#غرب_آسیا
#ویژگی_های_استراتژیک_غرب_آسیا
✅زادگاه انبیای ابراهیمی
از دیرباز، غرب آسیا به عنوان مهد ادیان ابراهیمی و مذاهب برجستهی دنیا شناخته می شده است. همچنین، از منظر دیگر میتوان این ناحیه را زادگاه و محل اقامت و تبلیغ تمامی پیامبران دانست. پیامبران اولوالعزم از جمله حضرت نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهمالسلام و همچنین پیامبر عظیمالشأن اسلام، همگی در این ناحیه از کرهی خاکی زیسته و وفات یافتهاند.
✅✅محل وقوع نزاعها و تشکیل اقوام
در طول تاریخ ادیان، این خطه همواره به مثابهی محل درگیری میان دو گروه حق و باطل بوده است. از زمان نوح علیهالسلام و طوفان، تا ابراهیم علیهالسلام که در بابل به آتش نمرود افکنده شد، موسی علیهالسلام که در مصر پنجه در پنجهی فرعون افکند و سپس بنی اسرائیل را رهسپار فلسطین کرد، عیسی علیهالسلام که در ناصره –به ظاهر- مصلوب شد و پیامبر ما که در حجاز، امت اسلام را رهبری فرمود.
✅محل برپایی بزرگترین امپراتوریهای تاریخ
از آن گذشته، بزرگترین و مقتدرترین امپراتوریهای نخستین جهان، از جمله هخامنشیان، امپراتوری بختالنصر و بابلیان و حتی اوج اعتلای اسکندر مقدونی در منطقهی غرب آسیا به بار نشسته است. حکومتهایی که در زمان خود، بر بیش از نصف دنیا سیطره داشتهاند و تا به امروز نظیر آنها پدید نیامده است.
✅وجود مهمترین شاهراههای بینالمللی
از منظر تجاری، غرب آسیا در همهی اعصار دربرگیرندهی مهمترین شاهراهها بوده است. از «راه ابریشم» گرفته تا کنعان. امروزه هم تنگهی هرمز و کانال سوئز نقشی مشابه را در حمل و نقل دریایی در این منطقه ایفا میکنند.
✅✅محل وقوع نبرد آخرالزمان
پیشگوییهای پیروان ادیان حاکی از آن است که پایان تاریخ و ایجاد حکومت عدل الهی، با جنگی بینالمللی همراه خواهد بود که از آن به «نبرد آخرالزمان» تعبیر میشود. در وقوع این نبرد میان تمام پیشگوییها اتفاق نظر وجود دارد، اما در نبردگاه اختلافاتی هست.
⚠️⚠️مهمترین جریاناتی که نقش اساسی را در این پیشگوییها ایفا میکنند، جریان شیعی آرمانگرا و جریان مسیحیصهیونیست هستند که هرکدام از آنها منطقهای را در روایات به این موضوع اختصاص دادهاند. جریان نو انجیلی، درهی «مجدّو» و جریان شیعی، دشت «قرقیسیا».
خانم گریس هالسل در کتاب تدارک جنگ بزرگ می نویسد: «برای این که به تپهی مجدّو برویم، از تل آویو حدود 55 مایل به طرف شمال سفر میکنیم، و به محلی میرسیم که در 20 مایلی جنوب - جنوب شرقی «حیفا» قرار دارد و فاصلهی آن از دریای مدیترانه حدود 15 مایل است.» این، گرای درهی معروف به «آرماگدون» است که طبق پیشبینی برگرفته از کتاب مقدس، جریان نو انجیلی آن را محل درگیری نهایی و جنگ آخرالزمان میداند.
مسیحیانصهیونیست میگویند که پیش از ظهور (مجدد) مسیح و برپایی قیامت و پس از یک دورهی فلاکت هفت ساله که منجر به نبرد با دجال میشود، جنگ آرماگدون اتفاق می افتد. آنان برای این درگیری ویژگیهای منحصر به فردی بیان میکنند و حتی معتقدند وقوع این جنگ بزرگ جهانی بسیار نزدیک است و نسل فعلی بشریت قطعاً شاهد وقوع آن خواهد بود. مهمترین دستآویز آنها برای توجیه این نظریه هم، تک عبارتی است از عهد جدید؛ «و ایشان را [نیروهای اهریمنی] به موضعی که آن را « هارمجدون» می خوانند، فراهم آورند.» (مکاشفه یوحنا، 16:16.)
