eitaa logo
انجمن ادبی تکیه نوکری(مشهدمقدس)
9.9هزار دنبال‌کننده
38 عکس
14 ویدیو
9 فایل
🔰کانال انجمن #تصنیف_سرایان تکیه نوکری🔰 شاعران👇 #محمدجواد_ابوتراب_زاده #حسین_نوری #احسان_نوری #امیر_آهمند #محمدرضا_محمدی #ایمان_عاقل #محسن_احمدیان #مهدی_زهدی #طاها_تحقیقی تحت نظارت استاد #یاسر_رحمانی ⛔️کپی اشعار بدون ذکر منبع #جایز نیست⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله‌علیها بند1️⃣ ای بهترین خواهر دنیا نمک سفره‌ ی زهرا ای قرار حسنین و زینت خونه‌ی مولا همتای تو هیچکس ندیده توی عالم تو وصف تو واللهه که میمونه آدم یک قطره از دریای بیکرانه بوده در شأن تو هر چی که تا حالا شنیدم یا زینب عقیلة‌ العربی یا زینب تو هاشمی نسبی یا زینب نشستم اول صف قربونی اگه که میطلبی یا زینب عقیلة العرب بند2️⃣ ای وارث کلام حیدر امتداد نام حیدر نور در حجاب زهرا تیغ در نیام حیدر از لطف تو خیلی به نوکرا رسیده بنده توی راه تو به خدا رسیده به دنیامون از نور چادر سیاهت راه و رسم دینداری و حیا رسیده یا زینب عزیز فاطمه ای الگوی نجابت همه‌ ای در ‌وصفت همین یه جمله بسه عالمه‌ ی بی معلمه‌ ای یا زینب عقیلة العرب بند3️⃣ ای مطلع قصیده‌ ی عشق مبداء عقیده‌ ی عشق امشب از گهواره‌ ی تو سر زده سپیده‌ ی عشق دانشگاه ایثار تو سراسریه کوه صبر تو ارثیه‌ ی مادریه شهرت داره همراهیِ حسین و زینب دنیا محو این خواهر و برادریه یا زینب مظهر نور خدا یا زینب منشأ مهر و وفا اونکه حبتو‌ داره تو دلش کوه سنگیه که داره طلا یا زینب عقیلة العرب شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari
بند1⃣ روضه و ماتم شروع شد از توی کوچه ها صفحه ی تاریخ آتیش گرفت از این ماجرا تند باد زمستون، اومد با خودش برد، بهار علی رو کشتیِ گرفته، پهلو با خودش برد، قرار علی رو توی اون دوشنبه ی غم آلود کاش از این خونه بلا دور میشد وقتی فاطمه زمین می افتاد چشم روزگار باید کور میشد «بر حاشیه برگ شقایق بنویسید گل تاب فشار در و دیوار ندارد» بند2⃣ شاخه ی طوبا افتاده بود توی دردسر برگ وبرش رو انگار گرفته بود میخ در ابرای پلیدی، بردن آسمونو، با طعنه و کینه پشت سر مولا، میزد همه عالم، با گریه به سینه زمین از خجالتش میشد آب کوچه بود و یک سپاه گمراه اگه بی ملاحظه شد مسمار تازیونه کاش میومد کوتاه «من ایستاده بودم، دیدم که مادر را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه میزد گردیده بود قنفذ، همدست با مغیره او با غلاف شمشیر، این تازیانه میزد» بند3⃣ فتنه ی نمرود به بار آورده بود فاجعه حتی خلیلم میسوزه پای این واقعه اون روز ولی آتیش، بَرْداً وَ سَلاما، نشد واسه زهرا ذوب شد توو ولایت، اون شمعی که میسوخت، توو غربت مولا یه نفر نبود بگه نامردا نکنین لگد گل مولا رو بار شیشه داره این حوریه بی حیا دیگه نزن زهرا رو «در وسط کوچه تو را میزدند کاش بجای تو مرا میزدند» شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari
بند1⃣ اولین بار روزی که دنیای من شد رو سرم آوار عده ای که میدونستن شدیم عزادار خونه ی اهل کسا رو دوره کردن انگار نه انگار جای تسلیت گفتن، پشت در رجز خوندن، قلب ما رو لرزوندن گفتیم که عزاداریم، پای ظلمشون موندن، قلب ما رو لرزوندن با اینکه مادرم با گریه برمیگشت اما خدا رو شکر اینبار به خیر گذشت بند2⃣ دومین بار چند نفر دیگه دوباره مثل طلب کار اومدن پشت در خونه و زدن جار تهمتای ناروایی میزدن به یه آبرو دار هر چیرو نباید که، میگفتن به ما گفتن، خیلی ناروا گفتن حتی فکرشم سخته، به مادر چیا گفتن، خیلی ناروا گفتن با اینکه چشم شور دنبال شر میگشت اما خدا رو شکر بازم به خیر گذشت بند3⃣ سومین بار شد برای بار آخر ماجرا تکرار اما اینبار روضه هاش فرق داره با هر بار بعد تهدید و جسارت، خون به پا شد با در و دیوار ضربه ی لگد بسکه، بی پروا و محکم شد، از ما یک نفر کم شد یا فضه خزینی گفت، قد مادرم خم شد، از ما یک نفر کم شد روضه همش روی دیوار و در میگشت کاشکی میشد بگم بازم به خیر گذشت شعر و سبک: ، ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari