eitaa logo
تله‌تکست
141 دنبال‌کننده
1 عکس
4 ویدیو
0 فایل
📌جوانی ظاهرالصلاح از اهالی #جبهه_فرهنگی_انقلاب قال صادق "علیه‌السلام" اَلْقَلْبُ يَتَّكِلُ عَلَى اَلْكِتَابَةِ دل به نوشتن آرام می‌گیرد... من الحقیر الی رفقای فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
تغییرات عجیب در ستاد امر به معروف! متاسفانه در چند روز اخیر خیلی از رفقای پای کار و دغدغه‌مندی که با حضورشون شاهد تحول در ستاد بودیم، از مجموعه جدا شدند... «کشتی‌بان را سیاست دگر آمده است» خاطرم هست این جمله رو در آخرین روز فعالیت دانشجویی، دقیقا در زمانی که متولیان جدید با ذهنیت خودشون مسیر رو به انحراف کشیدند در کانال رسمی نوشتم و بدون خداحافظی از مجموعه جدا شدم... خیلی روزهای تلخی بود و هنوز هم بشدت دلتنگ فضای دانشجویی هستم روزهایی که جمعی صمیمی و همگن کنار هم بودیم و هیچکس به زمان توجه نداشت... هرچند خوشحالم بابت تصمیم چون متاسفانه نتیجه مدیریت غلط عده‌ای این شد که تا الان مجموعه‌ی دانشگاه هنوز نتوانسته مجدد فعالیت خودش رو جلو ببره و چه ظرفیت‌هایی که با سومدیریت ذبح شدند... امروز که پیام آقا جواد سلیمی دانا رو خوندم یاد اون ایام افتادم خیلی خوب نوشت کوتاه: استعفا، فرار، شانه خالی کردن یا مُردن نیست... ادامه‌ی مبارزه و جهاد است. گاهی اوقات با شجاعت در تصمیم‌گیری می‌تونی مسیرهای جدیدی رو کشف و تجربه کنی✌️ آینده روشنِ و لله الحمد @tele_text
- من تا حالا آدم ضعیفی بودم؟ + صحبت ضعف نیست، صحبت طاقته دیالوگ سریال میخواهم زنده بمانم @tele_text
باز هم یک نفر کم شد از این قافله... حدودا یکسال پیش بود که بعد از جلسه‌ی با رفقا پیرامون ستاد کرونا در شهر، برای جشنواره جهاد یادداشتی نوشتم. توی اون جلسه خیلی از رفقا بودن مثل احمدآقا که متولی ماجرا بود و مثل سید ناجح که آمده بود پای کار اون روزها حالمون خوب نبود بچه‌ مذهبی‌ها درگیر بیماری بودن و اسیر بیمارستان نوشتم که امیدوارم تا اختتامیه جشنواره، کرونا تمام شده باشه و دیگ هیچکدوم از رفقا رو از دست ندیم... اما چند ماه بعد رفیق بامعرفت ما آسمونی شد مردی که با رفتنش خیلی چیزها از یاد رفت‌... و دیشب هم وسط جلسه‌ی روضه آقا سید ناجح آسمونی شد مرور این خاطرات ناخواسته اشک به چشم میاره حیف از این آدم‌ها..‌. برای همدیگه دعا کنیم🌹 سوال ما نبود غیر آرزوی محال نشسته‌ایم بر آن در که وا نخواهد شد لوکیشن: دفتر، روبه‌روی تصویر احمدآقا @tele_text
پیشرفت و نگاه جدید به توسعه فرهنگی فرصتی شد گفت‌وگوی دقیق‌تر و کاربردی‌تری با دوستان ستاد پیشرفت داشته باشم و به بررسی مبانی پیشرفت و الزامات این مهم بپردازیم. آنچه که در نگاه اول نظرم رو جلب کرد، حضور یک تیم متخصص، همگن، مسأله محور و البته توانمند در بحث شبکه سازی بود. معیارهایی که آن را برای اعضای هر تشکیلاتی با نگاه حرفه‌ای آرزو می‌کنم... اساس کار در ابتدا شناسایی مجموعه‌های مردمی بود که موفق به حل مسئله در محدوده خود شده‌اند(نه الزاما شهر بلکه خیلی کوچک‌تر در مقیاس چند مجتمع مسکونی) و در ادامه رقابت این مجموعه‌ها برای کسب مهارت‌های لازم و در آخر آموزش کلیدواژه ‌های مهمی مثل شناسایی، تمرکز بر مسئله و محله، رقابت و البته آموزش وقتی صحبت از طراحی عملیات می‌کنیم صرفا پای تخته رفتن و استفاده از الفاظ نظامی منظور نیست... الگوسازی و مدل سازی در کنار تلاش برای تغییر فضا نه تغییر ذائقه یکی دیگر از رسالت‌های جبهه فرهنگی انقلاب است که متاسفانه غفلت می‌کنیم. در این گفت‌وگوی چالشی سعی شد از زوایای مختلف به پیشرفت بپردازیم و ایرادی که حقیر داشتم نبود قوه‌ای برای ایجاد مجموعه‌هاست که در ادامه خواهم نوشت. @tele_text
