eitaa logo
تلاوت آرامش
466 دنبال‌کننده
504 عکس
67 ویدیو
2 فایل
انتشارات تلاوت آرامش ناشر تخصصی حوزه زن، حجاب، خانواده و سبک زندگی #تلاوتی_از_جنس_آرامش ارتباط با ادمین: @telavat_aramesh https://eitaa.com/telavate_aramesh
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 وقتی اجازه دادیم هر کاری آزاد باشد؛ #آزار_جنسی، مزاحمت‌ها و #تجاوز به عنف هم افزایش پیدا می‌کند. جامعه‌ای که علیه شرم و #حیا اعلام جنگ کرده، دشمن #زنان است. "کتابچه #حریم_ریحانه، صفحه "37 @telavate_aramesh
آیا «زن» حیوانی است با گیسوان بلند؟! https://www.mashreghnews.ir/news/848589/ @telavate_aramesh
📣#آهای_کتابخون_ها 📚امروز روز جهانی کتابه 📚 🌸🌸تبریک به همه #کتابخون_های_حرفه_ای🌸🌸 فقط چند روز تا #نمایشگاه_کتاب مونده قراره امسال چه کتابایی بخرید؟ به کدوم غرفه ها سر بزنید؟ ما امسال براتون چندتا پیشنهاد ویژه داریم که از فردا بهتون معرفی می‌کنیم. #به_سوی_نمایشگاه #دوست_من_کتاب @telavate_aramesh
اولین #پیشنهاد_کتابی ما پیشنهاد خوانندگان ماست.🌸 #فرشته_ها_هم_عاشق_می_شوند، یک عاشقانه آرامش بخش... #آگاهانه_کتاب_بخریم #به_سوی_نمایشگاه #دوست_من_کتاب @telavate_aramesh
برای #پیشنهاد_کتابی دوم، نظرتون راجع به یک #کتاب_توصیه_شده چیه؟ می دونستید محتوای کتاب #جواهرانه توسط خانم دکتر حاج عبدالباقی، خانم دکتر روح افزا،‌ خانم دکتر اصلانی، خانم دکتر فرهمندپور، خانم دکتر آیت اللهی و حجت الاسلام زیبایی نژاد تأیید شده؟ جواهرانه؛ #جامع_ترین و جدیدترین اثر پژوهشی #مستند و مصور پیرامون پوشش و #عفاف #آگاهانه_کتاب_بخریم #به_سوی_نمایشگاه #دوست_من_کتاب @telavate_aramesh
🔴امروز، ما طلبکاریم! #پیشنهاد_کتابی مون هم همینه: #ما_طلبکاریم می پرسین چرا؟ این کتاب رو‌ بخونید... مطمئن باشید شما هم طلبکار می شید و پیگیر دریافت طلب تون! 🔹🔸این کتاب برای #اولین بار است که در نمایشگاه عرضه می شود.🔸🔹 #آگاهانه_کتاب_بخریم #به_سوی_نمایشگاه #دوست_من_کتاب @telavate_aramesh
#پیشنهاد_کتابی مخصوص پدر و مادرها اگر ببینید تو محیط امن خونه‌تون، درست مقابل چشم‌های شما، داره بچه‌هاتون رو #تهدید می‌کنه چکار می‌کنید؟ 😡 این اتفاق داره می‌افته... 😮😦 بیایید با هم اون تهدید رو بشناسیم و از بین ببریمش. #جادوگران_برهنه جدیدترین اثر پژوهشی #موسسه_خیبر و انتشارات #تلاوت_آرامش #کتاب_آگاهی #به_سوی_نمایشگاه #دوست_من_کتاب @telavate_aramesh
#پیشنهاد_کتابی امروز #فضای_مجازی چقدر برای شما فرصت با هم بودن، با هم خندیدن و گپ زدن، فرصت اشتغال و... ایجاد کرده؟ تهدید چطور؟ تا حالا شده تهدید هم شده باشید؟ باور نمی کنید؟ پس حتما این کتاب رو بخونید. #اخلاق_در_فضای_مجازی #کتاب_آگاهی #به_سوی_نمایشگاه #دوست_من_کتاب @telavate_aramesh
دومین #پیشنهاد_کتابی مخصوص همه پدر و مادرها یک نظر سنجی ساده بین ۷۰۰۰ دانش آموز از ۴۰۰ دبیرستان تهران، ما رو رسوند به نتیجه ای که باورش اصلا ساده نبود و نمی شد ازش ساده گذشت 😔😦😯 تلخه؛ اما حقیقت اینه که بچه های ما دارن به سمتش میرن... #پیشوایان_هرزه رو بشناسید، اگر به بچه هاتون اهمیت می دید. #کتاب_آگاهی #به_سوی_نمایشگاه #دوست_من_کتاب @telavate_aramesh
در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران؛ مصلی، شبستان، راهرو 11، غرفه ۲۰ میزبان نگاه مهربان تان هستیم.