اما از دیگر سو، پیشگوییهای طیف شیعی آرمان گرا، محل وقوع نبرد نهایی حق و باطل را دشتی به نام «قرقیسیا» می دانند. شیخ کلینی در کتاب کافی، ج8، ص245 از امام باقر علیهالسلام نقل کرده که ایشان فرمود: ای میسر! چه مقدار بین شما و قرقیسیا فاصله است؟ عرض کرد: نزدیک «شاطئ فرات» است. حضرت فرمود: آگاه باش که در آن مکان، واقعهای اتفاق خواهد افتاد که نظیر آن از زمان خلقت آسمانها و زمین از جانب خداوند اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد. آنجا محل پذیرایی پرندگان خواهد بود. درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد.»
همچنین آن حضرت در حدیث دیگری میفرمایند:«...سپاه سفیانی به قرقیسیا میرسند و در آنجا نبردی در میگیرد و از ستمگران صدهزار نفر کشته میشوند...» (نعمانی، الغیبه،ص392، باب 14، ح67)
بنابراین، آنچه از روایات مربوط به این واقعه در میان پیروان ادیان استنباط می شود، آن است که وقوع این نبرد حتمی و محل آن یقیناً نقطه ای در غرب آسیاست.
با نگاهی گذرا به این نکات و بسیاری نکات دیگر مربوط به این منطقه از جمله مباحث مربوط به منابع زیرزمینی، معادن، نقاط ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک و... میتوان به این نتیجه رسید که اگر روزی قرار باشد مرکزی برای کرهی زمین در نظر گرفته شود، آن مرکز در کجا واقع خواهد شد.
توصیههای موکد و مکرر رهبر معظم انقلاب نشان از اهمیت طرح یک ادبیات و جغرافیاشناسی جدید در مناسبات دیپلماتیک دارد. مناسباتی که پیش از این در عموم جهان «اروپا محور» جلو رفته است.
🔸صعود تاریخی سهم ترکیه از تجارت جهانی
سهم ترکیه از تجارت جهانی در اوج بوده و به 1.2 درصد رسیده است که رکوردی تاریخی به شمار می رود.
علی رغم کاهش ارزش لیر ، این کشور روابط تجاری پویا و قدرتمند با جهان و تجارت خارجی متکی به صدور کالاهای نهایی توسط بنگاههای خصوصی منجر به صعود تاریخی تجارت خارجی شده است.
این درحالیست که سهم ایران از تجارت جهانی در سقوط تاریخی خود به سر میبرد و با تمام منابع نفتی و معدنی و زیرساختهای قابل استفاده به 0.24 درصد رسیده که پایینترین میزان در تاریخ کشور میباشد.
وستانیوز(فراخط)
🔸ایران در بین ۱۰ غول صنعت سیمان جهان
به گزارش پورتال بینالمللی آماری دادههای بازار، ایران در سال ۲۰۲۲ با تولید ۶۲ میلیون تن سیمان، رتبه هشتم تولید این محصول را (به طور مشترک با روسیه) به خود اختصاص داد.
ایران با این میزان تولید، پیشروتر از عربستان، مصر، ژاپن و کره جنوبی است.
چین با تفاوت فاحشی از سایر کشورها بیشترین سیمان جهان (حدود ۲.۱ میلیارد تن) را تولید میکند. هند به عنوان دومین تولیدکننده سیمان در سال ۲۰۲۲، ۳۷۰ میلیون تن سیمان تولید کرد و ویتنام با تولید ۱۲۰ میلیون تن در رتبه سوم قرار دارد.
🔸«آذربایجان» صحیح است یا «آزربایجان»؟
به غلط با «ز» نوشتن نام آذربایجان، تاکتیکی از سوی جریان قومی است و مربوط به 30 سال اخیر. والّا هیچ کس و هیچ منبع و مدرک تاریخی در گذشته چنین املائی را بکار نبرده است.
▫️به عنوان نمونه در اولین منابع تاریخی و اسلامی مانند «المسالک و الممالک» و حتی در اولین کتاب نوشته شده به زبان ترکی، یعنی «دیوان لغات الترک» اثر محمود کاشغری که متعلق به قرن چهارم هجری بود، نیز نام آذربایجان به همین صورت با «ذ» و حتی «ک» (بجای ج) یعنی به صورت «آذربادکان» نوشته شده است.
