#صآحبجآنــمღ
#مهدےجان❤️
✨تنها بہ امید دیدن روزگارٺ،
✨هر روز نفس میڪشم...
✨اے ڪہ نگاهم فرش راهٺ
✨و جانم فداے نگاهٺ...
✨روزے ڪہ #ظهور ڪنی؛
✨هیچ دلے نباشد،
✨مگر روشن از فروغ سیمایٺ...
✨و هیچ ویرانہ اے نماند،
✨مگر گلشن از بهار دیدارٺ....
『اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج』
|🤓|@wtkdpk
«اتفاقهای خوب تمام نمی شود»
چون بيشتر از آنچه فكر كنيد، این خوبی ها برای همه وجود دارد..🌸🍃
انتخاب درست
یعنی همین که دشمن احساس خطر کنه ! برعکس سال ۹۶
که تمام شبکههاشون به خط شده بودن واسه حمایت از روحانی :))
#زیبانیست؟
#بدون_شرح ..
رهبری گفتن
میخوام واکسن ایرانی بزنم و الان هم زدن ..
میگن نه نباید بزنی و چرا زدی ؟؟
خدایی ما نفهمیدیم
رهبر فهمیده تره یا شما؟!
الان شما تحت ولایت رهبرید یا رهبر تحت ولایت شما ؟!
#واکسن #واکسن_ایرانی
#صرفاجهتاطلاع🌱
وقتی
ازیهفروشگاهخریدمیکنید،
کمکمیکنیدیکنفرهفتمینویلاشروبسازه
وسومینماشینشروبخره !
ولیوقتیازبقالیمحلتونخریدکنید
کمکمیکنید
اونفردبتونهبرایبچهاش
دوچرخهایروکهدوستدارهبخره ..
#نهبهنظامسرمایهداری !
#بدونتعارف🖐🏻‼️
در تاریخ بنویسید
جریان فکری در ایران وجود داشت که رئیس جمهور فعلی خود را
رها کرده بود
و از رئیس جمهور آینده مطالبه گری میکرد !
#پرویی_نجومی #انتخابات
حواستونهستکه
آقایرئیسیگفتنشماازدواجکنیدخونهبامن؟!
عارضمخدمتتونکه
دیگهوقتشهشروعکنیدبهعاشقشدن :))
شناسنامههاروهم
بذاریددمدستوقتهدرنره ..
#سلام_بر_ابراهیم
#تباهیات🚶🏻♂
ولی این انتخابات
درهای جدیدی از علم ریاضی رو به روی ما
گشود ..
مثلا فهمیدیم
که نتیجه ی ۹۰ درصد صندوقها شد
۲۸ میلیون ۶۰۰ هزار رای
و نتیجه ی
شمارش ۱۰۰ درصد صندوق ها شد
۲۸ میلیون ۹۰۰ هزار رای
با همین
آمارها بود که از اقتصاد آلمان جلو زدیم :))
#پاسخگوباشید !
اینستارو که باز میکنی
دکتر زاکانی
با تانک داره دور میشه یدفعه یه " خیررررررر " داره نعره میزنه
دمت گرم آقا سید
خدایی دمت خیلی گرم :))
#خیر | #نهبهپررویینجومی
رفقا🍃
بحث های #سیاسیمون
فقط با فرستادن10 صلوات برای#آقاامامزمانمون
نشرش مجازه☺️
☘علی برکت الله☘
معرفی میکنم
یه دوست تابستونی خنک🍹
خفن
و
درجه یک👌
واسه شما دوستای قشنگمون😍
که گرمایـ🔥 تابستون بشوره ببره🌊
@wtkdpk
May 11
May 11
ملجأالدموع
😈دام شیطانی😈 #قسمت_هشتم 🎬 امروز صبح رفتم دانشگاه,اما همه ی ذهنم درگیر حرفهای بابا بود ,باید عصراز ب
دام شیطانی
#پارت_نهم🎬
دوباره من وبیژن تنها شدیم,پاشد در رابست ونشست کنارم
وگفت:حال عشق من چطوره؟دوباره دستهام راگرفت تودستش,یه جورآرامش گرفتم وهرچه دیشب از بابا شنیده بودم براش تعریف کردم.
بیژن گفت:امکان نداره,اون دختره حتما خودش کم داشته ,هیچ ربطی به کلاسهای مانداره وسریع بحث راعوض کردوگفت,هما من از جان ودل تورا دوست دارم,آیا توهم من رادوست داری؟؟
سرم رابه علامت مثبت تکون دادم.
بیژن:پس طبق شعورکیهانی وجهان عرفانی ما ,وقتی من وتو به این درک رسیده باشیم که ازعمق وجودهمدیگه را دوست داریم وبرای هم ساخته شدیم ,این نشان میدهد که از ازل تا ابد ما زن وشوهریم ,الانم تازه همدیگه را پیدا کردیم..