با و در حال آماده شدن برای میزبانی شما هستیم. با ✳️مصلی تهران، شبستان، راهرو ۱۱، غرفه ۲۰
#آهای_کتابخون_ها مهمونی کتابی مون شروع شد. یک دور همی صمیمی و دوستانه و جذاب اینجا منتظرتونیم: شبستان، راهرو ۱۱، غرفه ۲۰ #تلاوتی_از_جنس_آرامش #مستقیم_نمایشگاه #روی_خط_آرامش
کتاب رو ورق می زد و با مکث روی برخی کلمات و جملات سری تکان می داد. رو به ما کرد: + شما اینا رو قبول دارید؟ - چیا رو؟ + همینکه که زن ها می تونن کار کنن. - در صورت ضرورت بله. + پس وظیفه زن در مقابل شوهرش چی؟ - وظیفه زن در مقابل شوهرش هم باید انجام بشه. + خانم! مرد از زنش یه چیزی فقط میخواد؛ آرامش. - آرامش از نظر شما چیه؟ + یعنی بهش گفتم نرو خونه بابات، بگه چشششم. گفتم نرو مسجد، بگه چشششم. کلا بگه چشم. شما زن ها خوووب بلدین حق تونو بگیرین. اما ما مردا.... آهی کشید و کتاب رو سر جایش گذاشت و رفت. شما چطور فکر می کنید؟ وظیفه زن در مقابل همسرش چیه؟ آیا خانم ها به حقوق شون آشنا هستن؟ "زن، ستم تاریخی، ستم برابری" در مورد چی صحبت می کنه؟ شبستان،راهرو۱۱، غرفه۲۰ @telavate_aramesh
کتابی از دور توجه اش را جلب کرد. نزدیک شد... اجازه خواست و برداشت. از کتاب برایش گفتم. بیشتر مشتاق شد. بعد از خرید کتاب پرسید: واقعا عاشقانه است؟ گفتم: عاشقانه است. یک عاشقانه واقعی... #فرشته_ها_هم_عاشق_می_شوند #تلاوتی_از_جنس_آرامش #مستقیم_نمایشگاه #روی_خط_آرامش شبستان، راهرو ۱۱، غرفه ۲۰ @telavate_aramesh
این اسم "" هم حکایتی شده برای خودش. هر کس چشمش به اسم غرفه "" می افتد، انگار در یک لحظه پرده عوض می شود و غرفه کوچک و دوست داشتنی ما تبدیل می شود به بزرگ ترین و کلینیک درمان کلیه مشکلات خانوادگی/ غیر خانوادگی/ کمی خانوادگی، کمی غیر خانوادگی/ جامعه شناسی/ روان شناسی/ فیزیولوژی/ نوروبیولوژی و خلاصه هرچیوشناسی و هرچیولوژی. مثلا خانمی به غرفه ما آمد و گفت: کتاب در مورد بدبختی چی دارین؟ در مورد مصیبتایی که من تو زندگیم کشیدم؟ در مورد این زندگی لعنتی؟ و در حین گفتن جملات، برای نشان دادن ابعاد مصیبت و کیفیت بدبختی، کف دستش را به اندازه ای گود کرد که به نظر می آمد بدبختی ای اندازه یک هندوانه محبوبی باشد، از آن هایی که صدای طبل می دهند اما وقتی بازشان می کنی چیزی جز حجم چولیده صورتی رنگی نصیب آدم نمی شود. یا مثال دیگر اینکه خانم دیگری آمد و خیلی آهسته پرسید: یه سالنی که کتاب های وحشتناک و ترسناک توش داشته باشه کجاس؟! شاید باورتان نشود اگر بگویم برای نشان دادن میزان ترس و وحشت مورد نظر، کف دستش به همان اندازه هندوانه گود شد. طوری که نگارنده به شدت نسبت به محبوب بودن این نوع هندوانه مشکوک شده و از مسئولین محترم تقاضای رسیدگی به سوابق محبوبیت این بزرگوار را دارد. خلاصه اینکه اگر چه مرکز ما چیزی با محتوای مصیبت و وحشت ندارد اما هر دو را با کتابی راهی کردیم. البته ناگفته نماند که چند مورد گرمازدگی و سرگیجه هم داشتیم که با درمان سرپایی شدند. ضمناً به اطلاع تمامی می رساند که این مرکز تخصصی تا ۲۲ اردیبهشت با کلی در شهر تهران، دهکده ، محله ، خیابان یازدهم، پلاک ۲۰ پذیرای شماست. لطفا از آوردن اطفال و کادو خودداری نفرمایید. وسیله ایاب و ذهاب هم نداریم. گفتیم بگوییم که بعداً گله و شکایتی نباشد. @telavate_aramesh
