eitaa logo
سیر و سلوک و معرفت نفس
176 دنبال‌کننده
242 عکس
257 ویدیو
1 فایل
طهارت نفس: یعنی ترک صفات رذیله ودوری از مصاحبت و همنشینی با افراد ناصالح و همنشینی باانسانهای پاک سرشت{شرح گروه}: 1 کسب اطلاع از واقعیات زندگی 2 تفکر در سرانجام مسیر انسان 3 یاد مرگ ، شناخت مبدا، معاد و قیامت @Alavi_09173413229
مشاهده در ایتا
دانلود
شالوده عرفان ،تقوا و ترک گناه : هركس كه هواى كوى دلبر دارد از سر بنهد هر آنچه در سر دارد ورنه به هزار چلّه ار بنشيند سودش ندهد كه نفس كافر دارد برادرم قدم اوّل در سلوك توبه و پاكى از گناه و دورى از گفتار ناپاك، و كردار و انديشه‏ هاى ناشايسته و خويهاى نكوهيده است. در كلام خداى غفور رحيم نيكو تدبّر كن كه فرمود: "إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ " (بقره، 223) سعى كن تا محبوب كردگار شوى. از شيخ عارف شبسترى يادى شود: موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نايدت نور موانع چون درين عالم چهار است طهارت كردن از وى هم چهار است‏ نخستين پاكى از احداث و انجاس دوم از معصيت و ز شرّ وسواس‏ سيم پاكى ز اخلاق ذميمه است كه با وى آدمى همچون بهيمه است‏ چهارم پاكى سرّ است از غير كه اينجا منتهى مى‏ گرددش سير 📚 منبع : کتاب نامه ها برنامه ها، ص 31 و 32 https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شالوده اساسی عرفان ،تقوا و ترک گناه : (قسمت سوم ) ترک گناه سرچشمه جوشان همه دستور العمل ها : یکی از طلاب محترم نقل کردند : ((روزی به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدم و عرض کردم: آیا می شود خودمان به این دستوراتی که از بزرگان رسیده و در کتاب ها نوشته شده ، مانند دستورات مرحوم بید آبادی عمل کنیم ؟آقا جواب دادند :  مرحوم بید آبادی و بزرگان دیگه برای اسلام زحمات بسیار کشیدند ، ولی هر کدام از راه خاصی افراد را به سوی خدا می بردند ، ولی من را هم  این است که این دستور العمل فقط در یک چیز جمع شده ، در یک کلمه خیلی کوچک ، خیلی کوچک ، و آن ((ترک گناه )) است ، ولی فکر نکن ترک گناه چیز ساده ای است گاهی خیلی مشکل است . و تمام دستورات خودشان بعداً می آید. ترک گناه مثل چشمه  ای است که همه چیز را خود به دنبال دارد ، شما گناه را ترک کنید دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می آید .)) یکی از طلاب با تقوا نیز می گفت : ((به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدئم و  عرض کردم : دستوری به من بفرمایید . آقا فرمود: گناه نکن . عرض کردم : آقا دیگه من با این سن و سال بالا که مرتکب گناه نمی شوم ، یک ذکری ، دستوری  دیگر به من  بدهید . آقا فرمود : بگویم دیروز در منزل چکار کردی ؟ عرض کردم: بگویید . همین که آقا گفت من خوشکم زد و با خداحافظی ، سریعاً از محضر ایشان دور شدم.))البته باید توجه داشت گناه هر کس متناسب با خودش است و ممکن است بعضی از کار ها برای برخی گناه محسوب نشود . گاهی خود آقا می فرمودند : ((خیال می کنیم خیلی چیز ها گناه نیست ، و حال اینکه نگاه تند به مطیع ، و نگاه محبت آمیز به عاصی خود گناه است که شاید ما گناه نشماریم .)) https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شالوده اساسی عرفان ،تقوا و ترک گناه : اگر بگوییم شرح سلوک چیزی جز شرح تقوا و درجات آن نیست، سخن به گزافه نگفته‌ایم. دو تعبیر در قرآن کریم است که به نظر علامه طباطبایی یکی