مغزم کارنمیکرد ,یه جوری جادوم.کرده بود که انگاراین بیژن نعوذ بالله پیغمبره(البته تومکتب اینا یک انسان معمولی به درجه ی پیغمبری هم میرسه البته باگناهان زیاد...)وحرفاش برام وحی منزل بود,بدون مخالفتی براین اعتقادش صحه گذاشتم وقبول کردم ,کاینات مارابه زن وشوهری پذیرفتن....
بهم گفت :اگر خانوادت نگذاشتن بیای کلاس عرفان,خودم تعلیمت میدم ,نگران نباش ما درکنارهم درجه های عرفان را طی میکنیم....
دستاهم راکشید جلو.تا من را درآغوش بکشه ,اخه از نظر دوتامون ما دیگه محرم حساب میشدیم خوندن خطبه و..اینجا کشک به حساب میامد.....
اما به یک باره ,یک نگاه تندی به در انداخت وخودش راکشید کنار,انگار کسی از چیزی باخبرش کرد.
به دقیقه نرسید پدرم باعصبانیت در راباز کرد ,تا دید ما دوتا تنهاییم,با خشم نگاهم کرد وگفت:اینجا چه خبره؟؟
بیژن رفت جلو دستش رادراز کرد تا با بابا دست بده وگفت:من بیژن سلمانی استاد هماجان هستم...
پدرم یک نگاه به بیژن کرد وانگار یکه ای خورد,دست بیژن را زد کنار ودست من راگرفت وازکلاس بیرونم کشید.....
بابا ازعصبانیت کارد میزدی خونش درنمیومد.
همش حرف بیژن راتکرار میکرد:استاااااد همااااجان هستم؟؟؟
ازکی تاحالا استادها به اسم کوچک وبااینهمه نازوادا ,شاگرداشون راصدا میکنن هااا؟؟ مرتیکه از چشماش اتیش میبارید,نگاه به چهرش میکردی یاد ابلیس میافتادی
روکرد به طرف من,ازکی تا حالا بایک مرد نامحرم یک ساعت تنها صحبت میکنی هااا؟؟
من کی این چیزا رابه تویاددادم که خبرندارم؟؟
مگه بارها وبارها بهت نگفتم وقتی دوتا نامحرم زیریک سقف تنها باشند ,نفرسوم شیطانه هااااا؟؟😡😡
بهش حق میدادم اخه بابا خبر نداشت توعرفان ,ماالان محرمیم...
این کلمه راتکرار کردم:محرررم؟؟
یک حس بهم میگفت ,بابا داره عمق واقعیت رامیگه ,اما حسی قویتر میگفت,واقعیت حرف بیژن هست و بس....
رسیدیم خونه,مامان از چشمهای اشک الود من وصورت برافروخته ی بابا فهمید اتفاقی افتاده...
پرسید چی شده؟؟
بابا گفت :هیچی ,فقط هما ازامروز به بعد حق رفتن هیچ کلاسی رانداره,فقط دانشگااااه فهمیدین؟؟
با ترس گفتم: چشم
رفتم تواتاق ودر رابستم
زنگ زدم بیژن ,تمام ماجرا رابهش گفتم.
بیژن گفت :بزار یک اتصال بهت بدهم شاید اروم شدی..
گفتم اتصال چیه؟؟
گفت:یک سری کارهایی میگم بکن وچندتا ورد یادم داد که مدام تکرار کنم,همش تاکیدمیکرد تواتاقم قران وایه ی قران نباشه,مفاتیح نباشه(اعتقادداشت مفاتیح کتابی منفوروجادوکننده هست) کارهایی راکه گفت انجام دادم واین شد سرآغاز تمام بدبختیهای من...
#ادامه_دارد ..
کپی رمان پیگرد اللهی دارد❌
@wtkdpk
ملجأالدموع
دام شیطانی #پارت_نهم🎬 دوباره من وبیژن تنها شدیم,پاشد در رابست ونشست کنارم وگفت:حال عشق من چطوره؟دوب
دام شیطانی
#پارت_دهم
بیژن میگفت اگر ارتباط برقرارکنی,میتونی فرادرمانی هم بکنی ,من سرم یه کم شوره میزد ,گفتم با کارهایی که بیژن گفته یک ارتباط میگیرم هم آروم میشم وهم شوره ی سرم رادرمان میکنم
بیژن گفت :توشروع کن ومنم ازاینور برای موفقیتت یک سری اعمال خاص انجام میدم.
قران و,مفاتیح ونهج البلاغه وهرچی که حدس میزدم آیات قران در اون باشه ,جمع کردم وگذاشتم تو هال
مامان داشت شام اماده میکرد یک نگاه کردبه من وگفت:هماجان بیا اشپزخونه پیش من بشین.
گفتم :الان یه کم کاردارم ,انجام دادم میام.
