eitaa logo
مرکز تحقیقاتی طب النبی🇮🇷
1.6هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
71 فایل
♻﷽♻ اسلام،کامل و همه جانبه س. هم طب داره هم سیاست هم معماری و هم نجوم و هم اقتصاد و هم... همگی کاملا غنی از سایر مکاتب و بدون ایراد هستن. فروشگاه 👈 @annabistore
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*حکایت جالب از امام زمان علیه السلام* 🌀💠🌀💠🌀💠🌀 چند دقیقه وقت بگذار تا انتها بخوانید ارزش داره ممنون التماس دعا 🤲🌺🌹🌸 یکی از هم وطنان ایرانی یک سال در ایام محرم به انگلستان سفر کرده بود. یک روز که به منزل یکی از دوستان دعوت شده بود وقتی وارد حیاط منزل شد، با تعجب دید که آنجا نیز بساط دیگ و آتش و نذری امام حسین (علیه السلام) برپاست، همه پیراهن مشکی بر تن کرده و شال عزا به گردن آویخته و عزادار حضرت سید الشهداء اباعبدالله الحسین (علیه السلام) هستند. در این میان متوجه یک زوج جوان که خیلی عاشقانه در مجلس امام حسین (علیه السلام) فعالیت می کردند، شد و وقتی از حال آن ها جویا شد، متوجه شد که آن دو مسیحی بوده اند و مسلمان شده اند و هر دو پزشک هستند. مرد متخصص قلب و عروق و زن هم فوق تخصص زنان. برایش جالب بود که در انگلستان، برخی از مردم این طور عاشق اهل بیت (علیه السلام) باشند و مخصوصاً دو پزشک مسیحی، مسلمان شوند و با این شور و حال و با کمال تواضع در مجلس امام حسین (علیه السلام) نوکری کنند. کمی نزدیک تر رفت، با آن زن تازه مسلمان شروع به صحبت کردن نمود و از او پرسید که به چه علت مسلمان شده و علت این همه شور و هیجان و عشق و محبت چیست؟، او گفت: «درست است، شاید عادی نباشد، اما من دلم ربوده شده، عاشق شدم و این شور و حال هم که می بینی به خاطر محبت قلبی من است.» از او پرسید: «دلربای تو کیست؟ چه عشقی و چه محبتی!؟» پاسخ داد: «من وقتی مسلمان شدم، همه چیز این دین را پذیرفتم، به خصوص این که به شوهرم خیلی اطمینان داشتم و می دانستم بی جهت به دین دیگری رو نمی آورد. نماز و روزه و تمام برنامه ها و اعمال اسلام را پذیرفتم و دیگر هیچ شکی نداشتم. فقط در یک چیز شک داشتم و هر چه می کردم دلم آرام نمی گرفت و آن مسئله آخرین امام و منجی این دین مقدس بود که هرچه فکر می کردم برایم قابل هضم نبود که شخصی بیش از هزار سال عمر کرده باشد و باز در همان طراوت و جوانی ظهور کند و اصلاً پیر نشود. در همین سرگردانی به سر می بردم تا اینکه ایام حج رسید و ما هم رهسپار خانه خدا شدیم. شاید شما حج را به اندازه ما قدر ندانید. چون ما تازه مسلمانیم و برای یک تازه مسلمان خیلی جالب و دیدنی است که باشکوه ترین مظاهر دین جدیدش را از نزدیک ببیند. وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم. تمام وجودم می لرزید و بی اختیار اشک می ریختم و گریه می کردم. روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده ام، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می برد، حیران و سرگردان، کسی هم زبانم را نمی فهمید، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می دیدم، با سرعت به طرف آن ها می رفتم، ولی وقتی نزدیک می شدم متوجه می شدم که اشتباه کرده ام. خیلی خسته شدم، واقعاً نمی دانستم چه کنم. دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن، گفتم خدایا خودت به فریادم برس! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می آید. جمعیت را کنار زد و به من رسید. چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم. وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت: «راه را گم کرده ای؟ بیا تا من قافله ات را به تو نشان دهم.» او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن» را دیدم! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است. از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت: «به شوهرت سلام مرا برسان». من بی اختیار پرسیدم: «بگویم چه کسی سلام رسانده؟» او گفت: «بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای!» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم و هر چه جستجو کردم، پیدایش نکردم. آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد. از آن سال به بعد ایام محرم، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می رسید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست.» منبع: کتاب ملاقات با امام زمان در عصر حاضر، ابوالفضل سبزی (صلوات الله و سلامه علیک یابقیت الله و عجل علی ظهورک یابن الزهراء سلام الله علیها) 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
هدایت شده از اطلاع رسانی مشاوران جامعه الزهرا (س)
☘️☘️☘️ امسال دانش آموزان باید از اینترنت استفاده کنند برای اینکه امنیت اخلاقی و اعتقادی فرزندان و خانواده ها بیشتر حفظ شود راهکاری ارائه میشود که معتبر است. ☀️☀️☀️☀️☀️ ☀️☀️☀️☀️☀️ عدد ۲۲۲ را به شماره ۳۰۰۰۶۸۶۰ بفرستید. پیامی برای شما میاد که کد به شما میده. این کد را به همراه شناسنامه خودتون و فرزندتون میبرید یکی از دفاتر همراه اول( این نشانه درست بودن این کار هست که نگران نباشید) یه سیم کارت رایگان دانش آموزی به شما میدن که یکماه اینترنت رایگان داره. ☀️☀️☀️☀️ تفاوت این سیم کارت با بقیه سیم کارتها: این سیم کارت "وایت لیست" هست یعنی ۷۰ هزار سایت و نرم افزار مناسب سن کودک و خانواده باز میکنه ولی نرم افزارهایی نامناسب مثل اینستاگرام و.. که در کنار یک فیلم خوب، هزاران عکس و فیلم غیر اخلاقی هم داره رو باز نمیکنه. ☀️و حتی اگر نیاز باشه میتونید فقط شماره های شناخته شده خودتون رو روی سیم کارت ذخیره کنید و بعد ذخیره رو ببندید تا مزاحم ها نتونن با فرزند شما تماس بگیرن و در نتیجه دانش آموزان در فضای سالمتری به اینترنت دسترسی دارند. 👈🔹 لطفا به دیگران هم اطلاع بدید.🔹
👏توجه 👏توجه 👌امروز، روز آخر سال قمری 💥بعداز این نماز فریاد میزند ومیگوید :وای بر من که هر آنچه در زحمت کشیده بودم تا این فرد را گمراه کنم،همه را کرد و سالی که گذشت برای او میدهد که ختم به شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️ محرم، ماه محاسبه است که معلوم شود... امام (علیه‌السلام) را چقدر ؟! به چه چیزی و چه کسی می‌فروشیم؟! به خودمان؟ به دنیا؟ به شُهرت و شهوت و ثروت و قدرت و ریاست و...؟! یک ، فقط یک نگاه امام حسین(علیه‌السّلام) را به هم بفروشیم؛ جهنمی هستیم... و اینجاست که معلوم میشود "بابی انت و امی" را گفته ایم یا .... 🏴السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین🏴 @tebannabi
♦️قال الامام الصادق (عليه السلام): 🔰 مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ ع وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَيْنِ وَ بُغْضَ زِيَارَتِهِ. ♦️امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند : 🔰 هر كس كه خدا خير خواه او باشد، محبت امام حسين عليه السلام و شوق زيارتش را در دل او مي اندازد، و هر كس كه خدا بدخواه او باشد، كينه و بغض زيارت امام حسين عليه السلام را در دل او مي نهد. 📚منبع : كامل الزيارات، ص۱۴۲
هدایت شده از  زنان منتظر تا فتح فلسطین وقدس لبیک یا خامنه ای🇮🇷🇸🇩
YEKNET.IR - zamine - shabe 27 ramezan 99 - narimani.mp3
7.05M
🔳 احساسی 🌴تعطیلی نداره 🌴این روضه اگه سنگم بباره 🎤 🌱▪️🌱▪️🌱▪️🌱▪️🌱▪️🌱▪️ https://eitaa.com/joinchat/2677407797C6d10668b66
👌آثار فوق العاده ی پرچم سیاه زدن در ماه محرم👇 امام صادق صلوات الله عليه: مَنْ علّقَ علماً اسوداً على بابِ دارِهِ أوْ سطحِ بيتِهِ في ايّامِ عزاءِ جدّي الحسين صلواتُ الله عليه دَعَتْ لهُ و لأهلهِ أمُّنا فاطمةُ صلواتُ اللهِ عليها صباحاً و مساءً. 🏴هرکسی که پرچم سیاهی در ایام عزای جدم اباعبدالله علیه السلام بر روی در خانه اش یا سطح خانه اش بگذارد،مادرمان زهرا سلام الله علیها،برای آن خانه و عیال آن صبح و شب دعا میکند. 📓مقتل مبکی العیون/ص۱۱۱.
