eitaa logo
تبیان
89 دنبال‌کننده
24 عکس
2 ویدیو
56 فایل
تبیان وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ تبیین اصول مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام در آثار آیت الله مرتضی رضوی پایگاه نشر آثار آیت اللّه رضوی : http://binesheno.com این کانال، ارتباطی با سایت تبیان ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕ پیشنهاد مطالعه 📖 عنوان کتاب : کابالا و پایان تاریخش ✒ نویسنده: حضرت آیت الله مرتضی رضوی امام صادق(ع) فرمود: وقتی که خداوند با فرمان «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» پیامبرش را مأمور کرد که امیرالمؤمنین را در غدیر خم برای مردم نصب کند، و رسول خدا(ص) به مردم اعلام کرد که«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه»، ابلیس ها در پیش ابلیس بزرگ جمع شدند در حالی که بر سرشان خاک می پاشیدند. ابلیس گفت: چه شده بر شما؟ گفتند: این مرد امروز پیمانی بست که تا روز قیامت گسسته نمی شود و هیچ چیزی توان از هم گسستن آن را ندارد. ابلیس به آنان گفت: نه؛ چنین نیست (نگران نباشید) کسانی در کنار او (پیامبر) هستند که وعده ای به من داده اند و از وعدۀ شان تخلّف نخواهند کرد. 📌 لینک مطلب: http://www.binesheno.com/Files/books.php?idVeiw=2183&level=4&subid=2183 💻 http://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔 @tebyan314
بسم اللّه الرحمن الرحیم معرفی کتاب «مکتب در فرآیند تهاجمات تاریخی» نویسنده : آیت الله مرتضی رضوی در این کتاب می خوانید : ✅ غیب و علم غیب ✅ علم غیب، تنها ممیزه مکتب تشیع ولایتی از دیگر مذاهب اسلامی از جمله تشیع وصایتی ✅ باز هم اصل شگفت انگیز تعدد روح در انسان ✅ منشأ علم غیب چیست؟ ✅ چرا اهل بیت با وجود داشتن علم غیب، مانند انسانهای معمولی برخی چیزها در زندگی روزمره را نمیدانستند؟ ✅ آیا علم پیامبر محدود به وحی است؟ ✅ آیا بیعت معطی سمت است؟ ✅ اعلامیه غدیر ✅ هر اعجاز علمی یک دلیل تجربی است ✅ صحیفه، نکت، منار نور، تابوت سکینه ✅ شیعه ولایتی و شیعه وصایتی ✅ اصطلاح «سنی» و «اهل سنت» را اولین بار چه کسی ابداع کرد؟ ✅ رافضی و روافض لینک مطالعه و دانلود: http://binesheno.com/مکتب-در-فرایند-تهاجمات-تاریخی @tebyan314
🎆🎆🎆🎆🎆🌹🌹🌹🌹🌹 الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام عید سعید غدیر بر تمامی شیعیان مبارک باد. کانال اطلاع رسانی سایت بینش نو 🆔@binesheno
امام صادق(ع) فرمود: وقتی که خداوند با فرمان «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» پیامبرش را مأمور کرد که امیرالمؤمنین را در غدیر خم برای مردم نصب کند، و رسول خدا(ص) به مردم اعلام کرد که «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاه»، ابلیس ها در پیش ابلیس بزرگ جمع شدند در حالی که بر سرشان خاک می پاشیدند. ابلیس گفت: چه شده بر شما؟ گفتند: این مرد امروز پیمانی بست که تا روز قیامت گسسته نمی شود و هیچ چیزی توان از هم گسستن آن را ندارد. ابلیس به آنان گفت: نه؛ چنین نیست (نگران نباشید) کسانی در کنار او (پیامبر) هستند که وعده ای به من داده اند و از وعدۀ شان تخلّف نخواهند کرد. 📌 ادامه مطلب: http://www.binesheno.com/Files/books.php?idVeiw=2183&level=4&subid=2183 💻 http://binesheno.com 🆔 @binesheno 🆔 @tebyan314
ولادت امام موسی کاظم علیه السلام بر شما مبارک باد. @tebyan314 http://binesheno.com
دعا و علم.pdf
204.2K
صحیفه سجادیه: هم دعا و هم علم @tebyan314 http://binesheno.com
شيعه ولايتي تنها دو بار قيام کرده است: قيام کربلا و قيام انقلاب ايران، که اولي براي شهادت بود تا اصل اسلام را از سقوط نجات دهد و داد. و دومي براي رهائي شيعيان و ديگر مسلمانان ايران از دست کافران ابر قدرت بود که به محور مرجعيت و ولايت مرجع ناشي شده از ولايت امام معصوم (ع) انجام يافت، اين همه شهدا بر اساس ولايت شهيد شده اند. به همين جهت دشمنان تشيع و اسلام، از مرجعيت و رهبري ولائي ميترسند. @tebyan314