راه و دیگری هدف را روشن می‌كند. یک جا خداوند می‌فرماید: «فَاتَّقُوا اللَّه مَا اسْتَطَعْتُم»  یعنی : «در حد توانتان تقوا پیشه سازید» و در جای دیگر می‌فرماید: «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِه‌»  یعنی : «تقوای الهی را چنانکه حق تقواست پیشه سازید». جملۀ نخست، راه و جملۀ دوم، هدف را می‌نماید. در جای دیگر می‌فرماید: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوی‌» یعنی «توشه برگیرید که بهترین توشه تقواست». پس تقوا توشۀ راه هم هست. در قرآن کریم بیش از ۲۰ اثر و خاصیت برای تقوای الهی ذکر شده است و در روایات اهل ‌بیت عصمت: بیش از ۱۰۰ اثر دیگر یاد شده است. تقوا، توشۀ سفر سالک : تقوا یعنی خداترسی، از حق پروا داشتن، خودنگهداری، زره و سپر جان، مراقبه و کشیک نفس کشیدن، واکسینه شدن روح، خدامحوری و هواگریزی. آری همۀ اینها معنای تقواست. انسان باتقوا فردی هدفمند، با انگیزه، محتاط، اهل مراقبه و محاسبه است و در یک جمله دریافته كه عبد است و باید بندگی کند و در این راستا حتی کوچک‌ترین لحظه‌ها و فرصت‌ها را از دست ندهد. انسان متقی مانند کسی است که می‌داند باید از بیابان پیش رویش بگذرد و این بیابان مین‌کاری شده است. او باید با قدم احتیاط و دقّت، تمامی استعداد و تلاش خود را به کار بندد که از راه باریک مین‌کاری نشده بگذرد تا پا و بلکه جانش آسیب نبیند. گناهان، غفلت‌ها، زیبایی‌های فریبندۀ دنیوی، حجاب‌های ظلمانی، حجاب‌های نورانی و در یک کلمه ما سوی الله، اگر با نگاه استقلالی نگریسته شود، همه مین‌های کاشته شده در برابر سالک الی الله‌اند و سالک باید با عنصر تقوا آنها را شناخته و از آنها گذر کند. خداوند متعال که وعده‌اش تخلّف‌ناپذیر است، به انسان باتقوا وعده داده که به او فرقان یعنی قدرت و سلاح جدایی حق از باطل ببخشد و او را از هرگونه مضیقه و فشار رهایی بخشد. چه زادراهی از این برتر که مسافر با نورافکنی همراه خود حرکت کند و سپاهی همراه خود داشته باشد که هیچ چیز مانع راه او نشود و از هرگونه فشاری برهد. تقوا هم نورافکن راه سالک و هم وسیله رهایی او از هر مشکل است. تقوا ملاک گرامی بودن در نزد پروردگار است: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم» یعنی : «همانا گرامی‌ترین شما در نزد پروردگار پرهیزکارترین شماست». بی‌جهت نیست که خداوند به متقین علمی بی‌واسطه و لدنّی می‌آموزد: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» یعنی : «تقوا پیشه سازید و خدایتان تعلیم می‌فرماید»، زیرا علم الهی بهترین هدیه الهی به بشر است و بی‌جهت نیست که تقوا سفارش اهل بیت می‌گردد: و بی‌حکمت نیست که در قرآن، این کتاب انسان‌سازی بیش از ۷۰ بار فرمان تقوا پیشه ساختن صادر شده است. سرّ مطلب همان است که در معنای تقوا گذشت. انسان متّقی کسی است که دانسته و باور کرده که عبد است و باید بندگی کند و راه عبودیت را بپیماید و لذا آستین همت بالا زده است و قدم راستین در راه حق نهاده است. راه تحصیل تقوا پس از اسلام و ایمان این است که مؤمن در خُردی نفس خویش و بزرگی پروردگار بیندیشد و نیز در اینکه آدمی جاودانه است، ولی برای ساختن خویش برای ابدیت، مدت بسیار اندکی فرصت دارد، تأمل کند. به تعبیر بلند نوادار تقوا و ورع، علی ‌بن ابی‌طالب صلواةالله علیه : «الدُّنْیا سَاعَۀ فَاجْعَلْهَا طَاعَۀ»  «دنیا ساعتی بیش نیست این ساعت را صرف در طاعت کن». منبع : رساله سیر و سلوک ص 303 ایت اله رضایی تهرانی https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