توضیح نقشهها:
نقشه پایین سمت چپ؛ اثر محمود کاشغری؛ نام آذربایجان با عنوان ارض آذربادگان در نقشه مشخص است.
نقشه پایین سمت راست؛ نقشه ایران در عصر خلفای عباسی، برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی
نقشه بالا: نقشهٔ جهان ترسیم شده در قرن دهم توسط ابن حوقل؛ در این نقشه آذربایجان با حرف "ذ" و اران در یک منطقه نشان داده شدهاند
وستانیوز(فراخط)
امپراتور عثمانی مغلوب گوسفندان نادرشاه!
روز ۲۹ خردادماه سال ۱۱۱۴، نیروی ۱۴ هزار نفره نادرشاه در مرادتپه، جایی در شمال رود ارس، با نیروی ۸۰ هزار نفره عثمانیها به فرماندهی کوپرولو پاشا، روبهرو شد. نادر با تاکتیکهای جنگی خود، توپخانه قدرتمند عثمانی را از کار انداخت و چابک سواران ایرانی، ضرب شستی سنگین به دشمن نشان دادند. کوپرولو پاشا، فرمانده عثمانیها در هجوم سراسری ارتش ایران کشته شد و عثمانیها با ۴۰ هزار کشته، میدان نبرد را ترک کردند و ۳۲ توپ قدرتمند خود را از دست دادند.
تعقیب دردسرساز دشمن
نادرشاه که شرایط را برای تعقیب مساعد میدید، بیمحابا به تعقیب عثمانیها پرداخت، اما به دلیل آنکه نیروی کافی به همراه نداشت، نتوانست از پس آنها برآید و به ناچار به سمت بغداد عقب نشست. این عقبنشینی، عثمانیها را که از شکست مفتضحانه مرادتپه سخت سرخورده بودند، جری کرد و به این ترتیب، جهانگشای ایرانی در نزدیک بغداد، در محاصره نیروهای عثمانی گیر افتاد. هرچند این محاصره هنوز کامل نشده بود، اما نادرشاه میدانست که غفلت، موجب پشیمانی است.
او باید مسیری از میان قشون عثمانی باز میکرد و نیروهایش را به پشت محدوده محاصره میبرد تا راهی برای ضربه زدن به آنها و سپس، تجدید قوا در نواحی کرمانشاه مییافت. سرداران نادر حیران بودند که با شش هزار نیرو، چگونه میتوان سپاهیان چند ده هزار نفری عثمانی را شکافت و مفری برای بازگشت یافت؟
اما نادر، مرد لحظات سخت بود. او ابتدا دستور داد که حدود هزار نفر از سپاهیانش، شبانه و در دستههای صدنفره، کمی عقبتر بروند و صبح روز بعد، با هیاهو به لشکر ملحق شوند. این اقدام میتوانست تا مدتی دشمن را سرگرم کند؛ اما برای ایجاد توهم، به ابزار قویتری نیاز بود؛ چراکه عثمانیها به این شیوه و تاکتیک آشنا بودند.
تاکتیک گوسفندی!
در یکی از روزهای محاصره، چشم نادرشاه به برهای افتاد که سینه مادرش را در دهان داشت و شیر میخورد؛ ناگاه فکری مانند برق از ذهنش عبور کرد. فوراً دستور داد برهها را از گوسفندان سپاه که بیش از چند هزار رأس بودند و در اردوگاه نگهداری میشدند، جدا کنند. سربازان به سرعت این طرح را عملی کردند.
جدایی میان برهها و مادرانشان، یک روز طول کشید و سر و صدای آنها به واسطه گرسنگی بلند شد. همزمان نادر دستور داد که سپاه آرایش حمله به خود بگیرد. دیدهبانان دشمن وضعیت را گزارش دادند و یگانهای پیشقراول برای درگیری با ایرانیان مهیا شدند.
