eitaa logo
سیر و سلوک و معرفت نفس
178 دنبال‌کننده
241 عکس
256 ویدیو
1 فایل
طهارت نفس: یعنی ترک صفات رذیله ودوری از مصاحبت و همنشینی با افراد ناصالح و همنشینی باانسانهای پاک سرشت{شرح گروه}: 1 کسب اطلاع از واقعیات زندگی 2 تفکر در سرانجام مسیر انسان 3 یاد مرگ ، شناخت مبدا، معاد و قیامت @Alavi_09173413229
مشاهده در ایتا
دانلود
1 - مرحوم حاج اسماعیل دولابی نقل کردند که: در همسايگي مرحوم شهيد مطهري خانم بي‌حجابي زندگي مي‌كرد كه يك باره چادري شده بود. خودش تعريف كرده بود كه ما اصلاً اهل ديانت نبوديم. يك بار به قصد تفريح با شوهرم به مشهد رفتيم و چند روزي كه آن‌جا بوديم در تفريحگاه‌ها گذرانديم. روز آخر كه مي‌خواستيم به تهران برگرديم من از خيابان جلوي حرم مطهر امام رضا(ع) عبور مي‌كردم كه از خيابان نگاهم به ايوان حضرت افتاد. سلامي كردم و رد شدم. شب خواب ديدم كه حضرت رضا(ع) فرمودند: كسي كه دعاي يا من تحل به عقد المكاره را بخواند ما دست او را مي‌گيريم. بعد از بيدار شدن از خواب آن دعا را خواندم و تمام زندگيم متحول شد و روح ديانت بر زندگي ما حاكم شد. منبع :کتاب مصباح الهدی، ص283 و 284 2- يسع بن حمزه قمى گفته است: وزير معتصم مرا در فشار قرار داد و در وضع نابسامانى قرار گرفتم بطورى كه بر جان خود بيمناك شدم و ترسيدم بچه ‏هايم بفقر و تنگدستى مبتلا شوند نامه ‏اى براى مولايم ابو الحسن امام هادى عليه السّلام نوشتم و شكايت ناراحتى خود را بايشان نمودم در جواب نوشت هيچ باكى بر تو نيست ناراحت نباش خداوند را بوسيله اين كلمات بخوان بزودى نجاتت خواهد داد و فرج نصيبت مى‏گردد . (دعای یا من تحل) يسع بن حمزه گفت: خدا را با همين كلمات خواندم اول صبح هنوز بخدا قسم چيزى از روز برنيامده بود كه پيكى از طرف وزیر آمد كه وزير ترا ميخواهد از جاى حركت كرده پيش او رفتم همين كه چشمش بمن افتاد تبسمى كرد دستور داد غل و زنجير را از گردنم بردارند و امر كرد برايم خلعت بياورند و مرا معطر نمود و خيلى احترام كرد و نزديك خود نشاند شروع كرد با من بصحبت كردن و عذر و پوزش خواستن هر چه از من گرفته بود باز گرداند و بسيار گرامى داشت. منبع : کتاب مهج ادعوات - سید ابن طاووس صفحه 324 و بحار الأنوار علامه مجلسی جلد 50 صفحه 220 حدیث 12 آیت الله العظمی سید ابوالحسن مولانا نقل میکند : حجت الاسلام سید علی میلانی از وعاظ مشهد مقدس در سفر حج برایم نقل نمود که: پدرم فرزند آیت الله العظمی میلانی رحمه الله در عراق داد و ستد داشته، دولت عراق او را به اتهام اینکه ایشان جنس قاچاق خریده است، به سه سال زندان محکوم می کند و آن وقت هم آقای میلانی در کربلا ساکن بودند و خبر نداشتند که فرزندش زندانی شده است. شبی فرزند مرحوم حاج شیخ عباس قمی، پدرش را در خواب می بیند که به فرزندش آقای محدث زاده می گوید که به خدمت آقای میلانی می رسی و عرض می کنی که فرزندش آقای سید عباس در زندان، دعای «يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ» را هر روز بخواند و نجات یابد. آقای محدث زاده، خدمت آقای میلانی می رسد و خوابش را برای آقای میلانی می گوید، ایشان هم تعجب می کند و می فرماید: مگر سید عباس در زندان است؟ بالاخره پیغام را می رسانند و سید عباس این دعا را در زندان ادامه می دهد و از زندان نجات می یابد و تمام مدت زندانیش بیش از شش ماه طول نمی کشد. منبع : کتاب رساله انیس الابرار نوشته آیت الله العظمی سید ابوالحسن مولانا 3-آیت الله کمیلی (از شا گردان سید هاشم حداد که شاگرد آیت الله قاضی است) در کتاب خود در قسمت "توصیه هایی عمومی اهل سلوک بیان میکند : مداومت بر خواندن دعای «یا من تحل به عقد المکاره» در قنوت نمازها که از استادم در قنوت نمازهای جماعت ایشان بسیار شنیدم و حال توحیدی زیبایی به من دست می داد . منبع :کتاب المطالب السلوکیه آیت الله کمیلی ........................ کفعمى در کتاب«مصباح» این دعا را نقل کرده و فرموده است:سیّد ابن طاووس این دعا را براى ایمن شدن‏ از ستم سلطان و نزول بلا و چیرگى دشمنان و ترس و تنگدستى و دل‏تنگى ذکر کرد سند این دعا : 1-دعای هفتم کتاب صحیفه سجادیه صحیفه سجادیه دارای عالیترین سندهادر کتب شیعه است 2-مصباح کفعمی . 3- مهج الدعوات سید ابن الطاووس . 4- مفاتیح الجنان - شیخ عباس قمی - بعد از دعای سریع الاجابه ذکر شده . * البته سندیت صحیفه سجادیه به قدری در بین علما شیعه محکم واثبات شده است که دیگر نیازی به ذکر منبع دیگر نیست.
كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ : يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لَا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ. فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
استاد تحریری: اگر انسان خویش را به طور صحیح و دقیق به کار بندد و در وجود خویش و موجودات به دقت کند، 👈 به این حقیقت می‌رسد که: 1⃣آن‌ها موجوداتی فقیر و مخلوق هستند 2⃣و همواره تحت تدبیر و تربیت موجودی بی‌نیاز و حکیم و قادر مطلق می‌باشند ▪️که آن‌ها و به ویژه را برای آفریده است ▪️و وسایل ظاهری و باطنی رسیدن به آن هدف را نیز آفریده و تحت اختیار انسان قرار داده است، ▪️و انسان در میان موجودات دیگر، دارای مرتبه‌ی وجودی و است ▪️که با آگاهی و اختیار خاصی می‌تواند آن هدف را طلب کند «و آن و اتصاف به اوصاف کمالیه‌ی او است» 💠 که تنها با: ☝️ خالصانه‌ی او ✌️ و آگاهانه در شئون وجودی در برابر او ☝️✌️ و با از راهی که او معین کرده است محقق می‌شود. کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
اصول مهم در تزکیه نفس و سیر الی الله اصل هشتم: "استغفار" کثرت استغفار برای دور شدن از گناهان و از بین رفتن آثار گناه در وجود انسان مانند: قساوت قلب، کم توفیقی، بی حالی و... مؤثر است. بطوری که بعضی از بزرگان روزی هزار مرتبه "استغفر الله" را برای شروع مناسب می‌دانستند و همچنین در برخی روایات به 70 بار استغفار بعد از نماز عصر سفارش شده است. و در اواسط راه نیز به ذکر یونسیه (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) که نوعی استغفار محسوب می‌شود در سجده سفارش می‌نمودند. و بیشتر به انجام آن در سحرگاه (یعنی از نیمه شب تا اذان صبح) و در حالت سجده به تعداد 400 مرتبه یا بیشتر و یا به هر مقداری که میسر است؛ به مدت یک سال تاکید داشتند. شیخ محمد بهاری همدانی(ره): پوینده راه تقوا... اگر از اهل ذکر باشد خوب است اوایل امر، ذکرش استغفار باشد و در اواسط، ذکر یونسیه و در آخر کلمه طیبه "لا اله الا الله" به شرط الاستمرار مضافاً علی الحضور. (تذکره المتقین، ص 53-56) آیت الله بهجت (ره) در جواب سؤال ذیل می‌فرمایند: سؤال: لطفاً دستورات عملی بدهید تا عمل نمایم و به لطف الهی به درجات عالیه نائل شوم؟ پاسخ آیت الله بهجت (ره): بسمه تعالی- عنه (ص) ((الا اخبرکم بدائکم و دوائکم، داءوکم الذنوب و دواءوکم الاستغفار))، کلمه ((استغفر الله)) را تا می‌توانید از روی اعتقاد کامل، صمیمانه، با التزام به لوازم حقیقیه معلومه اش، تکرار نمایید. (به سوی محبوب، ص 66) همچنین آیت الله بهجت (ره) در جواب سؤال ذیل می‌فرمایند:   سؤال: ما آلوده به پستی‌های درونی و بیرونی هستیم، ما را طبابت کنید و در پیمودن این طریق ما را راهنمایی بفرمایید. پاسخ آیت الله بهجت (ره): بسمه تعالی- زیاد بگویید ((استغفرالله)) و خسته نشوید، و خاطر جمع باشید این علاج است. ((داءوکم الذنوب و دواءوکم الاستغفار)). (به سوی محبوب، ص 68) میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره) می‌فرمایند: من از یکی از اساتید بزرگوار خود که حکیمی عارف و معلمی حاذق و طبیبی کامل مانند او ندیده‌ام، پرسیدم: بهترین عملی که تجربه کرده‌اید در تأثر قلب کدام است؟ فرمودند: سجده طولانی در هر روز که بر آن مداومت کند و یک ساعت یا سه ربع آن را طول دهد و در آن بگوید: "لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین" در حالی که خود را گرفتار غل و زنجیرهای اخلاق رذیله و در زندان طبیعت زندانی ببیند و خداوند را پاک و منزه بداند از اینکه در حق او ظلمی روا داشته؛ صد مرتبه سوره قدر در شب جمعه و عصر آن را ترک نکند. و ایشان فرمودند: چیزی از اعمال مستحبه را ندیدم که مانند این سه عمل مؤثر باشد. (اسرار الصلوه، ص 183) از مرحوم استاد علامه طباطبایی(ره) نقل کرده‌اند که مرحوم قاضی اول دستوری که می‌دادند ذکر یونسیه بود: «لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنِّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین» که در مدت یک سال در وقت خاص به حالت سجده خوانده شود. کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥آیا برای مرگ مهیا شده ایم؟ 👈آیا حساب هامون رو تسویه کردیم؟ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
💠آیت الله جوادی آملی💠 ✨مهمترین کنکور ما سوال قبر است.✨ فشار مرگ آن چنان روی اعصاب و مغز فشار میآورد که "الفبای دین" هم از یاد ما میرود.... ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌🔴آیت الله قاضی: یاد مرگ، علاج خودخواهی ها و هوسرانی های ماست. یاد مرگ بهترین عامل بیداری از خواب غفلت است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌یک جرعه معرفت: 🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 انسان چه قدر به نزدیک است و در عین حال، چه قدر آن را دور می پندار و از آن است! 🌷 هر شب، در عوالمی از بزرخ می رویم که هیچ اختیارش دست ما نیست... ⭕️با این حال باز از مرگ غافل هستیم! 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✍🏼 تمام لذت‌ها روحی است و آن چه از لذات که در طیب و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در است. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
اصول مهم در تزکیه نفس و سیر الی الله اصل نهم : "غذای حلال" یکی از مواردی نقش ایجاد زمینه برای کسب توفیقات را دارد، دوری از لقمه حرام و استفاده از غذای پاک و حلال است. زیرا انرژی که از طریق غذای حرام ایجاد می‌شود قابلیت استفاده در مسیر الهی را نخواهد داشت و باعث قساوت قلب گردیده و حتی فرد را به جایی خواهد رساند که حرف حق دیگر در وجودش اثری نخواهد داشت. همانطور که در واقعه کربلا حضرت اباعبدالله (ع) خطاب به لشگر کوفه فرمودند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکمْ مِنَ الْحَرَامِ وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِکمْ؛(بحار الانوار، ج 45، ص 8) ترجمه: به تحقیق که شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مُهر [قساوت] زده شده است.عبادت ده جزء است که 9 جزء آن کسب حلال است. لقمه حرام زباله است و جای زباله در زباله دان؛ سعی کنید شما زباله دان نباشید. همان‌گونه که انسان سعی دارد غذایش از هر نوع آلودگی ظاهری به دور باشد، به همین خاطر غذاها را در ظرف‌های سرپوشیده و دور از دستهای آلوده و گرد و غبار نگهداری می‌کند،‌ باید تلاش نماید غذای خود و خانواده‌اش را از هر نوع آلودگی به حرام نیز حفظ نماید. مرحوم آیت الله بهجت (ره) می‌فرمایند: خوردن غذای شبهه ناک و نیز غذای کسی که از حرام پرهیز ندارد، هرچند جایز است، ولی انسان را مریض و از عبادات محروم می‌کند و یا سبب سلب توفیق می‌شود.(در محضر آیت الله بهجت، ج 2، ص 246) مرحوم ملأ حسینقلی همدانی (ره) می‌فرمایند: البته البته از غذای حرام فرار کن. مخور مگر حلال. غذا را کم بخور و زیاد مخور. یعنی زیاده بر حاجت بنیه مخور. نه چندان بخور که تو را سنگین کند و از عمل باز دارد، و نه چندان کم بخور که ضعف بیاورد و به سبب ضعف از عبادت مانع شود. و هر قدر بتوانی روزه بگیر به شرطی که شب، جای روز را پر نکنی. الحاصل غذا به قدر حاجت بدن، ممدوح و زیاده و کم، هر دو مذموم. (تذکره المتقین، ص 211) آیت الله کوهستانی(ره): زهر، کشنده و مهلک انسان است، ولی غذای حرام دودمان را به هلاکت می‌رساند.(بر قله پارسایی) مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی (ره) نیز می‌فرمایند: عمده نظر در دو مطلب است: یکی غذای حلال و دوم توجه در نماز و اصلاح آن. اگر این دو درست باشد، باقی درست است. (نشان از بی نشان‌ها، ص 126 و 127) آثاری از قبیل عدم قبولی نماز، قساوت قلب، کاهلی و عدم رغبت به عبادت، لذت نبردن از مناجات با خدا، روی گردان بودن از سخن حق و ... از آثار وضعی غذای حرام می‌باشند. کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
اصول مهم در تزکیه نفس و سیر الی الله اصل دهم : "احترام به والدین" رضایت و دعای خیر پدر و مادر در جهت کسب توفیقات و عاقبت بخیری فرزندان بسیار مؤثر و نقش آفرین است. در آیات متعددی در قرآن کریم بر لزوم احترام و حفظ جایگاه والدین تاکید شده است. از طرف دیگر عاق والدین و نارضایتی آنان بسیاری از توفیقات را سلب نموده و حتی ممکن است موجب خشم و عقوبت الهی گردد. بی ادبی نسبت به والدین «ولو کافر» توفیقات را از انسان سلب می‌کند و در روایت است که خداوند فرمود به کسی که احترام والدین را نگه نمی‌دارد بگو هرچه می‌خواهد بکند که از او نمی‌پذیرم. اگر والدین امر به عمل حرامی نموده یا از انجام واجبی نهی نمایند، انسان نباید به حرف آنها گوش دهد. اما این باعث نمی شود که انسان به خود اجازه دهد که کوچکترین بی احترامی نسبت به آنها انجام دهد. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) می‌فرمودند:  گه‌گاه که به اسرار وجودی خود و کارهایم می‌اندیشم، احساس می‌کنم یکی از مسائلی که باعث خیر و برکت در زندگی‌ام شده و همواره لطف و عنایت الهی را شامل حال من کرده است، احترام و نیکی فراوانی بوده که به والدین خود کرده‌ام؛ به‌ویژه در دوران بیماری. و نقل شده، شیخ مرتضی انصاری (ره) شیخ اعظم، فقیه بزرگ، مادرش را تا نزدیک حمّام به دوش می‌گرفت و او را به زن حمامی سپرده، می‌ایستاد، تا بعد از پایان کار او را به خانه برگرداند. هر شب به دست بوسی مادر می‌آمد، و صبح با اجازه او از خانه بیرون می‌رفت. پس از مرگ مادر به شدت می‌گریست و می فرمود گریه‌ام برای این است که از نعمت بسیار مهمی چون خدمت به مادر محروم شدم، شیخ پس از مرگ مادر با کثرت کار و تدریس و مراجعات تمام نمازهای واجب عمر مادرش را خواند، با آنکه مادر از متدیّنه های روزگار بود.    در خصوص مقام معظم رهبری نیز نقل شده: در سال 1343، از مکاتباتی که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت آب مروارید نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه ای به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد می فرمایند: به مشهد رفتم و خدای متعال توفیقات زیادی به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگی توفیقی داشتم، اعتقادم این است که ناشی از همان بّری «نیکی» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده‌ام». آیت الله خامنه ای بر سر این دو راهی، راه درست را انتخاب کردند. بعضی از اساتید و آشنایان افسوس می‌خوردند که چرا ایشان به این زودی حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر می‌ماندند در آینده چنین و چنان می‌شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهی برای ایشان سر نوشتی دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود.(www.leader.ir)   در خصوص حضرت آیت الله بهجت (ره) نیز نقل شده که ایشان به خدمت آقای قاضی(ره) می‌رفت، عده ای از فضلای نجف به پدر آیت الله بهجت (ره) نامه می‌نویسند که پسرت دارد گمراه می‌شود و نزد فلان شخص (آقای قاضی) می‌رود. پدر ایشان نیز برایش نامه ای می‌نویسد که راضی نیستم بجز واجبات عمل دیگری انجام دهی و راضی نیستم درس فلانی بروی، ایشان نامه پدرش را خدمت آقای قاضی (ره) می‌آورد و می‌گوید پدرم چنین نوشته است و در این حال تکلیف من چیست؟ آقای قاضی (ره) می‌گوید مقلد چه کسی هستی؟ می‌گوید: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره)، مرحوم قاضی به ایشان می‌گوید بروید و از مرجع تقلیدتان سؤال کنید، ایشان نیز به محضر آقا سید ابوالحسن اصفهانی (ره) می‌رود و کسب تکلیف می‌کند، سید می‌گوید اطاعت پدر واجب است. از آن پس آیت الله بهجت (ره) سکوت اختیار می‌کند و دیگر هیچ نمی‌گوید و این رویه ایشان امتداد پیدا می‌کند و در همان ایام درهایی از ملکوت به روی ایشان باز می‌شود. (عطش، ص ۲۳۴) کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری: منزل اول : طلب قسمت اول از پیامدهاى یقظه و بیدارى و پى بردن به عظمتها و کمالاتى که براى شخص دسترسى پذیر بوده و او از آنها محروم مانده