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
✍ یک یار امام زمان ارواحنافداه باید برای امام زمانش مفید باشد ، خاصیت داشته باشد. شب عاشورا همه زیر خیمه مشغول نماز و قرآن خواندن بودند ولی حضرت ابوالفضل‌⚘العباس علیه‌السّلام درس دیگری داد. آن شب، نماز و قرآن نخواند ، دور خیمه‌ها نگهبانی داد. گفت من باید امشب به درد امامم بخورم. این بود که وقتی حضرت ابالفضل⚘علیه‌السّلام رفت امام فرمود «الآنِ انکسر ظهری ». چرا برای بقیه‌ی اصحابشان نفرمود؟ تک تک این جملات برای ماست، فکر کنید. استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی @shahidmosavinejad
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
🧠 جایِ مُهر بر روی پیشانی‌ هایشان بود! قُربه‌‌الی‌الله آمدند بـرای کُشتن حسین... 🖤 @shahidmosavinejad
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ویژه ✍تفاوت یاران امام زمان با یاران امام حسین چیست؟ 👌 بسیار شنیدنی 🎤 حجت الاسلام @shahidmosavinejad
✍یک آرزو داشت و همیشه ورد زبانش بود ، می گفت ، دوست دارم روز عاشورای امام حسین ، عاشورایی بشم ! روز عاشورا بود داشت جعبه های مهمات را جابجا می کرد که صدای انفجار بلند شد . وقتی گرد و خاک خوابید ، دیدم سر از بدنش جدا شده ، و عاشورایی شد.... سردار @shahidmosavinejad
Fadaeian_Moharam_9801_7.mp3
11.56M
هلال ماه ماتم اومد .. ویژۀ ورود به ماه محرم تقدیم ارواح همۀ گذشتگان خصوصاً سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی به نفس سید رضا نریمانی @shahidmosavinejad
🧠 حسین(ع) بود! امّا کوفیان از ترس ، و اش، را در مظلومانه به خاک و خون کشیدند... @shahidmosavinejad
. در ماه محرم، در به دست آوردن درجات، مسابقه داشته باشیم. یعنی از الان خودمان را برای محرم سال بعد آماده کنیم که ورود ما یک درجه رفیع‌تر باشد. البته کسی “حُر” نمی‌شود، اما فرض کنید که اگر امسال در ظرف خودمان حُر شدیم یعنی تائب شدیم، سعی کنیم در سال بعد “زهیر” بشویم. و در سال بعد سعی کنیم در ظرف خودمان “حبیب” بشویم. مسابقه در درجات عاشورائیان ممکن است. البته شاید کسی به مقام “حبیب” نرسد ولی در ظرف خودش می‌تواند “حبیب” باشد، در ظرف خودش می‌تواند “زُهیر” و “بُریر” باشد. @shahidmosavinejad
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
4_5951715900678734116.mp3
6.48M
@shahidmosavinejad گاهی شیطان، رویِ سجاده نِگَهت میداره، و بهت فرصتِ عبادت میده... تا تبدیلِت کنه به یه آدم متکبّر که بقیه رو ریز می بینه❗️ اینجا اول مرزِ سقوطه
هدایت شده از 『إمـٰامْـ‌حُسـینےأمْـ』
- دنیای‌بےحسین؏بہ‌دردم نمیخورد . . !