درست هنگامی که دو طرف در آستانه درگیری قرار گرفته بودند، نادرشاه فرمان داد که گوسفندان را به پشت نیروها برانند و برهها را رها کنند تا به مادرانشان بپیوندند. با این دستور، صدها بره با سر و صدای فراوان، به دنبال مادرشان میگشتند و هیاهویی به پا شد. عثمانیها با دیدن حجم گرد و غبار و سر و صدای ناشی از جابهجایی گسترده گوسفندان، گمان کردند که نیروهای تازهنفس فراوانی به جمع سپاه نادرشاه اضافه شده است و همین مسئله، باعث شد در یورش اولیه سپاه ایران، عثمانیها تا عمق زیادی عقب بنشینند و راه برای عبور لشکر نادرشاه باز شود.
به این ترتیب، نادر توانست با سرعت عمل بالا، از محاصره بگریزد و پیشقراولان عثمانی را از دم تیغ بگذراند. ایرانیان بدون تلفات قابل توجه حلقه محاصره را شکافتند و با این شیوه، فتحی دیگر رقم خورد؛ اما اینبار با تاکتیک گوسفندی
🔴✅بیوگرافی شبکه حقانی
جریان حقانی در سال۱۹۷۰ توسط جلال الدین حقانی تاسیس شد پایگاه این جریان عمدتا در شمال پاکستان و جنوب شرق افغانستان است
این جریان حوزه جغرافیایی مناسبی را برای تاسیس پایگاه، تسليح و آموزش نیروهای خود و همچنین ایجاد خطوط ارتباطی مخفی میان افغانستان و پاکستان انتخاب کرده است به شکلی که بسیاری از فعالیت های حقانی ها به دور از اطلاع و دسترسی سازمان های امنیتی خارجی انجام می شود.
میران شاه از مناطق مهم شمال پاکستان است که حقانی ها از آن برای جذب و تربیت نیرو و طرح ریزی برای تعیین راهبرد های خود استفاده می کنند.
جلال الدین حقانی از درانی های پشتون ولایت پکتیا افغانستان است که در مدارس سلفی پاکستان و همچنین افغانستان تحصیل نمود.
وی از سال۱۹۷۶ تا ۱۹۷۹ به همراه داود حکمتیار، برهان الدین ربانی عضو کمیته اجرایی حزب اسلامی به رهبری محمد یونس خالص بابا بود
جلال الدین حقانی قبل از حمله شوروی به افغانستان در میران شاه مستقر شده بود و از آن جا بر علیه حکومت محمد داود خان و جریان ملی گرایی پشتون ها فعالیت می کرد.
درسال ۱۹۹۷ طالبان در قندهار جلال الدين حقانی را به عنوان متحد خود اعلام کردند
حقانی ها. ارتباطات عمیقی با القاعده داشتند، دردهه ۱۹۸۰میلادی و در جنگ با شوروی روابط حقانی ها با بزرگان القاعده از جمله أسامة بن لادن آغاز شد،جلال الدین حقانی در صدد جذب نیرو برای القاعده برآمد
روابط این دو جریان تندرو به قدری پیش رفت که بر تشکیل نیروی نظامی مشترک توافق کردند، القاعده با کمکی مالي جریان حقانی نیروی دوهزار نفری را تشکیل داد. حقانی ها با کمک القاعده درصدد تاسیس پایگاه های بیشتری در شرق افغانستان یعنی ولایت های پکتیا، خوست، لوگر و پکتکیا برآمدند
براساس اطلاعات بدست آمده شبکه حقانی با تحریک طالبان پاکستان و جنبش اسلامی ازبکستان که به پاکستان منتقل شد از روابط مستحکمی برخوردار بود.البته حقانی ها با سایر گروهک های تندرو در شمال پاکستان نظیر جیش محمد و لشکر طيبة روابط نظامی و اطلاعاتی داشتند.
سراج الدين حقانی پسر جلال الدين مؤسس جریان حقانی در مصاحبه ای که در سال ۲۰۱۱ با رویترز داشت گفت حقانی ها دیگر از پایگاه های شمال پاکستان استفاده نمی کنند وآن ها در پایگاه های خود در شرق و جنوب شرق افغانستان احساس امنیت بیشتری را دارند.
براساس اسناد طبقه بندی شده ویکی لیکس که منتشر شده است سراج الدين حقانی از شخصیت هایی است که نام وی در لیست قتل يا اسارت نیروهای امنیتی بين المللي آمده است.
