🔸🔶 دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَللّـهُمَّ وَفِّرْ فیهِ حَظّى مِنْ بَرَکاتِهِ وَسَهِّلْ سَبیلى اِلى خَیْراتِهِ وَلاتَحْرِمْنى قَبُولَ حَسَناتِهِ یا هادِیاً اِلَى الْحَقِّ الْمُبینِ.
خدایا! بهره ام را از برکات این روز زیاد فرما و راهم را به سوی خیرات آن آسان نما و از پذیرش خیرات آن محرومم مدار، ای راهنما به سوی حق آشکار
👇👇👇
✅ @telaavat
Joze 19.mp3
4.02M
🔻جزء نوزدهم قرآن کریم
🔸به روش تندخوانی (تحدیر)
🔹با صدای استاد #معتز_آقايی
👇👇👇
✅ @telaavat
💫
👌آیة الکرسی به نظم فارسی
نباشد جز الله پروردگار
که حیّ است و قیوم آن کردگار🍃
نگیرد خدا را کسالت فرا
نه هرگز بخواب اندر آید خدا🍃
زمین و سماوات ، از آن اوست
همه ملک گیتی به فرمان اوست🍃
به درگاه ایزد چه کس را سزاست؟
که سازد شفاعت مگر آن خداست🍃
همه علم گیتیست او را به دست
به هر چیز کاید به هر چیز هست🍃
به چیزی به علم یگانه اله
احاطه ندارد کسی هیچگاه 🍃
جز آنچه بخواند خدای نکو
که مردم بدانند از علم او🍃
بود وسعت علم او بی کران
فراتر ز ارض است و هفت آسمان🍃
ندارد بر او زحمتی حفظشان
علّی و عظیم است آن بی نشان🍃
👇👇👇
✅ @telaavat
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 221
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آگه مُردی دو حالت داره یا جنازه ت برمیگرده یا مفقود میشی. آگه برگشتی دو حالت داره یا سالم هستی یا زهوار در رفته...» میگفت و میگفت و ما می خندیدیم. اما حالا واقعاً داشتم به این چیزها فکر میکردم. حسن وقتی تردید مرا دید گفت: «تو که میخوای تو جبهه بمونی؛ اگه فردا شهید شدی؛ دیگه کسی نیس که جای تو باشه و راه تو رو ادامه بده...» چه گیری کرده بودم! مادر و خانواده با هیجان و شوق دنبال دختر مناسب من می گشتند و من با خودم کلنجار میرفتم و میگفتم: «درسته خدا خودش نباید ما رو تنها بذاره اما خوبه آگه کسی باشه پا جای پای آدم بذاره...»
با مادرم که صحبت میکردم وقتی میفهمید من در چه عالمی هستم، عصبانی میشد. گاهی سربه سرش میگذاشتم و بیشتر عصبانی اش میکردم و آخرش کلی می خندیدیم. همه داشتند برای سید نورالدین که چهار قِران هم پول نداشت بساط عروسی می چیدند. تا آن موقع کار من فقط جبهه بود و همه دوهزارودویست تومان حقوقم را در راه ها و یا مرخصی های شهری صرف غذا و مخارج ضروری کرده بودم و هیچ پس اندازی نداشتم. پدر هم مشغول کشاورزی و کار خودش بود و توقعی از ایشان نداشتم. با این همه حاج خانم به شدت مشغول کارش بود. چند نفر از بچه ها که قضیه را فهمیده بودند، سراغم می آمدند و عکس می گرفتند و نشانی میدادند. کار به جایی رسید که دادم درآمد: «اگه قرار باشه هر کی یه عکس از من ببره آخر سر یه گردان دختر پیدا میشه!» در حالی که واقعیت این طور نبود. یک بار مادر آمد که ما دختری دیده ایم، خوبست و پسندیده ایم اما تو نمی پسندی. گفتم: «چطور» گفت: «با شرط جبهه تو جور درنمی آید.»
.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📙 نام کتاب: نورالدین پسر ایران
📖 شماره صفحه: 222
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـ پس هیچی، اولین شرط من آینه که تا جنگ هست منم تو جبهه هستم!
آن روز روی این مسئله بیشتر فکر کردم؛ واقعاً من دیوانه میشدم اگر می فهمیدم در جبهه عملیات هست و من در شهر هستم! قصه ما و جنگ، قصه ماهی و دریا شده بود. حاضر نبودم مشقات، گرسنگی، بی خوابی و اندوه جبهه را به یک روز بی خیالی در شهر بفروشم.
طولی نکشید که خبر دادند دختری همه شرایط مرا قبول کرده است. اسمش «معصومه اشرفی» بود. حسن آمد که «آقا سید، بیا که قبولت کردن!»
ـ ببین اون دیگه کیه که منو با این اوضاع قبول کرده!
یکی از بچه های اطلاعات هم سراغم آمد که: «مثل اینکه قراره با ما فامیل بشید؟!»
ـ پس فامیل شما هستن!
ـ بله. دخترعموی بنده هستن... حالا شما چطور آدمی هستی؟
خنده ام گرفته بود. فهمیدم برای تحقیق آمده است. گفتم: «همینم که میبینی! در ضمن درسته که نیروی اطلاعاتیا اما کمی ناشی هستی که اومدی از خودم میپرسی. برو از ده، از محله بپرس.»
ـ نه! میخوام از خودت بپرسم. میخوام بدونم زندگیتو چطور میگذرونی... کارت چیه؟
ـ زندگیم تو جبه هاس، کاری به جز جنگ هم فعلاً برام مهم نیست. چیزی هم ندارم. حتی چهار قران پول هم ندارم. تا وقتی جنگ هست وضع من هم همینه!
...ادامه دارد...✒️
👇👇👇
✅ @telaavat
🔸🔶 دعای روز بیستم ماه رمضان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اَللّهُمَّ افْتَحْ لى فیهِ اَبْوابَ الْجِنانِ وَاَغْلِقْ عَنّى فیهِ اَبْوابَ النّیرانِ وَوَفِّقْنى فیهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْانِ یا مُنْزِلَ السَّکینَةِ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ.
خدایا! در این روز درهای بهشت را به رویم بگشا و درهای جهنم را به رویم ببند
و توفیق خواندن قرآن را به من عنایت کن، ای فرودآورنده آرامش در دل مومنین
👇👇👇
✅ @telaavat
aqayi_tahdir_joz-20_119574.mp3
3.95M
🔻جزء بیستم قرآن کریم
🔸به روش تندخوانی (تحدیر)
🔹با صدای استاد #معتز_آقايی
👇👇👇
✅ @telaavat