است، درخواست نیل به آن عظمتها و کمالات با تمام وجود است. با پدید آمدن چنین طلبى، عزمی‌ قاطع بر طىّ طریق عرفان در سالک ایجاد می‌شود و سالک با خود و خداى خود عهد می‌کند، به هر قیمتى حتّى به بهاى جان، این راه را تا پایان ادامه دهد. لازمه طلب، دست به کار شدن و تلاش بی‌وقفه براى دستیابى به مقصود است. شخصى که همّ بزرگتر او نیل به تعالى و تقرّب است، سرانجام به جایى می‌رسد که به‌طور کامل از جاذبه دیگر خواسته‌ها رها می‌شود و تمامی‌ خواست او را تعالى و تقرّب به حضرت حق دربرمی‌گیرد. خداى متعال تأمین نیازمندى‌هاى زندگى دنیوى انسانها را تضمین کرده و از آنها خواسته است در پى خودسازى، تعالى معنوى و ساختن آخرتى مطلوب براى خود باشند. نکته مهمی‌ در سلوک عرفانى این است که تنها خود سالک می‌تواند در اصلاح و تهذیب و کمال خویش مؤثّر باشد و لذا در نیل به کمال، خود باید کار خویش را انجام دهد. نکته مهمّ دیگر این است که سالک باید با تشخیص، انتخاب و اراده خود گام در مسیر سلوک گذارد. با فشار و تحریک و تشویق دیگران و تحت تأثیر جوّ عمومی به عرصه سلوک وارد شدن، سالک را به مقصد نمی‌رساند. نکته مهمّ بعدى این است که هرچه مقصدى که شخص در پى رسیدن به آن است، در نظر او ارزشمندتر باشد، شوق دستیابى به آن در او بیشتر و شدیدتر می‌شود. نکته دیگر این است که به محض اینکه شخصى عزم گام نهادن در مسیر تعالى و تکامل کند، شیطان تمام توان خود را به‌کار می‌بندد و لشکریان خود را بسیج می‌کند تا او را از طىّ این طریق بازدارد. برخى از عوامل یأس‌آفرین و سست‌کننده طلب 1) ممکن است سالک پس از مراحل یقظه و توبه به لغزشى دچار شود. برخى از سالکان در این موارد از خود مأیوس می‌شوند و می‌پندارند مرد این راه نیستند و با از دست دادن امید، از ادامه راه دست می‌کشند. سالک باید بداند در این عرصه، انبیا و امامان(ع) به‌منزله اشخاص بزرگسال هستند و لذا معصومند و زمین نمی‌خورند. امّا او به‌مانند طفلى نوپاست و هر آن ممکن است زمین بخورد؛ ضمن اینکه باید تمام تلاش و دقّت خود را در مبتلا نشدن به گناه و اعمال بی‌ارزش به‌کار گیرد، در صورت بروز خطا باید دوباره بلند شود و به حرکتش ادامه دهد. 2( برخى از سالکان در اثنای سلوک احساس می‌کنند نه تنها پیشرفتى برایشان حاصل نمی‌شود، بلکه برخى از حالات و اعمالى را که قبلاً داشتند نیز از دست داده‌اند. جادّه‌اى که از نفس سالک به سوى مقصد می‌رود، برخى جاها سربالایى و در بعضى از قسمتها سرازیر است و لازمه رسیدن به مقصد، پذیرا شدن هر دو است. در اصطلاح اهل عرفان، سربالایى‌ها «بسط» و سرازیرى‌ها «قبض» خوانده می‌شود. حتّى گاهى خطا و لغزش سالک دستاوردهایى همچون مصونیّت از ابتلا به غرور و عُجب یا نجات از آنها، پى‌بردن به ضعفها و نقایص و... و بیشتر شناختن ارزش حالات و توفیقاتى که در حالت بسط، از جانب خداوند نصیب سالک می‌کند. 3) برخى از سالکان پس از مدّتى سلوک، دستاوردهاى خود را با دیگر سالکی که همزمان با آنها شروع به طی طریق کرده‌ است، مقایسه می‌کنند و چون دستاوردهاى او را بسیار بیشتره می‌بینند، از خود مأیوس می‌شوند. باید توجّه کرد زمینه‌هاى پیش از آغاز سلوک در وجود سالکان یکسان نیست. چه بسا سالکى به دلیل شرایط مساعد بیرونى و درونى، در مسیر خودسازى، کارش آسان و راهش کوتاه باشد. اما سالکى که با دشوارى‌هاى بیشترى طىّ طریق می‌کند، اجر و پاداش بیشتر و دستاوردهاى بزرگترى در انتظارش خواهد بود. 4) بعضى از سالکان پس از مدّتى مجاهده و سلوک، به دلیل پدیدار نشدن امرى غیرعادّى براى آنها، همچون رؤیاهاى معنوى و مکاشفات درونى و...