شبکه حقانی به صورت ویژه از جانب پاکستان و عربستان سعودی حمایت مالی و اطلاعاتی می شود. این گروه برای تامین بودجه های نظامی و آموزشی خود بخشی از بازار قاچاق مواد مخدر از افغانستان به پاکستان را مدیریت می کند
ناصرالدين حقانی پسر جلال الدين حقانی سال۲۰۰۵ تا۲۰۰۹ برای تامین مالی جریان خود به کشورهای پاکستان، چین و عربستان سفرهایی را انجام داده بود.
ناصرالدین در سال۲۰۱۰ اعتراف جالبی می کند وی می گوید، سود جالبی بابت قاچاق مواد مخدر که توسط القاعده و طالبان انجام می شود به حساب شبکه حقانی واریز می شود.
✏️#ابوقاسم
وستا نیوز
🔴✅مافیای شبکه حقانی
براساس اعلام سازمان زمین شناسی آمریکا ،افغانستان و پاکستان دو کشور غنی از حيت منابع زیرزمینی هستند که تاکنون به شکل گسترده نتوانستند آن ها را از منابع مورد نظر استخراج کنند.
سازمان زمین شناسی آمریکا در یکی از گزارش های خود اعلام کرد نزدیک به نود وهشت میلیون تن ذخایر کرومیوکسید در دو ولایت لوگر و خوست وجود دارد که ارزش آن به یک تریلیون دلار می رسد
جالب است بدانید که کار استخراج این ذخایر به عهده شبکه حقانی است و از طریق واسطه های خود در بازار سیاه به چین و هند و برخی کشورهای غربی صادر می کنند.
حقانی ها در کنار طالبان قندهار از پنج قدرت اصلی قبیله ای در افغانستان و پاکستان هستند که برای کنترل قدرت و هژمونی قبائل رقیب توانایی های اقتصادی خود را توسعه می دهند.
شبکه حقانی مسیر امنی را برای تجارت و قاچاق مواد مخدر و سلاح انتخاب کرده، این شبکه برای صادرات منابع طبیعی و زیرزمینی و مواد مخدر، روابط خوبی با تحریک طالبان پاکستان و القاعده ایجاد کردند.
حقانی ها حیات تحریک طالبان پاکستان و طالبان افغانستان را به خود وابسته کردند، برای همین است که شبکه حقانی مولفه های اساسی برای کنترل و مدیریت ساختار طالبان را به قبضه خود در آورده و خود را به عنوان قدرت اول میان جریان های نظامی و تندرو در افغانستان و پاکستان مطرح کرده اند.
✏️#ابوقاسم
وستا نیوز
📌سلجوقیان و گسترش زبان پارسی ( بخش یکم )
در عصر سلاجقه، زبان و ادب و فرهنگ فارسي پيشرفت و توسعة خاصي يافت. خاندان اين سلسله و حكومتهاي كوچك ديگر، در دربار خود شعرا و نويسندگان بزرگ تربيت مي كردند و به تشويق و ترغيب آنان در عراق و آذربايجان گويندگان بزرگي بظهور رسيدند و به رواج و گسترش قلمرو زبان و فرهنگ فارسي افزودند. سلاجقه در تأسيس و ايجاد استقلال و شناساندن فرهنگ اصيل اين مرز و بوم، فعاليّتها و كوششهاي مستمر و فراوان كردند.
تمدّن و آداب ايراني كه به علّت اهمال و سستی آل بويه و علاقه آنان به زبان عربی منحصر به ايران شرقي شده بود از مرزهاي اين سرزمين به خارج كشانده شد و سلاطین سلجوقی با اینکه ترک تبار بودند برعکس سلسله آل بویه که عربی را زبان رسمی خود کرده بودند به زبان و ادبیات فارسی علاقه فراوان نشان دادند و این زبان را زبان رسمی و درباری خود کردند و دوره سلجوقیان دوران اوج زبان و ادبیات فارسی گردید و بزرگترین شاعران پارسی زبان در این عصر پدید آمد و زبان و ادبیات فارسی به خارج از مرزهای جغرافیایی ایران هم گسترش یافت.
در اين دوره هنرهاي مختلفِ ظريفه بمانند: نقّاشي، معماري، خطّاطي (خوش نويسي) بيش از پيش ترقّي حاصل كرد. ايرانيان كه در ادوار گذشته بعلّت فشار و تعدّي بيگانگان، تمدّن و فرهنگ خود را در خطر مي ديدند با روي كارآمدن آل سلجوق و توسعة قلمرو حكومت آنان و نشر مباني فرهنگي و ادبي اين سرزمين، بار ديگر تمدّن سلاجقة ايران كه اهميّت بسزايي در تاريخ ادب كشورمان دارد جان گرفت.
آقاي ميرزا اسماعيل خان افشار حميد الملك در مقدمة سلجوق نامة خواجه امام ظهير الدين نيشابوري دربارة تمدّن ايراني در عصر سلاجقه چنين مي نويسد:
«تمدّن ايران كه بعد از ظهور اسكندر از سواحل شرقي هلسپون و داردانل عقب نشيني اختيار كرده بود بعد از چندين قرن دوباره با اين خاندان در صحراهاي ليدي و فريژي با كمال استحكام ريشه دواند و در ظهور مغول، مملكت سلاجقة روم، پناهگاه امني براي ايرانيان گرديد و آثار ادبا و شعرا و علماي فارسي زبان اين مملكت مانند حضرت مولاناي رومي، ابن بي بي، قانعي طوسي، صدرالدّين قونيوي و صدها غير آن بهيچوجه در زيبايي فصاحت و بلاغت از آثار ايرانيان معاصر خود نازلتر نيست. صنايع سلاجقة روم در تاريخ صنعت مقام بزرگي دارد و همان صنعت خالص ايرانيست كه در تحت نفوذ صنايع بيزانس و سورية شمالي بوجود آمده بالاخره يكي از علائم مشخّصة اين خانواده ذوق و دلباختگي و علاقة شديد بسياري از افراد اين خاندان است به شعر فارسي، مانند طغرل آخرين پادشاه سلاجقة ايران و كيقباد از سلاجقه روم و غيره كه اشعار آنها را از حيث زيبائي و بلاغت در رديف اشعار استادان مي توان قرار داد و بديهي است كه اطّلاع از جزئيّات تاريخ آل سلجوق و شُعب آن در تاريخ ايران و ساير ممالك آسيايي غربي اهميّت مخصوصي دارد
دورة سلاجقه از ادوار بسيار درخشان بشمار مي رود. در اين دوره فرهنگ و ادب ايراني و اسلامي به اوج ترّقي و پيشرفت خود رسيد و توجّه و عنايتي كه خاندان اين سلسله يعني آل سلجوق در حقّ شعرا و نويسندگان و مورّخين و فضلا داشتند موجب گرديد آثار منثور و منظوم فراواني از اين دوره باقي بماند.
وستانیوز
🔸سلجوقیان و گسترش زبان پارسی ( بخش سوم )
از پادشاهان اين خاندان بعضي خود شعر مي سرودند، چنانكه ملكشاه سلجوقي هم اشعار فارسي حفظ داشت و هم خود به فارسي شعر مي گفت و همچنين طغرل سوم آخرين پادشاه اين سلسله شاعر بوده است و اشعاري از او روايت شده است – ذوق و علاقهاي كه پادشاهان اين دوره به شعر فارسي داشته اند و علي الخصوص كه محتشمان و داعيان نيز خود به تقليد از سلاطين و خواه به اقتضاي ذوق خويش از تشويق شعرا خودداري نمي كردند و بهيمن جهت است كه شعر فارسي در اين عصر در طريق تكامل و تحوّل قدم مي نهد و سبك خاصّي به نام سبك عراقي بوجود مي آيد و با ظهور گويندگان بزرگ كه ذكر آنان شد اين سبك و شيوة گويندگي به اوج كمال خود رسيد.
توجّه پادشاهان اين دوره به شعرا موجب گرديد كه گويندگان قصايدي را بوصف حالات و روحيّات و كشور گشايي ها و بخشش و اِنعام آنان اختصاص دهند چنانكه مي دانيم امير الشعرا معزّي و انوري طيّ قصائد خود سلطان سنجر را ستوده اند و حتّي شعرايي نظير عبدالواسع جَبَلي و كمال الدّين بخارايي و حكيم سنايي، سلطان سنجر را پيوسته در اشعار خود مدح و ستايش كرده اند.
سلاطين سلجوقي در واقع از حاميان بزرگ هنر و صنعت و هنرمندان و صاحبان پيشه و حرفه بشمار مي روند و علاقه اي كه خاندان اين سلسله به هنرهاي ظريفه داشتند، هنرمندان بزرگ و استادكاران عاليقدري بظهور رسيدند.