جامعه شناسی کربلا اهل و اهالى مجتمع خيمه گاه كربلا از نژادهاى مختلف بودند: عرب سامى، فارس آريائى، ترك منچورى، افريقائى حامي، يعنى از كل نژاد بشر. و نيز در ميان قبايل عدنانى و قحطانى: خندقى، قريش، ثقفى، اسدى، ازدى، جملى، بجلى، سعدى، شنامى شامى و ... بودند. در اين جامعه كوچك (به علاوه شهداى كوفه مانند حضرت مسلم (ع) هانى، قيس بن مسهر و دو فرزند حضرت مسلم) از هر صنف و قشر اجتماعى حضور داشتند: كشاورز، دامدار، تاجر، بازارى خرده پا، كارگر، استاد كجاوه و تعمير گر آن، نظامى، آموزگار، برده و آزاد، حضور داشتند گوئى هر قشرى از جامعه نماينده خود را انتخاب و به آن مجمع اعزام كرده است. و همينطور از نظر سنّى و جنسى: دختر شيرخوار، دختركوچك، دختر دمبخت، دخترنامزد، زن، مادر، مادربزرگ، خاله، عمه، و زنبيوه. پسر شيرخوار، نوجوان، جوان، پسرنامزد، مرد ميان سال و پيرمرد. و نيز: كسى كه مسلمان زاده است، كسى كه از بدريّون بوده و معلوم است كه بتپرست مسلمان شده، بوده است، مسيحى تازه مسلمان شده، وابسته امويان كه اينك حسينگرا شده و نيز افسرى از افسران دشمن كه سمبل توبه كاران گشته و به حسين(ع) پيوسته است. مدافعان: سرباز شيرخوار، سرباز نوجوان، سرباز جوان، سرباز ميان سال، افسر نظامى نسبتا حرفهاى، سرباز پير، نظامى بازنشسته دوباره به ميدان برگشته. عابد دانشمند، دانشمند عابد، مجاهد سابقه دار، قارى قرآن، صحابه پيامبر(ص) تابعى معروف، فرد مردّد كه به ترديدش غالب آمده است، گنه كار توبه كارى كه هم گناهش سخت بزرگ بوده و هم توبهاش بس بزرگتر و ... شهيدانش: از على اصغر شش ماهه تا پيرمرد (حدود) ۹۰ ساله بدرى كه در ميانشان زن شهيد نيز حضور دارد. بالاخره سمبل هايش: سمبل رهبرى، سمبل دين، سمبل دانش، سمبل عزت، سمبل تعصب نسبت به حق، سمبل شرف خاندان، سمبل بى خانمان، سمبل بى خاندانى كه در شرف دينى و مروت به اوج اعلا رسيده است، سمبل عطوفت و دلسوزى، سمبل بردگى به سوى آزادگى، سمبل آزادى خواهى انسانى و ... جامعه اى كه افراد و اعضاى آن غربال شده و از صافى ها گذشته اند، حتى هاشميان حاضر در آن گزينش شده اند. معيار گزينش چگونگى تكوّن شخصيتى و نوع انديشه بود كه مبادا فردى ناهمگون به عضويت اين جامعه سمبل، در آيد. گويند از عبداللّه ابن جعفر اَبر سخاوتمند عرب پرسيدند: بخشى از خانواده و فرزندانت به كربلا رفتند خودت نرفتى (؟). گفت: آن۷۲ نفر كسانى بودند كه نامشان در لوح محفوظ تعيين شده بود نام ما سزاوارى قرار گرفتن در آن ليست را نداشت. ابن عباس نيز در پاسخ اين سؤال گفته است: اسامى آنان را پيشتر مى دانستيم و براى ما روشن بود كه راهى به آن دايره نداريم. امام(ع)در مكه - صحراى عرفات - سخنرانى مىكند: من كان باذلا مهجته فينا فليرحل معنا فإنّى راحل غدا ان شاء اللّه: هر كس در راه مكتب ما از جان بگذرد با ما بيايد كه من فردا (به سوى عراق) حركت خواهم كرد، ان شاء اللّه . اين نداى دعوت به شهادت و فراخوانى به مرگ هدف دار است. چه كسى به اين ندا پاسخ مثبت مى دهد غير از نخبگانى كه بلنداى شخصيتشان در اوج اعلاى انسانيت است. دعوت اين چنينى در فراخوانهاى رسول خدا (ص) و على (ع) نيز نبود بل آن قسمت از آيات قرآن و كلام خدا كه به جنگ و جهاد مربوط است با وعده هاى پيروزى ظاهرى نيز قرين است. نداى حسين(ع) در دشت عرفات يك آواى منحصر به فرد و استثنائى بود با محتواى استثنائى . پس از حركت از عرفات برخى از اعضاى اين جامعه كوچك جایشان خالى بود كه آنها را در بين راه دانه به دانه پيدا كرد و هر كدام را در اين تابلوى زيباى هستى در جاى خود بگذاشت، زهير بن قين از اين هاست. برخى ديگر نيز مقدر بود با صد مشكل از خلال ديده بانان اموى از دروازه كوفه برون آمده و از بى راهه ها خود را به جامعه حسين(ع) برسانند، تنها در صبح عاشورا بود كه خورشيد بر اين جامعه تابيد و آن را از هر حيث كامل يافت. يكى از علل مهلت خواهى يك شبى نيز همين بوده است. هر چه در