هدایت شده از 『إمـٰامْـ‌حُسـینےأمْـ』
AUD-20200815-WA0016.mp3
3.1M
🎧 مظلومیت صاحب الزمان علیه السلام💔 🔸 استاد حسینی 🔹 😭منتظر دعاے منو تو😭 @Emamhoseiniam313
هدایت شده از 『إمـٰامْـ‌حُسـینےأمْـ』
🏴 از ابتدای محرم ملائکه عزادارند... ◾️▪️قیل للصادق علیه السلام سیدی جعلت فداک! ان المیت یجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله، و اراکم تجلسون انتم و شیعتکم من اول شهر بالمأتم و العزا للحسین علیه السلام. ▪️فقال: ما هذا... إذا هل هلال محرم نشرت الملائکه ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شیعتنا بالبصیره و لا بالبصر فإذا تنفجر دموعنا.. ▪️به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم! ...وقتی کسی می میرد یا کشته می شود جلسه نوحه ای برای او می گیرند. ▪️ و من مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید. ◾️▪️حضرت فرمودند: این چه حرفی است!، هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ▪️ ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود. 📚 خصائص الزینبیه، ص49، ثمرات الاعواد، ص3
هدایت شده از 『إمـٰامْـ‌حُسـینےأمْـ』
⚫️تلنگر محرم ‏🖤به بچه هاتون یاد بدید امام حسین ع از بی یاری سر بریده شد نه از بی آبی... ‏🖤حضرت عباس از معرفت و مرام بی دست شد نه به خاطر مشک آب... ‏🖤اونجا که امام حسین ع فریاد زد هل من ناصر ینصرنی؟یار میخواست نه آب... ‏🖤به بچه هاتون از آزادگی امام حسین(ع) بگید نه از لبهای تشنه... ‏🖤خیلیا لب تشنه از دنیا رفتن اما حسین(ع) نشدن. ‏🖤حسین (ع) یعنی مردانگی...آزادگی...غیرت...شجاعت و شهامت. ‏🖤عباس یعنی جوانمردی... معرفت....حیا....غیرت ‏🖤عباس یعنی پشت برادر حتی بدون دست... ‏🖤حسین(ع) یعنی آزادگی حتی لحظه ای که گلوی نوزادت دریده شد... ‏🖤افسوس که لبهای تشنه باعث شد راه اصلی کربلا از یاد خیلیا بره... ‏🖤پیام کربلا ایستادن در مقابل ظلم است✨ به بچه هاتون راه اصلی کربلارو نشون بدید🌹🏴 🙏التماس دعا🙏
🌙 من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم.ما رازدار هم بودیم. یک روز به او گفتم:احمـ🌹ـد،من و تو از بچگی همیشه باهم بودیم.اما یک سوالی ازت دارم!من نمیدونم چرا توی این چند سال اخیر،شما در معنویات رشد کردی اما من... لبخنــ☺️ـدی زد و میخواست بحث را عوض کند.اما من دوباره سوالم را تکرار کردم و گفتم:حتما یک علتی داره،باید برام بگی! بعد از کلی اصرار سرش را بالا اورد و گفت:طاقتش را داری؟ با تعجـ😳ـب گفتم:طاقت چی رو!؟ گفت:بشین تا بهت بگم. نفس عمیقی کشید و گفت:یه روز با رفقای محل و بچه های مسجد🕌رفته بودیم دماوند. شما توی اون سفر نبودی. ✨✨✨ همه ی رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگتر ها گفت: احمـ🌹ـد اقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی را نشان داد و گفت: اونجا رودخانه است. برو از اونجا اب بیار. من هم راه افتادم. راه زیاد بود. کم کم صدای اب به گوش رسید. نسیم خنکی از سمت اب به سمت من امد. از لابه لای درخت ها و بوته ها به رودخـ🌊ــانه نزدیک شدم... یاعلے ✨✨✨ 🕊@Emamhoseiniam313
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌙 تاچشمم به رودخانه افتاد سرم‌ را انداختم‌ پایین وهمان جا نشستم‌‌❗️ بدنم شروع کرد به لرزیدن. نمی دانستم چه کارکنم❗️ همان جا پشت درخت مخفی شدم. کسی آن اطراف مرا نمی دید. درخت ها و بوته ها مانع خوبی برای من‌ بود. من با چشمانی گردشده ازتعجب منتظر ادامه ی ماجرای احمدبودم. چرا این قدر ترسیده بود⁉️🤔 احمد ادامه داد؛ من‌ میتوانستم به راحتی گناه بزرگی انجام بدهم. در پشت آن درخت و در کنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شناکردن بودند. ✨✨✨✨ من همان جاخدا را صدا زدم وگفتم؛ خدایا کمکم کن. خدایا الان شیطان به شدت مرا وسوسه میکند که من نگاه کنم. هیچ کس هم متوجه نمیشود.اماخدایا من به خاطر تو از این گناه می گذرم. کتری خالی را برداشتم و سریع از آنجا دور شدم. بعد هم از جایی دیگر آب تهیه کردم و رفتم پیش بچه ها. هنوز دوستان مسجدی مشغول بازی بودند. برای همین‌ من‌ مشغول درست کردن آتش شدم. چوب ها را جمع کردم و به سختی آتش را آماده کردم. خیلی دود توی چشمم رفت. اشک😢 همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود؛ خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت. همین طور که داشتم اشک میریختم گفتم؛ ازاین به بعد برای خدا گریه میکنم.😭 حالم خیلی منقلب بود.از آن که درکنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز بودم... ✨✨✨ 🖤@Emamhoseiniam313