eitaa logo
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
235 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
15 فایل
بسم رب حریم حرم]•🕊🥀 شھادت🕊 آغاز خوشبختے است خوشبختے‌اۍ‌ڪہ‌پایانے ندارد شہید ڪہ بشوے! خوشبختِ ابدے میشوے🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندڪۍزما♥↶ @Companiono ⊰نا‌شنآسمـوטּ https://harfeto.timefriend.net/16468027837062 کپی حلال💫
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ ❤️ به دنبال تو میگردم نمی یابم نشانت را بگو باید کجا جویم مدار کهکشانت را تمام جاده را رفتم غباری از سواری نیست بیابان تا بیابان جسته ام، در نشانت را 🌹اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 💞اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💞 ♥️تعجیل درفرج پنج صلوات♥️ 🌹🍃🌹🍃 🌻@Testimonial🌻
خیلیـٰآمون‌میگیم چـٰآدریعنۍبی‌کلآسۍ؛ چـٰآدرحجآب‌ِ‌‌برتره‌،وآجب‌نیس ... ! غآفل‌ازاینکه‌شَھیده‌کمآیی‌بآچـٰآدرش‌ شَھیدشده ... !
•|🕊 . دلم‌شھادت‌میخواهد ، مردن‌راکه‌همه‌بلدن🚶‍♂.. من‌دلم‌ازاین‌تابوت‌هامیخواهد ازهمین‌هاکه‌بوی‌عشق‌میدهد... بالای‌دستان‌عاشقان💔:) مثل
⚠️ اهمیت 💥اگر من سرفه‌ام بگیرد، هیچ چیز جایگزین آب نمی‌شود. ‼️اگر بگویند که به تو پول و شیرینی می‌دهیم ولی آب را نخور، قبول نمی‌کنم! 💦می‌دانم که تنها آب است که من را نجات می‌دهد. 👌ما هنوز باور نکرده‌ایم که ما را نجات می‌دهد و هر بار می‌خواهیم آن را با شیرینی‌های دنیوی جایگزین کنیم. ✅خدای بزرگ روزی پنج بار به هنگام به ما زنگ می‌زند و خیلی از ما جواب نمی‌دهیم و یا بی محلی می‌کنیم... ⤴️استاد_ماندگاری
خداۍ من ! بھترین درسھا را در زمان سختۍ آموختم و دانستم صبور بودن با تمام سختۍ اش یڪ ایمان است و در نھایت حلاوت شیرینۍ دارد. • *صَحیفه‌سجادیھ*
「🪴✨」 🌱 -یَامَنْ‌یَقْبَلُ‌التَّوْبَةَ‌عَنْ‌عِبَادِهِ- +ای‌آن‏که‌توبه‌را ازبندگانش‌می‌پذیرد💛(: ..
. . چیڪار‌ڪنیم گناه نڪنیم ؟! اقــا از نماز شروع ڪن تو هر چقدر به نمازت اهمیت بدۍ تواناییت برای مقابلہ با گنــاه بیشترہِ
❤️ . ما‌منتظر‌لحظہ‌‌دیدار‌ بھاریم!💕🌱 آرام‌کنید‌این‌دلِ‌ طوفانے‌مارا...😭 عمریست‌همہ‌‌ در‌طلب‌وصل‌تو‌هستیـم پایان‌بدهـ‌این‌حالِ‌ پریشانے‌مارا..😔💔 حُجَّة‌اللّٰهِ‌فِى‌أَرْضِهِ✋🏻 🍂⃟꙰ صَدْ ݜُڪرْ کہ اݫ ٺبآر زهڔاٮیم
•✋🏼✨• میگما....🤨 فعال‌مجـازےخیلی‌زیادداریـم...📲 اماآقاامـام‌زمان✋🏼 فعال مهدوی میخواد...😓📿 ⚡️
مےگفت : توی گودال شهید پیدا کردیم هرچه خاک بیرون میریخت باز بر‌میگشت..! اذان شد گفتیم بریم فردا برگردیم شب خواب جوانی را دیدم که گفت : دوست دارم گمنام بمانم بیل را بردار و برو🕊(: •
"خاکی "به نام عشق 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺 مث برق و باد هم امروز گذشت شب که علی آمد خونه باهاش صحبت کردن زنگ زد دانشگاه مرخصیشو گرفت _بابا زنگ زدم گفتم همه چی اوکیه بدید من چمدون هارو میبرم _خداروشکر باباجان نگرانیم این بود دانشگاهت رضایت نده مخصوصا که رشته حساسی داری دادش محمدم رشته شیمی و رو میخوند همیشه دوست داشت دانشمند هسته ای بشه و بع مردم کشورش خدمت کنه و بتونه ایرانه و سرفراز کنه میگفت یک بچع مسلمون چیزی از بقیه کم نداره باید درس بخونع کشورش به جایی برسل تاجایی هم موفق شده بود یکی از دانشگاه های معتبر ایرن تحصیل میکرد خانواده من مقید و مذهبی هستن به غیر از من که واقعا دوست دارم ازاد بگردم البته بعضی اوقات هم نماز میخوندم و برای ماه محرم چادر میپوشیدم دبیر پرورشیمون میگفت چرا یک بار نماز میخونی یک بار نمیخونی رضوانه جان اعوذب الله خدارو به سخره میگیری ؟ شرمنده میشدم راست میگفت با صدای دادش محمد رشته افکارم پاره شد محمد بلند خندیدو گفت _نه اقا جون رضایتو گرفتم _خوبه پسر خودمی چمدان هارو از مامانت و رضوانه بگیر پسرم _چشم _علیک مو سلام رضوانه خانم _سلام دادش محمدم خوبی دادش _الحمدلله خواهر فلفل زبون من خوبه مرسی خوبم زد روشونمو خندید و گفت برو دختر خوب برو چمدونتو بیار _چشم _مامان نسرین ؟ _جانم گل پسر اینجام مادر _سلام مادر عزیز تر از جانم _سلام عزیز دلم خسته نباشی _سلامت باشی بده من این وسایل و مامان جان _بیا مادر چمدون رضوانه رو هم ببر _ چشم تا ساعت دوازده همه وسایل هارو چیدیم و سوار شدیم منم یک زنگ به صنم و زهرا زدم خداحافظی کردم بهشون گفتم سریع بر میگردم محمد تا صبح رانندگی کرد "خاکی "به نام عشق 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺🌿🌺 🌿🌺🌿🌺 🌺🌿🌺 🌿🌺 🌺
عاشقان وقت نماز است التماس دعا 🌱