eitaa logo
حاج شیخ جعفر توسلی
4.4هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
457 ویدیو
8 فایل
ارتباط با ادمین✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤👈 حاج آقا قرائتی 🔷 خداوند به پدرم فرزندى عطا نكرده بود و سنّ او از چهل سال مى‏گذشت كه همسر دوّمى انتخاب كرد، باز هم بچه‏دار نشد. 🔷 يكى از همسايه‏ها كه وضعيّت ما را مى‏دانست روزى يك گونى بچه گربه را كه تازه در خانه آنان متولد شده بودند، به منزل ما آورد و در حالى كه آنها را وسط حياط پرت مى‏كرد به پدرم گفت: حال كه اجاقت كور است و بچه ندارى اين بچه گربه‏ها را بزرگ كن! 🔷 پدرم مى‏گفت: بسيار ناراحت شدم و دلم شكست. بچه گربه‏ها را كه جمع كردم و شمردم، یازده تا بودند. 🔷 امّا پدرم مأيوس نبود تا اينكه خداوند سفر حجّ را قسمت او كرد. ايشان در طواف و نماز به سايرين كمك مى‏كرد و از آنان مى‏خواست در كنار كعبه براى فرزنددار شدنش دعا كنند. 🔷 مرحوم پدرم مى‏گفت: من همانجا از خداوند خواستم نسل من‏ مبلّغ دين باشد. به هر حال از سفر حجّ كه برگشت، خداوند دوازده فرزند به او داد؛ يك فرزند از همسر اوّل و يازده فرزند از مادرم كه همسر دوّم او بود. 📚 خاطرات حجة الاسلام قرائتى، ج‏ ۱ ص ۲۷ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎤👈 همسر استاد مطهری رحمة الله علیه 🔶 مادر استاد در مورد شهید مطهری گفتند: در زمانی که استاد مطهری را هفت ماهه حامله بودم، در خواب دیدم که در مسجد فریمان تمام زنان فریمان نشسته اند و من هم آنجا هستم. 🔶 یک دفعه دیدم که خانم بسیار محترم و مقدّسی با مقتعه وارد شدند و دو خانم دیگر دنبال ایشان آمدند، در حالی که گلاب پاش هایی را در دست داشتند. 🔶 آن خانم مجلّلی که در جلو آن دو خانم بودند، به آنها گفتند: گلاب بریز، آنها روی سر تمام خانم ها گلاب پاشیدند. وقتی به من رسیدند، سه دفعه روی سر من گلاب ریختند. 🔶 ترس مرا فرا گرفت که نکند در امور دینی کوتاهی کرده باشم. ناگزیر مجبور به سؤال کردن شدم و از آن خانم پرسیدم: چرا روی من سه دفعه گلاب پاشیدند⁉️ 🔶 گفتند: به خاطر آن جنینی که در رحم شماست. این بچّه به اسلام خدمتهای بزرگی خواهد کرد. 🔶 وقتی مرتضی به دنیا آمد، با بچّه های دیگر فرق داشت، به طوری که در سه سالگی کُت مرا بر دوش می انداخت و به اتاقی در بسته می رفت و در حالی که آستینهای کت به زمین می رسید، به نماز خواندن می پرداخت. 📚 پاره ای از خورشید، ص ۹۷ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 بوسه گاه پیامبر 🎤👈 همسر شهید مطهری ✅ سه شب قبل از شهادت، ایشان خوابی دیدند. آخرین شب جمعه بود. با شوق از خواب بلند شدند. از ایشان پرسیدم: چه شده؟ ✅ گفتند: الان خواب دیدم که من و امام خمینی در خانه کعبه مشغول طواف بودیم، که ناگهان متوجّه شدم پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به سرعت به من نزدیک می شوند. ✅ همین طور که حضرت نزدیک می شدند، برای اینکه به امام خمینی بی احترامی نکرده باشم، خودم را کنار کشیدم و به امام خمینی اشاره کردم و گفتم: یا رسول الله آقا از اولاد شما هستند. ✅ حضرت به امام خمینی نزدیک شدند، با ایشان روبوسی کردند و بعد به من نزدیک شدند و با من روبوسی کردند. ✅ بعد لبهایشان را بر روی لبهای من گذاشتند و دیگر برنداشتند و من از شدّت شعف از خواب پریدم، به طوری که داغی لبهای حضرت را روی لبهایم هنوز حس می کنم. ✅ بعد ایشان کمی سکوت کردند و گفتند: من مطمئنم که به زودی اتّفاق مهمّی برای من رخ می دهد. 📚 پاره ای از خورشید، ص ۱۰۵ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅👈 آرزوی شهادت 🎤👈 حاج آقا قرائتی 💠 يكى از شاگردان شهيد مطهرى براى من تعريف‏ مى‏كرد كه حدود بيست سال قبل از انقلاب، شهيد مطهرى نهج ‏البلاغه تدريس مى‏كرد. 💠 روزى رسيد به خطبه ۲۷ كه با اين فراز شروع مى‏شود:«أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِه‏» يعنى جهاد درى است از درهاى بهشت كه خداوند به روى دوستان برگزيده خود گشوده است. 💠 استاد وقتى به اين جمله رسيد، كتاب را كنار گذاشت و گفت: من يك دعا مى‏كنم شما آمين بگوئيد، گفت: خدايا! به من توفيق بده تا در راه تو به شهادت برسم. 📚 خاطرات حجة الاسلام قرائتى، ج‏ ۲ ص ۹۷ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅👈 به اندازه آب خوردنی. ✅👈 از دست ندهید. ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 حاج محمدعلی فشندی رحمة الله علیه ✅ در مسجد جمكران قم اعمال را بجا آورده و با همسرم مى ‏آمدم. ديدم آقايى نورانى داخل صحن شده و قصد دارند طرف مسجد بروند. ✅ گفتم: «اين سيد در اين هواى گرم تابستان از راه رسيده تشنه است». ظرف آبى به دست ایشان دادم تا بنوشند، پس از آنكه ظرف آب را پس داد. ✅ گفتم:«آقا شما دعا كنيد و فرج امام زمان علیه السلام را از خدا بخواهيد تا امر فرجش نزديك گردد». ✅ فرمود:«شيعيان ما به اندازه آب خوردنى، ما را نمى‏ خواهند، اگر بخواهند دعا مى‏ كنند و فرج ما مى‏ رسد». اين را فرمود و تا نگاه كردم آقا را نديدم. 📚 میر مهر، ص ۴۹ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 آیت الله بهجت رحمة الله علیه 🔷 برای سلامتی چشم، بعد از نمازها، آیة‌الکرسی خوانده شود؛ و پس از خواندن آن، دست‌ها بر روی چشم‌ها گذاشته و بگوید:«أَللهُم احْفَظْ حَدَقَتَیَّ بِحَقّ حَدَقَتِیّ عَلِیّ بْنِ أَبِی طالِبٍ، أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام». 🔷 خدایا، به حق دو حدقۀ چشم حضرت علی‌بن‌ابی‌طالب، امیر مؤمنان علیه‌السلام، دو حدقۀ چشم مرا حفظ کن. 📚 در محضر بهجت، ج ۲، ص۲۵۲ ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi