🔻#تفسیر_نور🔻
🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸
🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷
🗯ظهَرَ الْفَسَادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِى عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (41)
🍁جزء 21 سوره روم 🍂
✍ ترجمه
💭به خاطر كارهایى كه مردم انجام داده اند، فساد در خشكى و دریا آشكار شده است، تا (خداوند) كیفر بعضى اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوى حقّ) بازگردند.
⚡️نکته ها⚡️
امام صادق علیه السلام فرمود: «حیات جنبندگان در خشكى و دریا وابسته به باران است كه اگر باران نبارد، در خشكى و دریا فساد مى شود و همین كه گناهان انسان زیاد شد، باران نازل نمى شود».
در آیه ى 30 سوره ى شورى مى خوانیم: «ما أصابكم من مصیبة فبما كسبت أیدیكم و یعفوا عن كثیر» هر مصیبتى به شما رسد به خاطر عملكرد شماست، ولى بدانید كه خداوند به خاطر رحمت و لطفش از بسیارى گناهانتان مى گذرد. (اگر بخواهد كیفر همه ى كارهاى شما را بدهد، احدى روى زمین باقى نمى ماند.) برخى سختى ها و تلخى هاى دنیوى، گوشه اى از كیفر گناهان انسان است.
🔢پيام ها 🔢
1⃣شرك، سبب فساد و تباهى در زمین است. «عمّا یشركون - ظهر الفساد»
2⃣ اعمال انسان، در طبیعت اثر مى گذارد. اعمال نارواى انسان، مانع از سودبخشى آب و خاك و عامل بروز پدیده هاى ناگوار است. «ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما كسبت أیدى النّاس»
3⃣ فساد محیط زیست، به خاطر عملكرد انسان است. «ظهر الفساد... بما كسبت...»
4⃣ همه ى كیفرها به قیامت واگذار نمى شود، بلكه بعضى كیفرها در همین دنیا تحقّق مى یابد. «لیذیقهم بعض الّذى»
5⃣ آنجا كه هدف هشدار و اصلاح است، گاهى اندكى تنبیه كافى است. «لیذیقهم بعض الّذى عملوا لعلّهم یرجعون»
6⃣ هدف از چشاندن كیفر بعضى گناهان، توبه و بازگشت است. «لعلّهم یرجعون» (باید از بلاها درس گرفت.)
👇👇👇
✅ @telaavat
💠 حجاب و عفت
🔅 #امام_علی_علیه_السلام: صِيانَةُ المَرأةِ أنعَمُ لِحالِها وَأدوَمُ لِجَمالها؛
🔸 حفظ (حجاب) زن به حال او بهتر و زيبايى اش را پايدارتر مى كند.
📚 غرر الحكم، ح۵۸۲۰
👇👇👇
✅ @telaavat
🔶چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا(صلےاللهعلیهوآله):
✅ چرا نماز صبح مۍخوانیم؟
«صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.»
✅چرا نماز ظهر میخوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود.
✅چرا نماز عصر مۍخوانیم؟
«عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.»
✅چرا نماز مغرب میخوانیم؟
«مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.»
✅چرا نماز عشا میخوانیم؟
«خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.»
📚علل الشرایع ص ۳۳۷
👇👇👇
✅ @telaavat
🌼🌼🌼🌼🌼
🍁هدیه معنوی به اموات🍁
🌷مالك بن دينار مى گويد:
شب جمعه اى بر گورستانى وارد شدم و ناگهان نور درخشانى را ديدم. از روى تعجّب گفتم:
لا إله إلّا اللَّه،
گويى خداوند- عزّ و جلّ- اهل اين گورستان را آمرزيده است.
🔷ناگهان شنيدم كه هاتفى از دور ندا مى كند و مى گويد:
اى مالك بن دينار، اين هديه مؤمنان به اهل قبور و برادران ايمانى شان مى باشد.
🌷گفتم: سوگند به خدايى كه تو را به زبان آورد، از تو مى خواهم كه به من بگويى آن هديّه چيست؟
🔷گفت: مؤمنى در اين شب برخاست و وضوى كامل گرفت و دو ركعت نماز خواند و در هر ركعت
🔸يك بار سوره فاتحة الكتاب
🔸و سوره قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ،
🔸 و سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ قرائت نمود،
و گفت:
«اللّهُمَّ، إِنّى قَد وَهَبتُ ثَوابَها لِأَهلِ المَقابِرِ مِنَ المُؤمِنينَ.»