، این‌گونه نتیجه می‌گیرند که تلاشهایشان بى‌ثمر بوده است. اما باید دقت کرد که: - تحوّلات روحى و باطنى، همچون تغییرات اخلاقى و رفتارى، امرى تدریجى و محتاج به تلاش و مجاهده مستمر و گذشت زمان قابل توجّهى است. - آنچه در جهاد اصغر، اکبر و اعظم از مؤمن خواسته شده است، به‌پاخاستن و مجاهده کردن است. نیل به نتیجه به دست او نیست و در قبال آن مسئولیّتى ندارد. کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
✨﷽✨ ✍️ دل نبستن به خوشنودیِ مردم روايت شده كه ، در سفارش به فرزندش گفت: «به خشنودى و مدح و ذمّ مردم، دل خوش مدار؛ زيرا اين، دستْ يافتنى نيست؛ هر چند انسان در تحصيل آن ، نهايت تلاش خود را به انجام رساند» . فرزندش به او گفت: معناى اين سخن چيست؟ دوست دارم براى آن ، مَثَلى يا كارى و يا سخنى را ببينم. لقمان به او گفت: «من و تو بيرون برويم» . بيرون رفتند و لقمان عليه السلام حيوانى را كه با آنها بود، سوار شد و پسرش را پياده رها كرد تا پشت سر او بيايد . بر گروهى گذر كردند، كه آنها گفتند: عجب پير سنگ دل و بى رحمى است ؛ خودش كه قوى تر است ، سوار حيوان شده و بچه را پياده رها كرده! اين ، كار بدى است . لقمان به فرزندش گفت: «آيا سخن آنان را شنيدى كه سوار شدن من و پياده رفتن تو را بد شمردند؟» . گفت: آرى. لقمان عليه السلام گفت: «حال ، تو سوار شو تا من پياده بيايم» . فرزند ، سوار شد و لقمان ، پياده راه افتاد تا اين كه بر گروه ديگرى گذر كردند، و آنها گفتند: عجب پدر و فرزند بدى هستند! پدر به اين دليلْ بد است كه بچه را خوب ادب نكرده و او سوار شده و پدر را پشت سر خود ، پياده رها كرده، در حالى كه پدر ، سزاوار احترام و سوار شدن است. فرزند نيز بد است ؛ زيرا او با اين حال، عاقّ پدر شده است. بنا بر اين، هر دو ، كار بدى كرده اند. آن گاه ، لقمان به فرزندش گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى . لقمان گفت: «حال ، هر دو با هم ، سوار حيوان مى شويم» . سوار شدند و وقتى بر گروهى ديگر گذر كردند، آنها گفتند: عجب! در دل اين دو سوار، رحمى نيست و از خدا بى خبرند؛ هر دو ، سوار اين حيوان شده اند و خارج از توان، از آن ، بار مى كشند. بهتر بود يكى سوار شود و ديگرى پياده برود . لقمان گفت: «شنيدى؟» . گفت: آرى. آن گاه گفت: «حال ، بيا حيوان را بدون سواره، از پشت سر برانيم» . چنين كردند و وقتى بر گروهى گذر كردند، آنها گفتند: اين كارِ اين دو شخص ، عجيب است كه حيوان را بدون سواره رها كرده اند و خودشان پياده مى روند. در هر حال، آنها را مذمّت كردند. لقمان به فرزندش گفت: «مى بينى كه تحصيل رضايت مردم ، محال است . پس به آن اعتنا نكن و به جلب رضايت ـ جلّ جلاله ـ مشغول باش ، كه كسب و كار و سعادت و خوش بختىِ دنيا و روز حساب و سؤال ، در آن است» . 📚فتح الابواب : ص 307 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 433 ح 27 . کانال ایتا تزکیه و طهارت نفس https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2