در زمان پادشاهي اين خاندان، اصفهان، مرو، نيشابور، هرات و ري مركز و مجمع صاحبان هنر و پيشه بوده است كه خوشبختانه بسياري از آثار هنرمندان در موزه هاي داخلي و خارجي ديده مي شود.
وستانیوز(فراخط)
🔸واقعیت های تاریخی درباره تاسیس اسرائیل و نقش انگلیس در رشد و نمو صهیونیسم
اعلامیه بالفور در دوم نوامبر 1917 از سوی وزیرخارجه وقت انگلیس صادر شد. به اعتقاد ما این اعلامیه «از سوی کسانی که در فلسطین هیچ حقی نداشتند، برای کسانی که به آن هیچ ارتباطی نداشتند» صادر شده است. بحث درباره اعلامیه بالفور شامل مسائل متعددی می شود که جمع آوری آنها در یک گزارش با توجه به اهمیت آن ناممکن است.
اعلامیه بالفور موجب ایجاد وقایع و فجایع متعددی شد و تحولات منطقه ای و بین المللی زیادی را سبب ساز شد، تحولاتی که در مسائل جمعیتی ، جغرافیایی و تاریخی رخ داد. با این اعلامیه در واقع در منطقه عربی و اسلامی ما شاهد حذف کامل فلسطین تاریخی بودیم، با وجود اینکه هرگز این مسئله را به رسمیت نشناخیتم و یک وجب از موضع خود عقب نشینی نکردیم. اما در نهایت این اعلامیه موجب تغییرات مهمی شد و باعث شد ساکنان این منطقه جغرافیایی از سرزمین خود اخراج شوند.
تا امروز اعلامیه بالفور ، یک اعلامیه صرف سیاسی از سوی یک سیاستمدار انگلیسی در اوایل قرن بیستم نبوده بلکه در واقع دلیل مستقیمی برای درد و رنج ملت فلسطین شده و به عباری اعلامیه بالفور اصلی ترین فاجعه قرن را سبب ساز شده است.
تلاشهای تاریخی برای یهودی سازی فلسطین
فلسطین در طول تاریخ محل طمع ورزی یهود بوده است. از زمان خروج یهودیان از مصر به سوی فلسطین، آنها تلاش داشته اند که خود را به این سرزمین مرتبط کنند. در واقع همواره تلاش داشته اند که در فلسطین جای پایی داشته باشند. کتب تاریخی یهود و در راس آنها تورات به صراحت تاکید کرده که بنی اسرائیل همواره در تلاش برای ایجاد یک جامعه یهودی بزرگ بوده اند که در نتیجه آن از کوچ و مهاجرت بی نیاز شده و به طور دائمی ساکن فلسطین شوند. اما با توجه به اینکه یهود دارای خوی جنگی و استعماری بوده اند بر خلاف دیگر ملت ها که با ساکنان اصلی فلسطین یعنی کنعانیان ادغام شده اند، نتوانستند جای پایی در منطقه داشته باشند و کسی از حضور آنها استقبال نمی کرد. آنها تا زمان فتح بابل جزو ساکنان فلسطین تاریخی به شمار نمی رفتند و این بیانگر این واقعیت است که یهود با توجه به خوی فتنه انگیزی میان ملت ها و کینه جویی نسبت به دیگران در فلسطین مورد استقبال نبودند.
پس از ظهور دین نصرانی، یهود برای باقی ماندن در فلسطین راهی جز دریوزگی در برابر پادشاهان رومی نداشتند. آنها در راستای جلوگیری از آوارگی مجدد خود با رومیان علیه نصرانیان وارد عمل شده و آنها از جمله حضرت مسیح (ع) را مورد پیگرد و فشارهای شدید قرار دادند. به تدریج در جامعه رومی نفوذ کرده و از لحاظ اقتصادی با وجود اطلاع رومیان از اقدامات مخفیانه آنها به یک وزنه تبدیل شدند.
اما پس از گسترش مسیحیت و پذیرش این دین از سوی امپراطوری روم باستان در قرن سوم میلادی، وجود یهودیان با کاهش روبرو شد و آنها در راستای حفظ موجودیت خود از درگیری مستقیم با رومیان سر باز زدند تا سرکوب نشوند. حتی برخی از یهود نصرانی شده و برخی دیگر به مناطق خارج از سیطره رومیان در جزیره عربی مهاجرت کردند
وستانیوز