⬅️خداوندا، من ثواب آن را به مردگان مؤمنين هديه نمودم
✅از اين رو خداوند، ما را از شرق و غرب و از هر سو، نور و گشايش و شادمانى عنايت فرمود.
🌷مالك مى گويد: من همواره آن را در شبهاى جمعه مى خواندم، تا اينكه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله را در خواب ديدم و ايشان به من فرمود:
💫«اى مالك، در برابر نورى كه به امّت من هديّه نمودى، خداوند در ثواب آن تو را آمرزيد.»
💫سپس فرمود: «خداوند در قصرى بهشتى كه «منيف» ناميده مى شود، خانه اى براى تو بنا نمود.»
🌷عرض كردم: معناى «منيف» چيست؟ فرمود يعنى «مشرف بر اهل بهشت.»
📚 آداب حضور ( ترجمه فلاح السائل ) ص ۱۶۸
👇👇👇
✅ @telaavat
🌷من زنده ام🌷
#قسمت_پنجم
دوباره بر می گشتم. زری، خدیجه،و منیژه و مهناز هم اضافه شده بودند. خدیجه و منیژه تماشاچی بودند و ما را تشویق می کردند. بعضی وقت ها هو می کشیدند و بعضی وقت ها هورا. توی همین صداها و بازی ها، صدای پسرها می آمد که می گفتند پسرا شیرن مثل شمشیرنف دخترا موشن مثل خرگوشن)) هیچ چیز نمی توانست بیشتر از این به من زور و قدرت بدهد. با سرعت شروع کردم به دویدن، آب تندو به آن بزرگی برایم کوچک شده بود اما هرچه نزدیک تر می شدم بزرگ و بزرگ تر می شد. پاهای کودکانه ام قدرت پریدن نداشتند اما برای اینکه به صفر سیاه و جعفر دماغ که دخترها را مسخره می کردند ثابت کنم می تونم، به جای پریدن به پرواز درآمدم و در همان حال صدای جلنگه ای به گوشم رسید که مرا به یاد مادرم و ننه بندانداز و در قفل شده انداخت. سراسیمه برگشتم. وقتی به در خانه رسیدم مادرم و همسایه ها و ننه بندانداز هنوز بودند. به در اتاق که رسیدم محض دلخوشی جیب هایم را گشتم. خیلی دلم می خواست کلید توی جیبم باشداما جیبم خالی بود. صدای مادرم را می شنیدم که با عصبانیت فریاد میزد: مصی کجایی؟ اگه دستم بهت برسه! در رو باز کن. کجا رفته بودی؟ دو ساعته همه رو کاشتی اینجا، مردم کارو زندگی دارن.
نمی توانستم بگویم چه شده و کلید کجاست. بازی های شاهانه کار دستم داده بود. تنها چیزی که می تونستم به مادرم بگم این بود که بروم کلید را بیاورم. شتابان برگشتم سراغ کلید را از آب تندو گرفتم. دلم می خواست بلند بلند گریه کنم اما پسرها هنوز داشتند بازی می کردند. نمی خواستم جلوی آنها کم بیاورم. من با بغضی که فرو می خوردم سعی می کردم خودم را آرام نشان دهم. دوباره برگشتم پشت در. علاوه بر مادرم صدای همسایه ها هم درامده بود. ننه بند انداز هم سخت نیازمند دست به آب شده بود. تنها چیزی که می توانست به من کمک کند این بود که شروع کنم به بلند بلند گریه کردن. با گریه و زاری گفتم: کلید را گم کرده ام. برگشتن بچه ها و مردهای خانه نزدیک شده بود. بالاخره مادرم راضی شد همسایه ها را خبر کنم. اول از همه شوهر صغری خانم که منقلی و شیره کش محل و دست و پا چلفتی بود آمد جلو و دسته ی در را تکان داد. مثل اینکه دست جادویی داشته باشد تعجب کرد که چرا در وا نمی شود. بی حال و مشنگ گفت: احتمالا این در قفله ! همه زدند زیر خنده و گفتند: کشف کردی اوسا؟ دمت گرم آقا خلیلی، درست فهمیدی; در قفله ، کلیدش هم گم شده. با شنیدن این حرف، با عصبانیت صغری خانم را صدا زد و پرسید : اینجا اومدی چه کار؟ میخواست همانجا دادگاه تشکیل بده. خدیجه و منیژه که مادرشان داخل اتاق بود شتابان به خانه رفتند و پدرشان را آوردند. شوهر سکینه خانم زور بازوی خوبی داشت اما قفل خانه های شرکت نفتی با زور بازو هم باز نمی شد. اکبر آقاکه قلدر محله بود و فقط از تکان های سبیل پر پشتش می شد فهمید حرف می زند و اگر زیر لب چیزی می گفت شنیده نمی شد، به حرف آمده بود و می گفت حالا همه تون رفتین این تو چه کار؟ چرا در رو روی خودتون قفل کردین؟ وقتی می گن زن ها یه تخته کم دارن دروغ نمیگن.
از پسر بچه های کوچه گرفته تا مردهای بزرگ هر کسی یک چیزی توی این قفل فرو می کرد تا زبانه ی آن را عقب بکشد و کارگشا شود.بابای جعفر دماغ با چاقو، بابای علی کتل با پیچ گوشتی و بابای صفر سیاه با چنگال. اما تا آقا نیامد تلاش هیچ کس کارساز نبود. بالاخره به هر ضرب و زوری بود در برابر چشمان بیش از پنجاه تماشاچی در باز شد و زن های همسایه که وقتی ننه بندانداز می آمد، رو می گرفتند و مراقب بودند کسی آن ها را سفید آب زده و خوشگل نبیند، در منظر همه ی همسایه ها نمایان شدند. از آن روز به بعد زن های همسایه از در خانه ما که رد می شدند بیشتر رو می گرفتند و پای ننه بندانداز از خانه ما بریده شد. بعد از آن دیگه، هر وقت ننه بندانداز را تو کوچه می دیدم توی باغچه قایم می شدم. باغچه ی حیاطمان پر از گل و گیاه بود. هرکس به سلیقه خودش در باغچه ی حیاط خانه اش درخت میوه و گل و گیاه می کاشت تا شاید تیغ گرمای پنجاه درجه را قابل تحمل کند و سایه بانی در حیاط برای نشستن و عصرانه خوردن و خوابیدن شبانه فراهم کند.
ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
4_5809684961447379534.mp3
زمان:
حجم:
931.3K
🔸🔶 قرائت صفحه 458 قرآن کریم
👇👇👇
✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇
🔸 جمعه
🔸 ۲۲ تیر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
🔸 ۲۹ شوال سال ۱۴۳۹ هجری قمری
🔸 ۱۳ جولای سال ۲۰۱۸ میلادی
ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
🗒 مناسبتها:
🔻شکست سپاه "محمدعلی شاه" به فرماندهی "کلنل لیاخوف" از مشروطهطلبان (1288 ش)
🔻ضد حمله ایران علیه عراق موسوم به عملیات رمضان - کربلای 4 در بغداد (1361 ش)
🔻رحلت فقیه جلیل و عالم بزرگوار، آیتالله "سید محمد وحیدی شبستری" (1379 ش)
🔻درگذشت حمید سمندریان، کارگردان و استاد پیشکسوت تئاتر ایران (1391 ش)
🔻بازار اردبیل دچار حریق مدهش شد قریب یکصد باب مغازه تبدیل به خاکستر گردید. (1326 ش)
🔻قرارداد بازرگانی ایران و فرانسه در پاریس امضاء شد. (1333 ش)
🔻هلاکت قوم عاد به امر پروردگار
🔻رحلت فقیه بزرگ شیعه آیتالله "آقا محمدباقر وحید بهبهانی" (1205 ق)
🔻انعقاد عهدنامهٔ گلستان میان روسیه و ایران پس از شکست ایران از روس (1228 ق)
🔻حضرت آیتالله حاج شیخ محمدتقی آملی درگذشت (1391 ق)
🔻آتشسوزی بزرگ شهر رُم پایتخت امپراتوری روم (64 م)
🔻تشکیل قدیمیترین ارتش جهان در سوئیس در دوره جدید (1400 م)
🔻روز استقلال "رومانی" از امپراتوری عثمانی (1878 م)
🔻امضای قرارداد اتحاد بین شوروی و انگلستان در جریان جنگ جهانی دوم (1941 م)
🔻برگزاری فینال جام جهانی 2014 در برزیل (2014 م)
👇👇👇
✅ @telaavat