاب را واجب کرده است ولی برخلاف دستور خدا عمل می‌کند. حجاب جلب رضای خدا و بدحجابی جلب توجه نامحرم است. به حجابم افتخار می‌کنم چون دوست دارم مشمول دعای امام زمانم شوم و دل را از خود خشنود کنم؛ چرا که حضرت می‌فرمایند: «و علی النساء بالحیاء و العفه»، خدایا به زنان حیاء و عفت عنایت فرما.
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اونور بخور بخور به راه است اینور.... چقدر خوب استاد راجی توضیح دادن.. برای این موضوع کم گذاشتیم... الان کم نگذاریم🤚 انتشار و مطالبه حداکثری @tavasolbeshogada
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️چه بر سر آرمان آمد؟ 🔹یک طلبه جوان، متدین و مومن در تهران زیر شکنجه کشته شد و جسدش در خیابان رها شد اینا کین؟ اینا کین؟ 🔸به سومین سالگرد آرمان رسیدیم ولی هنوز قاتلینش محاکمه نشدن😔 •🖤🕊• @tavasolbeshogada
بخوان‌دعا،که‌دعا‌اثر‌دارد.✨
سلام ممبر های عزیز میخوام زندگی نامه شهیده ریحانه سادات بفرستم 🥲
زندگی نامه شهیده ریحانه سادات ساداتی ارمکی و خانواده اش 🥲 بیشتر از یک هفته گذشته و هنوز هیچ نشانی از فاطمه و فهیمه نیست. خانه‌شان آن‌قدر ویران شده که پیداکردن‌شان سخت است. می‌دانم... تا پیکر فاطمه پیدا نشود، فهیمه هم پیدا نمی‌شود. هرجا هستند، کنار هم‌اند، مثل همیشه. دانشمند هسته‌ای، شهید سید مصطفی ساداتی، همسرش فهیمه مقیمی، دخترانش ریحانه‌سادات و فاطمه‌سادات و پسر کوچکش سیدعلی...آدمی کم می‌آورد حتی برای شمردن این نام‌ها، چه برسد به اینکه یک‌جا، پنج داغ بر دلت بنشیند و ندانی برای کدام‌شان عزادار باشی! مخصوصا وقتی حتی یک نفر را هم برایت نگذاشته باشند تا دلت که هوایشان را کرد او را بغل بگیری و به جای همه، عطر نفس‌هایش را نفس بکشی. روزی که اسرائیل خانه‌ی دکتر ساداتی را نشانه گرفت، فقط یک ساختمان را خراب نکرد، بنیان دل مادر آجر به آجر فروریخت. اما اگر آوار دلش را کنار بزنی، میان خاکستر قلبش، فقط یک جمله پیدا می‌کنی: فدای سر آقا...نشسته‌ام رو‌به روی مادر داغ‌دیده خانواده ساداتی برای مصاحبه. چشم‌هایش به جای آنکه منزلگاه حلقه‌های اشک باشد چنان با صلابت است که می‌گویی برق این چشم‌ها هوای این را دارد که شبیه موشک خیبرشکنی وسط دل دشمن بنشیند و بیچاره‌شان کند. نه برای آنکه پنج‌تن از خانواده‌اش را گرفته‌اند، نه برای انتقام برای پاک‌کردن لکه‌ای کثیف به نام اسرائیل از خاک مقدس سرزمین قدس!
ناگفته‌هایی از ساعات شهادت یک دانشمند هسته‌ای شب آخر همه کنار هم بودند. مثل هر سال، عید غدیر را در خانه پدری آقا مصطفی جشن می‌گرفتند. ریحانه با لباس نونوارش می‌درخشید و روسری سبز فاطمه‌سادات، صورت معصومش را شیرین‌تر کرده بود. ناهار را که خوردند، تلفن مصطفی زنگ خورد؛ باید جایی می‌رفت. بچه‌ها با شیطنت سر شوخی را باز کردند:«بابا نکنه قراره شما هم شهید بشی که احضارت کردن!» مصطفی لبخندی زد، و برای اینکه دل‌شان قرص شود، یک «نه» کش‌دار تحویل‌شان داد. اما وقت رفتن، رو کرد به فهیمه‌خانم و گفت: «بهتره امشب نرید خونه‌مون. یا همین‌جا بمونید یا برید خونه پدر و مادرت. من هم شب برمی‌گردم.»مصطفی که رفت، فهیمه و بچه‌ها هم کم‌کم برای رفتن آماده شدند. قرار شد شب را بروند خانه پدر و مادر فهیمه. ریحانه‌سادات موقع خداحافظی خودش را به پدربزرگ چسباند و با شیرین‌زبانی همیشگی‌اش گفت:«بابا جون حالا که باب شهادت باز شده دعا میکنی من شهید بشم؟!»دل آقای ساداتی لرزید. نگاهش را از چشم‌های ریحانه گرفت و گفت:«دعا میکنم اجر شهید رو بهت بدن دخترم!»اما چند ساعت بعد حوالی اذان صبح، خبر انفجار یک خانه در نارمک تیتر یک رسانه‌ها شد. خانه‌ای که همه اهالی‌اش شهید شدند. سید مصطفی، فهیمه، ریحانه‌سادات ۱۴ ساله، فاطمه سادات ۱۰ ساله، سیدعلی که تازه تولد ۴ سالگی‌اش را گرفته بود و مادر و پدر فهیمه‌خانم.
ریحانه بهشتی! مادربزرگ یکی‌یکی عکس‌های داخل قاب را نشانم می‌دهد و از صاحبان‌شان می‌گوید. از ریحانه‌سادات شروع می‌کند؛ دختری که وقتی به دنیا آمد، جای همه دخترهای نداشته‌اش را پر کرد و شد نور چشمش.می‌گوید: «ریحانه‌سادات کلاس هفتم بود. مثل پدرش باهوش بود و در مدرسه تیزهوشان درس می‌خواند. از همان کودکی با چادر و روسری بزرگ شد، حجاب برایش از هر چیزی مهم‌تر بود. در گردش‌های علمی سمپاد که مدرسه برایشان می‌گذاشت. به ریحانه گفته بودند باید با فرم مدرسه و بدون چادر بیاید اما قبول نکرد، قید آن گردش را زد تا چادرش را درنیاورد. حتی در کانال ایتایش نوشته بود:من اگر لازم باشد به‌خاطر حجابم از فامیل هم می‌گذرم، چه برسد به گردش علمی سمپاد! دست‌آخر مدرسه تسلیم اراده‌اش شد. آن‌قدر باهوش و مستعد بود که اجازه دادند همان‌طور که خودش می‌خواهد، در برنامه‌ها شرکت کند.حافظ قرآن هم بود؛ البته هنوز حافظ کل نشده بود راستش یادم نمی‌آید حتی یک‌بار ریحانه را بی‌وضو دیده باشم. آخرین باری که به خانه‌شان رفتم، محو نماز خواندنش شدم، آنقدر با طمأنینه‌ و قشنگ می‌خواند. کلاس‌های مهدیارشو را می‌رفت و رفاقتش با امام زمان (عج) روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شد. برای من، ریحانه همیشه بوی بهشت می‌داد و ریحانه‌ی بهشتی من بود.زیاد کتاب می‌خواند؛ کتاب‌هایی که گاهی اصلاً به سن‌وسالش نمی‌خورد. آقا سید مصطفی بیشتر حقوقش را صرف خرید کتاب برای بچه‌ها می‌کرد. دوست داشت اهل مطالعه باشند، برای همین هر چند ماه یک‌بار کلی کتاب برایشان می‌خرید. انقدر که یک بار پدرش به او گفت: بگذار من هم در خرید کتاب‌ها کمکت کنم، حقوقت کفاف این همه خرج رو نمی‌ده! اما سیدمصطفی قبول نکرد. می‌گفت برکت حقوقم همین علم و آگاهی بچه‌هاست!»