تا اینکه به آن‌جا برسی فکرت را مشغول این نکن که آن‌جا کجاست؟ فقط نایست... دوستی که مدیر یکی از مدارس مذهبی مشهور در تهران است می‌گفت: روزی آیت الله جاودان را در حرم امام رضا دیدم. خودم را معرفی کرده گفتم برعهده دارم و از ایشان خواستم تا نصیحت و سفارشی بکنند. فرمودند: «آقای فلانی اگر ۸ ساعت کار را بکنیم ۲۴ساعت. ۲۴ساعت را بکنیم ۴۸ ساعت و آن را هم ۷۲ ساعت، باز هم جلوی امام زمان شرمنده‌ایم.» همین بس که عقبیم... @tele_text
مقام مردم؟! انحراف جدی از حرکت انقلاب اسلامی بارها پیرامون جدا شدن یا جدا افتادگی از مردم گفت‌وگو کرده‌ایم اما نمی‌دانم چرا برای‌مان تبدیل به مسئله نمی‌شود. پرداختن به اصل در فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی متاسفانه برای اهالی محترم جبهه، اولویت ندارد با اینکه خود بیشتر از هرکسی آسیب‌های این عقب افتادگی را می‌بینند... لطفا به ادبیات دوستان و متولیان امر فرهنگ دقت کنید، گاهی حتی یکبار هم کلید واژه مردم استفاده نمی‌شود... آن‌هم در خطبه‌هایی که عموما بیش از یک ربع زمان می‌برد! درد اما سنگین‌تر از این‌هاست بی‌توجهی به مقام مردم، یعنی دقیقا حزب کارگزاران که خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل مردم را از یاد ببریم و بشویم پدر خوانده حال آن‌که امام روح الله(ره) در پیام تشکیل جهاد سازندگی فرمود: در هنگام سختی‌ها باید به مردم متوسل بشویم. بگذریم از این‌که رفقای تشکیلاتی ما نیز وقتی صحبت از مردم می‌شود گلایه می‌کنند که ما در کار خود مانده‌ایم، مردم پیش‌کش... رفقای گرامی: نیازمند نگاه جدید به نقش و جایگاه مردم هستیم. نگاهی برگرفته از امامین انقلاب شهید حسن باقری شهید بهشتی شهید صدر نگاهی که در آن بدون مردم نشود زیست کرد. موخره: انتخابات بهانه خوبی شد برای گفت‌وگو... هم با مردم هم با رفقایی که مشغول‌اند به فعالیت فرهنگی و مردمی که مدت‌هاست منتظرند کسی پای حرف‌شان بنشیند و گوش باشد. اما کسی نیست... @tele_text
غلبه حواشی بر اندیشه!! شاید رنج‌نامه عنوان بهتری باشد برای این نوشتار... چندباری از اینکه خوب‌های جبهه فرهنگی انقلاب کم هستند گلایه کرده‌ام و حتی در جلسات پس از شنیدن این‌که فلانی اگر دولت همراهی بیاید راس کار قطعا سمت می‌گیرد و جذب ساختار دولت می‌شود، ابراز تأسف کرده‌ام. تأسف برای اینکه اگر همه بروند پس چه کسی کار فرهنگی کند و دغدغه مردم داشته باشد! این روزهای پایانی انتخابات خیلی کلافه و البت بی‌حوصله‌ام... تقریبا نیمی از رفقای پایتخت نشینی که اتفاقا در حوزه خودشان بسیار موفق بوده‌اند و همیشه مثال عملکرد آن‌ها را در جلسات زده‌ام، برای شورای شهر کاندید شده‌اند! و ایضا در مشهد، تبریز و ارومیه... (بیش از ۲۰نفر) هر کدام هم دلایل خاص خود را دارند: یکی می‌گوید برنامه ریزی خاصی داشته! دیگری می‌گوید برای تغییر حکمرانی نیاز است! آن یکی هم می‌گفت اتفاقا ما(اهالی محترم جبهه) باید مسئول شویم! بگذریم آقا شاید حق با آن‌هاست. اما به چند جمله زیر دقت کنید (لطفا) این شب‌ها که با جمعی از رفقا به بهانه‌های مختلف به سراغ مردم ‌می‌ریم تا به قدر خودمون مشارکت در انتخابات رو هُلی داده باشیم، مردم واقعا براشون سواله که چرا به‌جای شما جوونا، مسئولین نمیان توی پارک باما صحبت کنن... آقایون رفقا اُفتاد؟ در ازدحام دنیا اگر انسانی را یافتی که تو را می‌فهمد رهایش نکن چقدر آن‌ها که ما را نمی‌فهمند بی‌شمارند... «غسان زغطان» @tele_text