۹۹/۷۵ درصد (برخی کارشناسان ۱۰۰ درصد تخمین زده اند و برخی دیگر کلا نزده اند) از کسانی که چشم شان به دو کتاب ردیف جلوی غرفه می افتد در کسری از ثانیه حالت چشمان شان از بادامی به گردویی (از آن درشت ها) تغییر سایز می دهد. (دو مورد ترک خوردگی شبکیه و در رفتگی عدسی چشم هم داشتیم که دادیم همکاران جا انداختند و به سلامت راهی شان کردیم) کارشناسان این میزان از تعجب و توجه را پدیده ای نادر دانسته و به شدت نگران انبساط ماهیچه های دور چشم بازدیدکنندگان شده اند. خیلی ها این شخصیت ها را می شناختند اما فکرش را هم نمی کردند که اینطوری باشند! خلاصه از همین تریبون از تمام بازدیدکنندگان که قصد دارند وارد راهرو ۱۱ شوند تقاضا می شود تا به محض رسیدن به غرفه ۲۰، گوشه چشم شان را با دست نگه دارند که شرمنده نشویم. @telavate_aramesh
پرفروش ترین های در شش روز اول نمایشگاه کتاب مصلی، شبستان، راهرو۱۱، غرفه ۲۰
تلاوت آرامش: وقتی گفت: "این کتاب تون آدم رو روانی میکنه!" با خودم فکر کردم که ای بابا! این همه رفتیم تحقیق و پژوهش کردیم و دلیل و سند آوردیم و جمع کردیم که ما طلبکار باشیم؛ یک نفر هنوز از راه نرسیده از ما طلبکار شده. گفتم: چرا روانی؟ گفت: آخه من فمینیستم. لبخندی از سر رضایت زدم. از آن لبخند ها که وقتی می زنی اش تمام دندان های پیش و نیش و خنده و آسیاب آدمی برق می زند که هیچ؛ دندان عقلی که بیست سال است آن پایین مانده و در نمی آید، در لحظه دو سانت رشد می کند و برقی می زند، برق زدنی! (از همین جا خواندن این کتاب را به تمامی کسانی که در انتظار دندان عقل اند خصوصاً جامعه دندان پزشکان توصیه می کنیم) فکر می کنید چه چیزی ها را روانی می کند؟ فکر نکنید! بیایید مصلی، راهرو ۱۱، غرفه ۲۰ تا ما بگوییم چرا؟ چون
غافلگیرِ استقبال گرم شماییم. سه روز باقیمانده را هم پرانرژی‌تر از قبل چشم انتظارتان هستیم. #تلاوتی_از_جنس_آرامش #مستقیم_نمایشگاه #روی_خط_آرامش مصلی، شبستان، راهروی۱۱، غرفه۲۰
هیچ کدوم ما از اجبار خوش مون نمیاد. هیچ کدوم ما از اینکه یک سلیقه رو بهمون تحمیل کنن، احساس رضایت نمی کنیم. اما یک عده میخوان خیلی چیزها رو به ما تحمیل کنن. حتی نوع پوشش مون رو هم می خوان بهمون اجبار کنن! باور نمی کنین؟! پس بیاین اینجا کجا؟ نمایشگاه کتاب دیگه... راهرو ۱۱،غرفه ۲۰ اینجا ما کلی مدرک داریم که حرف مون رو ثابت می کنه. #حجاب_اجباری یا #بی_حجابی_اجباری #جواهرانه #تلاوتی_از_جنس_آرامش
به یاد شیرین‌روزی که با دیدن "حریم ریحانه" لبخندی دلنشین به ما هدیه دادید. بازدید رهبر حکیم انقلاب از غرفه #تلاوت_آرامش در نمایشگاه کتاب سال ۹۲ #تلاوتی_از_جنس_آرامش #مستقیم_نمایشگاه #روی_خط_آرامش
نمایشگاه کتاب هم به پایان رسید. استقبال و مهربانی بی نظیر شما برایمان مسئولیتی جدید به دنبال دارد تا بیش از همیشه برای ارائه بهترین ها به شما تلاش کنیم. از اینکه امسال گرم تر از هر سال کنار ما بودید سپاسگزاریم. #تلاوتی_از_جنس_آرامش #نمایشگاه_کتاب_تهران @telavate_aramesh
صداي خوش اذان توي خونه پيچيد، وضو گرفتم و رفتم تو اتاق. بعد از نماز، پيشاني‌ام رو گذاشتم رو مهر و همه‌ي حرفاي دلمو به خدا گفتم و با خودش درد و دل كردم: خدايا همه چيز در دست توست، دل‌هاي ما هم دست توست، من آدم ناتواني‌ام، آدم ضعيفي‌ ام، توان مقابله با نفسم ‌رو ندارم، خودت بهم تقلب برسون تا رفوزه نشم، سرافكنده و رسوا نشم. سرمو بلند كردم. مهر و جانمازم از اشك‌ خيس شده بود. قرآن‌ رو برداشتم، نيّت كردم و باز كردم، این آيه اومد: «والذين جاهدو فينا لنهدينهم سبلنا» كساني كه در راه تلاش و مبارزه كنند راه‌هاي خود را به آنها نشان مي‌دهيم و هدايتشان مي‌كنيم. باز اشك‌هام جاري شدند، نور آيه مثل آبي بود روي آتش ملتهب قلبم، خدا رو شكر كردم و نفس عميقي كشيدم... لحظه های ناب بندگی در رمان ادمین سفارش: @telavat_aramesh