استاد علیپور: متأسفانه پدر و مادر سایر حس‌ها را می‌کنند و در نتیجه کودک سالم می‌ماند، اما نه تنها این حس «توحید و خداشناسی» را از ابتدای کودکی مراقبت نمی‌کنند، -کودک که خودش نمی‌فهمد که باید مراقبت شود- بلکه آن کسانی هم که باید مراقبت کنند، خودشان چاقو را برمی‌دارند و را از بین می‌برند! 👈 چاقو، میله و آب جوشِ این هم، «» است. 🔸 کودک به محض باز کردن زبان، خوب و بد را که نمی‌فهمد، شروع به فحش دادن می‌کند؛ به جای اینکه پدر و مادر او را کنترل کنند تا فحش ندهد- چون که فطرتش را از بین می‌برد و در خلقت این اثر دارد- چند فحش رکیک هم خودشان یاد او می‌دهند؛ ❗️ همان پدر و مادری که باید مراقب باشند و عیب‌های را خاموش کنند، خاصیت آن را از بین می‌برند! همه دست به دست هم می‌دهند که این فطرت و حس خداشناسی را از بین ببرند و نابود کنند. 📍حالا که می‌خواهد کمی ‌خوب و بد را درک کند و بفهمد و بگوید که خدا یعنی چه، الآن خدایی که او قبول می‌کند، از خدایی است که او می‌توانست با این حس آن را دریافت کند، عین کور مادرزادی که نمی‌داند چشم یعنی چه! 🔹 این تبلیغاتی که زمین و آسمان، در و دیوار همه الله الله می‌گویند، او این تبلیغات را در ذهنش نگه داشته و الله الله می‌گوید؛ نه اینکه با «» با الله آشنا شده و به آن اعتقاد پیدا کرده است. ◾️ بنابراین مَثَل شناخت خدا در این شرایط، مثل زمان جاهلیت است. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
📖 علامه دهخدا مادری داشت پرخاشگر و عصبی ، طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود. او مجرد بود و در کنار مادرش زندگی میکرد. نیمه شبی مادرش او را از خواب بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد . مادرش به بهانه ی گرم بودن آب لیوان را بر سر دهخدا کوبید. سر دهخدا شکست و خونی‌ شد. به گوشه‌‌‌ ای از اتاق رفت و گریست. گفت خدایا من چه گناهی کرده‌ ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ ام. خود را مقطوع‌ النسل کردم، این هم مزدی که مادر به من داد، خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی ‌ام را از من نگیر. گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش کرد. صدایی به او گفت برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم. از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ ترین لغت نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه و بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آیت الله حسن زاده آملی ره: من به آقای سید محمد حسن الهی، برادر بزرگتر مرحوم علامه طباطبائی که درعرفان و سیر و سلوک از شاگردان مرحوم سید علی قاضی بود مکرر عرض می کردم: وقتی خدمت آقا (علامه قاضی) می رسید از جانب من از ایشان خواهش کنید که مرا هم در تشرف به خدمت بقیة الله - عجل الله تعالی فرجه - شریک خود نمایید و برای من نیز اجازه ملاقات بگیرید (چون می دانستم این دو بزرگوار به این سعادت عظمی می رسند). روزی در شهر آمل بعد از ظهر خواستم استراحت کنم، بچه ها داد و فریاد کردند و مانع استراحتم شدند. من عصبانی شدم و با آن ها تندی نموده و پرخاش کردم؛ ولی بعد، از آن حرکات خودم پشیمان شدم از این که بچه ها را ناراحت کردم وجدانم ناراحت بود، عصر رفتم بازار و مقداری شیرینی و میوه خریدم و به منزل آوردم که شاید بدین وسیله دل بچه ها را به دست آورم، با این حال وجدانم آرام نمی گرفت آشفته خاطر بودم. بالاخره تصمیم گرفتم سفری به شهر تبریز کرده و با مرحوم سید محمد حسن الهی ملاقات کنم. رفتم تبریز، وقتی به خدمت ایشان رسیدم پیش از این که علت مسافرتم را بگویم، گفتم: عرض مرا به خدمت استاد (سید علی قاضی) رساندید؟ فرمود: من راجع به این موضوع نامه ای به شما نوشتم و چون آدرس شما را نداشتم به خدمت آقای اخوی (سید محمد حسین طباطبایی) فرستادم که به شما برسانند، و در آن نامه یادآور شدم که: وقتی پیام شما را به آقا عرض کردم آقا تاملی کرد و سپس با ناراحتی فرمودند: ایشان چگونه می خواهند این راه را طی نمایند با آن اخلاقی که نسبت به عائله و کودکان انجام داده و با آن ها دعوا کردند با آن اخلاق و تندی چگونه می شود به این رتبه و مقام رسید. آری در این راه، ناهمواریها، دست اندازها، پیچ و خمها و خطرهای زیادی هست که سالک باید هشیارانه مواظب و مراقب خود باشد و تمام اعضا و جوارح خود را همیشه کنترل نماید. https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شالوده اساسی عرفان ،تقوا و ترک گناه : (قسمت پنجم) دوری از گناه: یعنی مرتکب گناه نشدن و به عبارت دیگر انجام واجبات و ترک محرمات دین که در رساله توضیح المسائل مراجع بیان شده است. انسان تا زمانی که از محرمات الهی دوری نکند، محرم درگاه الهی نخواهد شد. لذا لازم است تا مکلف با مطالعه احکام، با حرام و واجبات دین آشنا شده و به آنها عمل نماید. مرحوم آیت الله خوشوقت(ره) همیشه می فرمودند: گناه نکن تا همه چیز درست شود. مرحوم آیت الله انصاری همدانی (ره) می‌فرمایند: شروع حرکت، شرع است و اگر این کارتان ایراد داشته باشد و جاهل باشید، به هیچ جا نمی‌رسید!(سوخته، ص 79) مرحوم آیت الله بهجت (ره): هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از «ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست.» و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون «مراقبه دائمیه»، صورت نمی گیرد.(افق حوزه،ص14) آیت الله بهاالدینی (ره) در این خصوص می‌فرمایند: تأثیر روزه و نماز شب با دست کشیدن از گناه و دوری از محرمات حاصل می‌شود. و الا روزه ای که تنها گرسنگی باشد و نماز شبی که فقط بیداری و پس از آن گناهان گوناگون و یا فخر و تکبر و خود نمایی، هیچ ارزشی ندارد. (آیت بصیرت، ص 97) مرحوم آیت الله بهجت (ره) در جواب سؤال ذیل می‌فرمایند: سؤال: این جانب تصمیم دارم که به خداوند، قرب پیدا کنم و سیر و سلوک داشته باشم، راه آن چیست؟ پاسخ مرحوم آیت الله بهجت (ره): بسمه تعالی – چنانچه طالب، صادق باشد، ((ترک معصیت)) کافی و وافی است برای تمام عمر، اگرچه هزار سال باشد. (به سوی محبوب، ص 67) مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: همه می‌دانند که رساله عملیه را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند و تطبیق عمل بر آن نمایند و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛... پس نمی‌توانند بگویند: ما نمی‌دانیم چه بکنیم و چه نکنیم؟(به سوی محبوب، ص 33) https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
AUD-20220716-WA0001.mp3
2.32M