متون مربوط دقت كردم به «تعادل و تراجيح» پرداختم، دليلى بر اين نيافتم كه فردى يا افرادى ابتدا به جامعه ويژه حسينى بپيوندد و سپس از آن جدا شده و روى گردان شود. افسانه است كه مى‏ شنويم: مردم زيادى در اطراف امام جمع شده بودند چون ديدند خبرى از مال و منال دنيوى نيست پراكنده شدند. افسانه‏ اى كه متأسفانه سيماى روايت نيز به خود گرفته است. افسانه تر اينكه: در شب عاشورا بعد از سخنرانى امام عده زيادى با استفاده از تاريكى شب راه خود را گرفتند و رفتند. در حالى كه جمله‏ اى از آن سخنرانى [این بود:] «انّى لااعلم اصحابا اوفى ولا خيرا من اصحابى»: من با وفاتر و نيك نهادتر از ياران خودم، يارانى را سراغ ندارم. ادامه مطلب : http://www.binesheno.com/Files/maghalat.php?idVeiw=237&level=4&subid=237 @tebyan314 http://binesheno.com
جامعه شناسی کربلا جامعه كربلا، زيبا، سالم، بى آفت، بى نقص و مصداق كامل «هنجار در افق اعلاى آن» بود كه از لحظه خروج از مدينه براى سالم بودن آن سعى بليغ شده بود. حسين(علیه السلام) چنگالهاى روزگار و دست و پاى تاريخ را بست تا براى اولين بار از نفوذ دادن فرد يا افراد معيوب به جامعه او، ناتوان گردد. جامعه اى كه عامل پيوند درون جامعه اش، عقل و خرد، علم و دانش، دين و ايمان و انسانيت به اتم معنى آن است. حسين يك نمونه كامل و بارز و كاملاً مشخص، از يك جامعه ايده آل اسلامى را در سرزمينى به نام «كربلا» به نمايش گذاشت تا تاريخ سياه بشرى براى چند روز هم که شده يك «جامعه انسانى به معناى اتم» را مشاهده كند و مزه آن را ذائقه اش احساس كند. اين همه گزينش و انتخاب و صافى پشت سر صافى گذاشتن و نامحرمان را كنار زدن، كاملاً با روال و روندى كه پيامبر(صلوات الله علیه و آله ) و على (علیه السلام) و نيز امام حسن(علیه السلام) در پيش گرفته بودند، فرق داشت و نشان مى داد كه حسين در صدد چيز ديگر است، درصدد ساختن يك «جامعه سمبل» كه عين وجود آن جامعه، «پيام» باشد پيامى كه عوامل تاريخ و شرايط جامعه آن روز، در كنترل آن عاجز و در مسير آن به زانو در آمده و خُرد شوند. او مأمور بود با تاريخ كُشتى بگيرد، به دست لشكر اموى به زمين افتد امّا تاريخ را بر زمين بكوبد. افسانه است كه مى شنويم: مردم زيادى در اطراف امام جمع شده بودند چون ديدند خبرى از مال و منال دنيوى نيست پراكنده شدند. افسانه اى كه متأسفانه سيماى روايت نيز به خود گرفته است. افسانه تر اينكه: در شب عاشورا بعد از سخنرانى امام عده زيادى با استفاده از تاريكى شب راه خود را گرفتند و رفتند. در حالى كه جمله اى از آن سخنرانى [این بود:] «انّى لااعلم اصحابا اوفى ولا خيرا من اصحابى»: من با وفاتر و نيك نهادتر از ياران خودم، يارانى را سراغ ندارم. @tebyan314 http://binesheno.com
سوال: اگر دانشمندان به تحقیقات و تلاشهای علمی خود ادامه دهند و حتی میلیونها سال این تلاشها و پژوهشها طول بکشد آیا سرانجام روزی به شناخت چگونگی ایجاد روح و پیدایش حیات پی خواهند برد؟ جواب: خیر، محال است. خداوند دو نوع کار دارد: کار خلقی و کار امری له الخلق و الامر خلق يعني پديد آوردن چيزي از چيز ديگر. امر يعني پديد آوردن چيزي به طور ابدائي و ابداعي، نه از چيز ديگر. قرآن از «امر» و «خلق»، به «دو دست خدا» تعبير مي‌کند: «بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ» و «بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ» و «ما مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِيَدَيَّ». علم، تنها میتواند در محدوده خلق به کشف و پیشرفت بپردازد. چون علم یعنی شناخت روابط علت و معلول که فقط در خلق برقرار است. در امر، خبری از علت و معلول نیست. با امرِ «کن»، فوراً «فیکون» میشود. «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» روح پدیده امری است و ایجاد آن مشمول علت و معلول و قوانین طبیعت و خلق نیست و لذا علم بشر هرگز به چگونگی پیدایش آن نخواهد رسید. @tebyan314 http://binesheno.com