eitaa logo
ترور رسانه
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
605 ویدیو
41 فایل
راهبردها و اقدامات #آمریکا در مواجهه با ایران💠 همراه با ✅ تاریخ معاصر ✅اطلاعاتی از اقدامات سازمانهای امنیتی مدیر @Konjnevis 📘جهت خرید #کتاب : @Adminketabb 💥لینک کانال کتاب های سیاسی تاریخی: https://eitaa.com/joinchat/562167825C0712bdfc96
مشاهده در ایتا
دانلود
//مسابقه ی بزرگـــــ عاشقانه ای برای ثارالله // 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴 🏴 جهت ترویج اصیل محرم و عزاداری سالار شهیدان برگزار شده است و شما میتوانید تصاویر مراسم عزاداری ، کوچولوهاتون در مراسم ها ، و هر عاشقانه ای با اباعبداله دارید عکس بگیرید و ارسال کنید 🍃نحوه ی شرکت در 👇 ۱- ارسال عکس مورد عشق تون به اباعبدالله به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 ۲- اسم شهر ۳- یک جمله کوتاه(دلخواه) ۴- فروارد عکستون از کانال جهت افزایش بازدید جوایز : نفر اول : تلفن همراه نفر دوم تا چهارم جوایز نقدی همراه ما باشید🌹 ▪️بازدید بیشتر از عکس را تعیین خواهد کرد 🌱وقت ارسال عکس👈تا روز عاشورا 🌱وقت سین زدن (بازدید) یک روز بعد از عاشورا ساعت ۲بامداد (بدلیل مراجعه زیاد از صبوریتون ممنون) @chaharrah_majazi
شاعرانـــہ اے بہ عشــــق ثـــارالله❤️ مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۲ ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
💎امام حسین عليه السّلام: چشمان هر كس كه در مصيبت هاى ما قطره اى اشك بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد. مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۳ ارسالے از رفسنجــان🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
دَه مــــاه، همــہ منتظــر ِمــاه ِتـــو هستند در سال بــہ جــز مــاه محــرم خبرے نیست... (ع) 🌹 🏴 @chaharrah_majazi
محمـــد متیـــن مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۴ ارسالے از قـــم🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
قیامت بی حسین غوغا ندارد”شفاعت بی حسین معنا ندارد”حسینی باش که در محشر نگویند”چرا پرونده ات امضاء ندارد. مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۵ ارسالے از کرج اشتهارد🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
خوش آن دفتـــر ڪہ عنوانـــش حسیـــن است.💚 مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۶ ارسالے از بابـــل🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
بریم سراغ این قسمت هیجان انگیز رمان😍👇
