eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.7هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
46 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹 🌷حساب و کتاب🌷 🌸یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد. به هر کدام از مربی‌ها یک ورقه داد که بالایش نوشته بود: «حاسبوا قبل ان تحاسبوا». 🌸کمی پایین‌تر اسم چند گناه را نوشته بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود. بعد رو کرد به مربی‌ها و گفت: «بیایید هر شب چند لحظه کارهامون رو بررسی کنیم و توی این برگه بنویسیم. ببینیم خدای نکرده چند بار دروغ گفتیم، غیبت چند نفر رو کردیم، تهمت و بدبینی داشتیم یا نه، کارهای خوبمون چقدر بوده... . آخرِ ماه با یه نگاه به این برگه، حساب کار دستمون میاد؛ می‌فهمیم چطور بنده‌ای بودیم».🌸 📚:کتــاب بحر بی ساحل، ص 96 ✨امــام عـلــی (عـلیــه الســـلام): 🌺هر کس به حساب نفس خود رسیدگی کند به عیب هایش آگاه شود.🌺 📚:غــــــررالـــحـــــــــــــــــــــــكم، ص 236 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔵گروهى از اصحاب امام صادق عليه السلام، خدمت حضرت نشسته بودند كه ايشان فرمودند: - هاى زمين و كليدهايش در نزد ماست ، اگر با يكى از دو پاى خود به زمين اشاره كنم ، هر آينه زمين آنچه را از طلا و گنج ها در خود پنهان داشته ، بيرون خواهد ريخت ! بعد، با پايشان خطى بر زمين كشيدند. زمين شكافته شد، حضرت دست برده قطعه طلايى را كه يك وجب طول داشت ، بيرون آوردند! 🔴سپس فرمودند: - خوب در شكاف زمين بنگريد! اصحاب چون نگريستند، قطعاتى از طلا را ديدند كه روى هم انباشته شده و مانند خورشيد مى درخشيدند. 🔵يكى از اصحاب ايشان عرض كرد: - يا بن رسول الله ! خداوند تبارك و تعالى اين گونه به شما از مال دنيا عطا كرده ، و حال آنكه و دوستان شما اين چنين تهيدست و نيازمند؟ 🔴حضرت در جواب فرمودند: - براى ما و شيعيان ما خداوند دنيا و آخرت را جمع نموده است. ⚜ ما خاندان اهلبيت بزرگترين سرمايه است ، ما و دوستانمان داخل خواهيم شد و دشمنانمان راهى دوزخ خواهند گشت. 📚 👇👇👇 ✅ @telaavat
🍃🌹حاج محمّد اسماعیل دولابی : همان طور که نیّت بد آدم را به جای بد می برد ، نیّت خوب هم به جای خوب می برد. پس نیّت خوب شجرهٔ طیبه است . 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌷من زنده ام🌷 اما باز هم وقت برگشتن از مدرسه دیدیم خبری از آقا نیست. باز هم خاله توران بود و چای شیرین او که به ناف مابسته می شد. هر چه از او می پرسیدیم می گفت: مردها که مال تو خونه نشستن نیستن، مال سرکارن. بعد از اینکه چند شب به همین منوال گذشت وقتی آبجی فاطمه آمد آنقدر به او اصرار کردیم و قول دادیم به کسی نگوییم و رازدار باشیم تا بالاخره کوتاه آمد. آبجی فاطمه آهی کشید و در حالی که بغض کرده بود: گفت آقا تو بیمارستان بستریه و ما میریم ملاقاتی آقا.بیشتر از این یک جمله چیز دیگری نگفت. اما همین مقدار هم برای گریه و زاری کردن ما کافی بود. اینکه می گفت آقا چند روز دیگه میاد، ما را آرام نکرد. روزها میگذشت و ما چشم انتظار مانده بودیم. ناله های شبانه، روزی مادرم قطع نمی شد. ضجه می زد و اسماء الهی را تا نماز صبح صدا می کرد و خدا را قسم می داد که : هیچ سفره ای بی پدر باز نشه، تاج سرم افتاده، من نباشم و او باشه و از این دست جملات که ما هم با او،هم ناله و هم نوا می شدیم. بعد از چند روز که تمام فامیل آمدند و چیزهایی گفتند، بالاخره از فال گوش ایستادن و حرف های بریده بریده فهمیدیم چند روزه که آقا در بیمارستان بیهوش و ممکنه حالا حالاها خوب نشه و به این زودی ها نتونه به خونه برگرده. تا