رفتم اتاقم ومشغول شدم,پشت به قبله نشستم و وردا راگفتم وگفتم ,کم کم احساس سنگینی کسی رادرکنارم میکردم,احساس میکردم دونفر دوطرفم نشستند ,یکباره یه رعشه تمام وجودم راگرفت,رو زمین افتادم,حس میکردم یکی روسینه ام نشسته و هی گلوم را فشارمیده ,احساس خفگی داشتم ,هرکارمیکردم ,نفسم بازنمیشد ,توهمین عالم بودم,مادرم دررابازکرد,تامنودرحالی مثل تشنج دید جیغ کشید وبابام راصدازد.
گلوم فشرده میشد,تنگی نفسم بیشترمیشد,رنگم کبود کرده بود ,بابا اومد بلند فریادمیزد یاصاحب الزمان,یاصاحب الزمان..
هر یاصاحب الزمانی که میگفت ,نفس من بازترمیشد,تااینکه حس کردم اون فرد ازروسینه ام بلند شد....
به حالت عادی برگشتم,بابا زنگ زده بود اورژانس,آمبولانس رسید,معاینه کردند ,گفتند چیزیش نیست,احتمالا یک حمله ی عصبی بهش دست داده,بهتره به یک دکترمغزواعصاب مراجعه کنید.
#ادامه_دارد ..
کپی پیگرد اللهی دارد❌
@wtkdpk
ملجأالدموع
دام شیطانی #پارت_دهم بیژن میگفت اگر ارتباط برقرارکنی,میتونی فرادرمانی هم بکنی ,من سرم یه کم شوره می
دام شیطانی
#پارت_یازدهم
بابا بیچاره فکرمیکردبه خاطربرخوردش من اینجورشدم ,برای همین مهربان تراز قبل نازم رامیکشید....
ولی غافل از این که عامل این حالتم ,اول بیژن وبعدش اعمال خودمه...
خداییش خودم خیلی وحشت کرده بودم ,اما بازهم درس نگرفتم وزنگ زدم به عامل جنایت یاهمون بیژن وبهش گفتم چی برام پیش اومده.
بیژن گفت:اتفاقا این حالت نشونه ی خوبیه,یک نوع برون ریزیه,تواتصالات بعدی بهترازاین میشی,اولشه, تواستعداد مسترشدن داری هماجان...
روزهای بعدی ,تلفنی با بیژن درتماس بودم.جالبه که شوره ی سرم به کلی ازبین رفته بود واین باعث شد من به کارهای بیژن اعتمادکنم.
یک روز بیژن زنگ زد وگفت:هما یک جلسه توخونه ی یکی از دوستان هست که بهت افتخارمیدم بیایی,جلسه ای استثنایی هست وهرکسی را راه نمیدن ,آخه همه از مسترهای سرشناس وموفق هستند.
گفتم:بابا کنترلم میکنه ,نمیگذاره بیام.
گفت :جلسه طرف صبحه ,میام دانشگاه دنبالت وتاقبل ازاینکه بابات بیاد دنبالت ,برت میگردونم.
بااینکه یه کم میترسیدم اما خیلی دوست داشتم توهمچین جلسه ای باشم ومسترهای مهم راببینم.
به پیشنهاد بیژن مانتو قرمزم راپوشیدم,انگاررنگ قرمز یک تقدس خاصی براشون داشت
بعداز ساعتی انتظار بالاخره بیژن رسید.
نشستم توماشین.
بیژن دستم راگرفت وگفت قبل ازحرکت باید یک چیزی بهت بدهم.
ازتو داشبرد ماشین یک جعبه ی کوچک دراورد,یه انگشتر ظریف با نگینی که شکل یک چشم روش چسپانده شده بود.به انگشترنگاه میکردی ,انگاراون چشم داشت نگاهت میکرد.
انگشتررا کرد تو انگشتم وگفت اینم حلقه ی ازدواج برای همسرگلم...
از انگشتره خوشم اومد,بیژن میگفت این تک چشم ,نیروهای اهریمنی را ازت دور میکنه ومن نمیدونستم که این انگشتر باعث جذب شیاطین میشه.
حرکت کردیم به سمت مقصد....
#ادامه_دارد ..
کپی پیگرداللهی دارد❌
@wtkdpk
لطفا کسانی که بیماری قلبی دارند یا به نظرشون داستان براشون ترسناڪہ نخونند✨❌
اما این داستان ترس ندارد بلکه ادم را اگاه می کند🖇⛅️
#تلنگرانه ⚠️
بدون تعارف
تودوره،زمونہایهستیم
ڪہنمازصبحمونقضامیشہ💔🚶♀
چرا؟😯
چونمیخواستیمتادیࢪدقت
ڪاررسانہاےانجامبدیم!
تادݪمولاشادبشه:/🤭
همینقدرتباه!🖐🏻
بهکجاچنینشتابان
#سرباز_امام_زمانم❣
✨@wtkdpk
#نماز_شب🌌🤲🏻
#کلام_بزرگان🙂
👳🏻♂حجةالاسلام علوے تهرانے:
🤕ورشڪسته از☝️🏻 نظر خدا ♥️
⏪ڪسے👤 است ڪه از #نمازشب محرومــ بشـود😔
🌿@wtkdpk