🔶 🔶🔶 🔶🔺🔶 🔶🔺🔺🔶 🔶🔺🔺🔺🔶 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: موقع حرڪت، پاهایمان را بہ زمیـــن مےڪوبیدیم تا ضرباهنگ ڪوبنده ے گــــام هایمان زمیـــن را . جنگ در صفیــن هیچ شباهتــے به جنگمان در بصـــره نداشت در آن جنـگ هر دو گروه، اندڪ بودیم و مقاومت مخالفان ڪہ شہر بصــــره را تصــرف ڪرده بودند، چندان دوام نیاورد. اما سپـــاه شــــام، بہ ، بیش از ما بودند. من آن روزها ڪہ جــــوان بودم و داراے قامتـــے بلنــد و بـــازوان ستبـــر بہ راحتــے شمشیــــر خود را به حرڪت در مےآوردم و بے آن ڪہ از شدن مےجنگیدم. هرچہ زمـــان مےگذشت، زمیـــن بہ خون ڪشتہ ها و مجروحيـــن هر دو سپـــاه تر می شد. ڪشته هاے شامیــان بیشتر بود و پیشروے ما در قلــب سپــــاه معاویہ، نشــان از پیروزے ما داشت. عــرق از ســـر و رویــم مي ریخت. گاهے ڪہ فرصتے پیش مےآمد بہ اطرافم نگاه مے ڪردم؛ امــام را مےدیدم ڪہ سوار بر اســب، شمشیـــر اش را بر فـــرق شامیـــان مي ڪوفت. دیــدن امــام و اطمینـــان از زنـــده بودن او بہ من قــوت قلـــب مےداد و من در ڪنار عبــــدالله فرمانده ے شجاعـــم اینڪ در قلــــب سپـــاه شـــام بودیم. آن ها چاره اے جز عقـــب نشینے نداشتند و هر قدمے ڪہ از آنان بہ پس مے نشست، ما بہ خیمہ گاه معاویـــہ نزدیڪتر مےشدیم. اطراف خیمہ گاه او سربازانــش فشرده و منسجم ایستاده بودند تا مانــع نزدیڪ شدن ما بہ معاویـــہ شوند. و وحشـــت را در صـــورت خستہ ے آن ها بہ وضوح مے دیدم. هرچند آن ها با معاویہ مــــرگ بستــہ بودند و قصـــد داشتند تا رسیدن بہ مرگ از معاویــہ محافظت ڪنند، اما پیشروے گروه ما ڪہ عبـــدالله سرمســـت از آن شمشیــــر مےزد و رجــــز مےخواند، مــا را به جلو فرا مےخواند تا قرارگاه معاویـــہ را تصرف ڪنیم. هر لحظــہ که می گذشت، به خرگاه سفیـــد و بزرگ معاویــہ نزدیڪتر مےشدیم. دعا ميڪردم با ڪشتہ شدن معاویہ و فرار لشڪریانش، غائلہ ے صفیـــن هرچہ زودتر بہ پایــان برسد. اما پنـج ستــون از فداییان معاویہ، خرگـــاه او را در حلقــہ ے خــود داشتند و ما براے شڪستن این محاصـــره، تــلاش مےڪردیم. ناگہان متوجہ شدیـــم ڪہ پیشروے زیاد باعث شده ڪہ در ے آن ها قرار بگیریم. البتہ بعدها شنیدم ڪہ عقـــب نشینے تعدادے از سربازان ما از جنـــاح راست، باعـــث دور زدن سربــازان شـــام و بہ محاصـــره در آمدن ما شده است. اینڪ بایــد هم از جلـــو هم از پشـــت با دشمن مےجنگیدیم. شرایـــط بہ گونہ اے بــود ڪہ مجال ایستادن و سر از ڪار دیگـــران در آوردن نبــود. فقط صـــداے چڪاچڪ و و هایے بود ڪہ هر دو طرف بر زبان مے آوردند. ✨ ... لینک قسمت اول https://eitaa.com/chaharrah_majazi/2955 💟 @chaharrah_majazi
هدایت شده از ترور رسانه
🍃نحوه ی شرکت در 👇 ۱- ارسال اثر به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 ۲- اسم شهر ۳- یک جمله کوتاه(دلخواه) ۴- فروارد عکستون از کانال جهت افزایش بازدید همراه ما باشید🌹 @chaharrah_majazi