تنفس در هوای ... موجیم و وصل ما، از خود بریدن است ساحل بهانه‌ایست، رفتن رسیدن است روزهای پایانی خرداد و تلاش برای جمع‌بندی یک پروژه جدید✌️ بسم الله الرحمن الرحیم @tele_text
معیار عزت و ذلت !! بلال عزیزترین مردم بود، اگرچه در ظاهر ذلیل‌ترین بود؛ شکنجه می‌شد، صخره بر روی سینه‌اش می‌گذاشتند، [اما درحالى‌که] شکنجه می‌شد، می‌گفت : «اَحد، اَحد». جاهلیت با همه ستمگری‌اش نتوانست به قلب او رخنه کند، نتوانست دل او را عوض کند، نتوانست عقیده‌اش را بخرد، نتوانست کاری بکند که او به نبردی جز نبرد اصلی‌اش، یعنی نبرد با جاهلیت، نبرد با دشمنان خداوند متعال بیندیشد. بنابراین، او عزیز‌ترین مردم است؛ چون آنها نتوانستند او را شکست بدهند؛ توانستند او را شکنجه کنند، توانستند او را بکشند، اما قتل به‌معنای شکست نیست، شکست معنایش این است که قلب، عواطف و اراده او را سست و نرم کنند، اما نتوانستند اراده‌اش را سست کنند. او عزیزترین مردم بود، با اینکه برده‌ای ذلیل و اسیر و دست‌بسته بود. ما حداقل می‌توانیم مانند بلال باشیم، اگر نمی‌توانیم سروران زمین باشیم، حداقل می‌توانیم مانند بلال باشیم. اگر عزت را از راه دیگری از دست دادیم، حداقل از این راه آن را بخریم. 📚 بارقه‌‌ها، ص۴۶۳ @tele_text
تنهایی در راه وحشتی ندارد! همان‌طور که در بیراهه حتی جمعیت‌ها هم جلوگیر وحشت نخواهند بود... استاد علی صفایی حائری @tele_text
آگاه هسـتیم کـه مبتنـی بر شـرع، مکلـف به انجـام تکلیف هسـتیم و مشـخص کردن تکلیف بـا ولی‌امر اسـت و باید دید که ایشـان انگشـت اشـاره را بـه کدام جهـت می‌گیـرد تا به آن‌سـو حرکت کنیم؟ ایـن هشـدارها خطـاب بـه چـه کسـانی‌سـت؟ چقـدر این هشـدارها را شـنیده‌ایم و چقـدر مبتنـی بـر آن‌هـا عملکـرد خودمان را تنظیـم کـرده و آرایـش گرفته‌ایـم؟ عجیب اسـت کـه از این غفلت‌ها ترسـی نداریـم... ترسی نداریم کـه بـر اثر کـم کاری مـا این تلاش‌ها بـه ثمر ننشسـته و ثمردهـی‌اش سـال‌ها بـه تأخیـر افتد. اگر با خودمان رو راسـت باشـیم؛ همیشـه دنبال کار خودمان بوده‌ایـم. در ایـن مسـیر هـم کسـی نبود کـه به مـا بگوید: بـرادر! خواهـر! مسـیر از ایـن طـرف اسـت، چـرا تابلـو را نمی‌بینـی؟! اگر در آن نقطه ضروری نباشـیم و میدان را به دشـمن سـپرده باشیم، این ما هستیم که کار را زمین زده‌ایم. @tele_text
مروری بر چند ملاک‌ ارزیابی فعالیت‌های جبهه فرهنگی انقلاب: میزان مشارکت مجموعه‌های مردمی امری که تقریبا به فراموشی سپرده شده و ستادها را به رقیبی برای مجموعه‌ها تبدیل کرده است. میزان تأثیرگذاری در تقویت بنیه‌ی فرهنگی نقطه‌ی قوت در حوزه‌ی گسترش ادبیات اما معطل مانده در سطح و عدم انتقال به عامه مردم رشد نیروها مطلوب اما غیرقابل قبول در مقیاس جبهه آینده نگری در امور به تعبیر آقا، اگر تدبیر نشود، کار چنانچه باید و شاید ادامه پیدا نخواهد کرد مدیریت و هدایت امور تصدی‌گری جای تسهیل‌گری را گرفت... و چه مجموعه‌هایی که با هدایت اشتباه، ذائقه‌شان عوض شد پرداختن به کارهای زمین مانده گویا کار زمین مانده‌ای نیست... دعوا صرفا سر کارهای خاص است نمره دهید! بسم الله @tele_text