با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے بیچاره نیستم من و در فکر چاره ام بیچاره آن کسی است که در فکر چاره نیست https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آیت الله حسن زاده آملی ره: طالب علم و معرفت باید قلب خود را از وساوس شیطانی، و وجود خود را از هواجس نفسانی (آرزوهای نفسانی که در دل میگذرد) تصفیه و تنقیه (پاک) نماید و امراض روحانی را به تهذیب معالجه کند، بعد از آن شروع به تحصیل علوم نموده لذایذ روحانی را ادراک نماید، همچنانکه تغذیه جسم به مأکولات (خوردنی ها) است تغذیه روح نیز به معلومات (علم) است... https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
در میان عبادات، برخی واجب و فریضه است، مثل نماز و روزه؛ ولی برخی عبادات جنبه کمالی دارند، و از این حیث ضرورت دارند؛ مثل نماز اول وقت، که اگر بخواهیم اهل کمال باشیم، اهل حمد باشیم، این واجب کمالی را باید انجام بدهیم، باید تهجد داشته باشیم: «وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا»(اسراء-۷۹) اگر می‌خواهیم به مقام محمود برسیم، این واجبات کمالیه را باید انجام بدهیم. در میان واجبات کمالی، انجام نوافل خیلی اهمیت دارد. این روایت خیلی آرام‌بخش و خیلی امیدوارکننده هست که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید وقتی بنده‌ای از بندگان من دچار گناهی می‌شود که هم عقوبت دنیوی دارد، و هم عقوبت اخروی؛ «قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اَلْعَبْدَ مِنْ عَبِيدِيَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَيُذْنِبُ اَلذَّنْبَ اَلْعَظِيمَ مِمَّا يَسْتَوْجِبُ بِهِ عُقُوبَتِي فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ...»(الکافی، ج۲، ص۴۴۹) ولی خدای متعال عذاب اخروی را اصلا از او بر می‌دارد، و عذاب دنیوی را در حق او مقدر می‌کند؛ ولی «فَأَتَرَدَّدُ فِي ذَلِكَ مِرَاراً عَلَى إِمْضَائِهِ» منِ خدا به تردید می‌افتم، او را عذاب بکنم یا نکنم؟ چون کارهای خوبی انجام می‌دهد؛ «فَأَتَطَوَّلُ عَلَيْهِ بِالْعَفْوِ عَنْهُ وَ اَلصَّفْحِ مَحَبَّةً لِمُكَافَاتِهِ لِكَثِيرِ نَوَافِلِهِ اَلَّتِي يَتَقَرَّبُ بِهَا إِلَيَّ فِي لَيْلِهِ وَ نَهَارِهِ فَأَصْرِفُ ذَلِكَ اَلْبَلاَءَ عَنْهُ...» و به خاطر نوافل زیاد و کارهای مستحب و خوبی که انجام می‌دهد، عذاب دنیوی را هم از او برمی‌دارم! مثلا اگر می‌خواست تصادف کند، پایش بشکند، چند ماه بستری بشود، درد بکشد، چقدر باید هزینه کند؛ این تصادف و عذاب دنیوی و خرج و زحمت و درد و تمام آن چیزها که باید می‌کشید، را بر می‌دارد، و علاوه بر آنکه این سختی‌ها را بر می‌دارد، پاداش آن سختی‌هایی را که منتفی شده را هم به او می‌دهد! به کی می‌دهد؟ به کسی که «کثیر نوافل» را در طول روز انجام می‌دهد. یعنی اگر کسی می‌خواهد مشمول رحمت خاص خداوند متعال بشود، عذاب‌های اخروی از او برداشته شود، عذاب‌های دنیوی از او برداشته شود، و ثواب عذاب‌های دنیوی – که بر او وارد هم نشده- را خدا به او بدهد؛ التزام به این نوافل داشته باشد. یعنی بعضی از کارها را برای خودش واجب بداند؛ واجب محبتی، نه واجب شرعی! «فَأَتَرَدَّدُ فِي ذَلِكَ... مَحَبَّةً لِمُكَافَاتِهِ لِكَثِيرِ نَوَافِلِهِ اَلَّتِي يَتَقَرَّبُ بِهَا» بدون اینکه انسان متوجه بشود و اذیتی ببیند: «... وَ لَمْ يَشْعُرْ بِهِ وَ لَمْ يَصِلْ إِلَيْهِ أَذَاهُ وَ أَنَا اَللَّهُ اَلْكَرِيمُ اَلرَّءُوفُ اَلرَّحِيمُ» انصافا این روایت زیبا و امیدبخش است. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2