🔶 🔶🔶 🔶🔺🔶 🔶🔺🔺🔶 🔶🔺🔺🔺🔶 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: اما صداے عبـــدالله ار همــه بلندتر بود. عبدالله خیــس عرق شمشیـــر مے زد. پیرمردے با آن سن و سال و جنگیدنے چنین، به جوانانے چون من امیــد و انگیــزه مےداد. عبدالله گویے فقط به خرگاه سفید معاویــه فڪر مےڪرد و شاید امید به ڪشتن معاویـــه بود ڪه از همه پیشے گرفت. جلوتــر رفت و من هرگـــز ندیدم ڪه چگونه در زیر بارانـــے از نقــش زمین شد. سنگ هایے ڪه یڪے از آن ها سرم را شڪافت. در زیر باران سنگ ها، قدرت مقاومت و پیشروے نداشتیم. ناچار براے در امان مانـــدن از سنـــگ، تصمیم به نشینے گرفتیم. بخصوص ڪه صداے مالـــڪ اشتــر هم به گوش مےرسید ڪه ما را از پیشروے منع و دعوت به عقب نشینے مےڪرد. به عقـــب بازگشتیم. در نقطه اے امن روے زمین نشستم. دهانم خشڪ شده بود و بدنم خیس عرق بود. از جراحت سرم، خون بیرون مےزد. سرم را با پارچه اے بستم و چشم به میدان ڪارزار دوختم ڪه صدها نفر از ڪشتگان و مجروحــــان جنگ، روے زمین افتاده بودند. مالڪ در جبهه ے راست مےجنگید و امام در جبهه ے چـــپ شمشیـــر ميزد. پرچـــم هاے قبایــل مختلـــف عــــرب از هر دو سپــــاه به سر نیـــزه ها دیده مےشد. با این ڪه مےتوانستم آبے بخورم و ساعتــے استراحـــت ڪنم، اما از جا برخاستـــم و در حالے ڪه صورتم به خون ســـرم آغشته بود، به طرف میـــدان جنگ رفتم تا در پیروزے سپاه امام نقشے داشته باشم. آن روز نبرد با ڪشتگانے از هر دو سپاه به پایان رسید و ما در میان ڪشتگان خود، جسد عبدالله بن بديل را نیز یافتیم ڪه محاسن سفیدش به خـــون نشسته بود. تا دو روز هر دو سپاه به ڪار دفــن ڪشته ها و التيام مجروحان و سازماندهے سپاه خود پرداختند. روزے دیگر دو سپاه مقابل هم ایستادند. اے انجام نشد و جنـــگ به نفـــر ادامـه یافت. با ڪشته شدن عبــدالله، علـــے فرماندهـے گـــردان ما را به عهده گرفت. از آن پــس، من به علـــے تر شدم. روز حملــه اے دیگر فـــرا رسیـــد؛ اے سنگیـــن و بــرق آسا ڪه یـــاران معاویـــه یڪے پس از دیگري بر زمیــن مےافتادند. خرگاه معاویــــه در صــد مترے قرار داشت و آن حتمـــے بود. ناگهان از میـــان سپــــاه معاویـــه، عده اي قرآن ها را بر زده پیـــش آمدند و فریـــاد زدند: ای مردم عــــراق! علــے و معاویــــه را به حاــل خود رهــا ڪنیم؟ بر همســران و فرزنــدان خود ڪنیم! دست از جنـــگ بشوییم و به قــرآن تمسڪ جوییم و راه حڪمیت را در پیــش گیریم! اما مالــڪ اشتــــر جلو رفت و مقابل آنان ایستـــاد و گفت: ما به تـــــن نمےدهیم! ما... 💟 @chaharrah_majazi
🔶 🔶🔶 🔶🔺🔶 🔶🔺🔺🔶 🔶🔺🔺🔺🔶 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: *** ڪشیـــش سرش را بلنـــد ڪرد و آخریــــن برگ از پوست نوشته را روے اوراق دیگر گذاشت. به نظـــر نمےرسید ڪه یادداشت هاي مرد عرب به پایـــان رسیده باشد، اما دیگر ورق ها پوستے نبود و اوراق ڪاغذے ڪتاب نیز، ادامه ے ماجراے صفیــــن نبود. ڪشیش پشتش را به صندلـــے تڪیه داد و با چشـــم هاے خستـــه و خـــواب آلـــود، به نقطه اي از سقف خیره مانــد تا فڪر ڪند ادامه ے این ماجـــرا را چگونه پےبگیرد و بفهمد ڪه در نهایت این جنـــگ چگونـــه به پایــان رسیده است. ناگهـــان فڪرے به خاطرش رسید. اوراق را روے میــــز را جمع ڪرد و را جلو ڪشید و آن را روشن ڪرد. در مثل همیشه مے توانست پاسخ بسیاري از سؤالاتش را بدهد. پیڪار صفیــن