#تفسیر_قرآن_کریم
✅روز بيست و هفتم جزء بيستوهفتم
قسمت دوم
✅ تنها، #توجهات به خدا باقی می ماند.
كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ {26}هر چه بر [زمين] است فانى شونده است {26}
وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ{27}و توجه باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند {27}رحمان
#وجه: چیزی است که به ان توجه میشود در هنگام مواجهه و رویارویی .وجه در امور روحانی و درباره خدا عبارت است از جهتی که بوسیله قلب مورد توجه قرار میگیرد. التحقیق فی کلمات القران
در سوره نحل نیز مفهومی مشابه ایه 27 رحمان برای بقا و فنا ارایه شده است: ماعندکم ینفد و ماعند الله باق. با ترکیب این دو ایه و عنایت به معنای لغت میتوان گفت آنچه که با توجه قلبی برای خدا انجام شده و نزد خدا ثبت شده است، باقی می ماند.
✅ درس سوره #رحمان: خدای رحمان خالق هستی و عطاکننده نعمات بیشماربه انس و جن، قران و میزان را نیز وضع کرد.در قیامت ، به حساب همه شما با معیارها و موازین خدا رسیدگی میشود یا در جهنم عذاب خواهید شد و یا در جنات دلپذیر متنعم خواهید بود.پس به پاس این همه احسان خدا،موازین و معیارهای او را مراعات نمایید.
✅ ويژگي هاي اصحاب شمال: #مترفين كيانند؟
إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ{45}آنها (اهل دوزخ) پيش از اين، ناز پروردگان (برخوردار از نعمات) بودند {45}سوره واقعه
وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِيمِ {46}و بر گناه بزرگ پافشارى مىكردند {46}
وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَئِنَّا لَمَبْعُوثُونَ{47}و مىگفتند آيا چون مرديم و خاك واستخوان شديم واقعا [باز] زنده مىگرديم {47}
رفتار و افکار اصحاب شمال در دنیا چه بود است؟
۱- مترف بودند. لفظ مترف در مجموع 6 بار در قران بکاررفته است. این نوع افراد در همه اقوام حضور داشته و موجبات نزول عذاب را فراهم میکنند. در سوره های اسرا، سبا و زخرف توصیفات کاملی از انها بیان شده است.
و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم #خوشگذرانانش را وا مى داريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم {16}سوره اسرا
مترفین از نعمات گسترده ای که در دنیا داشتند، بدرستی استفاده نکرده، فسق ورزیدند و از توجه به پاسخگویی در برابر رفتار خود نسبت به نعمتها غافل شده و با تفاخر به انها، حتی خود را مصون از عذاب میدانستند. متعصبانه و لجوجانه بر اداب و رسوم خود پای میفشردند و حقیقت را انکار میکردند
۲- بر گناه بزرگ (حنث عظيم) اصرار میکردند. حنث عظیم، همان تکذیب معاد و مصون دانستن خود از عذاب و جزاست که در ایه 47 آمده است. همین مصونیت داشتن ذهنی از عذاب،راه را برای هر ظلم و گناه دیگری بر انها هموار میکرد.
✒سیدکاظم فرهنگ
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