آن موقع فقط فهمیدیم برای آقا که در پالایشگاه کار می کرد حادثه ای رخ داده است. بعد از یک ماه از طرف محل کار اقا سه نفر آمدند و ضمن توضیح جزئیات حادثه که ما برای اولین بار می شنیدیم گفتند : این طلای سیاه لعنتی که ته زمین خوابیده، هم خیر داره هم شر. تا بره اجاق های مردم رو گرم کنه، جون صدها آدم رو می گیره. آنها به کارگرانی که در طول این سالها در چاه های نفت و کوره ها و پالایشگاه های نفت جان داده اند، اشاره کردند و گفتند: ((ما نونمون رو تو خونمون می زنیم)). بعد همکار آقا شروع کرد به شرح حادثه: وقتی بشکه ی داغ قیر روی پای آقای آباد برگشت، فقط صدای فریاد سوختم، سوختم رو می شنیدیم اما خودش رو نمی دیدیم. متوجه شدیم آتش تمام هیکل درشتش رو گرفته . اون فقط می دوید و از ما و مخازن دیگه دور می شد. اگه با اون آتیشی که به تنش افتاده بود و دم به دم شعله ورتر می شد کنار مخازن می ایستاد تمام بخش، آتیش می گرفت و یه نفر هم زنده نمی موند. همین طور که می دوید لباساش رو می کند تا جایی که خودش افتاد و ما با یه پتو تونستیم آتیش رو خاموش کنیم و سریع به بیمارستان اعزامش کنیم اما دیگه تمام هیکلش سوخته بود. معنی کار بابا را بعد ها فهمیدم و این اولین تصویر من از واژه ی فداکاری بود. یک سالی در بیمارستان O.P.D که یکی از پیشرفته ترین بیمارستان های کشور بود بستری شد و تحت مداوا قرار گرفت. دو ماه اول بیهوش بود. یواش یواش به هوش آمد اما چیزی یادش نبود. حتی ما رو نمی شناخت. زندگی برای ما مخصوصا برای مادرم خیلی سخت شده بود. دسترنج قیر و نفت خرج دوازده سر عائله می شد.همه ی بچه ها محصل بودند. فقط برادر بزرگم کریم بعد از کلاس نهم به هنرستان فنی حرفه ای( کارآموزان) رفته بود تا بعد از تحصیل استخدام شکرت نفت شود و در بخش فنی کار کند. حادثه ای که برای بابا پیش آمد به یکباره همه ی ما را بزرگ کرد. کریم و رحمان می خواستند جای خالی آقا را پر کنند و خودشان یک پا آقا شده بودند. من هم دیگر آن دختر بچه ی شاد قبلی نبودم. لبخند می زدم اما لبخندم آنقدر کمرنگ بود که بیشتر به گریه شبیه بود. جای خالی آقا آنقدر خانه را بی رمق کرده بود که همه ی برادرهای بزرگ تر بعد از مدرسه چند ساعتی در نانوایی یا بقالی پادویی می کردند و یکی دو تومانی به خانه می آوردند و سفره هنوز به برکت بازوی آنها باز و بسته می شد.حالا دیگر آنها هم نان آور خانه بودند; خانه ای که تا دیروز آقا تنها نان آور آن بود و دائما در حال بنایی و جوشکاری و رنگ کاری بود و در اوقات استراحتش به هر هنری مشغول می شد. برای کمک خرج خانه، دفترهای مشق و تمرین حساب و هندسه را برای ما با برگ های باطله ی شرکت نفت می دوخت و جلد می کرد. اول زمستان همه ی باقتنی ها را می شکافت و شال و کلاه و ژاکت جدید می بافت. ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
دوست دارم آخرین پلکم به رخسار تو باشد آخرین پیغام گوشم بانگ گفتار تو باشد انتهای جرعه‌‌ی نوشین چشمانم به دنیا قطره‌‌های خوشگوار فیض دیدار تو باشد. اللهم عجل لولیک الفرج #شبتون_مهدوی 👇👇👇 🌺 @telaavat
🔸🔶صفحه 462 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
462.mp3
976.2K
🔸🔶 قرائت صفحه 462 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇 🔸 سه شنبه 🔸 ۲۶ تیر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی 🔸 ۳ ذالقعده سال ۱۴۳۹ هجری قمری 🔸 ۱۷ جولای سال ۲۰۱۸ میلادی ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «یا ارحم الراحمین» 🗒 مناسبت‌ها: 🔻تولد "ابن مُنَیر" فقیه و مفسر مسلمان مصری (620 ق) 🔻رحلت استاد کبیر "آیت‌الله سید محمد فشارکی" فقیه محقق و عالم امامی (1316 ق) 🔻بازگشت محمدعلی شاه به ایران پس از پناهندگی به روسیه برای تصاحب سلطنت (1290 ش) 🔻شروع به کار اولین دوره شورای نگهبان (1359 ش) 🔻قطع روابط سیاسی فرانسه با ایران در جریان جنگ تحمیلی (1366 ش) 🔻درگذشت میرزا محمدحسن سیفی قزوینی معروف به عماد الکتاب (1315 ش) 🔻بنا به تقاضای روحانیون و اصلاح‌طلبان احمدشاه میرزا حسن خان وثوق‌الدوله را به رئیس الوزرائی برگزید (1297 ش) 🔻روز ملی و انقلاب "عراق" 🔻مرگ "آدام اسمیت" اقتصاددان و فیلسوف معروف انگلیسی (1790 م) 🔻وقوع ماجرای کشتار میدان مشق در پاریس در جریان انقلاب فرانسه (1791 م) 🔻انجام اولین عکس‌برداری از ستارگان آسمان در انگلستان (1850 م) 🔻آغاز کنفرانس "پوتسْدام" با حضور سران متفقین در آلمان (1945 م) 🔻وقوع دومین کودتای حزب بعث عراق به فرماندهی "احمدحسن البکر" (1968 م) 🔻کودتای "داودخان" علیه "ظاهر شاه" در افغانستان و اعلام رژیم جمهوری در این کشور (1973 م) 👇👇👇 ✅ @telaavat
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: همان گونه كه فرزند نبايد به والدين خود بى احترامى كند، والدين نيز نبايد به او بى احترامى كنند 📚 ميزان الحكمه جلد13 صفحه508 👇👇👇 ✅ @telaavat
✳️ یک آیه با ✨تعهد مسلمان نسبت به 📖و الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّتِنَا قُرَّةَ أَعْينٍُ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ✨آيه74 سوره فرقان ✍و کسانی که میگویند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرارده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!» 💠پیام ها 💠 1- هرمسلمانی در برابر همسر و فرزند و نسل خود است و باید براى عاقبت نیكوى آنها تلاش و دعا كند. «ربّنا هب لنا من ازواجنا...» 2- در علاوه بر علم وتلاش باید از خدا نیز كمك خواست. «ربّنا هبلنا...» 3- ، نور چشم است. «قرّة اعین» 4 - وداشتن همسر و فرزند و براى بدست آوردن آنها، مورد توجّه اسلام است. «ربّنا هب لنا...» 5- در دست گرفتن ، آرزوى عبادالرحمن است، زیرا عهده دار شدن و رهبرى متّقین، ارزش است. «واجعلنا للمتّقین اماما» 6- در به حداقل اكتفا نكنید، بلند همّت باشید. «واجعلنا للمتّقین اماما» 👈(خدایا ما را در رسیدن به كمال، رهبر متّقین قرار ده، نه آنكه تنها از متّقین باشیم)تمام و کمال را بخواهیم 👇👇👇 ✅ @telaavat
🍀 💠مرحوم سید شهاب الدین مرعشی نجفی از پدرشان مرحوم آیت الله سید محمود نجفی مرعشی، نقل می کنند که: 🍃"من سال ها دنبال این بودم که قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بیایم. سال ها نذر کردم، توسل جستم تا در خواب امام صادق یا باقر علیهما السلام را دیدم. (تردید از خود ایت الله نجفی بوده است.) 🍃در خواب به ایشان می فرمایند که چرا انقدر تلاش می کنی و نا آرام هستی؟ 🍃گفتم اقا من می خواهم قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را بدانم کجا است و حضوری بروم. 🍃حضرت فرمودند: (به این مضامین) مخفی بودن آن سری دارد که تا ظهور امام زمان علیه السلام هم امکان پیدا شدنش نیست.نکته ای که حضرت در خواب می فرمایند این است که "علیک بکریمة اهل البیت". 🍃مرحوم مرعشی گفتند: من فکر کردم حضرت زهرا سلام الله علیها را می فرمایند که گفتم خوب آقا من هم دنبال همین امر بوده و به دنبال قبر حضرت زهرا سلام الله علیها هستم. 🍃فرمودند نه! حضرت معصومه در قم. بعد در ادامه به این مضمون فرمودند: هر جلالت و عظمتی که قرار بود در حرم حضرت زهرا سلام الله علیها قرار دهند، آن را در حرم حضرت معصومه قرار داده اند و این نکته مهمی است که این در مورد هیچ کدام از امامزادگان دیگر مطرح نشده است. 👇👇👇 ✅ @telaavat