واژه اے بود ڪه به ذهنش آمد. مے توانست آن را به عربے بنویسد و ڪند. وقتی روے ڪلید واژه ے پیڪـــار صفیــــن ڪلیڪ ڪرد و به صفحه ے مانیتور خیره شد، از خوشحالے چند بار با انگشت اش روے میز ضربه زد و نفس عمیقے ڪشید تا خستگے مطالعه اے طولانے سخت را از تنش بیرون ڪند. اگر ایریـــنا خـــواب نبود، حتمأ صدایـــش مےزد تا براے او فنجانے قهوه ے تلخ بیاورد. امشب از آن شب هایے بود ڪه ولع زیادے براے مطالعه در خود احســاس مےڪرد. از بین جواب هایے ڪه دریافت ڪرده بود، بسیارے را سرسرے مطالعه ڪرد و گذشت؛ چون فقط ڪلیاتے درباره ے جنگ صفین بود، اما یڪے از آنـها مطلبــے بود بلند ڪه نویسنده اش نثرے داستانــے داشت. جنـــگ را به جزء روایــت مےڪد. از روے بسیاري از صفحات مقالـــه گذشت تا به جایي رسید ڪه سپاه معاویه قرآن ها را به نیزه ڪرده بودند. از جایے شروع به خوانــدن ڪرد که بیـــن یـــاران علــے اے به وجود آمده بود؛ شڪافي ڪه می رفت آنـــان را به هم ریزد: ...مـــردم به هـــم ریختند. آشفتـــه بازارے بود در سپــاه علــــے؛ برخــي به فرماندهے مالــــک اشتـــر مشغول جنــگ بودند و برخے دیگر شمشیرها را در غــلاف ڪرده به نزد علـــے مےرفتند. مرداني ڪه همســـو با علـــے جنـــگ سر داده بودند، حالا خستـــه از جنـــگ، خواهان بودند. در سپـــاه شـــام هنوز عده اے قرآن ها را بر نیزه داشتند و غریو صلـــح و حڪمیـــت سر مےدادند و در سپــــاه علــے، مردان خسته و متعــرض ڪوفه، به دور علـــے جمع شده بودند و مے گفتند: جنـــگ ما را خورده است. مــــردان زیادي ڪشته شده اند. شامیان را باید پذیرفت و به صلــح تن در داد. علـــے در حلقـــه ے یارانش، مانــده بود با آنان چه ڪند؟ تیر نیرنـــگ معاویــــه و عمـــروعـــاص بر قلب سپــــاه او نشانــه رفتـــه بود. به چهره هایشان خيره شد آثارے از ایمـــان و رزمجویے روزهاے گذشته در سیمــاے خستـــه ے آنان دیده نمی شد. ✨ ... 💟@chaharrah_majazi
این دو قسمت خوانده بشه☝️ خیلی عاااالیه😍
دل تنگتم آقا...یااباعبدالله.💙💙⚫️ مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۷ ارسالے تیام از اصفهـــان🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه بأبی أنت و أمی یا أباعبدالله مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۸ ارسالے از بوشهـــر🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
حب الحسین؛سرّ اسرار شهداست... 🍀گلزارشهدا_قطعه سرداران بی پلاك🍀 مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۹ ارسالے از تهــــران🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
من ازکودکی عاشقت بوده ام یاحسین. مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۱۰ ارسالے از هندیجــان🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
بـطـلبـ تـا ســیــر فـقـطـ نـگـاهـتــ بــکـنـم😔💔 مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۱۱ ارسالے از حسنوند لرستـــان🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
عـشق یعـنےڪربلا🍃 مـن وتنهـا،حَرمــ❥ مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۱۲ ارسالے ولی زاده الشتر از لرستــان🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
سلام دوستان😍 برای این که راحت تر #عکستون رو توی‌ کانال پیدا کنید کنار عکستون روی اون فلش کوچیکه بزنید... بعد روی #کپی‌ کردن لینک بزنید و لینک عکستون رو توی‌کانال کپی کنید. اینجور هروقت روی عکستون بزنید مستقیما عکس براتون باز میشه و مجبور نیستید برای نگاه کردن بازدیداتون در کانال دنبالش بگردید😊🌹 @chaharrah_majazi
مسابقہ ے #عاشقــانہ_اے_براے_ثــاراللہ 💞 عڪـــــس شمـــــاره: ۱۳ ارسالے طاهری از خـرم آبـــاد🌸 ارسال آثار به آی دی👇 @dastyar_hajghasem114 شما هم شرڪت ڪنید 😊👇 http://eitaa.com/joinchat/3815768065C75d9aa54b8
🍃 🍃🍃 🍃🌸🍃 🍃🌸🌸🍃 🍃🌸🌸🌸🍃 ❣بِــــسْمِ اللہِ الرَّحـــمانِ الرَّحــــیم❣ ✨ نویســـنده: مردے فریــــاد زد و گفت: اے مــردم ڪـــوفه! ما اهالــے شــام را به ڪتاب خـــدا ڪردیم، آنان نپذیرفتند. لذا بر این اســــاس با آنان جنگیدیم. اینڪ آنــان ما را به ڪتاب خدا مےخوانند، به خدا قســــم علـــےأمرور همان چیزے را از سپـــاه شـــام نميپذیرد ڪه دیروز آنان را به آن دعـــوت مےڪرد. این صداے «حریث بن جابر اکبری» بــود. مردے ڪه معاویــــه را از خانــدان ڪفر مے دانست و مسلمانے اش را بـــاور نداشت. اینڪه خستـــــه از جنگــے فرسایشـــے، در حلقـــه ے مــردان علـــے بر تختـــه سنگـــے ایستاده بود و به علــــے صلــــــــح با معاویــــه را مے داد. علــــے آثار را در چهره ے بسیارے از یــــاران خـــود مےدید؛ یـــاران ساده اندیشے ڪه به گرفتار حیلـــــه هاے معاویـــه شده بودند. رو بــه آنان گفت: بندگـــان خـــدا! من از هر ڪسے براے پذیرفتــن دعــوت به حڪم شایستــــه ترم، ولے معاویـــه و عمـــروعـــــاص اهل و نیستند. من ، قــــرآن ناطقـــــم. من بهتــر از شما آنان را مےشناسم. من با آن ها از دوران ڪودڪے معاشـــرت ڪرده ام. آنــــان در تمـــام احـــوال، بدتریـــن ڪودڪان و بدترین مـــردان بوده اند. آنان قــــرآن ها را بلنـــد نڪرده اند ڪه می خواهند به آن کنند؛ بلڪه این ڪار جــــــز حیلـــــه و نیرنــــــــــگ . یـــــاران مــــن! ســـرها و بــــازوان خود را لختــــے به من عاریـــــه دهید که حـــق به نتیجــه ے رسیده اســـت و چیزے تا بریـــــده شدن ریشـــه ے ستمگـــــران باقــے نمانده است. اشعث بن قیــــس، از فرماندهان علــــے و توانمند، پیشاپیش بیست هزار نفر از مخالفــــان ادامه ے جنگ ایستــاد و گفت: اے علـــــے! مےدانــے ڪه مـــرا از جنــگ نیست؛ من همیشه مـــرد جنـــگ و میــــدان هاے نبـــرد بوده و هستم، اما در حال حاضـــر ادامه ے جنگ را به اســــلام و مسلمــان مےدانم. پس به پیشنهـــاد ایــــن جمــــع از یارانــت گوش ده و دعـــوت معاویــه را به قـــــرآن و حڪمیــــت بپذیـــــــــــــــــــــر. ✨ ... {💌}@chaharrah_majazi